غیراستاندارد

نوح

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نوح
قربانی نوح اثر دنیل مک‌لایس
اطلاعاتِ درون‌داستانی
خانواده
طول عمر۹۵۰ سال

نوح (به عبری: נוֹחַ) یکی از شخصیت‌های اصلی سفر پیدایش در تورات است. به گفته این کتاب، وقتی یهوه شرارت نفیلیم‌ها را دید، تصمیم گرفت طوفانی بفرستد تا بشر را نابود کند اما به نوح خبر داد که کشتی بسازد و نجات یابد. نوح در ادیان ابراهیمی، نظیر یهودیت، مسیحیت، اسلام شخصیت مهمی محسوب می‌شود. به گفته سفر پیدایش، نوح در ۹۵۰ سالگی مرد.

قرآن نیز داستان طوفان را بازگو کرده و تفاوت‌هایی با روایت تورات دارد. نوح در قرآن، برخلاف تورات، یک پیامبر است؛ او کفار را به پرستش الله دعوت می‌کند اما آنان نمی‌پذیرند و نتیجتاً، طوفان به عنوان عذاب نازل می‌شود. در روایت قرآن همسر نوح و یکی از پسرانش در طوفان کشته می‌شوند.

نام

دربارهٔ ریشهٔ نام نوح (Nōaḥ در زبان عبری) فرضیه جامعی وجود ندارد که مقبول همه باشد. به نوشته کیکاوادا اما با توجه به ریشهٔ اولیه نام در عبری (nwḥ به معنای «استراحت کردن»، «نشستن» یا «پاسخ دادن»)، معنای احتمالی نوح «استراحت کردن» است. سفر پیدایش ۵:۲۹ در تورات، نوح (nḥ) را به معنای «تسلی دهنده» (nḥm) از «کار» (˓śh) و «زحمت» (˓ṣb) می‌داند که برداشتی عامیانه و اشتباه است. معرفی نوح در پیدایش ۶:۶ تا ۶:۸ نشان‌دهنده بازی با کلمات در متن عبری روایت است (کلمات عبری متن اصلی در داخل پرانتز درج شده‌اند):[۱]

و خداوند از خلق کردن ‎(˓śh) انسان بر روی زمین پشیمان (nḥm) شد و در دل اندوهگین ‎(˓ṣb) گشت و گفت انسان را که خود خلق کرده‌ام، نابود (mḥh) خواهم کرد… نوح (nḥ) در نظر خدا مرحمت (ḥn) یافت.

به نظر کیکاوادا در دو عبارت نوح و مرحمت، دو حرف ḥ و n جابه‌جا شده‌اند. به علاوه، در داستان یکی از پسران نوح حام (ḥm) نامیده شده که با تسلی (nḥm) و شرارت (ḥms) شباهت دارد. در ۶:۱۱ نوشته شده‌است که «جهان مملو از شرارت (ḥms) شده بود.» مجدداً در ۶:۱۳ کلمات نوح (nḥ) و شرارت (ḥms) در کنار یکدیگر استفاده شده‌اند.[۲] توصیف تورات از نام نوح، شباهت نزدیکی با شرح آفرینش انسان در انوما الیش، اسطوره آفرینش بابلی، دارد و مشابه نوح، در آن قصه نیز انسان خدایان را از کار و زحمت رهایی می‌بخشد؛ توصیف پیدایش از نوح چنین است: «او ما را تسلی خواهد داد از کار و زحمت دستان ما از زمینی که الوهیم آن را نفرین کرده‌است.» انوما الیش دربارهٔ خلقت انسان می‌گوید: «[ائا] خدمت خدایان را [بر انسان‌ها] تحمیل کرد تا خدایان را آزاد کند.»[۳]

از نوح در قرآن با صفاتی چون «رسول الامین» و «عبد شکور» یاد شده است. او در کنار محمد، ابراهیم، موسی و عیسی پیامبران اولوالعزم محسوب می‌شوند و مثل هود، صالح، لوط، شعیب و موسی یکی از پیامبران عذاب‌آور است.[۴]

سرگذشت

نوح در آستانه طوفان اثری از جان لینل

داستان نوح و طوفان در باب‌های ۶ تا ۱۰ سفر پیدایش روایت شده‌است. سفر پیدایش اولین کتاب از پنج کتاب تورات و به‌طور کلی اولین کتاب در مجموعه کتاب مقدس است. در نظر اکثر پژوهشگران، سفر پیدایش در دوره هخامنشی (۵۵۰ – ۳۳۰ قبل از میلاد) نوشته شده‌است.[۵] با این وجود، از آنجا که در دیگر بخش‌های تنخ اشاره‌ای به اتفاقات ۱۱ باب ابتدایی نشده، اقلیت قابل توجهی از محققان اعتقاد دارند که ۱۱ باب ابتدایی پیدایش (از آفرینش تا پایان طوفان) محصول دوره‌ای متاخرتر است و احتمالاً به قرن سوم قبل از میلاد تعلق دارد.[۶]

طوفان

بر اساس گزارش کتاب مقدس، زمانی که مردم در زمین زیاد شدند، پسران خدا با دختران بشر آمیزش کردند و از ایشان نژاد جدیدی به نام نفیلیم پدید آمد. چون یهوه شرارت‌های اینان را دید، از آفرینش آدمیان پشیمان شد و قلبش شکست. نتیجتاً، تصمیم گرفت همه موجودات را نابود کند. اما نوح با خدایان قدم زد و در نظر الوهیم مرحمت یافت. نوح پسر لمک در شرارت‌های نسل خود شریک نبود و ۳ پسر به نام‌های سام، حام و یافث داشت.[۷] اینکه راوی می‌گوید نوح در شرارت‌های نسل خود بی‌تقصیر بود، در واقع از سنت روحانی اسرائیلی گرفته شده که حیوانات قربانی را مبری از ناپاکی توصیف می‌کند.[۸] الوهیم به نوح گفت:

تصمیم گرفته‌ام همه آدمیان را نابود کنم زیرا زمین از ایشان پر از ظلم گشته‌است. حال آنان را به همراه زمین نابود می‌کنم. برای خود از چوب درخت سرو کشتی بساز… من نیز بر زمین طوفانی خواهم آورد و هر چه بر زمین باشد، خواهد مرد. اما با تو عهدی می‌بندم؛ تو وارد کشتی خواهی شد، تو، پسرانت، زنت و زنان پسرانت با تو خواهند بود. و از همه زندگان، نر و ماده، با خود به کشتی ببر. از همه پرندگان، از همه حیوانات و از همه خزندگان، دو تا از هر نوع، نزد تو خواهند آمد تا زنده نگاهشان داری. و از هر غذایی که خوردنی است، با خود ببر تا غذای تو و آنان باشد.

خدای نوح به او اجازه می‌دهد همسر، پسران و همسران پسرانش را با خود به کشتی ببرد؛ این تعریف سنتی خانواده در اسرائیل باستان از دیدگاهی دینی، اجتماعی و اقتصادی بود.[الف] در واقع اگر نوح بدون اینان وارد کشتی می‌شد، خواننده باستانی اسرائیلی «رستگاری نوح» را یک رستگاری واقعی محسوب نمی‌کرد.[۹] نوح سپس آنچه یهوه به او گفته بود انجام داد؛[۱۰] یهوه با او گفت: «داخل کشتی شو، تو و خانواده‌ات، تنها تو را در این نسل از صالحان یافتم. هفت جفت از هر حیوان و پرنده پاک و یک جفت از هر حیوان و پرنده ناپاک با خود ببر. چرا که من تا هفت روز دیگر برای چهل شب و چهل روز باران به زمین خواهم فرستاد و همه موجودات زنده از بین خواهند رفت.» و نوح آنچه خدا به او گفته بود انجام داد. او که در این زمان ۶۰۰ ساله بود، با خانواده‌اش وارد کشتی شد تا از طوفان نجات یابد و حیوانات را نیز با خود برد و یهوه در کشتی را بست. پنجره‌های آسمان گشوده شد و هفت روز بعد طوفان شد و برای چهل روز بارید. آب به اندازه‌ای زیاد شد که کشتی را روان کرد و همه کوه‌های زیر آسمان را پنهان کرد. تمام موجودات زمین مردند. تنها نوح و آنان که با او بودند زنده ماندند. آب ۱۵۰ روز بر روی زمین بود.[۱۱] وقایع طبیعی داستان به صورت اتفاقی انتخاب نشده‌اند؛ این وقایع به گونه‌ای چیده شده‌اند که روند خلق جهان که در باب اول سفر پیدایش توصیف شده را بر عکس کنند؛ مثلاً، اهالی خاورمیانه باستان تصور می‌کردند آسمان گنبدی است که از زمین در برابر آب‌های بهشتی حراست می‌کند (باب اول، آیات ۶ تا ۷) و باز شدن پنجره‌های آسمان در قصه نوح در نقطه مقابل آن قرار دارد.[۱۲]

