بدون پیوند
بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر
مقابله‌نشده با دانشنامه‌ها

کتاب‌شناسی فاطمه زهرا

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۱ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
زندگی
نام‌ها و القاب · زندگی زناشویی · اختلاف مالی فاطمه و عباس با خلافت · خطبه فدکیه · رویداد خانهٔ فاطمه · درگذشت
در قرآن
سوره انسان · سوره قدر · سوره کوثر · آیه مباهله · آیات نور · آیه تطهیر · آیه مودت · آیه اطعام
جای‌ها
در مکهمحله بنی‌هاشم · شعب ابی‌طالب
در مدینهبقیع · بیت‌الاحزان · درخت کنار · روضه نبوی · سقیفه · مسجد النبی
در شمال حجازفدک
افراد
خانوادهمحمد · خدیجه · علی
فرزندانحسن · حسین · زینب · ام‌کلثوم · محسن
همراهانفضه · ام ایمن · اسماء  · سلمان
دیگرانقنفذ · مغیره · عمر · ابوبکر
آثار
خطبه فدکیه · خطبه عیادت · دعای نور · مصحف فاطمه · لوح فاطمه
مرتبط
تسبیحات فاطمه · رویداد مباهله · ایام فاطمیه

به‌گفتهٔ امیرمعزّی، به‌رغمِ منابع مذهبی بسیاری که دربارهٔ فاطمه موجود است، گزارش‌های خالص تاریخی در مورد زندگی او بسیار اندک است و بیشتر گزارش‌ها تنها برگ‌هایی نامهم از زندگی وی را پوشش می‌دهد.[۱]

فاطمه زهرا در آثار تاریخی

منابع اولیه

منابع دست اول شناخت زندگانی فاطمه زهرا عبارت است از قرآن، گفته‌های محمّد و اهل بیت در قالب حدیث و آنچه از کردار وی ثبت شده‌است. در الفهرست ابن ندیم نخستین کتاب شیعه، کتاب سُلَیم بن قِیْس هِلالی برشمرده شده‌است، که تاریخ آن حدود نیمهٔ دوم سدهٔ اول تا اوایل سدهٔ دوم هجری تخمین زده شده‌است.[۲][۳] علاوه بر آن، کتاب‌های سیره نبوی شامل زندگی‌نامه‌های سنتی نوشته‌شده توسط مسلمانان و گفتارهای منسوب به پیامبر اسلام است[۴] که در سده‌های دوم تا چهارم هجری نگاشته شده‌است.[۵] به‌نوشتهٔ رسول جعفریان سیرهٔ نبوی شامل دو بخش بود که یکی به زندگی اجداد محمّد و زندگی محمد در مکه می‌پرداخت و بخش دوم به حوادث پس از هجرت محمد از مکه به مدینه یعنی زندگی محمد در مدینه اختصاص داشت، که به «مَغازی» مشهور است.[۶] در این میان، قدیمی‌ترین کتاب سیره در دسترس، نوشتهٔ ابن اسحاق (درگذشته حدود ۱۵۰ ه‍.ق) با عنوان زندگی رسول خدا (نوشته‌شده در ۱۲۰ تا ۱۳۰ سال پس از درگذشت محمّد) است که متن اصلی آن از بین رفته‌است،[۷] اما بخش‌هایی از آن در آثار تاریخ‌نگاران بعدی، مانند اَلسّیرَةُ النَّبَویّة ابن هشام (درگذشته ۲۱۳ یا ۲۱۸ ه‍.ق) و تاریخ طبری طبری به‌جای مانده‌است.[۸][۹][۱۰] مورّخان اهل سنت سیرهٔ ابن اسحاق را به‌عنوان یک روایت مقبول از زندگی محمّد پذیرفته‌اند و دیگر اخباری را که گردآورده‌اند در حاشیهٔ آن قرار داده‌اند.[۱۱] اگرچه نه همهٔ محققین، اما بسیاری از آنان درستی و صحّت این زندگی‌نامه‌های قدیمی را پذیرفته‌اند، با این وجود میزان درستی آن‌ها قابل تعیین نیست.[۱۲] از دیگر سیره‌نویسان بنام، محمّد بن عمر واقدی (درگذشته ۲۰۷ یا ۲۰۹ ه‍.ق) مؤلّف کتاب اَلمَغازی و نیز منشی او، محمد بن سعد بن منیع (درگذشته ۲۳۰ ه‍.ق) مشهور به ابن سعد بغدادی، نویسندهٔ طَبَقاتُ الْکُبریٰ هستند.[۱۳] المغازی از مهم‌ترین آثار محمّد بن عمر واقدی است. در مقایسه با سیرهٔ ابن اسحاق، این کتاب از نظر وسعت و ارائهٔ جزئیات بر اثر ابن اسحاق برتری دارد. واقدی برای نوشتن مَغازی پیامبر اسلام، از تمام منابع شفاهی و مکتوب، اطلاعات نسب‌شناسان و بازدید از مناطق جنگی این نبردها استفاده کرده‌است.[۱۴]

