بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

معتزله

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از مکتب اعتزال)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مکتب معتزله یا اعتزال، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین طریقهٔ کلامی است که در قرون دوم تا چهارم هجری طرفداران زیادی از متکلمان آزاداندیش و خردگرا داشت. این جنبش حاصل ترجمه فلسفه یونان و سریان و ایران به زبان عربی و آشنایی مسلمانان و بویژه متکلمان با آن بود.[۱]

نام‌گذاری

نظریات مختلفی در علت نامگذاری این مکتب به اعتزال وجود دارد که نظر اول محتمل‌ترین است:[۲]

  1. چون واصل بن عطا، بنیانگذار مکتب اعتزال به علت داشتن عقیده تازه در توجیه مفهوم «ایمان و کفر» از استادش حسن بصری عزلت گزید.
  2. رفتار معتزله در آغاز مانند زاهدان و گوشه‌گیران بود. گلدزیهر مستشرق آلمانی در کتاب خود با عنوان «العقیدة و الشریعة فی الاسلام» این نظر را تأیید کرده است.
  3. قول شیعه مبنی بر کناره‌گیری معتزله از پیروی علی بن ابی‌طالب. ابوخلف اشعری قمی این نظر را مطرح کرده است.

عقائد

تأکید معتزله بر روی عقل آنچنان جدی بود که برخلاف بسیاری از فقها که حدیث را مطلق می‌دانستند، آنان اعتقاد داشتند که در تعارض حدیث با عقل، عقل مقدم است. به علاوه و باز برخلاف نظر بسیاری از علما، اعمال و احادیث صحابه را مطلق و لازم‌الاجرا نمی‌دانستند.[۳] اما اساسی‌ترین و در عین حال بحث‌انگیزترین موضع‌گیری معتزله در بحث پیچیده مخلوق (حادث) یا غیر مخلوق (قدیم) بودن قرآن پیش‌آمد.[۴]

مسئله جبر و اختیار

در خصوص مسئله جبر و اختیار که بحث‌ها و مجادلات زیادی را میان مسلمانان بوجود آورده بود، معتزله قائل به آزادی و اختیار عمل انسان بودند. البته بحث جبر و اختیار قبل از معتزله بوجود آمده بود و گروه‌هایی همچون قدریه و جبریه که اولی قایل به اختیار و دومی گرایش به جبر داشت نیز بوجود آمده بودند. اما تمایل معتزله به اختیار باعث استحکام و متحول شدن این گرایش گردید چه، آنان در دفاع از اندیشهٔ اختیار از مبانی فلسفی و منطق کلامی بهره می‌بردند؛ بنابراین اگرچه آنان وارثین قدریه بودند اما در پرورش استدلال و مبانی تفکراتشان به مراتب فراتر از قدریه رفتند. آنان معتقد بودند که اگر انسان در انجام اعمالش دارای اختیار نباشد و مرتکب گناهی شود و سپس به واسطهٔ ارتکاب آن گناه خداوند به او کیفر دهد، چنین امری با اصل عدل و عادل بودن خداوند مغایرت پیدا می‌کند، زیرا خداوند بنده اش را بواسطهٔ عملی کیفر داده است که خود آن را می‌خواسته و اراده کرده است؛ بنابراین لازم است که درجه‌ای از آزادی و انتخاب برای انسان قایل شویم به گونه‌ای که اعمال او را در نهایت ناشی از اراده و اختیار خود او بدانیم.[۵]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • فضائی، یوسف (۱۳۵۳). «تحقیق در فلسفهٔ کلامی معتزله». گوهر (۲۰).
  • زیباکلام، صادق (۱۳۹۰). ما چگونه ما شدیم؟. تهران: انتشارات روزنه. شابک ۹۶۴-۳۳۴-۵-۰ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).
  • مطهری، مرتضی. آشنایی با علوم اسلامی.