ابولهب: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابولَهَب''' با نام اصلی '''عبدالعزّی بن عبدالمطلب''' عموی [[محمد]]، پیامبر اسلام بود. او را به همراه همسرش [[امجمیل]]، یکی از منتقدان و مخالفان سرسخت [[محمد]] و [[اسلام]] گزارش کردهاند. | '''ابولَهَب''' با نام اصلی '''عبدالعزّی بن عبدالمطلب''' عموی [[محمد]]، پیامبر اسلام بود. او را به همراه همسرش [[امجمیل]]، یکی از منتقدان و مخالفان سرسخت [[محمد]] و [[اسلام]] گزارش کردهاند. | ||
== نام و تبار == | |||
ابولهب، به معنای پدر آتش، اصطلاحی است که در [[آیه ۱ سوره مسد|آیهٔ ۱ سوره مسد]] در [[قرآن]] آمدهاست. در [[سوره مسد|سورهٔ مسد]] گفته میشود ابولهب زیانکاری است که مال و ثروت به کارش نیامد، به زودی در آتش انداخته خواهد شد و زنش هیزمکش است.<ref>{{پک|Neuenkirchen|۲۰۱۹|ف=Sourate 111|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=2295-8}}</ref> | |||
== در قرآن == | |||
از عبارت ابولهب در سورهٔ مسد یاد شده که متن آن به شرح ذیل است:<ref>{{پک|طباطبائی|۱۳۹۵|ک=تفسیر المیزان|ص=۶۶۳|ج=۲۰}}</ref><ref>{{پک|امین|۱۳۸۹|ک=مخزن العرفان در تفسیر قرآن|ص=۳۶۲|ج=۱۵}}</ref><ref>{{پک|ثعلبی|۱۴۲۲|ک=الکشف و البیان|ص=۳۲۳|ج=۱۰}}</ref> | |||
{{گفتاورد|﴿زیانکار باد دستان ابولهب، و خود او هم زیانکار شد﴾ ۱ ﴿مالش و دستاوردش به کارش نیامد﴾ ۲ ﴿زود است که به آتشی شعلهور درآید﴾ ۳ ﴿و زنش هیزمکش [و آتشافروز معرکه] است﴾ ۴ ﴿و ریسمانی از لیف خرمای تافته بر گردن دارد﴾ ۵}} | |||
== سرگذشت == | == سرگذشت == | ||
=== دیدگاه منابع اسلامی === | |||
بر اساس گزارش منابع اسلامی، ابولهب، از هر کسی در اذیت و آزار به محمد و [[مسلمان|مسلمانان]] مصممتر بود. به گزارش همین منابع، او به هنگام سخنرانی محمد، در آنجا حاضر میشد و به محمد بدزبانی میکرد و سعی در برهم زدن سخنرانی میکرد. در یکی از این سخنرانیها در بالای [[کوه صفا]]، ابولهب با دیوانه خواندن محمد، سعی در برهم زدن سخنرانی او داشت که محمد [[سوره مسد|سوره تبت]] را در وصف او خواند. به عقیده مسلمانان، سوره تبت در وصف و موضوع او و همسرش نازل شده است. در باور مسلمانان، همسر او امجمیل و خود او، از سرسخترین دشمنان اسلام برشمرده شدهاند و پس از نزول سوره تبت، ابولهب را به این نام خواندند. در گزارش دیگر منابع، چهره سرخ و برافروخته وی سبب نامیده شدنش به ابولهب شده بود. همسر او امجمیل بنت حرب خواهر [[ابوسفیان]] بود و به باور برخی منابع، دلیل تحریک او به دشمنی با محمد، همو بود.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابولهب}}</ref> | بر اساس گزارش منابع اسلامی، ابولهب، از هر کسی در اذیت و آزار به محمد و [[مسلمان|مسلمانان]] مصممتر بود. به گزارش همین منابع، او به هنگام سخنرانی محمد، در آنجا حاضر میشد و به محمد بدزبانی میکرد و سعی در برهم زدن سخنرانی میکرد. در یکی از این سخنرانیها در بالای [[کوه صفا]]، ابولهب با دیوانه خواندن محمد، سعی در برهم زدن سخنرانی او داشت که محمد [[سوره مسد|سوره