عثمان بن عفان
عثمان بن عفان | |
---|---|
ذوالنورین | |
سومین خلیفه خلافت راشدین | |
خلافت | ۶ نوامبر ۶۴۴ – ۱۷ ژوئن ۶۵۶ |
پیشین | عمر بن خطاب |
جانشین | علی بن ابیطالب |
متولد | ۵۷۶ میلادی مکه، حجاز |
درگذشته | ۱۸ ذیالحجه ۳۵ هجری قمری ۶۵۶ میلادی (۸۰ سال) مدینه، حجاز |
آرامگاه | |
همسر(ان) | رقیه دختر محمد ام کلثوم دختر محمد و دوازده همسر دیگر |
فرزند(ان) | اَبان |
دودمان | قریش (بنی امیه) |
پدر | عفان بن أبی العاص |
مادر | اروی بنت کریز |
دین و مذهب | اسلام |
عثمان بن عفان، سومین خلیفه از خلفای راشدین بین سالهای ۲۳ تا ۳۵ هجری (۶۴۴–۶۵۵ میلادی) بود که به خاندان بزرگ مکی بنی امیه، بهخصوص شاخه ابوالعاصی تعلق داشت و از تاجران بسیار ثروتمند بود.[۱] او از افرادی بود که در سالهای نخست صدر اسلام به دعوت ابوبکر مسلمان شد. اسلامآوردن او در میان خاندانش که اغلب مخالف اسلام بودند عجیب به نظر میرسید. او که از مهاجران به حبشه بود خیلی زود به مکه بازگشت و به مدینه مهاجرت نموده و در آنجا با دو دختر محمد ازدواج کرد که البته هر دو به زودی درگذشتند. در جنگ بدر به دلیل بیماری همسرش حاضر نشده و در احد نیز به اتفاق جمیع مورخان در شمار فراریان بود و بعدها جز در ماجرای صلح حدیبیه یادی از او نیست.[۲]
زندگی
عثمان بن عفان سومین خلیفه مسلمانان پس از درگذشت محمد، پیامبر اسلام بود. او از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری قمری مصادف با ۶۴۴ تا ۶۵۶ میلادی بر سرزمینهای اسلامی و فتوحات جدید خود زمامداری نمود. او دعوت محمد را پذیرفت و مسلمان شد.[۳] شیعیان معتقد هستند در رویداد غدیر خم محمد، علی را به عنوان جانشین خود تعیین نمود لذا ابوبکر، عمر و عثمان را سزاوار حکومت پس از محمد نمیدانند.[۴][۵][۶]
دوران محمد
پس از مرگ رقیه در سال دوم هجری، عثمان با دیگر دختر محمد به نام امکلثوم در سال سوم هجری ازدواج کرد و با این ازدواج روابطش با محمد را دوباره مستحکم کرد. برخی به سندیت این ازدواج مشکوک هستند، اما دانشنامه اسلام بر طبق نسخهٔ خطی از ابن لهیه، نظر آنان را رد میکند. علاوه بر آن، ازدواج با فردی سرمایهدار اهل مکه مانند عثمان مزایای فراوانی برای امکلثوم داشتهاست.[۳]
به خلافت رسیدن عثمان
عبدالرحمن بن عوف سه شرط عمل به قرآن، سنت محمد و روش خلفای پیشین را به علی عرضه کرد که علی تنها دو شرط اول را پذیرفت؛ در حالی که عثمان هر سه شرط را قبول کرد. بنا بر روایت شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، علی در این هنگام به برتری خود در امر خلافت تأکید کرد؛ اما چون اقبال عمومی به عثمان بود، ناچار شد که با وی بیعت کند.[۷][۸][۹] به نوشتهٔ ولیری احتمالاً دلیل انتخاب آن بود که دیگران نگران بودند علی به جهت تقوای سختگیرانهاش برخی از سیاستهای خلفای پیشین را خلاف قرآن و سنت محمد بداند و در صورت انتصاب به خلافت تغییری در آن دهد که منافع تثبیتشدهای را نقض کند.[۱۰]
در دوره خلافت
