طرزی افشار: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
 
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۲: خط ۴۲:


== زندگی ==
== زندگی ==
طرزی افشار در روستای [[طرزلو]] در اطراف [[ارومیه]] متولد شد.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص">{{پک/بن|طرزی۲|ک=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> بنا به گفتهٔ نویسندهٔ [[مجمع‌الفصحاء]] طرزی مردی ظریفِ خوش‌طبعِ عاشق‌پیشه صاف‌اندیشه بود.<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۶}}</ref> طرزی از شعرای اواسط سدهٔ یازدهم قمری و معاصر با [[شاه صفی]] و [[شاه عباس دوم]] بود.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص"/> وی تعلیمات ابتدایی را نزد ملای همان روستای زادگاهش فراگرفت و سپس به [[ارومیه]] رفت.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص"/> در جوانی به [[قزوین]] و از آن‌جا به عزم تحصیل به [[اصفهان]] رفت.<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref> خود گوید:
طرزی افشار در روستای طرزلو در اطراف ارومیه زاده شد.<ref>{{پک/بن|طرزی۲|ک=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> بنا به گفتهٔ نویسندهٔ ''[[مجمع‌الفصحاء]]'' طرزی مردی ظریفِ خوش‌طبعِ عاشق‌پیشه صاف‌اندیشه بود.<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۶}}</ref> طرزی از شعرای اواسط سدهٔ یازدهم قمری و معاصر با [[شاه صفی]] و [[شاه عباس دوم]] بود.<ref>{{پک/بن|طرزی۲=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> وی تعلیمات ابتدایی را نزد ملای همان روستای زادگاهش فراگرفت و سپس به ارومیه رفت.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص">{{پک/بن|طرزی۲|ک=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> در جوانی به [[قزوین]] و از آن‌جا به عزم تحصیل به [[اصفهان]] رفت. طرزی مدت‌ها در [[اصفهان]] ماند و با تنگ‌دستی روزگار گذراند و سرانجام به دربار [[شاه صفی]] و سپس به مجلس [[شاه عباس دوم]] راه یافت<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref> و مورد عنایت شاه عباس دوم قرار گرفت. طرزی افشار طی بحر طویلی که در دیوانش ثبت است به افشار بودن خودش اشاره می‌کند و می‌گوید از این بیم دارم که به میان افشارها و بلدهٔ ارومی برگردم و مجدداً مجبور شوم که خوانین افشار را تملق گویم.<ref>{{پک/بن|طرزی۲|ک=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> از آن‌جا که [[شاه عباس دوم]] محضر و شعر طرزی را دوست داشت و سفرهای شاعر شاه را از نکته‌گویی و همدمی وی محروم می‌کرد، سرانجام، پای او را به زنجیر زناشویی ببست.<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…=۹۸}}</ref>
{{شعر}}
{{ب|از بلدهٔ قزوین به صفاهان سَفَریدم|بی‌خرجی و بی‌اسب خرامان سفریدم}}
{{ب|یاران سفریدند به جمعیّت و من هم|یک قافله با حال پریشان سفریدم}}
{{پایان شعر}}
 
مدت‌ها در [[اصفهان]] مانده و با تنگ‌دستی روزگار گذرانده و، سرانجام به دربار [[شاه صفی]] و سپس به مجلس [[شاه عباس دوم]] راه یافت<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref> و مورد عنایت شاه عباس دوم قرار گرفت.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص"/> طرزی افشار طی [[بحر طویل]]ی که در دیوانش ثبت است به [[ایل افشار|افشار]] بودن خودش اشاره می‌کند و می‌گوید از این بیم دارم که به میان افشارها و [[ارومیه|بلدهٔ ارومی]] برگردم و مجدداً مجبور شوم که خوانین افشار را تملق گویم.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص"/>