تبت]] را در وصف او خواند. به عقیده مسلمانان، سوره تبت در وصف و موضوع او و همسرش نازل شده است. در باور مسلمانان، همسر او امجمیل و خود او، از سرسخترین دشمنان اسلام برشمرده شدهاند و پس از نزول سوره تبت، ابولهب را به این نام خواندند. در گزارش دیگر منابع، چهره سرخ و برافروخته وی سبب نامیده شدنش به ابولهب شده بود. همسر او امجمیل بنت حرب خواهر [[ابوسفیان]] بود و به باور برخی منابع، دلیل تحریک او به دشمنی با محمد، همو بود.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابولهب}}</ref> | ||
خط ۷: | خط ۱۶: | ||
برای ابولهب سه پسر به نامهای [[عتبه بن ابولهب|عتبه]] و [[عتیبه بن ابولهب|عتیبه]] و [[معتب بن ابولهب|معتب]] گزارش شده است. وی به جهت ابتلائش به بیماری آبله نتوانست در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] شرکت کند اما چهار هزار [[درهم]] به قریش کمک کرد و چون [[عاص بن هشام مخزومی]] را در [[قمار]] برده بود، وی را به جای خویش به جنگ فرستاد. او در سال هشتم هجرت و به نقلی هفت یا نه روز پس از جنگ بدر، درگذشت.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابولهب}}</ref> | برای ابولهب سه پسر به نامهای [[عتبه بن ابولهب|عتبه]] و [[عتیبه بن ابولهب|عتیبه]] و [[معتب بن ابولهب|معتب]] گزارش شده است. وی به جهت ابتلائش به بیماری آبله نتوانست در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] شرکت کند اما چهار هزار [[درهم]] به قریش کمک کرد و چون [[عاص بن هشام مخزومی]] را در [[قمار]] برده بود، وی را به جای خویش به جنگ فرستاد. او در سال هشتم هجرت و به نقلی هفت یا نه روز پس از جنگ بدر، درگذشت.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابولهب}}</ref> | ||
ابولهب فرزند [[عبدالمطلب]] و عموی و پدر دو داماد [[محمد]] است که با محمد دشمنی سرسختانهای داشت. او علاوه بر انکار نبوت و دشمنی با وی، به آزار و اذیت محمد نیز اصرار میورزید، وی اولین فرد از اقربین محمد بود که در ماجرای دعوت از اقربین توسط محمد، به وی بیاحترامی کرد و او را انکار نمود.<ref>{{پک|طباطبائی|۱۳۹۵|ک=تفسیر المیزان|ص=۶۶۴|ج=۲۰}}</ref> در روایتی از [[طارق محرابی]] آمدهاست که روزی در مکه، محمد بن عبدالله را دیدم که دعوت به [[توحید (اسلام)|توحید]] میکرد و ابولهب را مشاهده کردم که پشت سر او راه میرفت و به وی سنگ میزد؛ به طوری که از پای محمد خون جاری شدهبود.<ref>{{پک|طبرسی|۱۳۵۹|ک=مجمع البیان|ص=۳۴۸|ج=۲۷}}</ref><ref>{{پک|رازی|۱۴۲۰|ک=تفسیر کبیر|ص=۳۴۹|ج=۳۲}}</ref> همچنین [[ابن شهرآشوب]] از مزاحمت دیگری که ابولهب برای محمد داشت یاد میکند و یکی از اقدامات ابولهب را، رساندن خود به قبائلی دانسته که برای تحقیق بیشتر از دعوت محمد به [[مکه]] آمده بودند و او با بیان سخنانی چون دیوانگی محمد، سحر او و تحت درمان بودنش، آنان را نسبت به آئین اسلام دلسرد میکرد.<ref>{{پک|خدامیان|۱۳۹۶|ک=تفسیر باران|ص=۲۸۳|ج=۱۴}}</ref> شبیه به همین مطلب را [[فخر رازی|رازی]]، مفسر [[سنی|سنی مذهب]] در [[تفسیر کبیر|تفسیرش]] آوردهاست.