خدا نوح و کشتی را به خاطر آورد. پس بادی فرستاد تا آب متوقف شود. پنجره‌های آسمان بسته شدند و آب به مرور از روی زمین رفت. بعد از ۱۵۰ روز که آب کم شد، در هفتمین روز از هفتمین ماه، کشتی بر کوه آرارات آرام گرفت. پایین رفتن آب تا ماه دهم طول کشید و در اولین روز از دهمین ماه، نوک قله‌ها هویدا شد. در چهلمین روز، نوح دریچه کشتی را گشود؛ زاغی را بیرون فرستاد و تا زمانی که آب خشک شد، بیرون بود. سپس کبوتری فرستاد تا ببیند آب از سطح زمین رفته‌است. اما کبوتر جای پایی نیافت و برگشت زیرا زمین زیر آب بود. هفت روز صبر کرد و دوباره کبوتری فرستاد و این بار با برگ زیتونی به منقار بازگشت. نوح دانست آب کم شده‌است. هفت روز دیگر کبوتری فرستاد و کبوتر بازنگشت. نوح متوجه شد که زمین خشک شده‌است. پس الوهیم به آن‌ها دستور داد پیاده شوند و در زمین پراکنده و زیاد شوند.[۱۳]

در قرآن سوره‌ای به نام نوح وجود دارد و قرآن در مجموع ۷ بار این داستان را روایت و ۲۶ بار به نوح اشاره کرده‌است. به گفته قرآن، نوح نزد گناهکاران می‌رود و آنان را به عذاب هشدار می‌دهد. مردم مسخره‌اش می‌کنند و نوح از الله می‌خواهد که هیچ کافری را زنده نگذارد. در نتیجه، الله به نوح وحی می‌کند که یک کشتی بسازد و سپس طوفان می‌شود و آب همه چیز را غرق می‌کند؛ تنها یک جفت از هر حیوان و آنان که به نوح ایمان آورده‌اند، نجات پیدا می‌کنند. نوح همچنین تلاش می‌کند پسر خود را نجات دهد اما او بر فراز کوهی پناه می‌گیرد و با بالا آمدنِ آب، غرق می‌شود. نهایتاً کشتی بر کوه جود توقف می‌کند. علاوه بر پسر نوح، همسر او نیز مثل همسر لوط در میان گناهکاران است. به گفته گایگر، سه عنصر کلی داستان قرآن از آگادا، یکی از متون یهودی، وام گرفته شده‌است: نوح یک پیامبر است، مردم به کشتی می‌خندند و خانواده‌اش با آب داغ مجازات می‌شوند.[۱۴][۱۵] وحی شدن دستور ساخت کشتی به نوح نیز در آگادا و قرآن مشترک است.[۱۶]

بعد از طوفان

آنگاه نوح برای یهوه قربانگاهی ساخت و از همه حیوانات پاک و از همه پرندگان پاک به قربانگاه پیشکش کرد. زمانی که خدا بوی خوش را استشمام کرد، در قلب خود گفت: «دیگر هرگز زمین را به خاطر انسان‌ها نفرین نخواهم کرد و هرگز موجودات زنده را آنگونه که نابود کردم، از بین نخواهم برد.» او نوح و پسرانش را برکت داد و به ایشان گفت ترسِ شما را در همه حیوانات قرار دادم و همه موجودات زنده غذای شما خواهند بود، فقط آن‌ها را وقتی خون در رگ‌هایشان است مخورید. همچنین هر انسانی که خون انسان دیگری را بریزد، خون او نیز باید ریخته شود. سپس الوهیم با نوح و پسرانش عهد بست:[۱۷]

با تو و نوادگانت و همه موجودات زنده‌ای که با تو هستند عهد می‌بندم که دیگر هرگز موجودات را با سیل و طوفان از بین نبرم و هرگز طوفانی نخواهد بود که زمین را نابود کند. کمان خود را در ابرها می‌گذارم تا نشان عهد میان من و زمین باشد. زمانی که ابرها بر فراز زمین آورم، کمان را می‌بینم و عهدی که با شما بستم را به خاطر می‌آورم.

در ادامه روایت، سام، حام و یافث پسران نوح بودند که از کشتی خارج شدند و از نسل ایشان زمین پر شد. حام پدر کنعان بود. نوح سپس تاکستانی کاشت و از شراب آن خورد و مست شد و در خیمه خود عریان خوابید. حام، پدر کنعان، لختی پدرش را دید و برادرانش را مطلع کرد. سام و یافث با خود ردایی برده و نوح را پوشاندند. زمانی که مستی از سر نوح پرید و آگاه شد پسر کوچکش با او چه کرده، گفت: «لعنت بر کنعان. بردهِ حقیر برادرانش باشد. برکت خداوند بر سام و کنعان برده او باد. خدا زمین را به او دهد و او در خیمه‌های سام زندگی کند و کنعان برده او باشد.» کتاب مقدس روایت کرده که نوح ۳۵۰ سال بعد از طوفان زیست و در ۹۵۰ سالگی مرد.[۱۸] باب ۱۰ به نوادگان فرزندان نوح که به گفته نویسنده کتاب نسل بشر دوباره از ایشان پدید آمد اشاره‌است.[۱۹] غیر از سفر پیدایش، تنها یک اشاره دیگر به نوح در کتاب مقدس وجود دارد؛ او در کتاب حزقیال یکی از ۳ مرد صالح دوران باستان نامیده شده‌است.[۲۰]

در قرآن به مستی نوح در قرآن اشاره نشده‌است.[۲۱]

نقد نوح

طوفان

وقوع طوفانی در مقیاس جهانی با درک امروز بشر از علومی مانند زمین‌شناسی و دیرینه‌شناسی در تضاد است.[۲۲][۲۳] با این وجود، داستان طوفان بزرگی که برای نابودی نسل بشر فرستاده می‌شود، به حدی در اساطیر مردمان مختلف در سراسر جهان رایج است که به نظر می‌رسد یک ویژگی عمومی در تصورات انسانی باشد. عناصر بین‌النهرینی در روایت کتاب مقدس آشکار است[۲۴] و بیشتر محققان پذیرفته‌اند که افسانه طوفان ابتدا در آن سرزمین شکل گرفته‌است. با توجه به وابستگی زندگی مردم بین‌النهرین به دو رودخانه بزرگ دجله و فرات، سیل و طوفان و خسارات پس از آن امری رایج در منطقه بوده‌است و رایج شدن چنین داستانی نزد مردم دور از انتظار نیست. قدیمی‌ترین نسخه داستان باید ریشه در گذشته‌های بسیار دور و قبل از اختراع خط داشته باشد. توصیفات جهانِ پیش از طوفان در نسخه بابلی یادآور نیزارهای جنوب عراق است که در آن، خانه‌ها و قایق‌ها از نی ساخته می‌شدند.[۲۵]