=== سفرهای طرزی ===
=== سفرهای طرزی ===
از اشعار طرزی چنین استنباط می‌شود که وی به سفر علاقه‌مند بود؛ روزی به [[مغان]] و [[اردبیل]]، هفته‌ای به [[شروان]] و [[شماخی]] و [[گنجه]] و [[مازندران]]؛ اما هرجا و هرگاه خسته و ملول می‌گشت، برای گشایش دل راهی دیار خود، به ویژه تبریز، می‌شد:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref>
از اشعار طرزی چنین استنباط می‌شود که وی به سفر علاقه‌مند بود و روزی به مغان و اردبیل، هفته‌ای به شروان و شماخی و گنجه و [[مازندران]] سفر داشته بود؛ اما هرجا و هرگاه خسته و ملول می‌گشت، برای گشایش دل راهی دیار خود، به ویژه تبریز، می‌شد<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref> او به شهرهای [[قم]]، [[اصفهان]] و [[شیراز]] هم مسافرت کرده است و برای [[زیارت]] به [[نجف]] نیز رفته بود.<ref>{{پک/بن|طرزی۲=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> گفته شده است که شاید سفری به روم و ممالک فرنگ هم کرده است.<ref>{{پک|محدث‌زاده|عباسی|۱۳۸۴|ک=اثرآفرینان=ج۱-ششم}}</ref> در این سیر و سفرها، بزرگ‌ترین آرزوی او زیارت [[کعبه]] بوده — که دستش نمی‌داده — اما سرانجام، باری راه [[حجاز]] در پیش می‌گیرد.<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref> در مسیر [[مکه]] بیشتر شهرهای [[عراق]]، [[قفقاز]] و [[ترکستان]] را دیده است.<ref>{{پک/بن|طرزی۲=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> دیدن سرزمین‌های دور و نزدیک و نشست و برخاست با ترک و عرب و تاجیک سبب شد علاوه‌بر آشنایی با سرزمین‌ها، با آداب و شیوه‌های زیستی و معیشتیِ مردم و گفتار آن‌ها نیز آشنا گردد. خود گوید:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref>
{{شعر}}
{{ب|دلم گرفت ز جاها چرا [[تبریز|نتبریزم]]|گشادِ دل بُوَد آن‌جا چرا نتبریزم}}
{{ب|علی‌الخصوص یخیدم ز [[اردبیل]]یدن|برای جَذوه [[موسی]] چرا نتبریزم}}
{{پایان شعر}}
 
او به شهرهای [[قم]]، [[اصفهان]] و [[شیراز]] هم مسافرت کرده است و برای زیارت به [[نجف]] نیز رفته است.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص"/> در این سیر و سفرها، بزرگ‌ترین آرزوی او زیارت [[کعبه]] بوده — که دستش نمی‌داده — اما سرانجام، باری راه حجاز در پیش می‌گیرد:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref>
{{شعر}}
{{ب|به عزمِ کعبهٔ مقصود بر راه|نهادم رخ توکّلتُ علی‌اللّه}}
{{ب|ز شوقِ کعبه دست و پا گُمیدم|هدایت یافتم الحمدللّه}}
{{ب|کنون می[[بصره]]ام افتان و خیزان|کَاَنَّ الکاه از بادِ سحرگاه}}
{{پایان شعر}}
 
در مسیر [[مکه]] بیشتر شهرهای [[عراق]]، [[قفقاز]] و [[ترکستان]] را دیده است.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص"/> دیدن سرزمین‌های دور و نزدیک و نشست و برخاست با ترک و عرب و تاجیک سبب شد علاوه‌بر آشنایی با سرزمین‌ها، با آداب و شیوه‌های زیستی و معیشتیِ مردم و گفتار آن‌ها نیز آشنا گردد. خود گوید:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۷}}</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|[[مردمان ترک|تُرکیدم]] و [[تات]]یدم و آن‌گه [[عرب]]یدم|در دیدهٔ کوته‌نظران بوالعجبیدم}}
{{ب|[[مردمان ترک|تُرکیدم]] و [[تات]]یدم و آن‌گه [[عرب]]یدم|در دیدهٔ کوته‌نظران بوالعجبیدم}}
خط ۷۱: خط ۵۲:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


