قاورد
قرااَرسلان مَلِک قاوُرد | |||||
---|---|---|---|---|---|
اولین حاکم و بنیانگذار سلسله قاوردیان | |||||
سلطنت | سلجوقیان کرمان | ||||
تاجگذاری | ۴۴۰ هجری | ||||
جانشین | کرمانشاه | ||||
متولد | نامشخص نامشخص | ||||
درگذشته | ۴۶۵ هجری کرج ابی دلف | ||||
فرزند(ان) | کرمانشاه ایرانشاه تورانشاه امیرانشاه سلطانشاه عمر مردانشاه شاهنشاه حسین | ||||
| |||||
دودمان | سلجوقیان | ||||
پدر | چغری بیگ | ||||
دین و مذهب | اسلام (سنی) |
مَلِک قاوُرد شاهزادهٔ سلجوقی، برادر سلطان آلپارسلان و مؤسس سلسلهٔ قاوُردیان (سلجوقیان کرمان) بود که حکومت قدرتمندی را در کرمان و مکران پایهگذاری کرد که حدود ۱۵۰ سال دوام آورد. دوران حکومت او دوران شکوفایی کرمان بهشمار میآید؛ که با تبعیت از سلجوقیان بزرگ آن را حفظ کرده بود. ملک قاورد باوجود مشکلاتی که با ابوکالیجار و بهرام داشت وبا وجود مخالفتهای الب ارسلان و ملکشاه فرزند الب ارسلان توانست بر امارت کرمان مستولی شود و در زمان سلجوقیان کرمان از نظر اقتصادی به اوج خود رسیده بود. با ورود غزها به کرمان حکومت قاوردیان پایان مییابد.
چگونگی به قدرت رسیدن ملک قاورد
دولت سلجوقی که توسط دو برادر، چغری بیک و طغرل بیک ترکمان، به دنبال غلبه نهایی ایشان بر مسعود غزنوی به وجود آمد.
هر چند از لحاظ نظامی بر عناصر ترک و ترکمان متکی بود، اما از نظر اداری و سیاسی، آل سلاجقه نیز به همان اندازهٔ دولت غزنویان، خود را وارث آیین و رسم سامانیان میدانستند.
سلجوقیان، شاخهای از طوایف غز بودند که توانستند در میانه قرن پنجم، تمامی ایران زمین را زیر سیطرهٔ خود درآوردند.
ساختار قبیلهای حکومت آنها باعث شد قسمتهایی از حکومت مرکزی جدا شود.
کرمان یکی از ایالاتی بود که به صورت نیمهمستقل درآمد و در تقسیم ممالک بین بزرگان سلجوقی، نصیب قاورد شد.
وضعیت کرمان مقارن هجوم سلاجقه باید مورد بررسی و تحقیق بیشتری قرار گیرد.
در این منطقه، بیشترین مقاومت در برابر هر هجوم خارجی، از جمله حملهٔ سلاجقه، از سوی کوه نشینان قفص و بلوچ به عمل میآمد.
اوضاع نابسامان کرمان، مقارن هجوم سلاجقه باعث شد که حکومت قاورد که ثبات و امنیت نسبی به وجود آورد، تا حدی با موافقت مردم مواجه شود.
قاورد توانست حکومت خود را استوار سازد و بعد از مرگ طغرل، مدعی حکومت سلاجقه گردید، اما وی در مقابل قدرت برتر برادرش آلپارسلان، سر تعظیم فرود آورد و به حکومت کرمان قناعت کرد.
بعد از اینکه آلپارسلان کشته شد و فرزند جوانش ملکشاه بر تخت نشست، قاورد با اتکاء به سنت قبیلهایِ بزرگتر بودن، مدعی تاج و تخت شد، اما دیگر دیر شده بود و صحرانوردان سلجوقی، ملکشاه را به سلطانی برگزیده بودند، اما قاورد جانش را بر سر این ادعا گذاشت.
پس از وی، فرزندانش، کرمانشاه، سلطانشاه و تورانشاه توانستند به حکومت در کرمان ادامه دهند.
