مظفرالدینشاه
مظفرالدین شاه قاجار | |
---|---|
السلطان الاعظم و الخاقان الافخم شاهنشاه ممالک محروسهٔ ایران | |
شاه ایران | |
سلطنت | ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ – ۱۲ دی ۱۲۸۵ ۱۸۹۶ – ۱۹۰۷ |
پیشین | ناصرالدینشاه |
جانشین | محمدعلیشاه قاجار |
متولد | ۳ فروردین ۱۲۳۲ تبریز، آذربایجان، ایران |
درگذشته | ۱۲ دی ۱۲۸۵ (۵۳ سال) تهران، ایران |
آرامگاه | |
همسران | تاجالملوک امالخاقان اشرف ملک خانم سرورالسلطنه معصومه خانم نزهت السلطنه نورالدوله دلپسند باجی شرف الدوله مهین السلطنه مهین الدوله اکرام الدوله |
دودمان | قاجار |
پدر | ناصرالدینشاه |
مادر | شکوهالسلطنه |
دین و مذهب | اسلام |
امضاء | پرونده:Mozaffar al-Din Shah stamp.jpg |
از سلسله مباحث |
ایران قاجاری (۱۷۹۶–۱۹۲۵) |
---|
درگاه ایران |
مظفرالدینشاه قاجار (۳ فروردین ۱۲۳۲ – ۱۲ دی ۱۲۸۵) از سال ۱۲۷۵/۱۸۹۶ تا ۱۲۸۵/۱۹۰۶ پنجمین شاه ایران از دودمان قاجار بود. وی پس از کشتهشدن پدرش ناصرالدینشاه به دست میرزا رضا کرمانی و پس از نزدیک به ۴۰ سال ولایتعهد، به پادشاهی رسید و از تبریز به تهران آمد. در جریان جنبش مشروطه، برخلاف کوششهای صدراعظمش عین الدوله، با مشروطیت موافقت کرد و فرمان مشروطیت را امضا نموده و تنها ده روز پس از امضای قانون اساسی درگذشت. وی به خاطر همین اقدامات در تاریخ ایران به «شاه مشروطه» مشهور است. وی آخرین پادشاه ایران است که در داخل کشور درگذشته است.
امتیازنامه دارسی و قرارداد سن پترزبورگ در دوران این پادشاه منعقد گردید. در این دوره، ایران به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی، مجبور به گرفتن وام از کشورهای خارجی شد. این وامها معمولاً با شرایط سختی همراه بودند و به تدریج منجر به افزایش وابستگی ایران به قدرتهای خارجی شدند.
در این دوره، تلاشهایی برای توسعه اقتصادی و صنعتی در ایران صورت گرفت. برخی از پروژههای زیرساختی مانند راهآهن و تأسیس کارخانهها آغاز شد، هرچند که این تلاشها به دلیل فساد و ضعف مدیریتی با چالشهایی مواجه بود.
در دوره مظفرالدین شاه، انجمنهای سیاسی و اجتماعی مختلفی شکل گرفتند که به ترویج ایدههای مشروطهخواهی و اصلاحات سیاسی کمک کردند. این انجمنها نقش مهمی در سازماندهی اعتراضات و قیامها داشتند. یکی از ویژگیهای بارز مظفرالدین شاه، سفرهای او به کشورهای اروپایی بود. او در سال ۱۹۰۰ میلادی به اروپا سفر کرد و از کشورهای مختلفی مانند فرانسه و انگلیس بازدید کرد. این سفرها به او کمک کرد تا با پیشرفتهای صنعتی و فرهنگی اروپا آشنا شود. مظفرالدین شاه چندین همسر داشت و از آنها فرزندان متعددی به دنیا آورد. یکی از همسران معروف او، ملکه تاجالملوک بود که در تاریخ ایران به عنوان یکی از زنان تأثیرگذار شناخته میشود.