منابع ثانویه

منابع ثانویه برای کشف و فهم تاریخی رویدادهای زندگی فاطمه، آثار تاریخی مورخان است.[۱۵] اَنسابُ الاَشراف احمد بن یحیی بلاذری (درگذشته ۲۷۹ ه‍.ق) دربردارندهٔ اخبار تاریخی بسیاری دربارهٔ جنگ‌های صدر اسلام و اصحاب حدیث و به‌طور ویژه، برخی اطلاعات خاص دربارهٔ برخی مطالب موردنظر شیعه است، مانند وقایع رویداد خانهٔ فاطمه زهرا، غدیر خم، روایاتی دربارهٔ فضایل علی بن ابی‌طالب یا برخی موارد در نکوهش عثمان را بیان کرده‌است.[۱۶] تاریخ یعقوبی که به نام نویسندهٔ آن، یعقوبی (درگذشته ۲۸۴ ه‍.ق) است، مهم‌ترین اثر او نیز به‌شمار می‌رود. تاریخُ الرُّسُلِ و الْمُلوک معروف به تاریخ طبری (نوشته میان سال‌های ۲۸۳ تا ۲۹۰ ه‍.ق و بازنگری تا ۳۰۳ ه‍.ق) اثر محمد بن جریر طبری (درگذشته ۳۱۰ ه‍.ق) از کتاب‌های مقبول عام است که سبب اتکای تاریخ‌نگاران پس از او مانند اِبن مِسْکَوَیْه، ابن اثیر و ابن کثیر بر این کتاب شده‌است.[۱۷] مناقب آل ابی‌طالب (نوشته کمی پس از ۵۵۳ ه‍.ق) از آثار ابن شهرآشوب (درگذشته ۵۸۸ ه‍.ق) است. این کتاب با ذکر مناقب پیامبر اسلام آغاز می‌شده، با امامان شیعه ادامه یافته و به ذکر صحابه و تابعین پایان می‌پذیرفته‌است، اما نسخه‌های موجود با ذکر بخش حسن عسکری به انجام می‌رسد.[۱۸] رسول جعفریان به‌طور خاص در میان کتاب‌های حدیثی، کتاب کافی (نوشته حدود اوایل سدهٔ چهارم هجری) را واجد اطلاعات تاریخی می‌داند.[۱۹]

منابع زندگی فاطمه زهرا گاهی بخشی از زندگی را دربردارد، مانند منابعی که به ازدواج و درگذشت فاطمه زهرا یا مسئلهٔ فدک پرداخته‌اند. برخی از این منابع اولیه از این قرار هستند: تَزویجُ فاطِمَة عبدالله بن محمّد بن ابِی‌الدّنیا (درگذشته ۲۸۱ ه‍.ق)، اَخبارُ فاطِمَةٍ و نَشْأَتُها و مَوْلِدُها محمّد بن زکریّا بن دینار غَلّابی (درگذشته ۲۹۸ ه‍.ق)، اَلظَّلامَةُ الْفاطِمیَّة حسن بن علی اُطروش (درگذشته ۳۰۴ ه‍.ق)، تَزویجُ فاطِمَةٍ بِنتِ الرَّسول منسوب به محمد باقر به‌همراه تَزویجُ فاطِمَةٍ بِنتِ رَسولِ الله لِعَلیِّ بنِ اَبی‌طالب گردآوری محمد بن هارون رویانی (درگذشته ۳۰۷ ه‍.ق)، اَلسَّقیفة جوهری بصری (درگذشته ۳۲۳ ه‍.ق)، تَزویجُ فاطِمَة عبدالعزیز بن یحیی جَلّودی (درگذشته ۳۳۲ ه‍.ق)، مَوْلِدُ فاطِمَة شیخ صدوق (درگذشته ۳۸۱ ه‍.ق)، وَفاةُ فاطِمَةِالزَّهراء ابوالحسن بَکری مصری (درگذشته ۹۵۳ ه‍.ق)، وَفاةُالزَّهراء سیّد هاشم حسینی بَحرانی (درگذشته ۱۱۰۷ ه‍.ق).[۲۰]