سیزده تن از اخلاف قاورد در کرمان حکومت کردند و توانستند حکومت نیمهمستقلی برای خویش به وجود آوردند.
سلاجقه به اوضاع اقتصادی کرمان سروسامانی دادند و باعث پیشرفت آن شدند، اما در اواخر حکومت سلاجقه، جنگهای پیاپی بین مدعیان قدرت، اقتصاد کرمان را به نابودی کشاند و این یکی از عوامل اساسی در سقوط آنان و عدم قدرتشان در برابر ملک دینار غز بود.
قاورد، نام اسلامی او احمد و لقب ترکیاش قرا ارسلان و لقب حکومتیاش ملکعمادالدوله بود.
از قول راوندی گفته شده که واگذاری ولایت طبسین (درجنوب خراسان) و کرمان به قاورد (پسر بزرگ چغری)، مورد توافق بزرگان سلجوقی قرار گرفته بود، اما شبانکارهای نوشته است، قاورد در صورتی به حکومت کرمان و نواحی دیگر گماشته میشد که این ولایات به تصرف او در آید، و پس از مشخص شدن حوزهٔ قدرتش، به سوی کرمان رهسپار گردید.[۱]
به نوشته حمدالله مستوفی ولایت کرمان در سال ۴۳۳ه.ق به تصرف قاورد درآمد.
اما در منابع دیگر، مطالبی دیده میشود که بر اساس آنها، میتوان چنین دریافت که سلطهٔ کامل قاورد بر کرمان، طی چند سال صورت گرفته است.[۲]
سلجوق بن دقاق | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
میکائیل بن دقاق | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چغریبیگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ملکقاورد نخستین شاه آلقاورد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تورانشاه چهارمین شاه آلقاورد | سلطانشاه سومین شاه آلقاورد | کرمانشاه دومین شاه آلقاورد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ایرانشاه پنجمین شاه آلقاورد | ارسلانشاه ششمین شاه آلقاورد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمدشاه هفتمین شاه آلقاورد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طغرلشاه هشتمین شاه آلقاورد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تورانشاهدوم یازدهمین شاه آلقاورد | بهرامشاه نهمین شاه آلقاورد | ارسلانشاهدوم دهمین شاه آلقاورد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمدشاهدوم آخرین شاه آلقاورد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دیوان (تشکیلات اداری در دورهٔ سلجوقیان)
بی تردید، تشکیلات اداری کارآمدی که حاصل تلاشهای دیوانسالاران ایرانی دوره سلجوقیان بود. نقشی انکار ناشدنی در پاسداری و گسترش قدرتی داشت که با نیروی نظامی سلجوقیان فراهم آمده بود. بنداری اصفهانی دربارهٔ نقش خواجه نظام الملک توسی در اداره قلمرو سلجوقیان نوشته است؛ که مملکتی که با شمشیر به تصرف آمده بود، با قلم خواجه بزرگ، نظام الملک اداره میشد. وی با توجه به پیامدهای کشته شدن دیوانسالاری بزرگ مانند خواجه نظام برای حکومت سلجوقی، یادآوری کرده است که در پس همگان دانستند که سلامت دولت سلجوقی و خداوندان مقام و تندرستی شخص سلطان به سلامت پیرمردی چون چون نظام الملک و قدرت وی وابسته بود.[۳] از آنجا که نظام آموزشی مبتنی بر آموزهها و احکام مذهبی به تنهایی نمیتوانست پاسخگوی نیازهای روزمره سیاسی باشد و نظر به اینکه تربیت دیوانسالاران برمبنای زمینههای ادبی فارسی و سنتهای مذهبی اسلام بوده شگفتآور نبود که آنان براساس سنن گذشته و مفاهیم تشکیلاتی عمل نمایند. با اینکه این دیوانسالاران در مدارس (نظامیهها) آموزش میدیدند و انتظار میرفت که جانشین دبیرانی شوند که ایرانی مدار بودند، این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که اکثر کاکوران کشوری در حکومت سلجوقی ریشه و فرهنگ ایرانی داشتند و میخواستند اخلاقیات و ارزشهای اسلاف خودشان را پایا و ابدی سازند. آنها نظیر اسلاف خودشان به نهاد سیاسی، در درجه اول از دیدگاه موازین سیاسی مینگریستند.[۴]