به گفته اروین فینکل، شباهت روایت سفر پیدایش و لوح ۱۱ از حماسه گیلگمش به اندازه‌ای زیاد است که مستقل دانستن دو روایت از یکدیگر غیرممکن است. نظر معمول این است که متن عبری از یک نسخه خط میخی بابلی گرفته شده‌است. احتمالاً نیاز یهودیان به یک تاریخ مکتوب سبب شده آن‌ها بخش‌هایی از برخی داستان‌های بابلی دربارهٔ زمان‌های اولیه را وام بگیرند، زیرا داستان‌های سنتی خودشان ناکافی بوده‌است.[۲۶] وجود یک واسطه میان متن بابلی و روایت کتاب مقدس منتفی نیست. مردم هوری، از ساکنان بین‌النهرین شمالی، آناتولی و سوریه، می‌توانند واسطه مورد نظر باشند. نسخه هوری داستان طوفان تنها به صورت پراکنده موجود است اما در همین متون پراکنده، نامی به صورت Na-aḥ-ma-su-le-el وجود دارد که نوح ممکن است مخفف آن باشد، گر چه رابطه میان این دو نام قطعی نیست.[۲۷]

در نظر مایکل کوگان، روایت کتاب مقدس از طوفان آشکارترین نمونه وابستگی مستقیم آن به دیگر افسانه‌های باستانی است و بیشتر جزئیات آن شباهت قابل تشخیصی با روایات بین‌النهرینی، به خصوص گیلگمش و اترهسیس، دارند. مانند فهرست پادشاهان سومری و منابع سنتی بین‌النهرینی، تاریخ اولیه بشر در کتاب مقدس نیز به دو دوره قبل از طوفان و بعد از طوفان تقسیم شده‌است. عهد قبل از طوفان، در بر گیرنده گذشته‌ای دور است که ادعا شده در آن انسان‌ها طول عمری دراز و غیر معمول داشتند.[۲۸] در روایت بروص، قهرمان داستان دهمین پادشاه بابل قبل از طوفان است و به‌طور مشابه، نوح دهمین شه‌پدر پیش از طوفان است.[۲۹] در هر دو سنت روایی، خدایی به قهرمان داستان از طوفانی قریب‌الوقوع خبر می‌دهد. او شروع به ساختن کشتی می‌کند و با وقوع طوفان، به اتفاق خانواده‌اش و همه گونه‌های حیوانی سوار آن می‌شود. در پایان، کشتی بر کوهی می‌نشیند و قهرمان داستان سه پرنده به اطراف می‌فرستد تا مطمئن شود زمان پایین آمدن فرا رسیده‌است.[۳۰]

هر چند داستان کتاب مقدس باید از متن بابلی گرفته شده باشد اما دیدگاه اسرائیلیان در آن غالب است. در داستان بابلی، خدایان به دلیل افزایش سر و صدا (یعنی افزایش جمعیت انسان‌ها) که خوابشان را مختل می‌کرد، تصمیم می‌گیرند انسان‌ها را نابود کنند اما یکی از خدایان به قهرمان داستان اطلاع می‌دهد که قایقی بسازد و خانواده‌اش و حیوانات را نجات دهد. سرانجام، خدایان به این نتیجه می‌رسند که عجولانه عمل کرده‌اند و تصمیم می‌گیرند دیگر چنین نکنند. اما در سفر پیدایش، یهوه طوفان را به عنوان مجازات ظلم و شرارت می‌فرستد و همان خدا نیز نوح و خانواده‌اش را نجات می‌دهد.[۳۱]

اسناد باستانی دربارهٔ طغیان دجله و فرات در بین‌النهرین وجود دارد اما هیچ مدرکی دربارهٔ وقوع سیل و طوفان جهانی یافت نشده‌است. همچنین هیچ مدرکی دربارهٔ روی دادن چنین طوفانی در منطقه فلسطین نیز موجود نیست. با این حال، داستان نوح را نیز در همان بین‌النهرین قرار داده‌اند زیرا کشتی بر کوه آرارات استراحت می‌کند. علاوه بر دجله و فرات، باستان‌شناسان یافته‌هایی دربارهٔ طوفان بزرگ حاصل از دریای سیاه نیز پیدا کرده‌اند که شاید الهام‌بخش داستان کتاب مقدس باشد.[۳۲]

در ابتدای روایت به رابطه جنسی خدایان و زنان آدمیان و تولد قهرمانان از ایشان اشاره شده‌است؛ چنین چیزی در داستان بابلی دیده نمی‌شود اما مشابه آن در اساطیر یونانی وجود دارد. در عصر قهرمانی یونانی نیز قهرمانان فرزندان نیمه‌الهی متولد شده از آمیزش خدایان و موجودات فانی هستند و دقیقاً مشابه باب ۱۰ سفر پیدایش، مردمانی که نسلشان به این قهرمانان می‌رسد نام برده شده‌اند. بدین ترتیب داستان طوفان بابلی در این چارچوب قرار داده شده تا نشان‌دهنده قضاوت خدا دربارهٔ دوران قهرمانان باشد[۳۳] اما تناسبی میان جرم و مجازات دیده نمی‌شود و به همین دلیل، با گسترش و تفسیر متن تلاش کرده‌اند آن را توجیه کنند.[۳۴] پسران خدا در سایر بخش‌های تنخ موجوداتی الهی و حاضر در دربار خدا هستند. در اساطیر کنعانی، تمام خدایانی که تحت سلطه ال بودند را «بنو ایلی» (پسران خدا) می‌نامیدند.[۳۵] بخش آغازین داستان نوح همچنین نشان می‌دهد نویسنده این قسمت از تورات با داستان آدم و حوا و رانده‌شدن آن‌ها از باغ عدن آشنایی نداشته، زیرا جهانی را توصیف کرده که در آن هنوز رابطه صلح‌آمیز خدایان و آدمیان (در اثر نافرمانی آدم و حوا) از بین نرفته‌است.[۳۶] در نظر والتر بلتس، داستان تجاوز پسران خدا به دختران آدمیان در واقع توصیف‌کننده مرحله انتقال از زن‌سالاری به مردسالاری در تمدن بشر است.[۳۷]

در ۷:۱۶ نوشته شده که خدا در کشتی را بست. انسان‌انگاری سنت حماسی قدیمی (یهوه‌ای) در این خط حفظ شده تا «سادگی نسبتاً کودکانه» را با پیامی عمیق دینی ترکیب کند. در نسخه بابلی، اوتنپیشتیم خود در را می‌بندد اما در نسخه کتاب مقدس، تنها یهوه می‌تواند چنین کند. در ۸:۴ کشتی بر کوه آرارات استراحت می‌کند؛ این بازی با کلمات است زیرا کلمه عبری استفاده شده (nwh) با نام نوح (به معنای استراحت) از نظر زبانی ریشه مشترک دارد. در ۵:۲۹ نیز گفته شده که نوح برای بشر «تسلی» آورد که موردی مشابه است.[۳۸]

در عهد باستان، ناخداها از پرندگان برای یافتن خشکی استفاده می‌کردند. نوح نیز به همان شیوه از آنان استفاده می‌کند. روایت نسخه بابلی داستان هم همین‌گونه است، منتها آنجا از زاغ، پرستو و کبوتر استفاده می‌شود، هر چند ارتباط دو روایت غیرقابل انکار است. مانند نسخه بابلی، قربانی و عبادت بلافاصله از زمان پیاده شدن آغاز می‌شود. اما میان دو نسخه تفاوت وجود دارد؛ خدایان حماسه گیلگمش گرسنه هستند و مثل مگس جمع می‌شوند.[۳۹]

مستی نوح

یک نقاشی از مستی نوح

داستان مستی نوح (۹:۱۸ تا ۹:۲۹) ارتباط خاصی با قصه طوفان ندارد و به نظر می‌رسد ادامه روایت نسل‌های بشر است که در باب‌های ۴ و ۵ وجود دارد و مضمون گناه و فساد انسان در آن دیده می‌شود؛ با این حال، در آیات ۱۸ و ۱۹ به پیاده شدن پسران نوح از کشتی اشاره شده‌است. در ۹:۱۸ ذکر شده که حام پدر کنعان است و تلاش نویسنده برای ایجاد ارتباط میان این بخش و نفرین شدن کنعان در آیات ۲۵ تا ۲۷ را می‌رساند.[۴۰]