منابع پرداخته به خطبهٔ فدکیه عبارتند از: بَلاغاتُ النِّساء ابن طیفور (درگذشته ۲۸۰ ه‍.ق)، اَلسَّقیفة جوهری بصری (درگذشته ۳۲۳ ه‍.ق)، اَلشّافی سیّد مرتضی (درگذشته ۴۳۶ ه‍.ق)، الاحتجاج طبرسی، شرح نهج البلاغه ابن ابی‌الحدید (درگذشته ۶۵۶ ه‍.ق)، اَلطَّرائِف سید بن طاووس (درگذشته ۶۶۴ ه‍.ق)، کَشْفُ الْغُمَّة فی مَعرِفَةِ الأئِمَّة علی بن عیسی اِربِلی (درگذشته ۶۹۳ ه‍.ق).[۲۱]

منابعی که در آن‌ها به مناقب و فضائل فاطمه زهرا پرداخته شده از این قرار هستند: اَلفَضائِل جابر بن یزید جُعْفی (درگذشته ۱۲۸ ه‍.ق)، مَناقبُ اَهلِ الْبَیْت عبّاد بن یعقوب رَواجِنی کوفی (درگذشته ۲۵۰ ه‍.ق)، فَضائِلُ اَهلِ الْبَیْت ابن ابی‌حاتم رازی (درگذشته ۳۲۷ ه‍.ق)، مناقب فاطِمَةِالزَّهراء حاکم نیشابوری (درگذشته ۴۰۵ ه‍.ق)، مناقب فاطِمَةِالزَّهراء و ولدها محمّد بن جُرَیْر طبری (درگذشته پس از ۴۱۱ ه‍.ق)، اَلرَّوضَةُالزَّهراء فی مَناقِبِ فاطِمَةِالزَّهراء ابوسعید محمد بن احمد خُزاعی، اَلثّاقِب فِی الْمَناقِب ابن حمزه طوسی (درگذشته ۵۶۰ ه‍.ق)، اَلثُّغور الْباسِمَة فی فَضائِل السَّیِدَةُ فاطِمَة جلال‌الدین سیوطی (درگذشته ۹۱۱ ه‍.ق)، اِتْحافُ السّائِل بِما لِفاطِمَةِ مِنَ الْمَناقِب و الْفَضائِل محمّد بن علی مَناوی (درگذشته ۱۰۳۱ ه‍.ق).[۲۲]

فاطمه زهرا در آثار پژوهشی

آثار دربارهٔ فاطمه زهرا از آغاز دورهٔ تدوین حدیث، مورد توجه بوده‌است. دراین‌میان، اهل سنّت بیشتر به گردآوری احادیث و روایات فاطمه زهرا و شیعه بیشتر به ماجرای درگذشت او توجه کرده‌اند. در یک دسته‌بندی کلی، این آثار را در پنج بخش می‌توان جای داد: نخست مُسندها و آثار روایی و شرح سخنان، دوم کتاب‌های مناقب و فضایل، سوم زندگی‌نامه‌ها، چهارم کتاب‌های تحلیلیِ اخلاقی، تربیتی از زندگی فاطمه زهرا و پنجم کتابشناسی‌ها.[۲۳]

