غیراستاندارد
نیازمند به ویراستاری

فضل بن شاذان نیشابوری

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
فضل بن شاذان بن خليل ابو الازدی النيشابوری
آرامگاه فضل بن شاذان در نیشابور
اطلاعات شخصی
زادهاواخر قرن دوم هجری
درگذشتهاوايل‌ ۲۶۰ ه.ق
محل دفننیشابور
دیناسلام
والدین
  • شاذان بن خلیل ابو الازدی النيشابوری (پدر)
  • (مادر)
مذهبشیعه
آثار معروفحدود ۱۸۰ کتاب توسط فضل بن شاذان تألیف شده است.
تحصیلاتنیشابور و بغداد و کوفه
اشتغالکلام و فقه و حدیث


ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل ازْدی یا ابن شاذان نیشابوری (فوت ۲۶۰ق-۸۷۳م) محدث، متکلم و فقیه شیعه دوازده امامی بود. وی از اصحاب محمد بن علی (جواد)، علی بن محمد و حسن بن علی (عسکری) بود. برخی از محدثین وی را از اصحاب علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان دانسته‌اند. وی ۱۸۰ جلد کتاب در دفاع از شیعه نوشت.

از دیگر آثار او می توان به کتاب فی الجبر و التشبیه، کتاب المسائل الاربع فی الامامه اشاره کرد. فضل بن شاذان عمری دراز یافت و در سال ۲۶۰ هجری قمری درگذشت. آرامگاه وی در نیشابور و هم‌جوار بهشت فضل است. گورستان عمومی نیشابور به دلیل وجود آرامگاه فضل بن شاذان، بهشت فضل نام گرفته است. بنابر برخی تحقیقات، فضل بن شاذان، همان فضل بن سنان مورد اشاره شیخ طوسی در رجال است که یکی از وکلای علی بن موسی الرضا دانسته شده است.

فضل بن شاذان از اصحاب جواد است که دو امام بعدی شیعه یعنی هادی و عسکری را هم درک کرده است. بیش از صد عنوان کتاب در زمینه فقه و حدیث تالیف کرده و بر فرقه های ضالّه ردّیه نوشته است. سی عنوان آن را شیخ طوسی نام برده‌است. کتاب فی الجبر و التشبیه، کتاب المسائل الاربع فی الامامه از جلمه این آثار است.از تالیفات او جز اندکی باقی نمانده است.

نام و تبار

نام او را ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل ازدی نیشابوری گزارش کرده‌اند که به اختصار در منابع، ابن‌شاذان یا ابن‌شاذان نیشابوری خطاب شده است۔[۱]

نسب ابن‌شاذان به قبیله عربی اَزْد[یادداشت ۱] می‌رسید. او از اهالی نیشابور بوده‌است۔[۲] پدر فضل، شاذان بن خلیل از اصحاب یونس بن عبدالرحمان بود.[۳] وی به عنوان یکی از محدثان بزرگ امامیه شناخته می‌شود۔ ابن شهرآشوب، شاذان را از اصحاب محمد تقی دانسته است۔[۴]

زندگی‌نامه

از زندگانی فضل بن شاذان، اطلاعات زیادی در منابع موجود نیست۔ در میان اطلاعات موجود نیز، تناقضات بسیاری وجود دارد که حل این تناقضات، مشکل است۔ آنطور که از منابع به دست می‌آید، وی مدتی پس از درگذشت هارون عباسی در سال ۱۹۳ ه۔ق، به همراه پدرش به بغداد عزیمت کرده‌است و پیش از رسیدن به سن بلوغ، در قطیعة الربیع در بغداد، نزد یکی از مقربان به نام اسماعیل بن عباد، به یادگیری قرآن مشغول شده بود۔ بر اساس گزارش‌های موجود، وی نباید بعد از سال ۲۰۳ ه۔ق در بغداد بوده باشد۔ او بعد از بغداد به کوفه رفته و به درس بزرگان آن شهر ورود کرده است۔ بر اساس گزارش نجاشی از وی، ابن‌شاذان در زمان حیات طاهر ذوالیمینین (د ۲۰۷ ه۔ق) در بغداد حاضر بود و بنابراین وی بین سال‌های ۲۰۳ تا ۲۰۷ ه۔ق، در بغداد بود۔ با وجود اینکه وی اساتیدی بصری داشته‌است، اما به عقیده احمد پاکتچی، این دلیلی بر حضورش در بصره نمی‌باشد۔ وی بعد از مدتی از عراق به نیشابور بازگشت۔ زمان اقامت او در نیشابور با حکمرانی عبدالله بن طاهر بر خراسان (بین سال‌های ۲۱۴ تا ۲۳۰ ه۔ق) همزمان بود۔ او در این میان، به جهت عقاید شیعی، مورد تفتیش عقاید قرار گرفت و از نیشابور نفی بلد شد۔[۵]