<ref>{{پک|رازی|۱۴۲۰|ک=تفسیر کبیر|ص=۳۵۰|ج=۳۲}}</ref> او حتی دو پسرش را مجبور به طلاق دختران محمد کرد.<ref>{{پک|معارف|۱۳۹۵|ک=دستان ابولهب|ص=۷۷|ج=}}</ref> وی سرانجام به جهت بیماری و چند روز پس از [[غزوه بدر|جنگ بدر]]، بدنش دچار عفونت شد و به طرز ناهنجاری از دنیا رفته و به جهت عفونت شدیدش، خارج از مکه دفن شد.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۸۶|ک=تفسیر نمونه|ص=۳۱۶|ج=۵}}</ref> نام ابولهب در منابع مورد اختلاف است، برخی نامش را عبدمناف، برخی دیگر عبدالعزی و گروهی نیز نامش را همان ابولهب دانستهاند؛ بر فرض دو حالت اخیر، در علت استفاده قرآن از لقب «ابولهب» که غیر از لقب اصلی او -یعنی «ابوعتیبه» - بودهاست، [[سید محمدحسین طباطبایی|طباطبائی]] مینویسد که این تعبیر کنایی، با توجه به آیه {{color|سیاه|﴿سیصلی نارا ذات لهب؛ به زودی در آتشی زبانهدار میسوزد﴾}} به جهنمی بودن وی اشاره دارد به گونهای که وی همواره در آتش خواهد بود. همچنین [[محمد الطاهر بن عاشور|ابن عاشور]] در اینباره احتمال دیگری را مطرح میکند که شاید شهرت ابولهب به لقبش بیشتر از نام وی بودهاست.<ref>{{پک|طباطبائی|۱۳۹۵|ک=تفسیر المیزان|ص=۶۶۵|ج=۲۰}}</ref><ref>{{پک|ابن عاشور|۱۹۵۶|ک=التحریر و التنویر|ص=۶۰۱|ج=۳۰}}</ref> [[شیخ طبرسی|طبرسی]] نیز معتقد است که علت ذکر نکردن نام وی و استفاده از [[کنیه]] برای او، به جهت کراهت خدا از ذکر عبارت «عبد» قبل از کلمه «[[عزی]]» بودهاست که نام یکی از بتهای [[جاهلیت|اعراب جاهلی]] بودهاست. همچنین طبرسی، از مقاتل نقل میکند که نام اصلی وی، ابولهب بوده و علت نامگذاری وی به ابولهب را زیبایی صورت و سرخی دو گونه او -به مانند شعله آتش- ذکر کردهاست.<ref>{{پک|طبرسی|۱۳۵۹|ک=مجمع البیان|ص=۳۴۸|ج=۲۷}}</ref> [[فخر رازی|فخرالدین رازی]]، در پاسخ به این سؤال که چگونه محمد با وجود رأفت و عطوفت مثال زدنیاش، این چنین با عموی خویش رفتار کرده و او را تهدید نمودهاست؛ چند احتمال را مطرح کردهاست، از جمله اینکه محمد در مورد اذیت و آزارهای ابولهب، به شدت در عذاب و سختی بود و همچنین وی به جهت اتمام حجت با سایر بستگانش و نشان دادن این مسئله که وی با انحراف و کفر در هر جایگاهی که باشد، مقابله خواهد کرد.<ref>{{پک|رازی|۱۴۲۰|ک=تفسیر کبیر|ص=۳۵۱|ج=۳۲}}</ref> | |||
=== دیدگاه قرآنشناسان غیر مسلمان === | |||
بهطور سنتی، [[تاریخنگاری صدر اسلام|منابع اسلامی]] (که همهٔ آنها قرنها بعد از محمد نوشته شدهاند) چنین روایت شده که ابولهب یکی از عموهای [[محمد]] بوده که با وی مخالفت میورزیدهاست. این دیدگاه در پژوهشهای [[اسلامشناسی|قرآنشناسان غربی]] پذیرفته نشدهاست؛ اکثر پژوهشگران متنِ موجود در سورهٔ مسد را جز متون قدیمیتر از مجموعهٔ قرآن میدانند<ref>{{پک|Neuenkirchen|۲۰۱۹|ف=Sourate 111|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=2295-8}}</ref> و دربارهٔ «ابولهب» نظریاتی مطرح شده نظیر اینکه اصطلاحی کلی در [[زبان عربی]] است به معنای «گناهکار» یا «جهنمی»، مثل ''ابولحیة'' که به معنای «پدر ریش/مرد ریشو» است.<ref>{{پک|Neuenkirchen|۲۰۱۹|ف=Sourate 111|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=۲۳۰۱}}</ref> به شباهتهای سورهٔ مسد با نفرینهای قطع دست در [[تلمود|تلمود بابلی]] نیز اشاره شدهاست.<ref>{{پک|Neuenkirchen|۲۰۱۹|ف=Sourate 111|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=۲۲۹۹}}</ref> | |||