از سال و محل مرگ او اطلاعی نیست.<ref>{{پک|محدث‌زاده|عباسی|۱۳۸۴|ک=اثرآفرینان|ص=ج۱-ششم}}</ref> به گفتهٔ بعضی [[تذکره‌نویس]]ان در ۱۷ [[ربیع‌الاول]] ۱۰۶۰ قمری، روز تولد [[محمد بن عبدالله]]، طرزی در [[نجف]] بوده است.<ref>{{پک|محدث‌زاده|عباسی|۱۳۸۴|ک=اثرآفرینان|ص=ج۱-ششم}}</ref> گویا سفری به روم و ممالک فرنگ هم کرده است.<ref>{{پک|محدث‌زاده|عباسی|۱۳۸۴|ک=اثرآفرینان|ص=ج۱-ششم}}</ref>
== درگذشت ==
از سال و محل مرگ او اطلاعی نیست.<ref>{{پک|محدث‌زاده|عباسی|۱۳۸۴|ک=اثرآفرینان|ص=ج۱-ششم}}</ref> به گفتهٔ بعضی [[تذکره‌نویس]]ان در ۱۷ [[ربیع‌الاول]] ۱۰۶۰ قمری، طرزی در [[نجف]] بوده است.<ref>{{پک|محدث‌زاده|عباسی|۱۳۸۴|ک=اثرآفرینان|ص=ج۱-ششم}}</ref>


از آن‌جا که [[شاه عباس دوم]] محضر و شعر طرزی را دوست داشت و سفرهای شاعر شاه را از نکته‌گویی و همدمی وی محروم می‌کرد، سرانجام، پای او را به زنجیر زناشویی ببست. خود گوید:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۸}}</ref>
== عقاید ==
{{شعر}}
دربارهٔ منش و اعتقاد طرزی آنچه بیش از همه آشکار است دل‌بستگی وی به [[اهل بیت]] و [[علی بن ابی‌طالب]] است.<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۸}}</ref>
{{ب|شد آن که قوّتِ پروازِ هر دیارم بود|[[ازدواج|تَأَهُّلیدم]] و ماندم چو مرغِ [[تله|دامیده]]}}
{{ب|مرا به سرحدِ تبریز کدخداییدن|ز سیر و شعر [[زندان|بِقَیْدیده]] و لُجامیده}}
{{پایان شعر}}


دربارهٔ منش و اعتقاد طرزی آنچه بیش از همه آشکار است دل‌بستگی وی به [[اهل بیت]] و [[علی بن ابی‌طالب]] است. چنان‌که گفته:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۸}}</ref>
== آثار و اشعار ==
{{شعر}}
طرزی مبتکر طرزی نوین در سخن‌سرایی بود.<ref>{{پک/بن|طرزی۲=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> بدیعه‌گو و ظرافت‌جو بود و در اشعار خود مصادر و ترکیب‌های جعلی به‌کار می‌برد.<ref>{{پک/بن|طرزی|ک=پایگاه آفتاب|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> در برخورد نخست با شعر و شیوهٔ طرزی، خواننده کمی احساس غریبی می‌کند و حتی ممکن است شعر را نامفهوم و شاعر را ناچیره انگارد؛ اما پس از انس و اُخت‌شدن، معلوم می‌شود که شاعر، با چیرگی و در عین حال با قانونمندی اقدام به ساختن مصدرهای ساختگی و صیغه‌های جعلی می‌کند. چنان‌که خودش گفته:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۸}}</ref>
{{ب|در مجمعی که مرتبه می‌قِسْمَتَند من|می‌خواهم از علی ولیُ‌اللّه مرتبه}}
{{م|***}}
{{ب|یک علی‌بن‌ابی‌طالب نمازِ وقت کو|گرچه شمشیریده بسیار ابن‌ملجم است}}
{{م|***}}
{{ب|وِردِ سحرش به دفعِ اغیار|با شاهِ ولایت است طرزی}}
{{پایان شعر}}
 
