بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

درگذشت محمد

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگذشت محمد بن عبداللّه
تاریخسال ۶۳۲ یا بعد از سال ۶۳۴ میلادی
به اعتقاد مسلمانان: ۲ یا ۱۲ ربیع‌الاول ۱۱ ق. سال ۱۱ هجری
محلمدینه، حجاز (عربستان سعودی کنونی) (بر اساس سیره‌ها)
نتیجهدرگیری‌های جانشینی محمد

درگذشت محمد، در سال ۱۱ ه‍.ق رخ داد و در پی آن، مهم‌ترین اختلاف در میان مسلمانان به منظور جانشینی او رخ داد. اختلافی که بعدها سبب شکاف بزرگی عقیدتی شد و دو فرقه بزرگ شیعه و سنی را در اسلام پدیدآورد.

روزهای پایانی

محمد چند ماه پس از حجةالوداع در روز دوشنبه‌ای، سخت بیمار شد تا جایی که نمی‌توانست از خانه بیرون رود و بنابر گزارش‌هایی از منابع سنی، ابوبکر به جای او نماز خواند.[۱][۲] بنابر روایتی تاریخی — مشهور به ماجرای قلم و دوات — در منابع اسلامی، محمد قصد داشت تا در بستر بیماری، وصیتی بنویسد، اما توسط عمر به هذیان‌گویی متهم شد.[۳] در دانشنامه اسلام، بیماری محمد، تب معمولی توصیف شده است که به جهت فشارهای روحی و جسمی، تشدید شده‌بود.[۴] بر اساس گزارش‌هایی در منابع اسلامی، محمد بارها توسط مخالفان مکی و یهودی‌اش مورد ترورهای ناموفق قرار گرفته بود.[۵] مرتضی عاملی با بررسی روایت‌های گزارش‌شده در سیره‌ها و منابع شیعه و سنی، دو دیدگاه کلی در این خصوص را مبنی بر مسموم شدن محمد به دست توطئه‌ای یهودی یا به دست همسرانش را مطرح عنوان می‌کند. در منابع سنی، روایت‌هایی از عایشه، ابوهریره، انس بن مالک و دیگران، در مورد مسموم شدن محمد توسط یهودیان خیبر و در منابع شیعی، روایت‌هایی از حسن مجتبی و جعفر صادق دربارهٔ مسموم شدن محمد توسط دو زن از همسران محمد، گزارش شده‌اند.[۶]

روز درگذشت

محمد چند روزی بیماری را تحمل کرد تا آنکه[۷] در نهایت به سال ۶۳۲ م در خانه عایشه (در مدینه) درگذشت.[۸][۹] منابع در تاریخ درگذشت او دچار اختلاف هستند.[۱۰] منابع سنی مذهب، ماه درگذشت محمد را ربیع‌الاول دانسته‌اند و منابع شیعی، روز ۲۸ صفر را گزارش کرده‌اند.[۱۱] بیشتر منابع دانشنامه‌ای، تاریخ مرگ او را ۸ ژوئن ۶۳۲، مصادف با ۱۰ ربیع‌الاول ۱۱ ه‍. ق عنوان شده است.[۱۲][۱۳][۱۴] سن او در هنگام درگذشت، ۶۳ سال عنوان شده است.[۱۵]

مقدمات و مراسم دفن

مسجد النبی، محل دفن پیامبر اسلام

مرتضی عاملی گزارش می‌کند که منابع اسلامی در محل دفن محمد، اختلاف دارند؛ بر طبق روایتی، علی بن ابی‌طالب، و بنابر وصیت محمد، جسدش را در اتاقی که درآن درگذشت، دفن کرد. با این وجود، منابعی از دفن محمد در بقیع یا مسجدالحرام گزارش‌هایی را نقل کرده‌اند.[۱۶] بر مدفن او امروزه گنبد سبزی قرار دارد.[۱۷] نقل است که چون محمد درگذشت، عده‌ای مانند عمر بن خطاب مردن او را باور نداشتند؛ اما ابوبکر به منبر رفته و مرگ محمد را حتمی با استناد به آیه ۱۴۴ سوره آل‌عمران عنوان می‌کند.[۱۸] به گزارش منابع اسلامی، عباس، فضل بن عباس، قثم بن عباس، اسامه بن زید و یک غلام نیز در مراسم غسل و کفن پیامبر شرکت داشتند و به علی در این امر کمک کردند. با این وجود مرتضی عاملی این گزارش‌ها را با واقع مطابق نمی‌داند و به آنها خدشه وارد می‌کند و مدعی است علی، به تنهایی پیامبر را غسل و تدفین کرد.[۱۹] مادلونگ نیز افراد شرکت کننده در این مراسم را علی، عباس و دو پسرش، فضل و قثم، و بردهٔ آزادشدهٔ پیامبر و زید گزارش می‌کند.[۲۰] به گزارشی دیگر غران — برده آزاد شده محمد — به همراه طلحه و زبیر و جمعی از صحابهٔ محمد در مراسم خاکسپاری او حاضر بودند.[۲۱]