در دستهٔ مسندها و آثار روایی و شرح سخنان، بیشتر آثار متعلّق به اهل سنّت است. برخی از این آثار اکنون موجود نیستند مانند: مُسنَد فاطمة علی بن عمر دارَقُطنی، مسند فاطِمَةُالزّهراء عمر بن احمد شاهین، وَ مَن رُویَ عَنْ فاطِمَةٍ مِن اولادِها ابن عُقده و السّقیفة جوهری بصری. در میان آثار موجود، مسندهایی هست که مسند فاطمه زهرا بخشی از آن‌هاست مانند: مسند اسحاق بن راهْوَیْه، مسند احمد بن حنبل، مسند ابویَعلیٰ موصلی و اَلْمُعجَمُ الْکَبیر طَبَرانی. مسند فاطمةالزهراء جلال‌الدین سیوطی کتابی مستقل و جامع‌ترین اثر حدیثی اهل سنت در زمینهٔ روایات فاطمه زهراست. در کتاب‌های تاریخ اهل بیت نیز احادیثی از فاطمه زهرا موجود است، مانند: الذُّرّیَةُالطّاهِرَةُالنَّبَویَّة محمد بن احمد دولابی. در مجموعهٔ حدیث شیعه، کهن‌ترین مسند موجود دربارهٔ فاطمه زهرا، دلائلُ الامامة طبری است. در عصر حاضر، در حوزهٔ حدیثی شیعه، نگارش مسند مورد توجه واقع شده و از آن میان آثار دربارهٔ فاطمه زهرا — به‌خاطر اقتضای رجوع به الگوی زن مسلمان در سیره و سخنان فاطمه زهرا — بیش از آثار دربارهٔ دیگر چهارده معصوم است. برخی از مهم‌ترین این آثار عبارتند از: مسند فاطِمَةُالزّهراء عزیزالله عطاردی قوچانی، مسند فاطِمَةُالزّهراء سید حسین شیخ‌الاسلامی، نَهجُ‌الْحَیاة (فرهنگ سخنان فاطمه) محمد دشتی و مسند فاطمه مهدی جعفری. به‌جز مسندها، در آثار مُصَنَّف شیعه نیز احادیث فاطمه زهرا به‌صورت پراکنده آمده‌است. ازاین‌میان می‌توان به بحارالانوار محمدباقر مجلسی و عوالم العلوم عبدالله بحرانی اصفهانی اشاره کرد.[۲۴]

در حوزهٔ کتاب‌های مناقب و فضایل، برخی از مهم‌ترین عبارتند از: اَلْفَضائِل جابر بن یزید جعفی، مناقبُ فاطِمَةُالزّهراء و وُلْدِها طبری، فَضائِلُ اَهلُ‌الْبَیْت ابن ابی‌حاتم رازی، اَلرَّوضَةُالزَّهراءُ فی مَناقبِ فاطِمَةِالزّهراء ابوسعید محمد بن احمد، اَلْخَصائِصُ الْفاطِمیَّة باقر کجوری، مناقب فاطمةالزهراء حاکم نیشابوری، اَلثّاقِبُ فِی الْمَناقِب ابن حمزه طوسی، مَناقبُ آلِ ابی‌طالب ابن شهرآشوب. برخی نویسندگان شیعه نیز مناقب فاطمه زهرا را با استفاده از کتاب‌های حدیث اهل سنت گردآوری کرده‌اند، مانند: شَرحُ اِحقاقُ الْحَقِّ وَ اِزهاقُ الْباطِل سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، مناقبُ الزّهراءِ، اَلْمُسْتَخْرَجَةُ مِنَ الْکُتُبِ الصِّحاح غلامرضا کسائی کاوکانی، فضایل فاطمه زهرا از نگاه دیگران ناصر مکارم شیرازی و فاطمه زهرا از نظر روایات اهل سنّت محمد واصف. در دورهٔ کنونی، کتاب‌های فضایل به جنبه‌های مختلف مناقب فاطمه زهرا پرداخته‌اند، مانند: فاطِمَةُالزّهراء بَهجَةُ قَلبِ الْمُصْطَفیٰ احمد رحمانی همدانی.[۲۵]