اکثر تاریخنگاران متنِ موجود در این سوره را جز متون قدیمیتر از مجموعهٔ قرآن میدانند<ref>{{پک|Neuenkirchen|۲۰۱۹|ف=Sourate 111|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=2295-8}}</ref> و برخی از آنها، این سوره را به گونهٔ متفاوتی از تفسیرهای سنتی و متاخرِ مومنینِ مسلمان تشریح میکنند. پرِمَر بخشی از متن این سوره را غیرقابل فهم میداند.<ref>{{پک|Prémare|۲۰۰۴|ف=L’Islam en débats|ک=Aux origines du Coran|زبان=fr}}</ref> از نظر [[گیوم دی]]، در متنِ قرآنی که به دست ما رسیده، تقریباً نام هیچ شخصِ تاریخیِ معاصر با محمد وجود ندارد، اما مفسران مسلمان، برای قابل فهم کردنِ مجموعهٔ متونی قرآنی که وجود داشتهاست، سعی کردهاند متون گردآوری شده را بر اساس زندگی محمد و مراحل آن درک کنند. دی میگوید که «یک آیه — آیه نخست سوره مسد — دربارهٔ ابولهب، «پدرِ آتش» صحبت میکند که سنت مسلمانان او را عموی پیامبر معرفی میکند. با این حال، ما میتوانیم این سوره را به گونه دیگری بفهمیم: متن صرفاً از مردی (نوعی) و و همسرش صحبت میکند که در آتش جهنم گرفتار شدهاست.»<ref>{{پک|Dye|۲۰۰۰|ک=Lieux saints communs|زبان=fr|ص=۵۵–۵۶}}</ref> ژانوان ریت موردِ ابولهب را نوعی معما میداند.<ref>{{پک|Reeth|۲۰۱۹|ف=Sourate 33|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=۱۱۲۰}}</ref> نُینکیخشِن بر این نظر است که اگر تفسیرهای سنتی و متاخر را کنار بگذاریم، این متن را نه به عنوان نفرین علیه شخصی تاریخی همچون عموی محمد، بلکه به شکل کلی برای یک انسان گناهکار میتوان فهمید. با بررسی او، صورتِ «پدر + نام» بهطور مرسوم در عربی برای تعیینِ شی یا کیفیت استفاده میشود؛ به عنوان مثال، «ابو لحیة» که به شکل لغوی به معنای «پدر ریش» است، یک مرد «ریشو» را تصویر میکند؛ بنابراین از نظر او، «ابولهب/پدرِ آتش» نفرینی عمومی برای گناهکاران و نه یک شخصِ تاریخی است.<ref>{{پک|Neuenkirchen|۲۰۱۹|ف=Sourate 111|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=۲۳۰۱}}</ref> کونستلینگر شباهتهای موازی جالبی را ذکر میکند میان محتوای این سوره در مورد نفرین و قطع دستِ ابولهب و نفرینهایی که در [[تلمود|تلمود بابلی]] (سنهردین ۵۸ب) و اشاره به قطع دست ([[نیدا]] ۱۳ب) وجود دارند.<ref>{{پک|Neuenkirchen|۲۰۱۹|ف=Sourate 111|ک=Le Coran des historiens|زبان=en|ص=۲۲۹۹}}</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۳
ابولَهَب با نام اصلی عبدالعزّی بن عبدالمطلب عموی محمد، پیامبر اسلام بود. او را به همراه همسرش امجمیل، یکی از منتقدان و مخالفان سرسخت محمد و اسلام گزارش کردهاند.