در ۹:۲۰ نوح مخترع شراب‌سازی دانسته شده‌است؛ این نوعی سبب‌شناسی از نوع ۴:۲۲ (دربارهٔ مس و آهن) است که البته در این مورد به صورت داستانی روایت شده‌است. برخی محققان عقیده دارند حام با نوح یا همسر او رابطه جنسی داشته و آشفتگی نوح نیز به همین دلیل است اما ویبری این فرضیه را صحیح نمی‌داند. او می‌گوید منظور آیات ۲۰ تا ۲۷ این نیست که نوح با مست شدن مرتکب گناه شده، بلکه حام با برهنه دیدن پدر خود گناهی انجام داده‌است که نتیجه آن نفرین شدن کنعان است. آیات ۷ تا ۱۱ باب ۳، لختی را شرم‌آور توصیف کرده‌اند و بدین ترتیب نویسنده توراتی قصد دارد بگوید حام با دیدن لختی پدرش، او را تحقیر کرده‌است.[۴۱]

با این حال، نوح به جای حام، پسر او کنعان را نفرین می‌کند. این در واقع با نفرت بنی‌اسرائیل از کنعانیان (که برده شدن را تقدیر ایشان می‌دانستند) مرتبط است اما به صورت قطعی مشخص نیست این آیات در چه شرایط و با چه پیش‌زمینه‌ای نوشته شده‌اند. دوباره در بخش نفرین نیز بازی با کلمات دیده می‌شود و یافث با فعل عبری «بزرگ شدن» پیوند خورده‌است.[۴۲] این بخش از داستان شباهت قابل توجهی با تجاوز جنسی دختران لوط به پدرشان دارد.[۴۳] داستانی مشابه در افسانه‌های کنعانی دیده می‌شود. در حماسه اقهت که به زبان اوگاریتی است، زمانی که اقهت مستی پدر خود را می‌بیند، به او در راه رفتن کمک می‌کند.[۴۴]

نوادگان نوح

در باب ۱۰ سفر پیدایش، ادعا شده که نسل بشر این بار از سه پسر نوح پدید آمد و به مردمانی که اسرائیلیان با آن‌ها آشنایی داشته‌اند، اجدادی نسبت داده شده‌است. این فهرست ترکیبی از منبع پی و منبع جی است و با توجه به نام‌های ذکر شده، کاملاً واضح است که شخصی در قرن ۶ یا ۵ قبل از میلاد آن را نوشته‌است. این شیوه شجره‌نامه نویسی امری مرسوم بوده و هدف نشان دادن رابطه میان مردم مختلف با در نظر گرفتن اجداد آن‌هاست. این رابطه قومی نیست، بلکه فرهنگی و سیاسی است. همین شیوه میان یونانیان نیز رواج داشته و آن‌ها معتقد بودند دئوکالیون (اولین انسان) سه پسر داشت که سه شاخه مردم یونانی از ایشان پدید آمده‌است. در فهرست سفر پیدایش، اسامی ملل، کشورها، مردمان، قبایل، شهرها و حتی پادشاهان و قهرمانان دیده می‌شود. همه نام‌های موجود قابل شناسایی نیستند اما می‌توان تعداد زیادی را تشخیص داد؛ مثلاً نمرود که پسر کوش معرفی شده، در واقع الهام‌گرفته از یک پادشاه آشوری است که بابل و کاسیان را مطیع خود کرد.[۴۵]

منابع داستان

به گفته بی.تی. آرنولد، محققان معتقدند داستان طوفان و نوح در سفر پیدایش ماهیت ترکیبی کتاب را نشان می‌دهد؛ هر چند به لحاظ ادبی سبک واحدی دارد اما داستان بر پایه حداقل دو منبع اسرائیلی جداگانه و ازپیش‌موجود نوشته شده‌است. پژوهشگران این دو منبع را منبع جی (یا یهوه‌ای) و منبع پی (یا روحانی) لقب داده‌اند. دو تناقض آشکار در متن موجود است که این مسئله را پدیدار می‌کند: ابتدا به نوح گفته می‌شود «از هر حیوانی دو به دو به کشتی ببر» (منبع پی) و در ادامه او موظف می‌شود «هفت جفت از جانوران پاک و یک جفت از جانوران ناپاک» (منبع جی) به کشتی ببرد. دلیل اینکه نوحِ منبع جی حیوانات پاک بیشتری به کشتی می‌برد این است که قرار است بعد از پایان طوفان به خدای قصه — مانند داستان بین‌النهرینی — قربانی تقدیم کند و به حیوانات پاک بیشتری نیاز دارد. در سمت مقابل، در منبع پی تا قبل از سفر لاویان (۹ باب ابتدایی، داستان سرگردانی بنی‌اسرائیل در بیابان) اثری از قربانی‌کردن نیست. تناقض دیگر، نحوه روایت مدت طوفان است. از یک سو، بالا آمدن آب ۱۵۰ روز و پایین آمدن آن نیز ۱۵۰ روز طول می‌کشد. از سوی دیگر، بارش چهل روز و چهل شب ادامه پیدا می‌کند. اولی از منبع پی است و دومی از منبع جی. احتمالاً ویراستار کتاب به دلیل اهمیتی که این روایات داشته‌اند، آن‌ها را اصلاح نکرده‌است.[۴۶][۴۷][۴۸]

منبع جی (قرون ۱۰ و ۹ قبل از میلاد) منبع پی (قرون ۶ و ۵ قبل از میلاد)
‎۶:۵–۷: شرح دلایل طوفان ‎۶:۹–۱۰: یک مقدمه جدید
‎۶:۸: معرفی نوح ‎۶:۱۱–۱۲: تکرار دلایل طوفان
‎۷:۱–۵: دستور به جمع‌آوری ۷ جفت از حیوانات پاک، ۱ جفت از حیوانات ناپاک ‎۶:۲۰–۲۱؛ ۷:۸–۹، ۱۴، ۱۶: دستور به جمع‌آوری ۱ جفت از هر حیوانی
۷:۴، ۱۲، ۱۷: وقوع طوفان در اثر ۴۰ روز باران ‎۷:۱۱؛ ۸:۲–۵: وقوع طوفان در اثر باز شدن دریچه‌های آسمان
‎۸:۶–۱۲: طوفان دو ماه طول می‌کشد ۸:۱۱، ۱۳: طوفان یک سال طول می‌کشد
‎۸:۲۰–۲۲: نوح از کشتی خارج می‌شود و قربانی می‌کند و یهوه قول می‌دهد دیگر طوفان جهانی نفرستد ‎۹:۱–۱۷: اجازه کشتن حیوانات و ممنوعیت قتل. عهد با نوح و نشانه رنگین‌کمان

روشن است که منبع جی با استفاده از نسخه بابلی، نکات اساسی داستان را فراهم کرده و مطالب منبع پی الحاقی هستند. مضمون اصلی مطلب مبتنی بر منبع جی گناه و مجازات است که ویژگی یکسانی با داستان آدم و حوا و داستان هابیل و قابیل دارد. پارادوکس‌های معمول روایت‌های منبع جی در داستان نوح نیز دیده می‌شود: از سویی خدا به دلیل شرارت ذاتی انسان‌ها آن‌ها را نابود می‌کند و از سمت دیگر به همین دلیل نسبت به آن‌ها مرحمت نشان می‌دهد.[۴۹] باری، تناقضات موجود بیشتر تناقض‌های ادبی هستند و دو منبع پیام یکسانی دارند. آیات زیر از سفر پیدایش مطلبی مشابه را با ادبیاتی متفاوت بیان می‌کنند:[۵۰]

