جنگ ایران و عثمانی (۱۵۵۵–۱۵۳۲)

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۹ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۳ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جنگ صفویان و عثمانی (۹۶۲–۹۳۸)
بخشی از جنگ‌های ایران و عثمانی
پرونده:Sueleymanname nahcevan.jpg
مینیاتوری که سلطان سلیمان و لشگرش را در نخجوان و در اواخر جنگ صفویه و عثمانی (تصویر مربوط به تابستان ۱۵۵۴ است) نشان می‌دهد.
تاریخ۹۶۲ – ۹۳۸
موقعیت
نتایج
  1. پیمان آماسیه
  2. تصرف بغداد، بخش‌هایی از میان‌رودان و سواحل خلیج فارس توسط عثمانی.
  3. پیروزی ایران در قفقاز و پیروزی در دو نبرد قارص و ارزروم و عقب‌نشینی عثمانی از قفقاز
طرف‌های درگیر
ایران صفوی  امپراتوری عثمانی
فرماندهان و رهبران
شاه تهماسب یکم سلیمان یکم
قوا
۶۰ هزار سرباز
۱۰ ارابه توپ جنگی
۲۰۰ هزار سرباز
۳۰۰ ارابه توپ جنگی

جنگ صفویان و عثمانی (۹۶۲–۹۳۸) جنگی بود که میان شاه تهماسب یکم صفوی و سلطان سلیمان یکم عثمانی درگرفت.

جنگ اول

سلیمان که از مرزهای امپراتوری عثمانی با اروپا آسوده‌خاطر شد، توجهش را معطوف به خطری کرد که از جانب سلسلهٔ شیعه مذهب صفویه احساس می‌کرد. با تثبیت قدرت دولت عثمانی در شرق آناتولی، تهدیدی همیشگی متوجه تبریز و عراق بود. در مقابل شاه تهماسب نیز همچون پدرش، ترکمانان آناتولی را تحریک به شورش علیه عثمانی‌ها می‌کرد. شاه تهماسب روابط دوستانه‌ای را با کارل پنجم، دشمن سلیمان در پیش گرفته بود. والی بدلیس نیز از اطاعت سلیمان دست برداشته و در پناه تهماسب قرار گرفته بود. همچنین ایرانی‌ها تلاش می‌کردند تا در مرکز و جنوب عراق، سرزمینی که روزگاری قلب خلافت عباسی به‌شمار می‌آمد، مذهب شیعه را جایگزین مذهب تسنن کنند. کشتن روحانیون و محققینی که از پذیرش مذهب جدید سر باز می‌زدند و تخریب مقبره‌ها و اماکن متبرکهٔ اهل سنت از جمله اقداماتی بود که صفویان برای نیل به این هدف انجام می‌دادند. سلیمان به عنوان رهبر مسلمانان اهل سنت نمی‌توانست تنها نظاره‌گر این قضایا باشد. والی بغداد نیز که دست‌نشانده تهماسب بود با دولت عثمانی به توافق رسید. علاوه بر همهٔ این مسائل، انگیزه‌ها و منافع اقتصادی نیز دخیل بود.[۱][۲]

جنگ دوم

از زمان جنگ اول تا فرار القاس میرزا، برادر شاه تهماسب، به عثمانی در سال ۹۵۴ ه‍.ق یک نوع متارکه بین دو دولت وجود داشت، پس از این اتفاق سلطان سلیمان امیدوار گشت تا با استفاده از تنش‌های خانوادگی، خطر مذهب تشیع را دفع کند و دست‌کم آذربایجان و قفقاز را تصرف کند؛ در نتیجه در سال ۹۵۵ ه‍.ق به همراه القاس میرزا برای بار دوم به ایران یورش آورد. سلیمان بار دیگر آذربایجان را به‌آسانی اشغال کرد. شاه تهماسب در حین عقب‌نشینی سیاست سوزاندن منابع و نابود کردن چشمه‌ها و قنات‌ها را اتخاذ کرده بود و به محض آنکه ارتش عثمانی در فصل زمستان به آناتولی بازگشت برای بازپس‌گیری مناطق از دست‌رفته جلو کشید. القاس میرزا که دریافته بود سپاه عثمانی نمی‌تواند به‌سادگی بر رقیب چیرگی یابد، پس از پیشروی به مرکز ایران درنهایت به بغداد عقب‌نشینی کرد. خستگی و یأسی که سلیمان را فرا گرفته بود، او را مجبور ساخت تا به قسطنطنیه بازگردد حال آنکه پس از دو سال نبرد جز چند قلعهٔ نظامی در گرجستان و قلعهٔ وان، چیز دیگری به دست نیاورده بود. قلعهٔ وان به‌خوبی مستحکم و سازماندهی شد تا برای دفع یورش‌های آتی صفویان به آناتولی مورد استفاده قرار گیرد. بدین ترتیب، خطری که از جانب صفویان احساس می‌شد کاهش یافت اما از بین نرفت.[۳]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • Shaw, Stanford J (1976). History of the Ottoman Empire and Modern Turkey (به انگلیسی). Vol. 1. Cambridge University Press.
  • Holt, P. M.; Lambton, Ann K. S.; Lewis, Bernard (1977). The Cambridge History of Islam (به انگلیسی). Vol. 2. Cambridge University Press.