نام و تبار
ابولهب، به معنای پدر آتش، اصطلاحی است که در آیهٔ ۱ سوره مسد در قرآن آمدهاست. در سورهٔ مسد گفته میشود ابولهب زیانکاری است که مال و ثروت به کارش نیامد، به زودی در آتش انداخته خواهد شد و زنش هیزمکش است.[۱]
در قرآن
از عبارت ابولهب در سورهٔ مسد یاد شده که متن آن به شرح ذیل است:[۲][۳][۴]
﴿زیانکار باد دستان ابولهب، و خود او هم زیانکار شد﴾ ۱ ﴿مالش و دستاوردش به کارش نیامد﴾ ۲ ﴿زود است که به آتشی شعلهور درآید﴾ ۳ ﴿و زنش هیزمکش [و آتشافروز معرکه] است﴾ ۴ ﴿و ریسمانی از لیف خرمای تافته بر گردن دارد﴾ ۵
سرگذشت
دیدگاه منابع اسلامی
بر اساس گزارش منابع اسلامی، ابولهب، از هر کسی در اذیت و آزار به محمد و مسلمانان مصممتر بود. به گزارش همین منابع، او به هنگام سخنرانی محمد، در آنجا حاضر میشد و به محمد بدزبانی میکرد و سعی در برهم زدن سخنرانی میکرد. در یکی از این سخنرانیها در بالای کوه صفا، ابولهب با دیوانه خواندن محمد، سعی در برهم زدن سخنرانی او داشت که محمد سوره تبت را در وصف او خواند. به عقیده مسلمانان، سوره تبت در وصف و موضوع او و همسرش نازل شده است. در باور مسلمانان، همسر او امجمیل و خود او، از سرسخترین دشمنان اسلام برشمرده شدهاند و پس از نزول سوره تبت، ابولهب را به این نام خواندند. در گزارش دیگر منابع، چهره سرخ و برافروخته وی سبب نامیده شدنش به ابولهب شده بود. همسر او امجمیل بنت حرب خواهر ابوسفیان بود و به باور برخی منابع، دلیل تحریک او به دشمنی با محمد، همو بود.[۵]
به گزارش منابع اسلامی، کنیز ابولهب که تویبه نام داشت، مدتی را به محمد شیر داده بود و ابولهب نیز به پاس این اقدام، این کنیز را آزاد کرد. این خود گواهی بر روابط حسنه ابولهب و محمد تا پیش از ظهور اسلام بود. کمی پیش از ظهور اسلام نیز دو دختر محمد، با پسران ابولهب ازدواج کردند. به گزارش منابعی دیگر، ابولهب گهگاه بر سر غیرت میآمد و به انگیزههای شخصی از آن محمد دفاع میکرد. در ماجرای لیلة المبیت و توطئه قریش برای قتل محمد، ابولهب یکی از مدافعان محمد بود. از همین رو، همسرش او را به خانه برد و به بهانه میگساری از خبر توطئه قریش برای قتل محمد بیخبر گذاشت. در این هنگام ابوطالب، فرزندش علی را به نزد ابولهب فرستاد و به او دستور دارد در صورت پاسخ ندادن ابولهب، درب خانه او را شکسته و به او این پیغام را برساند که «کسی که چون تو عمویی داشته باشد، نباید خوار و ذلیل باشد». پس از رسیدن پیغام به ابولهب، او نیز شمشیر کشیده و به دفاع از محمد خارج شد. در این حین، امجمیل قصد منصرف کردن او را داشت که با مشت ابولهب، یکی از چشمانش کور شد. ابولهب بعدتر قریش را تهدید کرد که در صورت قتل محمد، مسلمان شده و با قریش دشمنی خواهد کرد.[۶]
برای ابولهب سه پسر به نامهای عتبه و عتیبه و معتب گزارش شده است. وی به جهت ابتلائش به بیماری آبله نتوانست در جنگ بدر شرکت کند اما چهار هزار درهم به قریش کمک کرد و چون عاص بن هشام مخزومی را در قمار برده بود، وی را به جای خویش به جنگ فرستاد. او در سال هشتم هجرت و به نقلی هفت یا نه روز پس از جنگ بدر، درگذشت.[۷]