منبع جی منبع پی

و یهوه دید شرارت انسان در زمین زیاد است؛ هر چه در ذهن او می‌گذرد شرارت است. یهوه از خلق بشر در زمین پشیمان شد و قلبش شکست. یهوه گفت: «انسان را که خودم خلق کرده‌ام، از زمین محو خواهم کرد… پشیمانم که آنان را خلق کرده‌ام.» و نوح در نظر یهوه مرحمت یافت. (پیدایش، باب ۶، آیات ۵ تا ۸)

نوح مرد صالحی بود؛ درستکار در نسل خود. نوح با خدایان قدم زد. نوح ۳ پسر داشت: سام، حام و یافث. زمین در نظر الوهیم فاسد بود؛ زیرا همه زندگان در زمین به راه فساد رفتند. و الوهیم به نوح گفت: «نابودی همه موجود در مقابل من در راه است؛ زیرا زمین از ظلم ایشان پر شده‌است. من آنان را به همراه زمین نابود می‌کنم.» (پیدایش، باب ۶، آیات ۹ تا ۱۳)

تفاوت میان تورات و قرآن

نوح یکی از شخصیت‌های مهم قرآن و اساطیر اسلامی است. قرآن بر خلاف کتاب مقدس او را یک پیامبر می‌داند۔.[۵۱] تفاوت دیدگاه قرآن نسبت داستان نوح در مقایسه با تورات این است که در قرآن طوفان به عنوان عذابی برای کفر نازل می‌شود اما خدای تورات بشریت را به دلیل انجام کارهای بد از بین می‌برد.[۵۲]

برخی محققان مثل براینر و هیشبرگ معتقدند محمد علاقه داشت خود را در قامت پیامبران پیشین ببیند[۵۳] و نوح یکی از شخصیت‌های مورد علاقه‌اش بود و زندگی وی را نمونه اولیه خود می‌دید.[۵۴] به گفته برنارد هلر در دانشنامه اسلام، محمد آنچه دوست داشت خودش بگوید را از زبان نوح بازگویی می‌کرد و آنچه از دشمنان نوح شنیده بود را در دهان دشمنان خود قرار می‌داد: «بزرگان قومش… گفتند [او] بشری مثل شماست… و خدا اگر می‌خواست فرشته‌ای می‌فرستاد.» (مومنون، آیه ۲۴) «توسط جنیان تسخیر شده.» (قمر، آیه ۹) «تنها فرومایگان از او پیروی می‌کنند.» (هود، آیه ۲۹) و نوح به ایشان پاسخ می‌دهد: «من از شما پاداشی نخواستم و پاداشم تنها بر خداست.» (یونس، آیه ۷۳) «به شما نمی‌گویم خزاین الهی نزد من است. غیب نمی‌دانم و فرشته نیستم.» (هود، آیات ۳۱ تا ۳۳) که این آیات در واقع بازتابی از دفاعیات محمد است.[۵۵] همچنین، در برخی آیات که خطاب به محمد هستند، آزار نوح توسط اطرافیانش با آزار محمد توسط مکیان مقایسه شده‌است.[۵۶]

مفسران مسلمان در طول تاریخ دربارهٔ ابعاد طوفان نوح با یکدیگر بحث و جدل‌هایی داشته‌اند. قول مشهور نزد شیعه این است که نوح رسالت جهانی داشته و شیعیان احادیثی در این زمینه دارند. برخی از مفسران اهل سنت اما لغت «الارض» که در قرآن آمده را به معنای سرزمین قوم نوح دانسته‌اند. اینان به حدیثی منسوب به محمد استناد می‌کنند که می‌گوید هر پیامبری بر قومش مبعوث شده اما من بر همه جهانیان.[۵۷]

در دیدگاه ادیان

در یهودیت

قربانی نوح بعد از پیاده‌شدن از کشتی

در متون ربانی اولیه اشاره‌های خیلی کمی به طوفان وجود دارد و برای بررسی نظرات ربی‌ها دربارهٔ نوح باید به مطالب متاخرتر مثل تلمود بابلی و میدراش رجوع کرد. ربی‌ها دیدگاه یکسان دربارهٔ نوح نداشته‌اند و به‌طور کلی در ادبیات ربانی گرایشی به محدودکردن درست‌کرداری نوح به «درست‌کاری در مقایسه با نسلی شریر» دیده می‌شود و چنین نظراتی از افرادی مثل ربی یهودا بن بصیره در تلمود بازتاب پیدا کرده‌است. همو عبارت نوح «با خدا قدم زد» را این‌گونه تفسیر می‌کند که مشابه «کودکی با من قدم زد» است اما دربارهٔ یک بزرگسال گفته می‌شود «در کنار من قدم زد.» تلمود از قول ربی یوحنا می‌گوید اگر نوح با موسی یا سموئیل مقایسه شود، دیگر نمی‌توان او را درستکار پنداشت. او ایمان کافی نداشت و تنها زمانی وارد کشتی شد که آب تا زانوهایش رسید. در تلمود همچنین مناظره‌ای میان موسی و نوح وجود دارد و در پایان آن، نتیجه گرفته می‌شود که موسی بزرگتر از نوح بود زیرا او توانست نسلش خود را هم نجات دهد. هنینه بن پاپا اعتقاد داشت نوح نجات پیدا کرد زیرا قرار بود موسی از نسل او متولد شود، وگرنه شایستگی‌اش را نداشت.[۵۸]

گروهی دیگر از ربی‌ها نظرات مثبت‌تری نسبت به او داشته‌اند و دیدگاه مقابل نیز در تلمود نقل شده‌است؛ به گفته ربی نحمیا، اگر نوح توانست در نسلی بد درست‌کردار شود، در صورت زندگی در دوره موسی می‌توانست حتی بهتر از این هم باشد. منابعی مثل بریشیث ربه (تفسیر ربانی پیدایش) نوح را یکی از محدود افرادی دانسته‌اند که ختنه‌شده متولد گردید. در نقلی از ربی شمعیا، نوح فرمان «در زمین زیاد شوید» را نادیده گرفت زیرا نمی‌خواست در نسلی بد بچه‌دار شود اما ۲۰ سال بعد از اولین اخطار برای طوفان ازدواج کرد و صاحب فرزند شد.[۵۹]

تورات نوح را یکی از صالحان نسل خود معرفی کرده ولی به هیچ‌کدام از اعمال او اشاره نشده‌است. در متون مقدس نوح که نمی‌توانست از فرمان خدا سرپیچی کند و همچنین از نابودی انسان‌ها وحشت‌زده بود، ۱۲۰ سال به امید اینکه معاصرانش دست از شرارت بردارند، منتظر ماند. او به ایشان هشدار داد و به توبه دعوتشان کرد (مضامین مشابهی در نوشته‌های مسیحی نیز وجود دارد). نوح در کتاب مقدس فردی صالح و کم حرف است اما در آگادا، او پیامبری صادق است که به دلیل درست‌کرداری آزار می‌بیند. در این متون، نوح و پسرانش اهمیت بسیار به حیوانات می‌دهند، به گونه‌ای که برای هر کدام غدای مخصوص خودش را فراهم می‌کنند. به گفته فیلون، خدا خواستار نجات همه گونه‌ها بود. افلاطون نیز ادعای مشابهی را به خدایان یونانی نسبت داده‌است.[۶۰]

در مسیحیت

یافتن ارتباط میان شخصیت‌ها و اتفاقات عهد عتیق با زندگی عیسی یکی از مضامین رایج در ادبیات مسیحی بوده‌است و نوح یکی از مهم‌ترین شخصیت‌ها از این قبیل محسوب می‌شود. او مانند عیسی کسی بود که به توبه دعوت کرد و به مردمان از قضاوت نهایی غیرقابل اجتناب خبر داد. نوح که از فاجعه‌ای جهانی جان سالم به در برد، شخصی است که بشریت به وسیله او نجات پیدا یافته و می‌تواند دوباره با خدا آشتی کند. کشتی نوح و کبوتر نیز در این نوع نمادپردازی‌ها عناصر مهمی به‌شمار می‌آیند.[۶۱]