زندگی
تولد و خانواده
مظفرالدین میرزا در ۱۲ جمادیالثانی ۱۲۶۹ ه.ق در تبریز زاده شد. پدرش ناصرالدینشاه و مادرش شکوهالسلطنه، دختر فتحالله میرزا شعاعالسلطنه سی و ششمین پسر فتحعلیشاه، بود. مظفرالدین میرزا پسر بزرگ ناصرالدینشاه نبود. قبل از او، سه تن از برادرانش به ولایتعهدی برداشته شده بودند که همگی در خردسالگی درگذشتند؛ سلطان محمود میرزا (درگذشته ۲۵ جمادیالثانی ۱۲۶۵) معینالدین میرزا (درگذشته ۲ ربیعالاول ۱۲۷۳) و محمدقاسم میرزا (درگذشته ۱۲۷۴). علاوه بر اینان، مسعود میرزا ظلالسطان (پسر ناصرالدینشاه از عفت السلطنه) نیز ۳ سال از مظفرالدین میرزا بزرگتر بود اما چون مادرش از سلسله قاجار نبود، شانسی برای ولایتعهدی نداشت. مظفرالدین میرزا در سال ۱۲۷۷ ه. ق، زمانی که هشت ساله بود، به حکومت آذربایجان منصوب شد. یک سال بعد، در ذیحجه ۱۲۷۸ ه.ق ناصرالدینشاه رسماً او را ولیعهد خود اعلام کرد.[۱]
ولایتعهدی
مظفرالدین میرزا به همراه عزیزخان مکری سردار کل راهی آذربایجان شده بود و عزیز خان به نیابت از او آن ولایت را اداره میکرد. در واقع شاهزاده خود در اداره امور شخصاً دخالت نمیکرد و پیشکاری از تهران به آنجا فرستاده میشد. بین سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۹ ه.ق این امر برعهده حسنعلیخان گروسی امیرنظام بود. بعدها، در اواخر عهد ناصرالدینشاه، شاهزاده عبدالمجید میرزا عینالدوله پیشکاری آذربایجان یافت. از دیگر نزدیکان مظفرالدین میرزا در دوره ولایتعهدی، عبدالحسین میرزا فرمانفرما، حسین پاشا خان امیربهادر جنگ (رئیس کشیکخانه) و میرزا محمودخان حکیمالملک (طبیب ولیعهد) بودند. نیز یک سید به نام سید بحرینی در میان همراهان ولیعهد بود که گفته میشد ادعیه و اذکار او مظفرالدین میرزا را از «حوادث و بلایای طبیعی» حفظ میکند.[۲]
از حوادث مهم دوره ولایتعهدی مظفرالدین میرزا، ماجرای شیخ عبیدالله نهری، رهبر قیام کردها در عثمانی، بود. تاخت و تاز شیخ عبیدالله در سال ۱۲۹۷ ه.ق به نواحی شمالغرب ایران که منابع رسمی دولت «فتنه» خواندهاندش، در حوزه حکمرانی ولیعهد صورت گرفت؛ ولیعهد برای مقابله با او نیرو فرستاد اما شکست خوردند. بیاطلاعی مظفرالدین میرزا از سیر اتفاقات و شکست قشونش، شاه را سخت نسبت به او بیمیل کرد تا بدان جا که به تهرانش احضار و در آنجا به او بیاعتنایی کرد. حتی شایع شد که قصد دارد مظفرالدین میرزا را از ولایتعهدی بردارد و ظلالسلطان را به جای او نشاند. هر چند نهایتاً چنین نشد.[۳]
مظفرالدین میرزا در دوره ولایتعهدی با تحصیلکردگان و اصلاح طلبان عهد ناصری در ارتباط بود. نیز تفکرات تجددطلبانه داشت و خواستار ترقی ملت بود. مرتضیقلیخان صنیعالدوله — مهندس و معدنشناس تحصیلکرده در برلین — داماد ولیعهد بود. میرزا یوسفخان مستشارالدوله، نویسنده رساله یک کلمه و از رجال اصلاحطلب، در ۱۳۰۶ ه.ق نامهای به او نوشت و به اصلاح مملکت و برقراری مساوات در برابر قانون جهت احیای احترام و اعتبار ایران باستان، تشویقش کرد. رجال دولتی نیز به انجام اصلاحات توسط او امید داشتند، چنانکه مخبرالسلطنه هدایت، بعد از استقبال از اردوی شاه جدید که عازم تهران بود، در تلگرافی نوشت: «فرمایشات ملوکانه امیدواری میداد.» نیز، به گفته مستوفی، تجربه ۴۰ سال ولایتعهدی مردم را امیدوار به سلطنت شاهی توانا کرده بود.[۴]