ابولهب فرزند عبدالمطلب و عموی و پدر دو داماد محمد است که با محمد دشمنی سرسختانهای داشت. او علاوه بر انکار نبوت و دشمنی با وی، به آزار و اذیت محمد نیز اصرار میورزید، وی اولین فرد از اقربین محمد بود که در ماجرای دعوت از اقربین توسط محمد، به وی بیاحترامی کرد و او را انکار نمود.[۸] در روایتی از طارق محرابی آمدهاست که روزی در مکه، محمد بن عبدالله را دیدم که دعوت به توحید میکرد و ابولهب را مشاهده کردم که پشت سر او راه میرفت و به وی سنگ میزد؛ به طوری که از پای محمد خون جاری شدهبود.[۹][۱۰] همچنین ابن شهرآشوب از مزاحمت دیگری که ابولهب برای محمد داشت یاد میکند و یکی از اقدامات ابولهب را، رساندن خود به قبائلی دانسته که برای تحقیق بیشتر از دعوت محمد به مکه آمده بودند و او با بیان سخنانی چون دیوانگی محمد، سحر او و تحت درمان بودنش، آنان را نسبت به آئین اسلام دلسرد میکرد.[۱۱] شبیه به همین مطلب را رازی، مفسر سنی مذهب در تفسیرش آوردهاست.[۱۲] او حتی دو پسرش را مجبور به طلاق دختران محمد کرد.[۱۳] وی سرانجام به جهت بیماری و چند روز پس از جنگ بدر، بدنش دچار عفونت شد و به طرز ناهنجاری از دنیا رفته و به جهت عفونت شدیدش، خارج از مکه دفن شد.[۱۴] نام ابولهب در منابع مورد اختلاف است، برخی نامش را عبدمناف، برخی دیگر عبدالعزی و گروهی نیز نامش را همان ابولهب دانستهاند؛ بر فرض دو حالت اخیر، در علت استفاده قرآن از لقب «ابولهب» که غیر از لقب اصلی او -یعنی «ابوعتیبه» - بودهاست، طباطبائی مینویسد که این تعبیر کنایی، با توجه به آیه ﴿سیصلی نارا ذات لهب؛ به زودی در آتشی زبانهدار میسوزد﴾ به جهنمی بودن وی اشاره دارد به گونهای که وی همواره در آتش خواهد بود. همچنین ابن عاشور در اینباره احتمال دیگری را مطرح میکند که شاید شهرت ابولهب به لقبش بیشتر از نام وی بودهاست.[۱۵][۱۶] طبرسی نیز معتقد است که علت ذکر نکردن نام وی و استفاده از کنیه برای او، به جهت کراهت خدا از ذکر عبارت «عبد» قبل از کلمه «عزی» بودهاست که نام یکی از بتهای اعراب جاهلی بودهاست. همچنین طبرسی، از مقاتل نقل میکند که نام اصلی وی، ابولهب بوده و علت نامگذاری وی به ابولهب را زیبایی صورت و سرخی دو گونه او -به مانند شعله آتش- ذکر کردهاست.[۱۷] فخرالدین رازی، در پاسخ به این سؤال که چگونه محمد با وجود رأفت و عطوفت مثال زدنیاش، این چنین با عموی خویش رفتار کرده و او را تهدید نمودهاست؛ چند احتمال را مطرح کردهاست، از جمله اینکه محمد در مورد اذیت و آزارهای ابولهب، به شدت در عذاب و سختی بود و همچنین وی به جهت اتمام حجت با سایر بستگانش و نشان دادن این مسئله که وی با انحراف و کفر در هر جایگاهی که باشد، مقابله خواهد کرد.[۱۸]
دیدگاه قرآنشناسان غیر مسلمان
بهطور سنتی، منابع اسلامی (که همهٔ آنها قرنها بعد از محمد نوشته شدهاند) چنین روایت شده که ابولهب یکی از عموهای محمد بوده که با وی مخالفت میورزیدهاست. این دیدگاه در پژوهشهای قرآنشناسان غربی پذیرفته نشدهاست؛ اکثر پژوهشگران متنِ موجود در سورهٔ مسد را جز متون قدیمیتر از مجموعهٔ قرآن میدانند[۱۹] و دربارهٔ «ابولهب» نظریاتی مطرح شده نظیر اینکه اصطلاحی کلی در زبان عربی است به معنای «گناهکار» یا «جهنمی»، مثل ابولحیة که به معنای «پدر ریش/مرد ریشو» است.[۲۰] به شباهتهای سورهٔ مسد با نفرینهای قطع دست در تلمود بابلی نیز اشاره شدهاست.[۲۱]