طرزی تخلّص خود را از طرز و شیوهٔ نوینی که خود ابداع کرده بود برگرفته و همواره بدان طرز می‌بالیده است:
{{شعر}}
{{ب|تو را طرزیا صدهزاران آفرین|که طرزِ غریبی جدیدیده‌ای}}
{{پایان شعر}}
یا:
{{شعر}}
{{ب|به طرزِ تازه طرزی طرازد هر زمان طرزی|ز حق مگذر حسودا گفتهٔ طرزی صفا دارد}}
{{پایان شعر}}
 
== طرز شعر ==
طرزی مبتکر طرزی نوین در سخن‌سرایی بود.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار|ص"/> بدیعه‌گو و ظرافت‌جو بود و در اشعار خود مصادر و ترکیب‌های جعلی به‌کار می‌برد.<ref>{{پک/بن|طرزی|ک=پایگاه آفتاب|ص=|ف=طرزی افشار}}</ref> در برخورد نخست با شعر و شیوهٔ طرزی، خواننده کمی احساس غریبی می‌کند و حتی ممکن است شعر را نامفهوم و شاعر را ناچیره انگارد؛ اما پس از انس و اُخت‌شدن، معلوم می‌شود که شاعر، با چیرگی و در عین حال با قانونمندی اقدام به ساختن مصدرهای ساختگی و صیغه‌های جعلی می‌کند. چنان‌که خودش گفته:<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۸}}</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|گر چه طرزِ نو اختراعیدم|جانبِ نظم را مُراعیدم}}
{{ب|گر چه طرزِ نو اختراعیدم|جانبِ نظم را مُراعیدم}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}دیوان کامل طرزی افشار به همت [[محمد تمدن]]<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۶}}</ref> در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به چاپ رسید و در سال ۱۳۳۸ تجدید چاپ گردید.<ref>{{پک/بن|طرزی۲|ک=پورتال جامع آذربایجان غربی|ص==طرزی افشار}}</ref>
 
این طرزِ نو عبارت است از ساختنِ فعل از نام کسان و جای‌ها، اسم عام، [[فعل متعدی|متعدّی‌کردنِ]] [[فعل لازم]] و به تعبیری ساختنِ [[فعل منحوت]].
 
== انتشار آثار ==
دیوان کامل طرزی افشار به همت [[محمد تمدن]]<ref>{{پک|انزابی‌نژاد|۱۳۷۹|ک=نامهٔ فرهنگستان|ف=طرزی افشار شاعری…|ص=۹۶}}</ref> در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به چاپ رسید و در سال ۱۳۳۸ تجدید چاپ گردید.<ref name="پک/بن|۱۳۸۹|ک=طرزی افشار"/>
 
== نمونه شعر ==
{{شعر}}
{{ب|ز من [[یوسف]]ا چون بعیدیده‌ای|چو [[یعقوب]] چشمم سفیدیده‌ای}}
{{ب|دریدیده‌ای تیغ غمزه‌زدن|مرا از تغافل [[شهید]]یده‌ای}}
{{ب|ز نخل وصالت نمیویده‌ام|مرنج، ای [[صنوبر]]، که [[بید]]یده‌ای}}
{{ب|فغانیده‌ام چون نهانیده‌ای|ز خود رفته‌ام چون پدیدیده‌ای}}
{{ب|چو دوری ز شکرلبان [[زاهد]]ا|از آن چون مگس‌ها قدیدیده‌ای}}
{{ب|به قصد قلوب اسیران عشق|[[خنجر|خناجیر]] مژگان حدیدیده‌ای}}
{{ب|تو را طرزیا صدهزار آفرین|که طرز غریبی جدیدیده‌ای}}
{{پایان شعر}}


== پی‌نوشت ==
== پانویس ==
=== ارجاعات ===
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