ترور ناصرالدینشاه و انتقال سلطنت
ناصرالدینشاه در روز جمعه، ۱۷ ذیقعده ۱۳۱۳ ه.ق در مراسم سالگرد سلطنت خود به ضرب گلوله میرزا رضا کرمانی در حرم عبدالعظیم حسنی ترور شد.[۵] نزدیکان شاه به رهبری میرزا علیاصغرخان امینالسطان، صدر اعظم مملکت، جنازه شاه مقتول را به تهران انتقال دادند و وانمود کردند زخمی که به شاه وارد شده، جدی نیست. علیرغم این، شایعات دربارهٔ وخامت اوضاع شاه و هویت ضارب، باعث هجوم مردم به نانواییها و خواربارفروشیها شد. صدر اعظم به یاری کلنل کاساگوفسکی، رئیس قوای قزاق، آرامش تهران را حفظ کرد و میرزا رضاخان صدیقالدوله نوری مازندرانی، وزیر تهران، را مأمور تأمین نان مورد نیاز پایتخت کرد. بدین ترتیب در شهر حکومت نظامی برقرار شد.[۶] امین السلطان سفرای خارجی، از جمله سفیران روس و انگلیس، را در جریان اتفاقات روی داده قرار داد و در حضور آنان در تلگرافخانه سلطنتی حاضر شد و خبر کشتهشدن ناصرالدینشاه را به ولیعهد رساند. او همچنین وخامت اوضاع مالی دولت را با سفیران روسیه و انگلیس در میان گذاشت و سفیر انگلیس قول داد لندن مبلغ مورد نیاز را به بانک شاهنشاهی حواله خواهد کرد. امین السلطان خبر وامگرفتن از بانک شاهنشاهی را به همراه تلگراف رسمی تسلیت مرگ شاه و نیز تهنیت سلطنت از سوی درباریان به تبریز مخابره کرد. مظفرالدینشاه در جوابش نوشت که در میان اطرافیان خود «حتی یک نفر ندارد که به دقایق الفاظ آگاه باشد تا به حقایق معنی چه رسد.» بدین ترتیب، به رجال و درباریان وعده داد آنان را در مقام خود حفظ خواهد کرد.[۷]
فرزندان
ردیف | نام | تولد | مرگ | نام مادر |
---|---|---|---|---|
۱ | فاطمه خانم عزت السلطنه | ۱۸۶۸ | ؟ | تاج الملوک |
۲ | زرینکلاه احترامالسلطنه | ۱۸۷۰ | ۱۹۰۳ | ؟ |
۳ | قمرالدوله | ۱۸۷۰ | ۱۸۹۳ | ؟ |
۴ | محمدعلی میرزا | ۱۸۷۲ | ۱۹۲۵ | تاجالملوک |
۵ | احمد میرزا (مرگ در کودکی) | ؟ | ؟ | تاجالملوک |
۶ | قمرالسلطنه | ۱۸۷۵ | ؟ | نورالدوله |
۷ | فخر السلطنه | ؟ | ؟ | ؟ |
۸ | نورالسلطنه | ۱۸۷۸ | ۱۹۳۶ | اکرامالدوله |
۹ | شکوهالسلطنه | ۱۸۷۸ | ۱۹۲۴ | سرورالسلطنه |
۱۰ | ملک منصور میرزا شعاعالسلطنه | ۱۸۸۰ | ۱۹۲۰ | معصومه خانم نزهتالسلطنه |
۱۱ | شکوهالدوله | ۱۸۸۰ | ؟ | سرورالسلطنه |
۱۲ | ابوالفتح میرزا سالارالدوله | ۱۸۸۱ | ۱۹۵۹ | نورالدوله |
۱۳ | اشرفالملوک فخرالدوله | ۱۸۸۲ | ۱۹۵۵ | سرورالسلطنه |
۱۴ | ابوالفضل میرزا عضدالسلطان | ۱۸۸۳ | ۱۹۷۰ | نورالدوله |
۱۵ | حسینقلی میرزا نصرتالسلطنه | ۱۸۸۴ | ۱۹۴۵ | مهینالسلطنه |
۱۶ | اقدسالدوله | ۱۸۹۱ | ؟ | اکرامالدوله |
۱۷ | ناصرالدین میرزا | ۱۸۹۶ | ۱۹۷۷ | سرورالسلطنه |
۱۸ | انورالدوله | ۱۸۹۶ | ؟ | ؟ |
دودمان
دودمان مظفرالدینشاه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
زمان حکومت در مقایسه با دیگر شاهان قاجار
اعداد سال خورشیدی را نشان میدهند:
پانویس
ارجاعات
- ↑ تاره، «ایران در دوره مظفرالدینشاه»، تاریخ جامع ایران، ۲۹۸.