عثمان پس از خلافت روی منبر پیامبر اسلام رفته و برعکس خلفای گذشته بر جای پیامبر نشست. او کمی سکوت کرده و سپس گفت: «ابوبکر و عمر برای اینجا گفتاری آماده میساختند و شما به پیشوایی دادگر نیازمندترید تا پیشوایی که نیکو سخنرانی کند و اگر زنده ماندید سخنرانی هم میرسد، سپس پایین آمد.»[۱۱]
دوازده سال دورهٔ خلافت عثمان از لحاظ تاریخی به دو دورهٔ شش سال خوب ۲۹–۲۳ هجری و دوره شش سال هرج و مرج و بیقانونی ۳۰–۳۵ هجری تقسیم میشود. علت این تغییرات به صورت افسانهوار بهعلت افتادن خاتم (انگشتر) محمد از دست عثمان در چاه اریس در سال ۳۰ هجری دانسته میشود. در همین دوران، اولین آشوبها در امت اسلامی در منطقهٔ عراق که از بحران اقتصادی رنج میبرد شروع گردید. ابوذر غفاری که از اولین سادهزیستان در اسلام بود، در این دوران به همراه اهل خانوادهاش به شام تبعید شد و بعد از آن به ربذه فرستاده شد و در آنجا بهعلت فقر و تنگدستی درگذشت. گرچه در مورد شخصیت وی اغراق شدهاست، اما وی بهعنوان شخصیتی سادهزیست و با تقوا در برابر رویکرد تجملی دوران عثمان مطرح است.[۳]
غنایم بدستآمده از مناطق فتحشده در زمان عثمان چندان زیاد نبود. لشکریانی که در این فتوحات شرکت داشتند، به عثمان اعتراض کردند که چرا غنایم را که از نظر آنان تماماً باید به کسانی که در جنگ تعلق میگرفت را تماماً بین آنها تقسیم نکرده و بخشی از آن را به والیان شهرها و قوم و خویش خود دادهاست و از غنایم در ساخت موارد عامالمنفعه استفاده بردهاست. البته این روش، پیشتر توسط عمر نیز اجرا میشدهاست. دانشنامهٔ اسلام بر این باور است که این اقدام عثمان تنها راهی برای سرمایهدار کردن قوم و خویشش نبوده، بلکه اقدامی هوشمندانه برای اختصاص دادن بخشی از غنایم برای امورات مناطق بودهاست. البته این اقدام با رویهٔ اختصاص دادن تمامی غنایم به جنگجویان مشارکتکننده در فتوحات، تناقض دارد.[۳]
ضرورت کمکم ایجاب میکرد که امپراتوری اسلامی به فکر یک سازمان اداری منسجم همانند مدلهای مشابه در کشورهای بیزانس و ایران بیفتد. البته این مهم در زمان عمر تا حدودی طرحریزی شده بود و بعدها توسط سلسلهٔ امویان گسترش یافت و در دوران عباسیان شکوفا گردید. این سیستم جایگزین ساختار سنتی و نامناسب و آشوبزای ملوکالطوایفی اعراب بود. دانشنامه اسلام مینویسد گرچه سرزنشهایی به وی میشد که نمیتواند روش مناسب برای اجرای این طرح را پیدا کند یا از پس این کار بر نمیآید، اما طرح وی طرحی مناسب بود و همان اهداف طرح عمر را دنبال میکرد. علاوه بر آن، بحرانهای اقتصادی ای که به خاطر سرمایهداری ناگهانی اعراب به وجود آمده بود باعث شد که عثمان به این فکر بیفتد که مبلغی از مستمری جنگجویان را کم کند و به موارد دولتی تخصیص دهد. این مهم باعث بروز نارضایتیها از وی شد.[۳]
نارضایتی و شورش
بخشی از سلسله مقالات در رابطه با اهل سنت |
---|
درگاه اسلام |
