احمد بن موسی
احمد ابن موسی | |
---|---|
پرونده:Mausoleo de Shah Cheragh, Shiraz, Irán, 2016-09-24, DD 32.jpg | |
متولد | مدینه |
وفات | ۲۰۲ (قمری) |
مدفن | حرم شاهچراغ، شیراز، ایران |
محل زندگی | مدینه |
دیگر نامها | احمد ابن موسی، شاهچراغ |
همسر(ها) | حوران بنت اسحاق بن جعفر (عموزاده) |
فرزندان | محمد، جعفر |
والدین | |
خویشاوندان | علی بن موسی الرضا (برادر) فاطمه معصومه (خواهر) |
خانواده | بنیهاشم |
احمد بن موسی بن جعفر (ع)، شخصیتی والا مقام و جلیل القدر و پرهیزگار و مورد عنایت و محبت خاص پدر بزرگوارش بوده چه آن حضرت در حال حیاتش باغ خود را که به یسره معروف بود به وی بخشید و او از دارائی خود هزار بنده را آزاد نمود. و چون خبر وفات امام موسی بن جعفر (ع) به مدینه رسید اهل مدینه به لحاظ شخصیتی که آن بزرگوار داشت به در خانه او رفتند و با او بیعت نمودند و او در پیشاپیش جمعیت به مسجد پیغمبر (ص) رفت و خطبهای بلیغ ادا کرد و به مردم گفت $ای کسانی که با من بیعت نمودهاید! بدانید که من خود با برادرم علی (ع) بیعت کردهام و او امام واجب الاطاعه است بر من و شما و همه مردم. سپس از منبر بزیر آمد و به اتفاق همان جمعیت به در خانه برادرش حضرت رضا (ع) رفته و با آن حضرت بیعت نمودند. وی تا گاهی که حضرت رضا (ع) در مدینه اقامت داشت در خدمت آن جناب بود و چون مأمون، آن حضرت را به مرو احضار نمود پس از چندی با جمعی از خویشان خود به قصد پیوستن به برادر عازم ایران شد و چون به محل خان زنیان، هشت فرسخی شیراز رسید و در آنحال عدهای از شیعه نیز به وی پیوسته بودند، قتلغ خان، استاندار مأمون بر شیراز خبردار شد و لشکری را به جنگ او فرستاد و در آنجا جنگ برپا گردید و در اثنای گیر و دار یکی از لشگریان قتلغ خان فریاد زد $اگر شما میخواهید به نزد علی بن موسی بروید او درگذشته است. یاران احمد چون چنین شنیدند از دور او پراکنده شده و جز خویشانش کسی با او نماند لذا چون امکان بازگشت نداشت به همین حال به شیراز رسید و در آنجا او را شهید کردند. و بعضی از تاریخ نگاران گفتهاند $وی در شیراز مخفی شد و پس از چندی از دنیا رفت. سالها قبر او مخفی بود تا در زمان اتابک سعد زنگی، یکی از وزرای او به نام مقرب الدین مسعود بن بدرالدین بر محل دفن آن بزرگوار اطلاع یافت و چون قبر را نبش نمود جسد را تازه یافت در حال به سعد خبر داد وی دستور داد $خانهای بر آن بنا کردند و در حدود سال ۷۵۰ که حرم سید احمد رو به انهدام میرفت تاشی خاتون، مادر سلطان ابو اسحاق بن سلطان محمود ساختمان حرم را تجدید نمود و گنبد بلندی را بر آن بنا کرد و مدرسهای را در کنار آن ساخت و قبر خود را نیز در جوار آن مرقد مطهر قرار داد و در سال ۱۲۴۳ فتحعلی شاه قاجار ضریحی از نقره خالص بر قبر نصب نمود. و بر ضریح آن بزرگوار قرآنی بخط کوفی که بر پوست آهو نوشته شده، دیده میشود که نی می از قرآن است و نیم دیگر آن در کتابخانه حضرت رضا (ع) میباشد و در آخر آن نوشته $کتبه علی بن ابو طالب و لذا بعضی گمان کردهاند که آن قرآن به خط امیرالمؤمنین (ع) است و چنین به نظر میرسد که آن قرآن به خط علی بن ابیطالب مغربی است که وی در نوشتن خط کوفی معروف بوده است.[۲]
پانویس
ارجاعات
- ↑ ذبیحالله محلاتی (۱۳۸۵)، «جلد سوم»، ریاحینالشریعه، دارالکتب الاسلامیه، ص. ۳۵۸، شابک ۹۶۴-۴۴۰-۳۲۱-۵
- ↑ اختری، «احمد بن موسی»، دایرهالمعارف جامع اسلامی.
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «احمد بن موسی». دایرهالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.