اکثر تاریخنگاران متنِ موجود در این سوره را جز متون قدیمیتر از مجموعهٔ قرآن میدانند[۲۲] و برخی از آنها، این سوره را به گونهٔ متفاوتی از تفسیرهای سنتی و متاخرِ مومنینِ مسلمان تشریح میکنند. پرِمَر بخشی از متن این سوره را غیرقابل فهم میداند.[۲۳] از نظر گیوم دی، در متنِ قرآنی که به دست ما رسیده، تقریباً نام هیچ شخصِ تاریخیِ معاصر با محمد وجود ندارد، اما مفسران مسلمان، برای قابل فهم کردنِ مجموعهٔ متونی قرآنی که وجود داشتهاست، سعی کردهاند متون گردآوری شده را بر اساس زندگی محمد و مراحل آن درک کنند. دی میگوید که «یک آیه — آیه نخست سوره مسد — دربارهٔ ابولهب، «پدرِ آتش» صحبت میکند که سنت مسلمانان او را عموی پیامبر معرفی میکند. با این حال، ما میتوانیم این سوره را به گونه دیگری بفهمیم: متن صرفاً از مردی (نوعی) و و همسرش صحبت میکند که در آتش جهنم گرفتار شدهاست.»[۲۴] ژانوان ریت موردِ ابولهب را نوعی معما میداند.[۲۵] نُینکیخشِن بر این نظر است که اگر تفسیرهای سنتی و متاخر را کنار بگذاریم، این متن را نه به عنوان نفرین علیه شخصی تاریخی همچون عموی محمد، بلکه به شکل کلی برای یک انسان گناهکار میتوان فهمید. با بررسی او، صورتِ «پدر + نام» بهطور مرسوم در عربی برای تعیینِ شی یا کیفیت استفاده میشود؛ به عنوان مثال، «ابو لحیة» که به شکل لغوی به معنای «پدر ریش» است، یک مرد «ریشو» را تصویر میکند؛ بنابراین از نظر او، «ابولهب/پدرِ آتش» نفرینی عمومی برای گناهکاران و نه یک شخصِ تاریخی است.[۲۶] کونستلینگر شباهتهای موازی جالبی را ذکر میکند میان محتوای این سوره در مورد نفرین و قطع دستِ ابولهب و نفرینهایی که در تلمود بابلی (سنهردین ۵۸ب) و اشاره به قطع دست (نیدا ۱۳ب) وجود دارند.[۲۷]
پانویس
ارجاعات
- ↑ Neuenkirchen, “Sourate 111”, Le Coran des historiens, 2295-8.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۶۳.
- ↑ امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ۱۵: ۳۶۲.
- ↑ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۰: ۳۲۳.
- ↑ اختری، «ابولهب»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابولهب»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابولهب»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۶۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۷: ۳۴۸.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۳۲: ۳۴۹.
- ↑ خدامیان، تفسیر باران، ۱۴: ۲۸۳.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۳۲: ۳۵۰.
- ↑ معارف، دستان ابولهب، ۷۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۵: ۳۱۶.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۶۵.
- ↑ ابن عاشور، التحریر و التنویر، ۳۰: ۶۰۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۷: ۳۴۸.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۳۲: ۳۵۱.
- ↑ Neuenkirchen, “Sourate 111”, Le Coran des historiens, 2295-8.
- ↑ Neuenkirchen, “Sourate 111”, Le Coran des historiens, 2301.
- ↑ Neuenkirchen, “Sourate 111”, Le Coran des historiens, 2299.
- ↑ Neuenkirchen, “Sourate 111”, Le Coran des historiens, 2295-8.
- ↑ Prémare, «L’Islam en débats», Aux origines du Coran.
- ↑ Dye, Lieux saints communs, 55–56.
- ↑ Reeth, “Sourate 33”, Le Coran des historiens, 1120.
- ↑ Neuenkirchen, “Sourate 111”, Le Coran des historiens, 2301.
- ↑ Neuenkirchen, “Sourate 111”, Le Coran des historiens, 2299.
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابولهب». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.