درگذشت محمد در منابع متقدم

بنابر عقیده شومیکر، تاریخدان آمریکایی، و با توجه به منابع غیراسلامی قرن اول ه‍. ق، محمد حداقل تا سال‌های ۶۳۴–۶۳۵ م زنده بوده است. سال هجرت در سکه‌های عربی-ساسانی صدر اسلام — بر اساس گاه‌شماری یزدگردی — ظاهراً برابر ۶۲۴–۶۲۵ م است؛ لذا اگر محمد ۱۰ سال بعد از هجرت زندگی کرده باشد، او در ۶۳۴–۶۳۵ م مرده است. از سویی، پایپروسی از سال ۶۴۳ به «سال بیست و دو» اشاره کرده است؛ بر این اساس، تقویمی با مبدأ ۶۲۱–۶۲۲ م مورد استفاده بوده است. این نشان می‌دهد مسلمانان از زمان صدر اسلام بر سر تاریخ هجرت و مرگ محمد، بعد از فتح فلسطین اختلاف داشته‌اند.[۲۲] منابع اسلامی زمان آغاز فتوحات را سال ۶۳۴ م می‌دانند. به گفتهٔ پاتریشا کرون و مایکل کوک، تاریخ‌نگاری اسلامی زمان مرگ محمد را دو سال به عقب برده است. شومیکر، عدم وقوع آخرالزمان قبل از مرگ محمد و در نتیجه آن تغییر ماهیت اسلام از جنبشی آخرالزمانی به دینی آینده‌محور را انگیزه ایجاد این تغییر در منابع اسلامی دربارهٔ زمان و مکان مرگ محمد می‌داند؛ اگر محمد هر لحظه انتظار پایان جهان را داشته — یا به گفته فرد دانر و دیوید کوک انتظارات آخرالزمانی او محرک فتوحات مسلمانان بوده — با گذشت سال‌ها از مرگ او و تحقق نیافتن وعده پایان جهان، دین اسلام که بر امپراتوری عظیمی حاکم بوده، به تغییر در خاطرهٔ مرگ مؤسسش نیاز داشت، چراکه اسلامِ نخستین جنبشی آخرالزمانی با محوریت اورشلیم و سرزمین مقدس بوده است.[۲۳] نیکلای سینای می‌گوید رد کردن نظریه کرون و کوک دربارهٔ تغییر در تاریخ مرگ محمد دشوار است، اما به همان اندازه محتمل است که در واقع زمان آغاز لشکرکشی‌ها را دو سال به جلو برده‌اند و محمد خود قبل از مرگش در سال ۶۳۲ بخشی از حملات را سازماندهی کرده است.[۲۴]

آیه‌ای از قرآن در خبر دادن از مرگ محمد

«وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً» (ترجمه: و سزاوار نیست که با زنان محمد پس از مرگ او ازدواج کنید)

