ابوحمزه ثمالی
ثابت بن ابیالصفیه دینار ازدی ثمالی کوفی، مشهور به ابوحمزه ثمالی از شاگردان و پیروان علی بن حسین، محمد باقر، جعفر صادق و موسی کاظم (امامان چهارم تا هفتم شیعه دوازدهامامی) بود. او از مفسران قرآن و راویان حدیث بود که در نزد شیعیان دوازدهامامی، ثقه و مورد اعتماد شناخته میشود. بعضی او را از موالی آلمهلب یا مولای مهلب بن ابیصفره ازدی دانسته و نسبت ازدی را برای او بالولاء شمردهاند، ولی شیخ صدوق از محدثان شیعه، در مشیخهٔ الفقیه و علامه حلی در خلاصهٔ الاقوال و جمعی دیگر از علمای رجال او را عربی و از بنیازد گفتهاند. صدوق وی را از بنیثعل (فرعی از ازد) یا بنیطی دانسته است. شهرتش به ثمالی از آن است که چندی در عشیره بنیثماله (از فروع ازد) میزیست. ثماله به ضم اول و تخفیف ثانی در لغت به معنی کف شیر یا باقیمانده اندک از هر چیز است. این کلمه برای عوف بن اسلم جد بنیثماله بدان سبب لقب گردید که به مهمانان خود شیر تازه با کف روی آن میخوراند، یا اینکه در جنگی همه افراد خاندان او کشته شدند و تنها او باقی ماند.[۱]
زندگی
دربارهٔ خانواده و محل و تاریخ ولادت و شرح احوال ابوحمزه در کودکی و نوجوانی گزارشی در منابع وجود ندارد. در کتب رجال و تاریخ او را کوفی نوشتهاند. از اخبار او بر میآید که ایام جوانی را بیشتر در مدینه گذرانده است. علاوه بر امامان چهارگانه شیعه، وی از انس بن مالک (۱۰–۹۳ ه.ق) صحابه محمد، عامر بن شراحیل شعبی (۱۹–۱۰۳ ه.ق) از تابعین، ابناسحاق (م ۱۵۱ ه.ق)، ابوعمرو زاذان و سالم بن ابیالجعد نیز استماع حدیث کرده است. سفیان ثوری، وکیع، شریک، حفص بن غیاث، ابواسامه، عباد ملک بن ابیسلیمان، ابونعیم و عبدالله بن موسی و جمع بسیار دیگری از محدثین شیعه و سنی از راویان اویند. همه محدثین شیعی او را ثقه و مورد اعتماد میدانند و خبر واحد او را در حکم خبر متواتر بهشمار میآورند. در این بین، بعضی از اهلسنت اخبار او را به علت تشیع تضعیف کردهاند. از جعفر صادق دربارهٔ او نقل شده است که ابوحمزه در زمان خود همان مرتبت و مقام را دارد که سلمان در زمان خود داشت. و فضل بن شاذان به نقل از علی بن موسی الرضا، ابوحمزه ثمالی را دارای مقامی همچون لقمان دانسته است. از ابوحمزه پنج پسر باقی ماند. دو تن از آنها به نام علی و حسین مانند پدر از راویان حدیث بودند که در دیدگاه شیعه، از ثقات برشمرده شدهاند. سه نفر دیگر از پسران ابوحمزه، حمزه، نوح و منصور در رکاب زید بن علی بن الحسین در کوفه کشته شدند.[۲]
دربارهٔ سال درگذشت ابوحمزه اختلاف است. بعضی سال مرگش را ۱۰۵ ه.ق ذکر کردهاند. در این صورت فقط میتوانسته است از سجاد و محمد باقر نقل روایت کرده باشد. اما بر اساس روایتی در منابع شیعی، او جعفر صادق و موسی کاظم را نیز درک کرده است. ابنسعد در طبقات مرگ او را در زمان خلافت منصور عباسی در بین سالهای ۱۳۶ تا ۱۵۸ ه.ق آورده و شیخ طوسی و نجاشی و بعض دیگر از علمای رجال شیعه، این تاریخ را ۱۵۰ ه.ق ثبت کردهاند. اما در کتب رجال، حسن بن محبوب (م ۲۲۴ ه.ق) را از راویان اخبار ابوحمزه ثمالی آورده و روایات و ادعیه او از جمله دعای بزرگ سحر را نقل کردهاند. در سال ۱۵۰ ق حسن بن محبوب کمتر از دو سال عمر داشته بنابر این سماع حدیث از ابوحمزه غیرممکن بوده است. کسان دیگری نیز سال درگذشت ابوحمزه را بعد از مرگ منصور دانستهاند و از این بابت سال درگذشت ابوحمزه را بعد از ۱۶۵ ه.ق گزارش کردهاند.[۳]
آثار
از جمله آثار که برای او گزارش کردهاند میتوان به: تفسیر القرآن اشاره کرد. اصل این کتاب در دست نیست اما ابنندیم در الفهرست و حاج خلیفه در کشف الظنون از آن یاد کرده و ثعلبی در تفسیر الکشف و البیان و ابن شهر آشوب در اسباب النزول و المناقب قسمتهائی از آن را نقل کردهاند. اثر دیگر ابوحمزه مجموعهای است از نوادر حدیث به نام النوادر که آن را حسن بن محبوب از او روایت کرده است. دیگر از تألیفات او رسالهای است در حقوق که از سجاد، امام چهارم شیعیان امامیه روایت کرده است. اثر دیگر او کتاب الزهد است که آن را با کتاب النوادر، حمید بن زیاد از ابوجعفر محمد بن عیاش بن عیسی و او از ابوحمزه روایت کرده است.[۴]
از ابوحمزه ادعیه بسیار روایت شده است. مهمترین آنها دعای بزرگ و مشروح سحر است که به نام دعای ابوحمزه ثمالی معروف است. این دعا را ابومحمد هارون بن موسی تلعکبری به اسناد خود از حسن بن محبوب زراد و او از ابوحمزه روایت کرده و آورده است که سجاد، در ایام رمضان هر سحر آن را تلاوت میکرد. از دیدگاه شیعه، فصاحت الفاظ و بلاغت معانی و مضامین دعا بر اصالت و صحت انتساب آن گواهی میدهد.[۵]
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابوحمزه ثمالی». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.