== منابع ==
=== منابع ===
* {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=انزابی‌نژاد|نام=رضا|پیوند نویسنده=رضا انزابی‌نژاد|عنوان=طرزی افشار شاعری یگانه، شیوه‌ای یگانه|ژورنال=[[نامهٔ فرهنگستان]]|سال=۱۳۷۹|شماره=۱۵|صفحات=۹۶–۱۰۳|پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/48801}}
* {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=انزابی‌نژاد|نام=رضا|پیوند نویسنده=رضا انزابی‌نژاد|عنوان=طرزی افشار شاعری یگانه، شیوه‌ای یگانه|ژورنال=[[نامهٔ فرهنگستان]]|سال=۱۳۷۹|شماره=۱۵|صفحات=۹۶–۱۰۳|پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/48801}}
* {{یادکرد وب|عنوان=طرزی افشار|سال=۱۳۸۹|ناشر=پورتال جامع آذربایجان غربی|پیوند=http://www.azarnews.com/posers/304-afshart.html|پیوند بایگانی=https://www.webcitation.org/68E5EVnuW?url=http://www.azarnews.com/posers/304-afshart.html|تاریخ بایگانی=6 ژوئن 2012|بازبینی=6 ژوئن 2012|نشانی=|ref={{شناسه یادکرد|طرزی۲}}}}
* {{یادکرد وب|عنوان=طرزی افشار|سال=۱۳۸۹|ناشر=پورتال جامع آذربایجان غربی|پیوند=http://www.azarnews.com/posers/304-afshart.html|پیوند بایگانی=https://www.webcitation.org/68E5EVnuW?url=http://www.azarnews.com/posers/304-afshart.html|تاریخ بایگانی=6 ژوئن 2012|بازبینی=6 ژوئن 2012|نشانی=|ref={{شناسه یادکرد|طرزی۲}}}}
* {{یادکرد وب|عنوان=طرزی افشار|نشانی=http://www.aftab.ir/lifestyle/view.php?id=60055|ناشر=پایگاه آفتاب|نشانی بایگانی=https://www.webcitation.org/68E92uNII?url=http://www.aftabir.com/lifestyle/view/60055/طرزی-افشار|تاریخ بایگانی=6 ژوئن 2012|سال=۱۳۸۵|بازبینی=13 مارس 2009|ref={{شناسه یادکرد|طرزی}}}}
* {{یادکرد وب|عنوان=طرزی افشار|نشانی=http://www.aftab.ir/lifestyle/view.php?id=60055|ناشر=پایگاه آفتاب|نشانی بایگانی=https://www.webcitation.org/68E92uNII?url=http://www.aftabir.com/lifestyle/view/60055/طرزی-افشار|تاریخ بایگانی=6 ژوئن 2012|سال=۱۳۸۵|بازبینی=13 مارس 2009|ref={{شناسه یادکرد|طرزی}}}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=محدث‌زاده|نام=حسین|نام خانوادگی۲=عباسی|نام۲=حبیب‌الله|عنوان=اثرآفرینان: زندگی‌نامهٔ نام‌آوران فرهنگی ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ شمسی)|سال=۱۳۸۴|ناشر=[[انجمن آثار و مفاخر فرهنگی]]|مکان=تهران|شابک=۹۶۴-۶۲۷۸-۲۹-۹|نشانی=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/749535|ویرایش=۲|کوشش=محمدرضا نصیری|ویراستار=مینا احمدیان}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=محدث‌زاده|نام=حسین|نام خانوادگی۲=عباسی|نام۲=حبیب‌الله|عنوان=اثرآفرینان: زندگی‌نامهٔ نام‌آوران فرهنگی ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ شمسی)|سال=۱۳۸۴|ناشر=[[انجمن آثار و مفاخر فرهنگی]]|مکان=تهران|شابک=۹۶۴-۶۲۷۸-۲۹-۹|نشانی=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/749535|ویرایش=۲|کوشش=محمدرضا نصیری|ویراستار=مینا احمدیان}}
{{درگاه|ادبیات آذربایجانی}}
{{ادبیات آذربایجانی}}
{{ادبیات فارسی}}
[[رده:افراد در حکومت صفویان]]
{{ادبیات آذربایجانی}}{{خاندان افشار}}{{ترتیب‌پیش‌فرض:افشار، طرزی}}
[[رده:افراد سلسله صفوی]]
[[رده:اهالی ارومیه]]
[[رده:اهالی ارومیه]]
[[رده:اهالی ری]]
[[رده:اهالی ری]]
[[رده:دربار صفوی]]
[[رده:درگذشتگان ۱۶۷۹ (میلادی)]]
[[رده:درگذشتگان ۱۶۷۹ (میلادی)]]
[[رده:شاعران ترک‌زبان ایران]]
[[رده:شاعران ترک‌زبان ایران]]
[[رده:شاعران سده ۱۷ (میلادی)]]
[[رده:شاعران سده ۱۷ (میلادی)]]
[[رده:شاعران شیعه دوازده‌امامی]]
[[رده:شاعران فارسی‌زبان اهل ایران]]
[[رده:شاعران فارسی‌زبان سده ۱۱ (قمری)]]
[[رده:شاعران فارسی‌زبان سده ۱۱ (قمری)]]
[[رده:شاعران فارسی‌زبان]]
[[رده:شاعران فارسی‌زبان]]
[[رده:شاعران مرد اهل ایران]]
[[رده:شاعران مرد اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان مرد اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان مرد اهل ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۳۹

