قرآنیان

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
قرآن نگاشته شده در قرن پنجم هجری به خط کوفی. این نسخه هم‌اینک در گنجینه موزه بریتانیاقرار دارد.

قرآنیان (اهل القرآن، قرآنیون، قرآن‌گرایان)، پیروان مکتبی اسلامی است که در آن، قرآن، به عنوان اصلی‌ترین کتاب یا حتی تنها کتاب در زمینه عقاید و اعمال دینی، مورد قبول است. به عبارت دیگر در این مکتب، همه احادیث (معارض با قرآن)، مردود است.[۱]

تاریخچه

اعتقاد برگشت به اصل کتاب دینی، در دیگر ادیان نیز وجود دارد، مثلاً در دین یهود پیروان مکتب قرائیم فقط کتاب تنخ (تورات عبری) را قبول دارند یا پروتستان‌های پیرو سولا سکریپتورا اعتقاد دارند که هرچه برای یک مسیحی واقعی برای عبادت و انجام مناسک لازم است تنها در انجیل وجود دارد.[۲]

اصول عقاید

قرآنیان معمولاً خود را تنها «مسلمان» می‌نامند و از انتساب خود به سنی و شیعه، اجتناب می‌کنند؛ هرچند گروهی از آن‌ها از احادیث، استفاده می‌کنند؛ ولی ملاک عقاید و اعمال دینی خود را با قرآن، تطبیق می‌دهند. برخی از آنان اظهار می‌کنند که در قرآن، اطاعت از احادیث به‌طور واضح تأکید نشده است و احادیث و روایات، حدود ۲۰۰ سال پس از پیامبر جمع‌آوری و نوشته شده است و دارای تناقضاتی است که به دلیل آن تناقضات نمی‌توان عقاید و اعمال دینی را بر آن استوار کرد.[۳] قرآنیان تفاوت‌های بسیاری از جمله در مورد خمس، زکات و نماز جمعه با دیگر مسلمانان دارند.[۴]

در میان اهل سنت

نمی‌توان همه اصلاح‌گران دینی را در قرآنیان خلاصه کرد، در حقیقت طیف وسیعی از این اصلاح‌گران وجود داشته‌اند. همه آنان خواهان زدودن خرافات و بازگشت به اصل دین بودند.

برخی از قرآنیان در اهل سنت

  1. حسن البنا
  2. محمد عبده
  3. محمود شلتوت
  4. طه حسین
  5. نصر حامد ابوزید
  6. فضل‌الرحمن ملک
  7. ادیپ یوکسل
  8. احمد صبحی منصور.[۵]

در شیعه

همان طیف وسیع اصلاح‌گران در شیعه نیز بوده است. این احتمال در طول تاریخ شیعه وجود دارد که افرادی تمایلات قرآنی صرف داشته باشند ولی به واسطه احتیاط و ترس از طرد توسط روحانیان رسمی تقیه کرده باشند. شاید بتوان گفت سید جمال الدین اسدآبادی اولین کسی بود که لزوم بازگشت به اصل دین را مطرح نمود او می‌گفت: «تنها راه علاج بیماری ملت‌های اسلامی آن است که مانند گذشته نخست به قواعد اصلی دین خویش برگردند».[۶] اصلاح‌گری در شیعه به‌طور عمده با اهداف اولیه مبارزه با خرافات آغاز شده و با عصر روشنگری جنبش مشروطه همزاد است. هرچند این اصلاح‌گری گاه ره به بیراهه برده، ولی نتایج مثبتی نیز داشته است. سه مشخصه عمده آن‌ها قرآن‌گرایی، فاصله گرفتن از مرجعیت رسمی و نیز نوعی دگراندیشی است.

برخی از قرآنیان در شیعه

  1. سید جمال‌الدین اسدآبادی
  2. سید اسدالله خرقانی
  3. محمدحسن شریعت سنگلجی
  4. محمد خالصی‌زاده
  5. حیدرعلی قلمداران
  6. سید ابوالفضل برقعی قمی
  7. سید مصطفی حسینی طباطبایی
  8. جعفر شعار
  9. محمدجواد غروی موسوی
  10. محمد صادقی اصفهانی (محمد صادقی تهرانی)[۷]

سازمان‌ها

دو سازمان «اهل القرآن» و «طلوع اسلام»[۸] از جمله سازمان‌های قرآنیان است.

مخالفان

قرآنیان مخالفان زیادی در میان روحانیان رسمی و پیروان آنان دارند. گاه این مخالفت‌ها از ردیه‌نویسی و مخالفت کلامی گذشته و به صدور فتواهای تکفیر و اعلام ارتداد رسیده است. برخی از مخالفان در مخالفت‌های خود به آیاتی از قرآن نیز استناد می‌کنند که از جمله به آیات زیر استناد شده است.

«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا: به راستی همواره برای شما در (اقتدا به) رسول خدا سرمشقی نیکو بوده است؛ برای کسی‌که به خدا و روز بازپسین امید داشته و خدا را زیاد یاد کرده است.» (احزاب، ۲۱)

«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ؛ بی‌گمان، خدا بر مؤمنان همی منّت نهاد؛ چون پیامبری از خودشان در میانشان برانگیخت که آیات خدا را برایشان می‌خواند، و پاکشان می‌گرداند و کتاب و حکمت به آنان می‌آموزد، گرچه پیش از آن در ژرفای گمراهی آشکارگری بودند.» (آل عمران، ۳)

همچنین مخالفان اظهار می‌کنند که بسیاری از احادیث در زمان خود پیامبر گفته و نوشته شده است و نمی‌تواند درست نباشد.[۹] مفتی اعظم پاکستان محمد رفیع عثمانی در خطبه «منکران حدیث» گفته است: همان قرآنی که قرآنیان به آن استناد می‌کنند در مورد پیامبر می‌گوید: «فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا؛ پس نه (: چنان نیست)، به پروردگارت قسم که (اینان) ایمان نمی‌آورند، تا آنکه تو را در آنچه میانشان مایه مشاجره است به داوری برگمارند؛ سپس از حکمی که کرده‌ای در دل‌هاشان احساس تنگی (و تردید) نکنند، و کاملاً سر تسلیم فرود آورند.» (النساء، ۶۵)

پانویس

ارجاعات

منابع

  • The Quranists Path (۲۰۱۲). http://www.quranists.com. دریافت‌شده در ۴ ژوئن ۲۰۱۲. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  • بازگشت به قرآن (۱۳۸۹). «انتشارات حوزه». دریافت‌شده در ۴ ژوئن ۲۰۱۲.
  • Aziz، Ahmed (۱۹۶۷). Islamic Modernism in India and Pakistan. Oxford University Press.
  • Abū Ruqayyah Farasat Latif، in Scrib (۱۳۸۹). «The-Quraniyoon-of-the-Twentieth-Century».
  • اهل القرآن، محمدصادق (۲۰۰۶). «The Shahadah and Abu Hurairah». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۴ ژوئن ۲۰۱۲.
  • Kurzman، Charles (۲۰۰۸). «Liberal Islam web-links». دریافت‌شده در ۴ ژوئن ۲۰۱۲.
  • جعفریان، رسول (۱۳۸۷). جریان‌های مذهبی و سیاسی ایران. مؤسسه خانه کتاب.
  • طلوع اسلام (۲۰۰۰). «بزم طلوع اسلام». دریافت‌شده در ۴ ژوئن ۲۰۱۲.
  • Pat Fisher، Marry (۱۹۹۷). Living Religions: An Encyclopaedia of the World's Faiths. Tauris Publishers.