بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

ابوبصیر اسدی

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از یحیی بن قاسم اسدی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

یحیی بن قاسم اسدی (درگذشت ۱۵۰ ه.ق) مشهور به ابوبصیر، از جمله شش نفری است که در فقه و وثاقت در رده اول شاگران جعفر صادق، امام ششم شیعیان دوازده‌امامی بود. یکی از کنیه‌های او را ابومحمد گزارش کرده‌اند. منابع شیعی، از بازگشت بینایی او به دعای جعفر صادق یاد کرده‌اند. گفته‌اند که وی به سال ۱۵۰ ه‍.ق درگذشت.[۱]

نام و نسب

نام او اسحاق و کنیه‌اش ابومحمد بوده است. او را ابوبصیر می‌نامیدند، شاید به این دلیل که نابینا بوده است. کنیه پدرش قاسم یا ابوالقاسم بوده است. او را اسدی می‌نامیدند به این دلیل که در قبیله بنی اسد متولد شد. شیخ طوسی در رجال خود او را از اهل کوفه به‌شمار می‌آورد.[۲]

زندگی

نام ابوبصیر در شمار شش تن از اصحاب باقر و صادق است که بسیاری از علمای شیعه احادیثی را که هر یک از آنان نقل کرده‌اند صحیح می‌دانند. برخی ابوبصیر مرادی را به جای ابوبصیر اسدی یکی از آن شش نفر می‌دانند. تعداد زیادی از روایات دینی و فقهی در کتب حدیثی امامیه که از جعفر صادق از طریق ابوبصیر نقل شده است، میزان ارتباط آنها را نشان می‌دهد. شیخ طوسی او را نیز از اصحاب موسی کاظم برشمرده است. ابوبصیر اسدی علاوه بر روایت از امامان شیعه، احادیثی را که از برخی راویان امامیه مانند ابوحمزه ثمالی و صالح (عمران) بن میثم نیز نقل کرده است.[۳]

دیدگاه‌ها

ابوبصیر اسدی یکی از قطب‌های رهبری فکری جامعه امامیه کوفه به‌شمار می‌رفت، روایات متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد ابوبصیر (ظاهراً اسدی) در صحنه‌های مبارزه فکری با گروه‌های مخالف مانند مختاریه و زیدیه حضور داشته است. در سال ۱۴۸ هجری قمری پس از درگذشت جعفر صادق، پسر بزرگش معروف به عبدالله افطح، ادعای امامت کرد و پیروانش که فطحیه نامیده می‌شدند با گروهی از شیعیان که قائل به امامت موسی کاظم بودند، مخالفت کردند. وقوع این بحران مصادف با سال‌های پایانی عمر ابوبصیر اسدی بود. مواضع ابوبصیر در برابر فطحیان، او را در میان پیروان کاظم به عنوان چهره محبوبی معرفی کرد. چنان‌که در روایات آنها، ابوبصیر از گروهی از اصحاب جعفر صادق به حساب می‌آید که از ابتدا به عبدالله پشت کردند و به موسی کاظم روی آوردند. در منابع مختلف از به واسطه علی بن ابی‌حمزه اطلاعاتی نقل شده است که ابوبصیر (اسدی) اندکی پس از درگذشت صادق، در حالی که عبدالله افتح زنده بود، برای ادای حج به حجاز رفت و با کاظم ملاقات کرد و و وفاداری خود را به او اعلام کرد. در روایاتی که پیروان کاظم از ابوبصیر نقل کرده‌اند، ابوبصیر به مبانی عقیدتی فطحیه دربارهٔ امامت حمله کرده است. علی بن ابی‌حمزه و فرزندش حسن نیز که پیرو مذهب واقفیه بودند، بسیار بیشتر از سایر اصحاب امامان شیعه از احادیث ابوبصیر در آثار خود استفاده کرده‌اند. به علاوه در منابع واقفیان برای اثبات عقاید مذهب واقفی روایاتی از ابوبصیر (اسدی) نقل شده است. برخی ابوبصیر یحیی بن ابی‌القاسم اسدی را همان یحیی بن قاسم حذّاءِ واقفی دانسته‌اند و بر این اساس حکم به واقفی بودن ابوبصیر اسدی داده‌اند. به نوشته پاکتچی با توجه به درگذشت وی در سال ۱۵۰ هجری قمری و آغاز انشعاب واقفیه در سال ۱۸۳ هجری قمری، واقفی بودن وی منتفی است.[۴]

آثار

ظاهراً ابوبصیر حدیثی معروف به حدیث لوح را نقل کرده که در آن اعتقاد به دوازده امام به تفصیل بیان شده است. علاوه بر روایات پراکنده در کتب حدیثی امامیه، آنچه به عنوان آثار ابوبصیر اسدی ذکر شده، دو عنوان است: کتاب «مناسک الحج» به روایت علی بن ابی‌حمزه و حسین بن علاء و کتاب «یوم و لیله» به روایت علی بن ابی‌حمزه. شیخ صدوق نیز از مجموعه روایات فقهی خود به نقل علی بن ابی‌حمزه در کتاب من لا یحضره الفقیه استفاده کرده است. همچنین مجموعه ای از حدود ۲۰ حدیث به نام علل در زمینه زمینه‌های شریعت به روایت حسین بن یزید نوفلی از علی بن ابی‌حمزه به‌طور پراکنده در «علل الشرایع» صدوق به کار رفته است. علاوه بر این، صدوق در الخصال خود مجموعه‌ای از روایات ابوبصیر و محمد بن مسلم را از «کتاب حدیث اربعمأة» نقل کرده است. علاوه بر آنچه ذکر شد، نوشته‌ای از ابوبصیر در مورد احوال ائمه نخستین به روایت محمد بن سنان که در برخی از آثار قدیمی امامیه و دیگران نقل شده است، وجود دارد.[۵]

شاگردان

در میان کسانی که از ابوبصیر حدیث آموختند، نام اشخاصی چون ابان بن عثمان احمر، عاصم بن حمید حناط، حسین بن ابی‌العلاء و عبدالله بن حماد انصاری ذکر شده است. او شاگردان بسیار نزدیکی نیز داشت، مانند علی بن ابی‌حمزه بطائدی، عبدالله بن وضاح و شعیب عقرقوفی که خواهرزادهٔ ابوبصیر اسدی بود.[۶]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابوبصیر». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.
  • پاکتچی، احمد (۱۳۹۹). ابو بصیر. مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.