آیه ۵۳ سوره احزاب

به گزارش شومیکر و سینای، تنها اشارهٔ صریح قرآن به مرگ محمد، آیه ۱۴۴ سوره آل عمران[یادداشت ۱] است که به احتمال مرگ یا کشته‌شدن او در آینده اشاره کرده است.[۲۵][۲۶] اما منابع اسلامی آیات ۳۰ سوره زمر[یادداشت ۲] و ۳۴ سوره انبیاء[یادداشت ۳] را نیز از آیات صریح در مرگ محمد می‌دانند.[۲۷] شومیکر در خصوص آیه ۱۴۴ سوره آل عمران بر این باور است که هرچند به نظر می‌رسد این آیه مسئلهٔ مرگ محمد پیش از رسیدن آخرالزمان را تأیید کرده باشد، اما نزد اسلام‌شناسان دربارهٔ الحاقی‌بودن آن به قرآن بحث‌هایی وجود داشته است. بر اساس روایتی از سیره ابن اسحاق، بعد از مرگ محمد، عمر بن خطاب مردن او را منکر شد؛ وقتی ابوبکر از گفتهٔ عمر مطلع شد، به مسجد رفت و آیه ۱۴۴ آل عمران را خواند. ابن اسحاق می‌افزاید که گویی هیچ‌کس تا به آن روز این آیه را نشنیده بود.[یادداشت ۴] شومیکر معتقد است که این داستان، قویا نشان می‌دهد که آیه الحاقی است و برای تأیید اصالت آن، ساخت چنین داستان عجیبی ضروری بوده است. به عقیده کاسانوا، اینجا مسئلهٔ «زمان» مرگ محمد — و نه جاودانگی او —[یادداشت ۵] است که باعث این پریشانی‌ها شده، زیرا پیروانش انتظار نداشتند او قبل از رسیدن آخرالزمان بمیرد. در روایتی از ابن شهاب زهری، عمر در توجیه انکار مرگ محمد می‌گوید «او [محمد] تصور می‌کرد که آخرینِ ما خواهد بود [که می‌میرد].» در نظر شومیکر، این داستان بسیار قدیمی است، زیرا محتمل نیست نویسندگان متأخر، پیشگویی اشتباهی را برای محمد جعل کرده باشند.[۲۸] از طرفی، نیکلای سینای الحاقی‌بودن آیه را محتمل نمی‌داند.[۲۹] داستان انکار مرگ محمد توسط عمر نسخه دیگری هم دارد که مادلونگ آن را حتی قدیمی‌تر از داستان اول می‌یابد؛ در این داستان عباس، عموی محمد، است که به عمر یادآوری می‌کند که جنازهٔ محمد شروع به بو گرفتن کرده و باید دفن شود.[یادداشت ۶] منابع مسیحی اولیه نیز مطلب مشابهی دربارهٔ بو گرفتن جنازهٔ محمد نقل کرده‌اند. شومیکر می‌گوید اگر در زمان ساخته‌شدن داستان عباس، آیه ۱۴۴ وجود می‌داشت، او نیز می‌توانست به جای اشاره به بو گرفتن جنازه، آیه را برای عمر قرائت کند. با این وجود این روایت در تعارض با روایت دیگری است که از بوی خوش جسد محمد گزارش کرده است.[۳۰]

پانویس

یادداشت‌ها

  1. إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِوَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَیٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَیٰ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیُطَهِّرِکمْ تَطْهِیرًا (ترجمه: و محمد، جز فرستاده‌ای که پیش از او [هم] پیامبرانی [آمده و] گذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمی‌گردید؟ و هر کس از عقیده خود بازگردد، هرگز هیچ زیانی به خدا نمی‌رساند، و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش می‌دهد.)[۳–۱۴۴]
  2. إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ (ترجمه: قطعاً تو خواهی مُرد، و آنان [نیز] خواهند مُرد)[۳۹–۳۰]
  3. وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ ۖ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ (ترجمه: و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی [در دنیا] قرار ندادیم. آیا اگر تو از دنیا بروی آنان جاویدانند؟)[۲۱–۳۴]
  4. متن ابن اسحاق به عربی: «... فوالله لکأن الناس لم یعلموا ان هذه الآیة نزلت…» (رک: بدایة و النهایة، ج ۵، ص ۲۴۲–۲۴۴)
  5. وایل و نلدکه این داستان را از منظر اعتقاد به جاودانگی محمد بررسی کرده‌اند
  6. متن عربی منسوب به ابن‌عباس: «... إن رسول‌الله یأسن کما یأسن البشر وإن رسول‌الله قد مات فادفنوا صاحبکم…» (ترجمه: جسد رسول خدا، همچون جسد باقی بشرها می‌گندد؛ و قطعاً رسول خدا مرده است؛ پس بیایید رفیقتان را دفن کنید…) (رک: کنزالعمال؛ حدیث ۱۰۹۰)