طرزی افشار
پیشهشاعر
زمینه کاریشعر
ملیتایرانی
در زمان حکومتصفویان

طرزی افشار شاعر ایرانی عهد شاه عباس دوم بود که به ساختن واژه‌ها و فعل‌ها و مصدرهای جعلی شهرت داشت. وی از ایل افشار و مولدش روستای طرزلو در اطراف ارومیه بود و در دربار مقامی ارجمند داشت.[۱] او در اوایل سدهٔ یازدهم از اصلاح‌کنندگان زبان و دشمنان اشرافیت به‌شمار می‌رفت.[۲]

زندگی

طرزی افشار در روستای طرزلو در اطراف ارومیه زاده شد.[۳] بنا به گفتهٔ نویسندهٔ مجمع‌الفصحاء طرزی مردی ظریفِ خوش‌طبعِ عاشق‌پیشه صاف‌اندیشه بود.[۴] طرزی از شعرای اواسط سدهٔ یازدهم قمری و معاصر با شاه صفی و شاه عباس دوم بود.[۵] وی تعلیمات ابتدایی را نزد ملای همان روستای زادگاهش فراگرفت و سپس به ارومیه رفت.[۶] در جوانی به قزوین و از آن‌جا به عزم تحصیل به اصفهان رفت. طرزی مدت‌ها در اصفهان ماند و با تنگ‌دستی روزگار گذراند و سرانجام به دربار شاه صفی و سپس به مجلس شاه عباس دوم راه یافت[۷] و مورد عنایت شاه عباس دوم قرار گرفت. طرزی افشار طی بحر طویلی که در دیوانش ثبت است به افشار بودن خودش اشاره می‌کند و می‌گوید از این بیم دارم که به میان افشارها و بلدهٔ ارومی برگردم و مجدداً مجبور شوم که خوانین افشار را تملق گویم.[۸] از آن‌جا که شاه عباس دوم محضر و شعر طرزی را دوست داشت و سفرهای شاعر شاه را از نکته‌گویی و همدمی وی محروم می‌کرد، سرانجام، پای او را به زنجیر زناشویی ببست.[۹]

سفرهای طرزی

از اشعار طرزی چنین استنباط می‌شود که وی به سفر علاقه‌مند بود و روزی به مغان و اردبیل، هفته‌ای به شروان و شماخی و گنجه و مازندران سفر داشته بود؛ اما هرجا و هرگاه خسته و ملول می‌گشت، برای گشایش دل راهی دیار خود، به ویژه تبریز، می‌شد[۱۰] او به شهرهای قم، اصفهان و شیراز هم مسافرت کرده است و برای زیارت به نجف نیز رفته بود.[۱۱] گفته شده است که شاید سفری به روم و ممالک فرنگ هم کرده است.[۱۲] در این سیر و سفرها، بزرگ‌ترین آرزوی او زیارت کعبه بوده — که دستش نمی‌داده — اما سرانجام، باری راه حجاز در پیش می‌گیرد.[۱۳] در مسیر مکه بیشتر شهرهای عراق، قفقاز و ترکستان را دیده است.[۱۴] دیدن سرزمین‌های دور و نزدیک و نشست و برخاست با ترک و عرب و تاجیک سبب شد علاوه‌بر آشنایی با سرزمین‌ها، با آداب و شیوه‌های زیستی و معیشتیِ مردم و گفتار آن‌ها نیز آشنا گردد. خود گوید:[۱۵]