انجیل متی از طوفان به عنوان هشداری برای آمدن پسر انسان یاد کرده‌است؛ همان‌طور طوفان نوح بدون آگاه‌شدن گناهکاران آمد، پسر انسان نیز به گونه‌ای خواهد آمد که آنان متوجه نشوند. نوح و پسر انسان هر کدام جداکننده دو دوره‌اند و بدین ترتیب، پسر انسان نوحی دیگر در نظر گرفته شده‌است. در نظر نویسنده انجیل متی، عیسی مانند موسی از همان آغاز چون نوح است و مضامین یازده باب ابتدایی سفر پیدایش و دو باب ابتدایی سفر خروج (و دیگر متون باستانی مشابه) در ۳ باب آغازین متی دیده می‌شود. در این انجیل، عیسی از آب‌های رستگاری بیرون می‌آید و با کبوتری ملاقات می‌کند. اشاره‌ها به داستان نوح کاملاً مشهود است.[۶۲]

در مطالب متاخر مسیحی، کلیسا با کشتی نوح مرتبط دانسته می‌شد. همان‌طور که همه بیرون از کشتی نوح کشته شدند، هیچ‌کس نمی‌تواند بیرون از کلیسا به رستگاری برسد. کبوتری که نوح برای یافتن خشکی فرستاد، به روح‌القدس تشبیه شده که بالای آب‌های تعمید پرواز می‌کند و نشانه‌ای از آشتی با خداست. در مسیحیت قرون وسطی، معمولاً از سه پسر نوح به عنوان پدران سه قاره (سام/آسیا، حام/آفریقا و یافث/اروپا) یاد می‌شد. گاه سه طبقه جامعه به اینان تشبیه می‌شدند؛ سام نماد روحانیون، یافث نماد مبارزان و حام نماد دهقانان. از آنجا که اروپایی‌های قرون وسطی فکر می‌کردند حام پدر مردم آفریقاست، نفرین حام به توجیهی برای برده‌داری سیاهپوستان آفریقایی تبدیل شد.[۶۳][۶۴]

در اسلام

کشتی نوح در هنر اسلامی

مانند دیگر داستان‌های قرآنی، داستان نوح نیز در ادبیات متاخر اسلامی بسط داده شده، نام دیگر شخصیت‌ها ذکر شده و این افسانه را به داستان‌هایی از فرهنگ‌های دیگر، مانند داستان فریدون، پیوند داده‌اند. بیضاوی همسر نوح را واعله نامیده و گناه او را «مجنون» خواندن نوح نزد مردم توصیف کرده‌است. مفسران قرآنی مثل طبری با استفاده از کتاب مقدس سه پسر نوح را سام، حام و یافث ذکر کرده‌اند. اسم پسری که در طوفان کشته شد نیز کنعان است که «عرب او را یام گوید.»[۶۵] و بدین ترتیب، بر خلاف کتاب مقدس، نوح در عقاید اسلامی چهار پسر دارد.[۶۶] مطابق قرآن، نوح در زمان آغاز طوفان ۹۵۰ ساله بود۔ در کل نوحِ کتاب مقدس برای اساطیر اسلامی کاملاً آشنا بوده‌است اما به آن شاخ و برگ بسیار داده‌اند. به عنوان مثال، ثعالبی نوشته‌است که بدنه کشتی مانند پرنده‌ای بود و در داستانی دیگر از کسائی، عیسی یکی از پسران نوح را زنده می‌کند تا ماجرا را بازگوید. در یک روایت، خر آخرین موجودی است که وارد کشتی شد زیرا ابلیس به دم او چسبیده بود؛ نوح که از آهستگی او بی‌تاب شده بود، فریاد کشید: «وارد شو، حتی اگر شیطان با توست» و بدین گونه ابلیس نیز وارد کشتی می‌شود.[۶۷]

تعداد افرادی که با نوح وارد کشته شده‌اند در منابع اسلامی بین ۷ تا ۸۰ نفر ذکر شده‌است.[۶۸] این نجات‌یافتگان نوح، ۳ پسرش و همسرانشان و ۷۳ نفر از مؤمنانند. روایتی دیگر از طبری نوح، همسرش، سه پسرش و همسران آن‌ها را میان نجات‌پیداکردگان می‌داند.[۶۹] نسل قابیل طی طوفان منقرض می‌شود اما نوح جسد آدم را با خود وارد کشتی می‌کند و از آن برای جداسازی میان زنان و مردان استفاده می‌کند. حام از این محدودیت تجاوز می‌کند و به عنوان مجازات، رنگ پوستش سیاه می‌شود. به گفته کسائی در زمان طوفان کعبه به بهشت برده و حجرالاسود توسط جبرئیل پنهان شد. کبوتر به دلیل یافتن خشکی پاداش می‌گیرد و به یکی از حیوانات اهلی تبدیل می‌شود. به عقیده اهل سنت در روز عاشورا، انسان‌ها و حیوانات کشتی پیاده می‌شوند و جشن می‌گیرند و خدا را شکر می‌کنند.[۷۰][۷۱] به گفته طباطبایی، نوح اولین پیامبری بود که علیه بت‌پرستی قیام کرد. او وقتی به پسرش پیشنهاد کرد سوار کشتی شود، تصور می‌کرد آن پسر به خدا ایمان دارد و اگر اطلاع داشت که چنین نیست، به او پیشنهاد نمی‌داد. طباطبایی همچنین می‌گوید نوح مانند محمد از سه طریق حکمت، موعظت و «جدال به بهترین وجه» به توحید دعوت می‌کرده‌است. به گفته تفسیر المنیر، کفار نوح را به چهار دلیل نپذیرفتند یکی از این دلایل، آن بود که نوح بشری مثل ایشان بود.[۷۲]

بهائیان داستان نوح و طوفان را استعاری می‌دانند و در نظر آنان، تنها نوح و پیروانش از نظر معنوی زنده بودند. شوقی افندی در نامه‌ای داستان را نمادین نامیده‌است. در کتاب ایقان، از جمله متون مقدس بهائی، پیروان نوح مانند روایات اسلامی ۴۰ یا ۷۲ نفر دانسته شده‌اند. در همین کتاب همچنین گفته شده نوح قبل از طوفان ۹۵۰ سال زندگی کرد که این هم نمادین محسوب می‌شود.[۷۳][۷۴]

در هنر و ادب


حافظ
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

مطرب روح من توییکشتی نوح من تویی
فتح و فتوح من تویییار قدیم و اولین

سعدی
چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان
چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتی‌بان

نوح از جمله شخصیت‌های کتاب مقدس است که مورد توجه هنرمندان و ادیبان بوده‌است. در ادبیات مسیحی قرون وسطی، نوح پیش‌درآمد[ب] عیسی به حساب می‌آمد و به عنوان مثال به شباهت‌های میان مستی نوح و مصائب عیسی اشاره می‌شد. از سوی دیگر، در نمایش‌های کرامات انگلیسی نوح و همسرش را به شیوه‌ای کمدی و طنزآلود نمایش می‌دادند. شاعر فرانسوی قرن پانزدهم اولیویه باسلی آواز مدح نوح را سرود که در میخانه‌ها خوانده می‌شد و حاوی بند برگردان «اوه شراب خوب!» بود. در اواخر همان قرن، آنیو دا وتربوی ایتالیایی در تاریخ باستان خود روایتی افسانه‌ای از بروص دربارهٔ نوح و فرزندانش را نقل کرد که در آن، برخی از ملل اروپایی به یافث پیوند داده شده بودند. علاقه به این داستان در ادبیات در دو قرن بعدی نیز ادامه پیدا کرد و آثاری از جان کوچانوفسکی (۱۵۵۸)، یوست فان دن وندل (۱۶۶۷) و ادوارد اکولستون (۱۶۷۹) از جمله آن‌ها هستند. یوهان یاکوب بدمر، ادیب سوئیسی، تنها نویسنده بزرگ اروپایی قرن ۱۸ بود که به نوح پرداخت و دو اثر جداگانه را در این باره منتشر کرد. در قرن بیستم، آثار بیشتری در مورد نوح منتشر شد؛ از جمله طوفان (۱۹۲۱) از ارنست بارلاخ، شاعر آلمانی مخالف نازی‌ها، شعری از رابرت نیتن آمریکایی، نوح (۱۹۳۱) از اندره اوبه فرانسوی و نوح و آب‌ها (۱۹۳۶) از سیسیل دی-لوئیس ایرلندی. بعد از جنگ جهانی دوم نیز کلیفورد اودتس (۱۹۵۴) و هوگو لوئتسکر (۱۹۷۰) مهم‌ترین آثار ادبی غربی مرتبط با نوح را خلق کرده‌اند.[۷۵]