ارجاعات

  1. Madelung, The Succession to Muhammad, 24–27.
  2. Ṭabarī, The last years of the Prophet, 179.
  3. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۸:‎ ۲۷۴.
  4. Buhl and Welch, “Muḥammad”, Encyclopaedia of Islam.
  5. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۳۳:‎ ۱۴۵–۱۴۶.
  6. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۳۳:‎ ۱۵۱–۱۵۴ و ۱۷۷–۱۷۸.
  7. Buhl and Welch, “Muḥammad”, Encyclopaedia of Islam.
  8. Newby, “Muhammad b. 'Abdullaˆh”, Concise Encyclopedia of Islam.
  9. Beverley, “MUHAMMAD”, The Quran: an Encyclopedia.
  10. Shoemaker, The Death of a Prophet, 104.
  11. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۳۲:‎ ۳۴۳ و ۳۴۶.
  12. Campo, “Muhammad”, Encyclopedia of Islam.
  13. Buhl and Welch, “Muḥammad”, Encyclopaedia of Islam.
  14. Beverley, “MUHAMMAD”, The Quran: an Encyclopedia.
  15. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  16. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۳۳:‎ ۱۰۳.
  17. Campo, “Muhammad”, Encyclopedia of Islam.
  18. Shoemaker, The Death of a Prophet, 179–187.
  19. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة الامام علی، ۹:‎ ۲۶–۳۰.
  20. Madelung, Succession to Muhammad, 23.
  21. Veccia Vaglieri, “ʿAlī b. Abī Ṭālib”, EI2.
  22. Shoemaker, The Death of a Prophet, 102–105.
  23. Shoemaker, The Death of a Prophet, 195–199, passim..
  24. Sinai, The Qur'an: A Historical-Critical Introduction, 45.
  25. Shoemaker, The Death of a Prophet, 179–187.
  26. Sinai, The Qur'an: A Historical-Critical Introduction, 52.
  27. الصلابی، السیرة النبویه، ۸۸۰–۸۸۱.
  28. Shoemaker, The Death of a Prophet, 179–187.
  29. Sinai, The Qur'an: A Historical-Critical Introduction, 52.
  30. Shoemaker, The Death of a Prophet, 179–187.

منابع

  • مرتضی عاملی، جعفر (۱۴۲۶). الصحیح من سیرة النبی الاعظم. قم: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.
  • الصلابی، علی‌محمد (۲۰۰۹). السیرة النبویه عرض وقایع و تحلیل احداث (به العربية). قاهره: اقراء. شابک ۹۷۷-۶۱۱۹-۵۷-۳.
  • Madelung, Wilferd (1997). The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate (به انگلیسی). Cambridge University Press.
  • Madelung, Wilferd (1993). "Iṣma". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 4 (2rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 182-184.
  • Ṭabarī, Ismail K. Poonawala (1990). The last years of the Prophet (به انگلیسی). SUNY Press.
  • Buhl, Frants; Welch, Alford T. (1993). "Muḥammad". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 7 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Newby, Gordon Darnell (2002). "Muhammad b. 'Abdullaˆh". A Concise Encyclopedia of Islam (به انگلیسی). Oxford: Oneworld Publications. {{cite encyclopedia}}: |entry-url-access= requires |entry-url= (help)
  • Beverley, James A (2006). "MUHAMMAD". The Quran: an Encyclopedia (به انگلیسی). Vol. 1 (1rd ed.). new york: Routledge. p. 1310-1311.
  • Shoemaker, Stephen J. (2011). The Death of a Prophet: The End of Muhammad’s Life and the Beginnings of Islam (به انگلیسی). Philadelphia: University of Pennsylvania Press.
  • Campo, Juan E (2009). "Muhammad". In Melton, J. Gordon (ed.). Encyclopedia of Islam (به انگلیسی). New York: imprint of Infobase Publishing. {{cite encyclopedia}}: |entry-url-access= requires |entry-url= (help)
  • Veccia Vaglieri, Laura (1986). "ʿAlī b. Abī Ṭālib". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Sinai, Nicolai (2017). The Qur’an: A historical-critical introduction (به انگلیسی). Edinburgh: Edinburgh University Press.