ارتداد
برگشتن از دین و جز آن. (فلما ان جاء البشیر القاه علی وجهه فارتدّ بصیرا): و چون آن مژدهآور (به نزد یعقوب) آمد جامه را به رخسارش افکند در حال، بینائیش بازگشت (یوسف: ۹۶). از اسلام برگشتن، الکفر بعد الاسلام انکار یکی از دو اصل توحید و نبوت یا تصریح به امری که لازمه انکار یکی از این دو اصل باشد (مانند انکار ضروریات اسلام، چون نماز و زکوة) ارتداد است و مرتکب این امر مرتد خوانده میشود. ارتداد به دو بار اقرار صریح یا به گواهی دو مرد عادل که اقرار صریح از او شنیده باشند ثابت میشود. این اقرار باید به لفظ باشد نه به کتابت و باید حمل بر اصطلاح و فهم اقرار کننده شود نه بر فهم شاهد یا قاضی. ارتداد فقط در مورد اشخاص بالغ و عاقل و مختار کامل (نه مجبور) مصداق پیدا میکند. حد شرعی مرتد اعدام است و حکم اعدام در مورد مردان جاری میگردد و زنان مرتد به حبس ابد با اعمال شاقه از قبیل وادار کردن به کارهای سخت و پوشانیدن لباسهای خشن و دادن خوراکهای بد محکوم میشوند؛ و مادام که توبه نکرده و از کفر خود بازنگردند محکومیت مزبور ادامه خواهد داشت. در صورتی که به مرتد قبل یا بعد از حکم اعدام جنون عارض گردد اجرای حکم تا صحت کامل او متوقف میماند. ولایت مرتد بر فرزندان و سایر افرادی که به آنها ولایت یا قیمومت دارد ساقط میشود. ارث مرتد به وارث مسلمان میرسد و اگر وارث مسلمان نداشته باشد اموال او متعلق به امام بوده و در بیت المال مسلمین قرار خواهد گرفت. مرتد از مسلمان ارث ن میبرد. ارتداد بر دو قسم است: فطری، ملی. ۱ مرتد فطری، کسی است که در خانواده مسلمان زاده و تربیت شده و نخست مسلمان بوده و آنگاه از دین برگشته و کفر ورزیده است، درین حال زنش فوراً از او جدا میشود و عده وفات نگاه میدارد و مالش نیز مانند مال متوفی قسمت میشود، توبه مرتد فطری قبول ن میشود. ۲ مرتد ملی، کافری است که در خانواده غیر مسلمان به دنیا آمده و پرورش یافته است و بعد به اسلام گرائیده و پس از این گرایش دوباره از اسلام برگشته به کفر روی آورده است در این حال زنش از او جدا میشود و عده طلاق نگاه میدارد. استتابه، صیغهای از باب استفعال به معنی تقاضای توبه است. این تقاضا اصطلاحی است که فقها در مورد مرتد ملی به کار میبرند و آن موقعی است که مرتد ملی به دستور حاکم شرع دستگیر شده استتابه نماید یعنی طلب توبه کند و بعضی گفتهاند که استتابه از او (یعنی خواستن توبه از او) واجب است و حاکم شرع باید به او فرصت کافی برای برگشت از ارتداد بدهد و این فرصت به عقیده بعضی نه روز است و به نظر گروهی مقدار فرصت مدتی است که احتمال برگشت او از ارتداد به اسلام میرود، لذا در صورت برگشت از ارتداد توبه او قبول میشود و زنش از آن او خواهد بود. تصرفات مالکانه مرتد در مال خویش همچنین ولایتش بر فرزندان و دیگران در طول مدت استتابه ممنوع خواهد بود و حاکم شرع با تصرف در اموال او میتواند قروض و نفقه زن و فرزندان و حقوق مالی دیگر او را ادا نماید و در صورت قبول توبه او مالکیت و ولایتش به حال اول بر میگردد. توبه مرتد وقتی قبول میشود که آنچه را انکار نموده بود از قبیل توحید، نبوت، امامت، عدالت و غیره، به آنها اقرار نماید و از گفتار یا کردار سابق خود اظهار پشیمانی کرده بازگردد. چنین کسی اگر سه بار کافر شد و سپس توبه کرد بار چهارم توبهاش قبول ن میشود و حکم اعدام او صادر میگردد. آیاتی از قرآن دربارهٔ ارتداد ۱ (.. و من یرتدد منکم عن دینه فیمت وهو کافر فأولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الآخرة و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون): هر آن کس که از دین خود برگردد و به حالت کفر از دنیا برود چنان کسانی دوزخیان بوند که در آتش جاودان خواهند بود. (یوم تبیضّ وجوه و تسودّ وجوه فاما الذین اسودّت وجوههم اکفرتم بعد ایمانکم فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون): روزی که چهرههائی سفید گردند و چهرههائی سیاه شوند، و اما سیاه چهرگان به آنها گفته شود: آیا شایسته بود که پس از ایمان کافر شوید؟! حال به کیفر کفرتان عذاب بچشید. (آل عمران: ۱ (من کفر بالله من بعد ایمانه الاّ من اکره و قلبه مطمئنّ بالایمان ولکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله ولهم عذاب عظیم): هر آن کس پس از آن که به خدا ایمان آورده باز کافر شود نه آن که به زبان از روی اجبار اظهار کفر کند و (دلش به ایمان ثابت باشد، بلکه دلش آکنده به کفر بُوَد بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب سخت دوزخ خواهد بود. (ان الذین ارتدّوا علی ادبارهم من بعد ما تبیّن لهم الهدی الشیطان سوّل لهم و املی لهم): آنان که پس از بیان شدن راه هدایت بر آنها باز به دین پشت کرده و مرتد شدند، شیطان کفر را در نظرشان جلوهگر ساخته و به آمال و آرزوهای دور و دراز فریبشان داده است. (محمد: ۲۵) روایاتی دربارهٔ ارتداد جابر جعفی از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمود: چون زنی از اسلام برگردد از او تقاضای توبه کنند، اگر توبه کرد فبها وگرنه او را زندان ابد کنند، و او را نکشند، چنانکه مرد به ارتداد کشته میشود؛ آری او را (در زندان) به اعمال و خدمات سخت وادارند و او را از آب و غذا به اندازه سدّ رمق دهند، و جز غذای ناگوار در اختیارش ننهند، و لباس زبر بر او بپوشانند، و بر نماز و روزه او را بزنند. از حضرت رسول (ص) آمده که فرمود: هر که دینش را تغییر دهد یا از دینش برگردد او را بکشید ولی بندگان خدا را به عذاب خدا یعنی آتش معذب مسازید. و نیز فرمود: اگر مردی از دین مرتد شود او را به اسلام بخوانید اگر توبه نمود از او بپذیر وگرنه گردنش را بزن، و اگر زنی مرتد شد او را به اسلام بخوان اگر توبه کرد از او بپذیر وگرنه او را به توبه بخوان. و نیز از آن حضرت است که کسی از ایمان بدر نرود جز به انکار آنچه که از دین است. و نیز فرمود: هر که آیهای را از قرآن منکر شود زدن گردنش روا باشد. به مرتد نیز رجوع شود[۱]
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ارتداد». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.