ادبیات در دوره سلجوقیان
عصر سلجوقیان بی تردید یکی از ادوار درخشان تاریخ ادبیات فارسی درایران بزرگ محسوب میشود. شعر فارسی در قالبهای قصیده، مثنوی، رباعی با مضامین حکمی، عرفانی، ستایشی، رزمی و بزمی در عالیترین سطح هویدا شد. برتلس در مورد ادبیات دوره سلجوقی به نکتهای جالب اشاره کرده و نوشته است که «ادبیات سالهای فرمانروایی سلجوقیان که در بیرون از مرزهای خطه فرمانروایی سلجوقیان نیز گسترش بزرگ داشت. بر رشد ادبیات بسیاری از مردمان خاور نزدیک و میانه تأثیری کلان گذاشت».[۵]
عوفی در لباب الالباب شاعران دورهٔ سلجوقی را به جهار محفل ادبی شامل ۱)خراسان ۲)ماوراءالنهر ۳)عراق (عجم) ۴)غزنین و بلاد جبال منتسب کرده است. به عقیده ذبیحالله صفا گرشاسب نامه «مسلماً یکی از آثار برگزیده حماسه ملی ایران و از جمله منظومههای مشهور و معتبر زبان فارسی است.» گفتنی است که مثنوی ویس و رامین از طبیعیترین و مؤثرترین داستانهای بزمی و عشقی در زبان پارسی دری محسوب است.[۶]
استفاده حکومت سلجوقیان روم از کارگزاران دیوان فارسیزبان زمینه رواج زبان فارسی را در آسیای صغیر فراهم کرد و حمایت سلاطین سلجوقی روم از شاعران و نویسندگان و مورخان فارسیزبان به گسترش ادبیات فارسی کمک شایان کرد.[۷]
تجارت در دوره سلجوقیان:اقداماتی که به ویژه در دوران سلاطین و وزرای مقتدر سلجوقی در زمینه امنیت راهها و ایجاد تأسیسات مورد نیاز کاروانهای تجاری، مانند کاروانسراها، آب انبارها و پلها انجام گرفت، بازرگانی داخلی در سرزمینهای تحت فرمان سلجوقیان رواج یافت
رونق تجارت موجب افزایش تولیدات کشاورزی، دامی، کانی و صنایع کارگاهی و دستی میشد. برخی از شهرها به دلیل موقعیت جغرافیایی و بعضی دیگر به سبب جایگاه اقتصادی ارزنده کانون تجارت داخلی بودند. علاوه بر تأمین امنیت و آسایش کاروانها، ایجاد تأسیسات ضروری در راهها و منزلگاهها و کاهش یا لغو عوارض گوناگون بازرگانی در مواردی که لازم بود به گسترش تجارت خارجی کمک میکرد.[۸]
تبارنامهٔ سلجوقیان
دقاق تیمور یالیغ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلجوق بیگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارسلان اسرائیل | میکائیل | موسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیم ینال | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلیمان یکم | منصور | سلیمان | قرا ارسلان قاورد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تتش | تکش | ارسلان ارغوان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داود | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلیمانشاه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد دوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کیقباد دوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قلیچ ارسلان چهارم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کیخسرو سوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پانویس
ارجاعات
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
- ↑ فروزانی، تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام، ۴۸۱.
منابع
- فروزانی، ابوالقاسم (۱۳۹۳). تاریخ سلجوقیان از آغاز تا فرجام. تهران: سمت.
قاورد شاخهای از سلجوقیان زادهٔ: ؟ ؟ درگذشتهٔ: ؟ ۴۶۵
| ||
عنوان سلطنتی | ||
---|---|---|
عنوان جدید | سلطان آلقاورد ۴۴۰ – ۴۶۵ هجری |
پسین: کرمانشاه |