در خصوص موضوع هجوم به خانه فاطمه و مصائب فاطمه زهرا در این خصوص، آثار متعددی نگاشته شده‌است. از جمله آنها می‌توان به کتاب الهجوم علی بیت فاطمه اثری از عبدالزهرا مهدی اشاره کرد که در آن سعی شده‌است تا روایات و منابع در خصوص این موضوع غربال شوند.[۲۶] کتاب دیگر، اثری از جعفر مرتضی عاملی است که به نام ماساة الزهرا به زبان عربی و در دو جلد منتشر شده‌است.[۲۷] این کتاب بعدها با عنوان رنج‌های حضرت زهرا به کوشش محمد سپهری، به زبان فارسی برگردان شد.[۲۸] محمدباقر کچوری در بخشی از کتاب خصائص الفاطمیه خود نیز، یک کتاب‌شناسی از موضوع مصیبت‌های فاطمه آورده‌است.[۲۹] کتاب مقتل فاطمه زهرا اثر ناصر شهیدی دیگر کتابی است که به صورت تخصصی به مساله «شهادت فاطمه زهرا» پرداخته‌است. مولفاتی نیز در موضوع محسن بن علی در کتاب‌شناسی‌های فاطمه زهرا عنوان شده‌است که در آنها به مناسبت از مصائب فاطمه یاد شده‌است. از این میان کتاب المحسن بن فاطمه علیها السلام اثر عبدالمحسن عبدالزهرا و حضرت محسن علیه السلام اثر محمدباقر انصاری است که داستانگونه، ماجرای هجوم به خانه فاطمه را عنوان کرده‌است. مصائب فاطمه در ماجرای رویداد خانه فاطمه با توجه قرار گرفتن نزد شاعران، سبب نوشته شدن آثاری در این موضوع شده‌است. کتاب‌هایی چون شرار عشق اثر محمد رادمحمدی، دیوان العبرات الفاطمیه به کوشش مکتبة الامین و گلچین عصمت اثر محسن حافظی از این میان هستند.[۳۰]

در بخش زندگی‌نامه آثار بسیاری با رویکردهای روایی–تاریخی، تربیتی–اخلاقی و مذهبی–کلامی نوشته شده‌است. برخی از مهم‌ترین این آثار عبارتند از: السّقیفة و فدک جوهری بصری، فَدَکٌ فِی التّاریخ سید محمدباقر صدر، بحارالانوار محمدباقر مجلسی و عوالم العلوم بحرانی اصفهانی، فاطمةالزهراء بهجة قلب مصطفی احمد رحمانی همدانی، شرح احقاق الحق و ازهاق الباطل سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، مُنتَهیُ‌الآمال عباس قمی، فاطِمَةُالزّهراء مِنَ الْمَهدِ اِلَی اللَّحَد سید محمدکاظم قزوینی، زندگی‌نامهٔ فاطمه زهرا سید جعفر شهیدی.[۳۱] در حوزهٔ کتاب‌های تحلیلیِ اخلاقی–تربیتی نیز می‌توان به اَلزَّهراءالْقُدوَة محمدحسین فضل‌الله و فاطمه زهرا بانوی نمونهٔ اسلام ابراهیم امینی اشاره کرد.[۳۲]

مهم‌ترین کتابشناسی‌ها دربارهٔ فاطمه زهرا نیز عبارتند از: فاطمةالزهراء بهجة قلب مصطفی احمد رحمانی همدانی، زخم خورشید: کاوشی در زندگی فاطمه زهرا مهدی حسینیان قمی، فاطمه در آئینهٔ کتاب اسماعیل انصاری زنجانی.[۳۳]