عطاردی، حدیث‌شناس شیعه در کتاب راویان امام رضا گزارش می‌کند که فضل از جمله افرادی بود که با مخالفان به مناظره می‌نشست که مناظرات و احتجاجات وی از راه بیان و قلم معروف می‌باشد.[۶] نجاشی یکی دیگر از رجال‌شناسان شیعه، وی را به عنوان فردی ثقه معرفی می‌کند که در میان اصحاب حدیثی شناخته شده است.[۷]

درگذشت

فضل در اواخر عمر خود در روستایی در حوالی بیهق ساکن شده بود و در همان روستا درگذشت.[۸][۹] این گزارش را شیخ طوسی در کتاب اختیار خود گزارش کرده‌است۔ او در سال ۲۵۹ به بستر بیماری افتاد۔ سال درگذشت او را ۲۶۰ ه۔ق مصادف با ۸۷۴ م دانسته‌اند۔ مقبره‌ای منسوب به وی در نیشابور وجود دارد۔[۱۰]

جایگاه علمی و روایی

ابن‌شاذان را از متلکمان و فقیهان به نام شیعه نامیده‌اند۔ او در بغداد نزد اساتیدی چون محمد بن ابی‌عمیر و حسن بن علی بن فضال درس خواند و در کوفه نیز به شاگردی حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی‌نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری پرداخت۔ از اساتید بصری او می‌توان به حماد بن عیسی، محمد بن جمهور عمی و ابوجعفر بصری اشاره کرد۔ بنابر گزارشی از نجاشی، وی از راویان حدیث محمد تقی بوده‌است اما پاکتچی احتمال می‌دهد که عبارت مبهم نجاشی، می‌تواند اشاره به پدر ابن‌شاذان داشته باشد۔ شیخ طوسی وی را از اصحاب علی النقی دانسته است۔ به هر روی، احتمال نقل روایت از دو امام شیعه، محمد تقی و علی النقی توسط وی و بدون واسطه، رفته است۔ به عقیده پاکتچی، گزارش‌های شیخ صدوق از روایت‌های ابن‌شاذان که وی روایت‌هایی را بدون واسطه از علی بن موسی الرضا شنیده است، بعید به نظر می‌رسد؛ چرا که علی بن موسی الرضا در بین سال‌های ۲۰۱ تا ۲۰۳ در خراسان در مقام ولایعهدی خلیفه بود و پیش از آن نیز در مدینه به سر می‌برد۔ چنانچه برقی، شیخ طوسی، نجاشی — از رجالیون شیعه — استماع حدیث مستقیم ابن‌شاذان از علی بن موسی الرضا را تایید نکرده‌اند۔ ارتباط او با حسن عسکری نیز مورد تایید برخی منابع شیعی قرار گرفته است۔ او در این دوران، یکی از معتبرترین عالمان شیعی مذهب در خراسان به شمار می‌رفت۔ به هر روی، در خصوص رابطه او با حسن عسکری، روایاتی در عتاب و سرزنش او صادر شده است و در برخی روایات حسن عسکری به مدح وی پرداخته است۔ به هر روی، وی در روایات بسیاری به عنوان راوی وجود دارد و منابع رجالی شیعه همچون نجاشی و کشی، عموما او را توثیق کرده‌اند۔[۱۱]

برجسته‌ترین جنبه علمی زندگانی وی را جنبه کلامی گزارش کرده‌اند۔ اساس تعالیم کلامی وی، پس از شهادتین و اقرار به حجت خداوند، اقرار به «ما جاء من عند الله» است۔ به گزارش دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، کلیات عقاید او در موضوع امامت، مشابه با عقاید شیعیان امامیه است۔ او وجود بیش از یک امام در زمان واحد را غیر ممکن می‌داند و امامت را به نص امام قبلی، صحیح می‌داند۔ از جمله عقاید او، باور به رجعت و غلط بودن باور به ازدواج عمر بن خطاب با ام‌کلثوم بنت علی بن ابی‌طالب است۔[یادداشت ۲] از عقاید ویژه او در موضوع امامت، باور به عدم آگاهی امامان به بواطن امور و آگاهی از علم الهی لاینقطع بود۔ گفته شده است که وی، اوصیاء ابراهیم را بر اوصیاء پیامبر اسلام برتری می‌داد و انبیاء را بر امامان اولی می‌دانست۔ هرچند برخی این موضوع را اتهامی به وی دانسته‌اند۔ در زمینه فقه نیز وی به حجیت قیاس مستنبط العله معتقد بوده است۔[۱۲]

او در طول زندگانی علمی خود، با دیگر مذاهب شیعی غیر از امامیه نیز ارتباط‌هایی داشته است۔ وی در عراق با مشایخ فطحی و واقفی مذهب مرتبط بود و در مجالس مناظره ابن‌فضال — از بزرگان فطحیان — شرکت می‌کرد۔ او از چند تن از اساتید واقفی مذهب چون سیف بن عمیره، عثمان بن عیسی، عبدالله بن قاسم حضرمی، علی بن اسباط و عبدالله بن جیله بهره برده است۔ با توجه به آثار او در رد برخی از فرقه‌های اسلامی، وی با فرقه‌های از جمله معتزله، معطله مرجئه، خوارج و غالیان شیعه درگیری کلامی داشته است۔ علاوه بر این، برخی چون ابن جنید اسکافی، متلکم امامی مذهب سده چهارم، کتابی در دفاع از ابن‌شاذان نگاشته است۔[۱۳]