هنرمندان بیشتر به طوفان و مستی نوح توجه نشان داده‌اند. چون نوح مانند اسحاق و دانیال شخصیتی رستگارشده در عبادات مسیحی است، در گوردخمه‌های باستانی پریسکیلا (قرن دوم میلادی) و دومیتیلا (قرن چهارم میلادی) آثار زیادی مرتبط با او یافت شده‌است. در هنر مسیحی اولیه، کشتی نوح چون بشکه‌ای شناور که تنها خود نوح بر آن سوار است و دست‌هایش را بالا گرفته، نمایانده شده‌است. در قرون بعدی به شکل کلبه یا بازیلیکا ترسیم می‌شد اما کماکان شباهت جدی به یک کشتی نداشت. نقشی از کشتی نوح بر روی موزاییکی در کنیسه‌ای باستانی در جرش اردن و صحنه‌هایی از زندگی نوح در موزاییک‌های قرن دوازدهمی و سیزدهمی در کلیساهایی در پالمرو و مونرئاله و کلیسای جامع سینت مارکو دیده شده‌است. علاوه بر نقاشی، نوح را در مجسمه‌ها، فرسکوها، نسخه‌های دست‌نویس و غیره نیز نمایانده‌اند که از جمله این آثار نقوش کلیسای جامع بورژ فرانسه و نسخه دست‌نویس مصور قرن ششمی موسوم به پیدایش وین است. در عهد رنسانس، لورنتسو گیبرتی نوح را بر درهای برنزی تعمیدگاه فلورانس و پائولو آچلو وی را باسیلیکای سنت ماریا نولا نقش کردند. میکل‌آنژ در آثاری طوفان، قربانی و مستی را نقاشی کرده‌است؛ در نقاشی میکل‌آنژ و سایر نقاشی رنسانسی دربارهٔ نوح، نوح و فرزندانش لخت هستند. نقاشی‌های دیگری هم از نوح در قرون بعدی در اروپا خلق شده‌است.[۷۶]

سرگذشت نوح منبع الهام موسیقی‌دانان مختلفی بوده‌است. طوفان جهانی (۱۶۸۲)، اوراتوریویی از کشیش کاتولیک مایکل‌آنجلو فلاوتی و بر اساس لیبرتویی از وینچنزو جاتینی، دو اوراتوریوی قرن نوزدهمی از یوحان کریستیان فریدریش شمردر (۱۸۲۳) و کامیل سن سانس (۱۸۷۶) از این قبیل آثار بوده‌اند. طوفان (۱۹۶۲)، با حضور شخصیت‌هایی چون زن و فرزندان نوح، نمایش موزیکالی از ایگور استراوینسکی بود که اولین بار توسط شبکه سی‌بی‌اس روی صحنه برده شد. دو به دو نمایش موزیکالی دیگری بود که با اقتباس از نمایشنامه کلیفورد اودتس خلق و اولین بار در ۱۹۷۰ در تئاتر برادوی اجرا شد. همه شما زامبی‌ها (۱۹۸۲)، نوشته شده توسط اریک بازیلیان و راب هیمن و فرزندان عدن (۱۹۹۱) از استفن شوارتز نیز از جمله ترانه‌ها و طوفان نوح (۱۹۵۷) از بنجامین بریتن از جمله اپراهای اقتباس‌شده از داستان نوح هستند.[۷۷][۷۸]

طوفان (۱۹۱۱) اولین فیلم آمریکایی دربارهٔ طوفان نوح است و داستان آن در ۳۳۱۷ سال قبل از میلاد اتفاق می‌افتد. کشتی نوح (۱۹۲۸) ملودرامی است که در آن طوفان نوح با جنگ جهانی اول مقایسه شده‌است. نوح یکی از شخصیت‌های مراتع سرسبز (۱۹۳۶) است. در فیلم کتاب مقدس (۱۹۶۶)، جان هیوستون، کارگردان فیلم، نقش نوح را بازی می‌کند. در جستجوی کشتی نوح (۱۹۷۶)، کشف شگفت‌انگیز کشتی نوح (۱۹۹۳)، پیدایش: آفرینش و طوفان (۱۹۹۴) و فیلم تلویزیونی کشتی نوح (۱۹۹۹)، از دیگر فیلم‌های مرتبط با نوح در سال‌های بعدی هستند. در سال ۲۰۱۴، فیلم نوح با هزینه زیادی به کارگردانی دارن آرونوفسکی ساخته شد و به دلیل استفاده از منابع یهودی خارج از کتاب مقدس مناقشه‌هایی ایجاد کرد و همچنین چند کشور اسلامی نیز آن را ممنوع کردند. چندین انیمیشن نیز به داستان نوح پرداخته‌اند که از جمله آن‌ها کشتی پدر نوح (۱۹۳۳) از ویلفرد جکسون، کشتی نوح (۱۹۵۹) از بیل جاستیس و فانتازیا ۲۰۰۰ (۱۹۹۹) است. فانتازیا ۲۰۰۰ دانلد داک را به عنوان دستیار نوح نمایانده‌است.[۷۹]

پانویس

یادداشت‌ها

  1. بر خلاف خانواده هسته‌ای امروزی که شامل شوهر، زن و فرزندان مجرد است.
  2. یکی از زمینه‌های ادبیات مسیحی، یافتن ارتباط میان افراد و وقایع عهد عتیق با زندگی عیسی است.