تُرکیدم و تاتیدم و آن‌گه عربیدمدر دیدهٔ کوته‌نظران بوالعجبیدم
شعبان رمضان گر بِپَلاوَم مَتَعَجُّببی‌آش جمادیدم و بی‌نان رجبیدم
مَنعید ز وصلیدنِ او دوش رقیبممُشتی گَرِهانیده به جبهه‌ش ضَرَبیدم

درگذشت

از سال و محل مرگ او اطلاعی نیست.[۱۶] به گفتهٔ بعضی تذکره‌نویسان در ۱۷ ربیع‌الاول ۱۰۶۰ قمری، طرزی در نجف بوده است.[۱۷]

عقاید

دربارهٔ منش و اعتقاد طرزی آنچه بیش از همه آشکار است دل‌بستگی وی به اهل بیت و علی بن ابی‌طالب است.[۱۸]

آثار و اشعار

طرزی مبتکر طرزی نوین در سخن‌سرایی بود.[۱۹] بدیعه‌گو و ظرافت‌جو بود و در اشعار خود مصادر و ترکیب‌های جعلی به‌کار می‌برد.[۲۰] در برخورد نخست با شعر و شیوهٔ طرزی، خواننده کمی احساس غریبی می‌کند و حتی ممکن است شعر را نامفهوم و شاعر را ناچیره انگارد؛ اما پس از انس و اُخت‌شدن، معلوم می‌شود که شاعر، با چیرگی و در عین حال با قانونمندی اقدام به ساختن مصدرهای ساختگی و صیغه‌های جعلی می‌کند. چنان‌که خودش گفته:[۲۱]

گر چه طرزِ نو اختراعیدمجانبِ نظم را مُراعیدم

دیوان کامل طرزی افشار به همت محمد تمدن[۲۲] در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به چاپ رسید و در سال ۱۳۳۸ تجدید چاپ گردید.[۲۳]

پانویس

ارجاعات

  1. محدث‌زاده و عباسی، اثرآفرینان، ج۱-ششم.
  2. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۶.
  3. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.
  4. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۶.
  5. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.
  6. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.
  7. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۷.
  8. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.
  9. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۸.
  10. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۷.
  11. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.
  12. محدث‌زاده و عباسی، اثرآفرینان، ج۱-ششم.
  13. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۷.
  14. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.
  15. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۷.
  16. محدث‌زاده و عباسی، اثرآفرینان، ج۱-ششم.
  17. محدث‌زاده و عباسی، اثرآفرینان، ج۱-ششم.
  18. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۸.
  19. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.
  20. «طرزی افشار»، پایگاه آفتاب.
  21. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۸.
  22. انزابی‌نژاد، «طرزی افشار شاعری…»، نامهٔ فرهنگستان، ۹۶.
  23. «طرزی افشار»، پورتال جامع آذربایجان غربی.

منابع

  • انزابی‌نژاد، رضا (۱۳۷۹). «طرزی افشار شاعری یگانه، شیوه‌ای یگانه». نامهٔ فرهنگستان (۱۵): ۹۶–۱۰۳.
  • «طرزی افشار». پورتال جامع آذربایجان غربی. ۱۳۸۹. بایگانی‌شده از اصلی در ۶ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۶ ژوئن ۲۰۱۲.
  • «طرزی افشار». پایگاه آفتاب. ۱۳۸۵. بایگانی‌شده از اصلی در ۶ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۱۳ مارس ۲۰۰۹.
  • محدث‌زاده، حسین؛ عباسی، حبیب‌الله (۱۳۸۴). مینا احمدیان، ویراستار. اثرآفرینان: زندگی‌نامهٔ نام‌آوران فرهنگی ایران (از آغاز تا ۱۳۰۰ شمسی). به کوشش محمدرضا نصیری. (ویراست ۲). تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. شابک ۹۶۴-۶۲۷۸-۲۹-۹.