آثار

به گفته منابع شیعه، حدود ۱۸۰ کتاب توسط فضل بن شاذان تألیف شده است. در این میان طوسی در الفهرست و نجاشی در کتاب رجال برخی آثار او را آورده‌اند، از جمله: الفرائض الكبير، الفرائض الصغير، الفرائض الاوسط، الطلاق، المسائل البدان، یوم و لیلة، اثبات الرجعه و العلل۔ از میان این آثار، کتاب اثبات الرجعه را نجاشی گزارش کرده‌است و به همت باسم موسی در مجله تراثنا به چاپ رسیده است۔ برخی از بخش‌های کتاب الطلاق نیز توسط شیخ کلینی گزارش شده اند۔ شیخ طوسی نیز بخش‌هایی از کتاب مسائل البدان را گزارش کرده است۔ آنطور که در منابع شیعی گزارش شده است، کتاب یوم و لیلة ابن‌شاذان، به تایید حسن عسکری رسیده است۔ از برای او ردیه‌هایی در عقاید مذاهب گزارش شده‌است که وجود دو ردیه بر فرقه‌های کرامیه (تاسیس شده در ۲۵۵ ه۔ق) و قرامطه (تاسیس شده در حوالی ۲۶۴ ه۔ق) محل تأمل است۔[۱۴]

در میان آثار او، کمتر اطلاعاتی از علم فقه باقی مانده‌است، هرچند او را به عنوان یکی از فقیهان بزرگ شیعه امامیه بر شمرده‌اند۔ در کتاب العلل وی، می‌توان به بخشی از فقه وی دست یافت که مخالفت بارزی با فقه امامیه در آن وجود ندارد۔ این اثر فقهی، تنها مباحث مربوط به عبادات را شامل می‌شود۔[۱۵]

در سال ۱۳۵۱ ه۔ش، کتابی با عنوان الایضاح، توسط جلال‌الدین محدث به چاپ رسید که مولف این اثر، فضل بن شاذان معرفی شد۔ این کتاب بعدها در سال ۱۴۰۲ ه۔ق در بیروت تجدید چاپ شد۔ هیچ یک از متقدمان این اثر را به عنوان کتاب فضل بن شاذان گزارش نکرده‌اند و نخستین بار در سده ۱۱ ه۔ق، فیض کاشانی این اثر را به ابن‌شاذان نسبت می‌دهد۔[۱۶]

یادداشت‌ها

  1. نام عمومی مجموعه‌ای از قبایل کهن عرب می‌باشد که چندین قبیله مهم، از جمله اوس، خزرج و خُزاعه از فروع آن دانسته شده‌اند. بر پایۀ منابع نسب‌شناسی، ازد نام نیای مشترک این قبایل بوده است که با سلسلۀ نسبی به صورت «ازد بن غوث بن نیت بن مالک بن زید بن کهلان بن سبأ‌بن یشجب بن یعرب بن قحطان»، به قحطان منتهی می‌گردد(ببینید: بهرامیان، «ازد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.)
  2. او بر این عقیده بود که ام‌کلثومی که با عمر بن خطاب ازدواج کرده‌است، غیر از ام‌کلثوم بنت علی بن ابی‌طالب بود۔ (رک: پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.)

پانویس

  1. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  2. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  3. خوئی، معجم رجال الحدیث، ۳۰۹.
  4. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  5. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  6. عطاردی، راویان امام رضا علیه‌السلام در مسندالرضا، ۳۴۱.
  7. نجاشی، رجال النجاشی، ۳۰۷.
  8. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  9. خوئی، معجم رجال الحدیث، ۳۱۵.
  10. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  11. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  12. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  13. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  14. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  15. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  16. پاکتچی، «ابن شاذان، ابومحمد»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.

منابع

  • خوئی، سیدابوالقاسم. معجم رجال الحدیث. ج. ۱۴. قم: مؤسسه الخوئی الإسلامیة.
  • نجاشی، ابوالعباس (۱۴۰۷). رجال النجاشی. قم: مؤسسه النشر الإسلامی.
  • طوسی، محمد بن حسن (۱۴۱۷). الفهرست. قم: مؤسسة نشر الفقاهة.
  • دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۳۹۹.
  • عطاردی، عزیزالله (۱۳۶۷). راویان امام رضا علیه‌السلام در مسندالرضا. مشهد: کنگره جهانی حضرت رضا علیه‌السلام.

پاکتچی، احمد (۱۳۶۷). «تکویر». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ابن شاذان، ابومحمد: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.