- ↑ تاره، «ایران در دوره مظفرالدینشاه»، تاریخ جامع ایران، ۲۹۹.
- ↑ تاره، «ایران در دوره مظفرالدینشاه»، تاریخ جامع ایران، ۲۹۹–۳۰۰.
- ↑ تاره، «ایران در دوره مظفرالدینشاه»، تاریخ جامع ایران، ۳۰۰.
- ↑ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۲۶۵–۲۶۶.
- ↑ تاره، «ایران در دوره مظفرالدینشاه»، تاریخ جامع ایران، ۳۰۲.
- ↑ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۲۶۶–۲۶۷.
- ↑ «فهرست فرزندان مظفرالدین شاه».
منابع
- «مظفرالدین شاه». وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. دریافتشده در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱.
- «مظفر الدین شاه». وبگاه دانشنامه رشد. دریافتشده در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱.
- «کارنامه مظفرالدین شاه از سلطنت تا مرگ». وبگاه تاریخ ایران. دریافتشده در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱.
- تاریخ دههزار سالهٔ ایران، جلد چهارم، عبدالعظیم رضایی، انتشارات اقبال، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ خورشیدی.
- ایران در دورهٔ سلطنت قاجار، علیاصغر شمیم، انتشارات ابنسینا، چاپ اول، ۱۳۴۲ خورشیدی.
- تاریخ تحولات اجتماعی ایران، جان فوران، ترجمهٔ احمد تدین، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۷ خورشیدی.
- خلاصهٔ تاریخ ایران، محسن مهدوی، لندن.
- افشار، ایرج (۱۳۶۳). چهل سال تاریخ ایران در دورهٔ پادشاهی ناصرالدین شاه. اساطیر. شابک ۹۶۴-۳۳۱-۰۱۸-۳.
- سپهر، عبدالحسین (۱۳۸۵). عبدالحسین، نوایی، ویراستار. مرآت الوقایع مظفری. ج. ۱ و ۲. مرکز پژوهشی میراث مکتوب. دریافتشده در ۲۰۱۷-۱۲-۱۲.
- افضلالملک، غلامحسین؛ سعدوندیان، سیروس؛ اتحادیه، منصوره (۱۳۶۱). افضل التواریخ. افضل التواریخ. ج. ۱. نشر تاریخ ایران. دریافتشده در ۲۰۱۳-۱۲-۰۳.
پیوندهای بیرونی
- سلسلهٔ قاجار از آغاز تا پایان
- تاجگذاری محمدعلیشاه
- خاطرات ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه از سفر به لهستان
مظفرالدینشاه زادهٔ: ۳ فروردین ۱۲۳۲ درگذشتهٔ: ۱۲ دی ۱۲۸۵
| ||
پادشاهی ایران | ||
---|---|---|
پیشین: ناصرالدینشاه قاجار |
شاه ایران ۱۲۷۵–۱۲۸۵ |
پسین: محمدعلیشاه قاجار |
عنوان سلطنتی | ||
پیشین: ناصرالدینشاه قاجار |
رئیس دودمان سلطنتی قاجاریه ۱۲۷۵–۱۲۸۵ |
پسین: محمدعلیشاه قاجار |
- افراد انقلاب مشروطه
- اهالی تهران
- پادشاهان ایران در سده ۲۰ (میلادی)
- پادشاهان شاهنشاهی ایران
- پادشاهان مسلمان شیعه
- حاکمان قاجار آذربایجان
- حکمرانان آسیا در سده ۱۹ (میلادی)
- حکمرانان سده ۱۹ (میلادی) در خاورمیانه
- خاکسپاریشدگان اهل ایران در کربلا
- دارندگان لژیون دونور
- درگذشتگان ۱۲۶۹ (قمری)
- درگذشتگان ۱۲۸۵
- درگذشتگان ۱۳۲۴ (قمری)
- درگذشتگان ۱۹۰۷ (میلادی)
- دریافتکنندگان صلیب بزرگ لژیون دونور
- دریافتکنندگان نشان آنای مقدس (سنت آنا)
- دریافتکنندگان نشان سنت اندرو
- زادگان ۱۲۳۲
- زادگان ۱۸۵۳ (میلادی)
- شاهان ایران
- شاهان قاجار
- شوالیههای پشم زرین اسپانیا
- شوالیههای پشم زرین
- شوالیههای نشانبند جوراب
- فرزندان ناصرالدینشاه
- فرماندهان کل نیروهای مسلح ایران