در مطالعات آکادمیک غربی، در ابتدای سدهٔ بیستم هِنری لَمِنس کتاب Fatima et les filles de Mahomet را نگاشت که مبنای مقاله وی در ویراست نخست دانشنامهٔ اسلام قرار گرفت و تصویری منفی از فاطمه زهرا ترسیم کرد. این دیدگاه، بعدها مورد نقد پژوهشگران غربی قرار گرفت. در مقابل لمنس، لویی ماسینیون در La Mubâhala de Medine et l’Hyperdulie de Fatima و Der gnostische Kult der Fatima im schiitischen Islam تصویری عرفانی از فاطمه زهرا به دست داد که مبتنی بر نگرش شیعیان بود و به جنبهٔ تاریخی توجه نداشت. محمد علی امیرمعزی و جین کالمرد مقاله‌ای را در خصوص نقش فاطمه در معنویّت، مناسک و فرهنگ عامهٔ شیعی با عنوان «فاطمه دختر پیامبر محمّد» نگاشتند. لئورا وچا ولیری در ویراست دوم دانشنامهٔ اسلام مقالهٔ فاطمه را با رویکرد تفکیک وجهِ تاریخی از وجهِ اعتقادی فاطمه نگاشت. در آغاز سدهٔ بیست و یکم، باربل بینهاور کهلر مقاله‌ای با عنوان «Fāṭima bint Muḥammad Metamorphosen einer frühislamischen Frauengestalt» نگاشت و کوشید تا شکل‌گیری تصویر سنّی و شیعی از فاطمه زهرا را در جریان منازعات سیاسی–اعتقادی و نیز رویکردهای عرفانی و مناسکی توصیف کند. بینهاور کهلر و ورنا کلم در مقالهٔ «فاطمه، فاطمه است» به ادراکِ مدرن از فاطمه به‌عنوان الگویی برای آگاهی و تعهّد سیاسی–اجتماعی زنان معاصر پرداخته‌اند. همچنین، ورنا کلم، در مقالهٔ فاطمه در ویراست سوم دانشنامهٔ اسلام، توصیفی نقّادانه از نگرش‌ها و پژوهش‌های مختلف دربارهٔ فاطمه در طول تاریخ را ارائه کرده‌است.[۳۴]

گسترهٔ ادبی

در حوزهٔ ادبیات فارسی و عربی، در برخی نوشته‌های تفسیری و سفرنامه‌های فارسی و بنا به ضرورت نقل آیات و احادیث، به موضوعات پیرامونی فاطمه زهرا نیز اشاره شده‌است. بااین‌حال، آثار منظوم دربارهٔ فاطمه زهرا از غنا و کیفیت بیشتری برخوردارند. ادبیات شیعی — که آثار دربارهٔ فاطمه زهرا را نیز دربرمی‌گیرد — از صدر اسلام و با سرودهٔ عربی حَسّان بن ثابت در روز غدیر خم آغاز شد و در سدهٔ چهارم هجری در زبان فارسی نیز گسترش یافت. دراین‌میان پنج رویکرد در سروده‌های فاطمی جریان دارد: رویکرد روایی و تاریخی، رویکرد فلسفی و کلامی، رویکرد تخیلی و شاعرانه، رویکرد عاطفی و شخصی و رویکرد چندوجهی و فاخر. این رویکردها در قالب‌های قصیده، غزل، ترکیب‌بند، مُسَمَّط، رباعی و شعر نو تبلور یافته‌است.[۳۵]

برخی از شاعران زبان فارسی که در سروده‌های خود به موضوعات پیرامونی فاطمه زهرا پرداخته‌اند عبارتند از: دقیقی، فردوسی، غضائری رازی، ناصرخسرو، سنایی، قوامی رازی، عطار نیشابوری، سعدی، خواجوی کرمانی، حسین واعظ کاشفی، بابا فغانی شیرازی، هلالی جغتائی، اهلی شیرازی، وحشی بافقی، محتشم کاشانی، عاشق اصفهانی، قاآنی شیرازی، جیحون یزدی، صفای اصفهانی، ادیب‌الممالک فراهانی، محمدتقی بهار، محمدحسین غروی اصفهانی، صغیر اصفهانی، مهدی الهی قمشه‌ای، شهریار، سید روح‌الله خمینی، حسن حسن‌زاده آملی، حمید سبزواری، مشفق کاشانی، محمدحسین بهجتی اردکانی، محمود شاهرخی، نصرالله مردانی، قیصر امین‌پور، سهیل محمودی، عبدالجبار کاکایی، احمد عزیزی، محمدرضا آقاسی، غلامرضا قدسی، جواد محدثی، علیرضا قزوه، حمیدرضا شکارسری، سپیده کاشانی و نیره سعیدی.[۳۶]