ارجاعات

  1. Kikawada, “Noah And the Ark”, The Anchor Bible Dictionary.
  2. Kikawada, “Noah And the Ark”, The Anchor Bible Dictionary.
  3. Coxon, Dictionary of Deities and Demons in the Bible, 632.
  4. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 108–109.
  5. Cosgrove, The Meanings We Choose, 168.
  6. Gmirkin, Berossus and Genesis, Manetho and Exodus, 240–241.
  7. Attridge and Meeks, “Genesis 6”, The HarperCollins Study Bible.
  8. Arnold, “The Primeval History”, Genesis, 98–100.
  9. Arnold, “The Primeval History”, Genesis, 102–103.
  10. Attridge and Meeks, “Genesis 6”, The HarperCollins Study Bible.
  11. Attridge and Meeks, “Genesis 7”, The HarperCollins Study Bible.
  12. Arnold, “The Primeval History”, Genesis, 102–103.
  13. Attridge and Meeks, “Genesis 8”, The HarperCollins Study Bible.
  14. Brinner, “Noah”, Encyclopaedia of the Qur'ān, 540.
  15. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 109.
  16. Hirschberg, “Noah, In Islam”, Encyclopaedia Judaica, 289.
  17. Attridge and Meeks, “Genesis 8”, The HarperCollins Study Bible.
  18. Attridge and Meeks, “Genesis 9”, The HarperCollins Study Bible.
  19. Attridge and Meeks, “Genesis 10”, The HarperCollins Study Bible.
  20. Young, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 287.
  21. Kueny, “Wine”, Encyclopaedia of the Qur'ān, 482.
  22. Weber, The Fatal Flaws of Flood Geology, 24–37.
  23. Montgomery, The Rocks Don't Lie: A Geologist Investigates Noah's Flood.
  24. Whybray, “Genesis”, The Pentateuch, 63.
  25. Finkel, The Ark Before Noah: Decoding the Story of the Flood, 240.
  26. Finkel, The Ark Before Noah: Decoding the Story of the Flood, 241.
  27. Young, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 287.
  28. Coogan, The Oxford History of the Biblical World, 21.
  29. Young, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 287.
  30. Coogan, The Oxford History of the Biblical World, 21.
  31. Van Seters, The Hebrew Bible Today: Critical Issues, 25.
  32. Bandstra, Reading the Old Testament, 62.
  33. Van Seters, The Hebrew Bible Today: Critical Issues, 25.
  34. Beltz, Gott und die Götter: Biblische Mythologie, 47.
  35. Attridge and Meeks, “Genesis 6”, The HarperCollins Study Bible.
  36. Beltz, Gott und die Götter: Biblische Mythologie, 47.
  37. Beltz, Gott und die Götter: Biblische Mythologie, 47.
  38. Arnold, “The Primeval History”, Genesis, 104.
  39. Arnold, “The Primeval History”, Genesis, 105–108.
  40. Whybray, “Genesis”, The Pentateuch, 65.
  41. Whybray, “Genesis”, The Pentateuch, 65.
  42. Whybray, “Genesis”, The Pentateuch, 65.
  43. Attridge and Meeks, “Genesis 19”, The HarperCollins Study Bible.
  44. Coxon, Dictionary of Deities and Demons in the Bible, 632.
  45. Van Seters, The Hebrew Bible Today: Critical Issues, 26.
  46. Attridge and Meeks, “Genesis 6”, The HarperCollins Study Bible.
  47. Arnold, “The Primeval History”, Genesis, 96–97.
  48. Van Seters, The Hebrew Bible Today: Critical Issues, 25–26.
  49. Van Seters, The Hebrew Bible Today: Critical Issues, 26.
  50. Bandstra, Reading the Old Testament, 61.
  51. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 108–109.
  52. Reynolds, The Wiley Blackwell Companion to the Qur'an, 305.
  53. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 109.
  54. Hirschberg, “Noah, In Islam”, Encyclopaedia Judaica, 288.
  55. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 109.
  56. Brinner, “Noah”, Encyclopaedia of the Qur'ān, 540.
  57. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۰:‎ ۳۵۰، ۳۸۶–۳۸۷.
  58. Lewis, Study of the Interpretation of Noah and the Flood, 122–134.
  59. Lewis, Study of the Interpretation of Noah and the Flood, 122–152.
  60. Halevy, “Noah, In the Aggadah”, Encyclopaedia Judaica, 288.
  61. Hirschberg, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 288.
  62. Kikawada, “Noah And the Ark”, The Anchor Bible Dictionary.
  63. Jackson and Weidman, Race, Racism, and Science: Social Impact and Interaction, 4.
  64. Hirschberg, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 288.
  65. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 109.
  66. Hirschberg, “Noah, In Islam”, Encyclopaedia Judaica, 289.
  67. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 109.
  68. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 109.
  69. Hirschberg, “Noah, In Islam”, Encyclopaedia Judaica, 289.
  70. Wensinck, “Ashura”, The Encyclopaedia of Islam, 705.
  71. Heller, “Nuh”, The Encyclopaedia of Islam, 109.
  72. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۰:‎ ۲۹۵–۳۰۳.
  73. Compilation, Lights of Guidance: A Baháʼí Reference File, 494–508.
  74. Effendi, Messages to the Baháʼí World, 1950–1957, 104.
  75. Young, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 288.
  76. Young, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 288–289.
  77. Young, “Noah”, Encyclopaedia Judaica, 288–289.
  78. Long and Sawyer, The Bible in Music, 8, 14, 46, 67, 70, 84, 169.
  79. Kozlovic, “Noah and the Flood”, A Handbook of the Bible and Its Reception in Film, 34–44.

منابع

  • Young, Dwight; Halevy, Elimelech Epstein; Hirschberg, Haim Z'ew (2007). "َNoah". Encyclopaedia Judaica. Macmillan Reference USA. p. 290–287.
  • Kikawada, Isaac M. (1992). "Noah and the Ark". The Anchor Bible Dictionary. Yale University Press.
  • Bandstra, Barry L. (2008). Reading the Old Testament: An Introduction to the Hebrew Bible. Wadsworth.
  • Louth, Andrew (2012). "The Fathers on Genesis". The Book of Genesis: Composition, Reception, and Interpretation. Brill.
  • Cosgrove, Charles H. (2004). The Meanings We Choose: Hermeneutical Ethics, Indeterminacy and the Conflict of Interpretations. Bloomsbury Publishing.
  • Whybray, R. N. (2010). "Genesis". The Oxford Bible Commentary: The Pentateuch. Oxford University Press. p. 92–53.
  • Lewis, Jack P. (1978). A Study of the Interpretation of Noah and the Flood in Jewish and Christian Literature. Brill.
  • Coogan, Michael. D (1999). "In the Beginning". The Oxford History of the Biblical World. Oxford University Press.
  • Arnold, B. T. (2008). "Commentary Part Two". Genesis. Cambridge University Press. p. 124–27.
  • Attridge, Harold W.; Meeks, Wayne A. (2017). The HarperCollins Study Bible. HarperOne.
  • Montgomery, David R. (2012). The Rocks Don't Lie: A Geologist Investigates Noah's Flood. Norton. ISBN 978-0-393-08239-5.
  • Weber, Christopher Gregory (1980). "The Fatal Flaws of Flood Geology". Creation Evolution Journal. 1 (1): 24–37.
  • Heller, Bernard (1997). "Nuh". The Encyclopaedia of Islam. Brill. p. 108–109.
  • Wensinck, A. J. (1979). "'Ashura". The Encyclopaedia of Islam. Brill. p. 705.
  • Brinner, William M. (2003). "Noah". Encyclopaedia of the Qur'ān. Vol. 3. Brill. p. 540–543.
  • Reynolds, Gabriel Said (2017). "Biblical Background". Wiley Blackwell Companion to the Qur'ān. Wiley-Blackwell.
  • Kueny, Kathryn (2006). "Wine". Encyclopaedia of the Qur'ān. Vol. 6. Brill. p. 481–482.
  • Van Seters, John (1998). McKenzie, Stepehn L.; Graham, Matt Patrick (eds.). The Hebrew Bible Today: An Introduction to Critical Issues. Westminster John Knox Press.
  • Gmirkin, Russell E. (2006). Berossus and Genesis, Manetho and Exodus. Bloomsbury Publishing.
  • Coxon, Peter W. (1999). Dictionary of Deities and Demons in the Bible. Brill. p. 633–632.
  • Kozlovic, Anton Karl (2016). "Noah and the Flood: A Cinematic Delug". In Burnette-Bletsch, Rhonda (ed.). The Bible in Motion: A Handbook of the Bible and Its Reception in Film. De Gruyter. p. 35–51.
  • Long, Siobhán Dowling; Sawyer, John F. A. (2015). The Bible in Music: A Dictionary of Songs, Works, and More. Rowman & Littlefield.
  • Jackson, J. P.; Weidman, M. N. (2004). Race, Racism, and Science: Social Impact and Interaction. ABC-CLIO.
  • Pagels, Elaine (2013). The Gnostic Gospels. Orion.
  • Finkel, Irving (2014). The Ark Before Noah: Decoding the Story of the Flood. Nan A. Talese.
  • Beltz, Walter (1990). Gott und die Götter: Biblische Mythologie. Aufbau-Verlag.
  • Effendi, Shoghi (1971). Messages to the Baháʼí World, 1950–1957. Baháʼí Publishing Trust.
  • Compilation (1983). Hornby, Helen (ed.). Lights of Guidance: A Baháʼí Reference File. Baháʼí Publishing Trust.
  • طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۷۰). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۱۲. ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی. تهران: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.