چنان‌که پیش‌تر گفته شد، ادبیات شیعی در شعر عربی نیز با شعر حسّان بن ثابت آغاز می‌شود. دراین‌میان اشعاری نیز از علی بن ابی‌طالب در غم ازدست‌دادن فاطمه زهرا نقل شده‌است. رویکردهای رایج به شعر فاطمی در ادبیات عربی عبارتند از: رویکرد روایی و تاریخی، رویکرد عاطفی، رویکرد اخلاقی، رویکرد تخیلی، رویکرد فلسفی و رویکرد روایی و سیاسی. این سروده‌ها به‌صورت پراکنده در کتاب‌هایی مانند مناقب آل ابی‌طالب، ریاضُ الْمَدحِ وَ الرَّثاءِ فی مَدحِ و رَثاءِ النَّبیِّ و آلِهِ الاَطْهار، فاطِمَةُالزّهراءُ فی دیوانِ الشِّعرِ الْعربی و لِلزّهراءِ شَذَی الْکَلِمات گردآوری شده‌است. برخی از این شاعران ادب عرب عبارتند از: سید حِمیَری، دیکُ الْجِنّ، مهیار دیلمی، قَتادَة بن ادریس، شیخ حرّ عاملی، سید محمدمهدی بحرالعلوم، محمدحسین غروی اصفهانی، سید صدرالدین صدر و محمدحسین کاشِفُ‌الغِطاء.[۳۷]

منابع

  1. Amir–Moezzi, “Fāṭema”, Iranica.
  2. Modarressi, Tradition and Survival, 82–88.
  3. Sachedina, Islamic messianism, 54–55.
  4. Reeves, Muhammad in Europe, 6–7.
  5. Nasr, “Muhammad”, Britannica.
  6. جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ۱:‎ ۳۶.
  7. Zeitlin, The Historical Muhammad, 1–2.
  8. مؤذن جامی، «ابن هشام، ابو محمد عبدالملک»، دائرةالمعارف اسلامی، ۵:‎ ۱۱۸–۱۱۹.
  9. Nigosian, Islam: Its History, 6.
  10. Donner, Narratives of Islamic Origins, 132.
  11. جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ۱:‎ ۴۰.
  12. Nigosian, Islam: Its History, 6.
  13. Montgomery Watt, Muhammad at Mecca, 14.
  14. جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ۱:‎ ۵۹.
  15. Montgomery Watt, Muhammad at Mecca, 14.
  16. بهرامیان، «انساب الاشراف»، دائرةالمعارف اسلامی، ۱۰:‎ ۳۷۰–۳۷۳.
  17. جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ۱:‎ ۱۲۵–۱۲۷.
  18. پاکتچی، «ابن شهرآشوب»، دائرةالمعارف اسلامی، ۴:‎ ۹۱.
  19. جعفریان، «نگاهی گذرا به تاریخ‌نگاری در فرهنگ تشیع»، آینه پژوهش.
  20. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۶۸–۵۷۰.
  21. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۶۵.
  22. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۶۶–۵۶۷.
  23. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۶۱.
  24. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۶۱–۵۶۵.
  25. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۶۵–۵۶۸.
  26. لباف، میراث جاودان، ۸–۹.
  27. جعفریان، «لیبرال‌ها و انقلابی‌ها»، شهروند.
  28. مرتضی عاملی، رنج‌های حضرت زهرا، ۲۸–۲۹.
  29. هیئت تحریریه، «قلم در خدمت فاطمه»، کلیات کتاب ماه.
  30. هیئت تحریریه، «کتاب‌شناسی حضرت زهرا»، گلستان قرآن.
  31. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۶۸–۵۷۱.
  32. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۷۱–۵۷۲.
  33. معموری، «کتاب‌شناسی فاطمه (س)»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۷۲–۵۷۳.
  34. Klemm, “Fāṭima bt. Muḥammad”, Encyclopedia of Islam.
  35. بصیری و شفیعیان، «فاطمه (س) در شعر فارسی»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۴۸۳–۴۸۶.
  36. بصیری و شفیعیان، «فاطمه (س) در شعر فارسی»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۴۸۹–۵۱۲.
  37. محمدرضایی و واصلی، «فاطمه (س) در شعر عربی»، دانشنامهٔ فاطمی، ۲:‎ ۵۱۶–۵۵۷.