به نوشته ویلفرد مادلونگ، عثمان به بنیامیه که قوم و خویشش بودند بیش از حد امتیاز میداد، بهطوریکه نفوذ آنان روی وی سبب شد که با صحابهٔ محمد مانند ابوذر غفاری، عبدالله بن مسعود و عمار یاسر بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف حکومت اسلامی را در سالهای ۶۵۰ و ۶۵۱ میلادی برانگیخت.[۱۲] بعد از اینکه مروان بن حکم، عموزادهٔ عثمان، به عنوان مشاور وی انتخاب شد، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهٔ محمد بهخصوص اعضای شورای انتخاب عثمان گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض نموده و حمایت خود را از وی قطع کردند.[۱۳]
اوضاع در کوفه در سال ۳–۳۲ هجری /۴–۶۵۲ میلادی بدتر گردید. قاریان کوفه که تفکرات مذهبی و سیاسی مخالف عثمان داشتند، با وجود اینکه اقدامات سیاسی فراوانی در مقابله با آنان انجام شده بود، توانستند زمینهٔ عزل سعید بن عاص، والی کوفه را فراهم کرده و ابوموسی اشعری والی پیشین بصره را که زاهد بود و تفکرات مخالف عثمان داشت، امیر خود کنند. از آن به بعد، کوفه از کنترل حکومت مرکزی خارج شد.[۳]
شورشها بالا گرفت و معترضان از سه ناحیهٔ مختلف به مدینه آمدند. اولین گروهی که رسیده بود، مصریان بودند که سر کردهٔ آنان عبدالرحمن بن عدیس بود، این گروه روز جمعه به مسجدالنبی رفتند تا نماز جمعه را بخوانند. در این هنگام شورشیان با عثمان روبرو گردیدند و اعتراضات شدیداللحنی به وی کردند. عثمان با رویکردی صلحآمیز و آشتیجویانه، قول داد که تمامی اقدامات قبلی خود را لغو کند و والیان مناطق را عوض کند. معترضان راضی شدند و به سمت مصر بازگشتند. اما در تپههای شن اریس، قاصدی از سوی عثمان را یافتند و به وی مشکوک شدند و طی بازجویی از وی، نامهای را یافتند که در آن به عبدالله بن ابی سرح دستور کشتن یا مثلهکردن سران شورشگران مصر داده شده بود.[۳]
وی که در ابتدا حکم مجازات شورشیان را صادر کرده بود، وقتی که توسط پیک سریعی که توسط عبدالله بن سعد فرستاده شد، از قصد شورشیان آگاه شد، از آنجایی که بهدلیل احتمال بازشدن راه برای خشونت دیگر قشرها، تمایلی به پذیرش شورشیان نداشت، به دیدار علی رفته و از او خواست که با شورشیان دیدار کرده و آنها را وادار کند که به شهر و دیارشان بازگردند. عثمان ضمن اینکه خود را از این به بعد ملزم به پیروی از توصیههای علی میکرد، به وی اختیار تام داد تا هرگونه که میخواهد با شورشیان مذاکره کند. علی به وی یادآوری کرد که قبلاً هم با وی در این مورد صحبت کردهبود، ولی عثمان ترجیح دادهبود که از مروان بن حکم و بنیامیه حرفشنوی کند. عثمان قول داد که از این پس، از آنان روی گردانده و از علی حرفشنوی کرده و دستور داد که دیگر انصار و مهاجران به علی بپیوندند. او همچنین از عمار خواست که به این گروه بپیوندد ولی وی این پیشنهاد را رد کرد.[۱۴] به نوشته پوناوالا، علی در این زمان بدون آنکه مستقیماً با عثمان مخالفت کند، تأثیری بازدارنده بر وی داشت. او انتقادات دیگر صحابه را به گوش عثمان میرساند و از جانب عثمان با مخالفانی که از دیگر استانها به مدینه آمده بودند، مذاکره کرد که به نظر میرسد این امر سبب بروز بدگمانی بین علی و اقوام عثمان گشت. بعداً که شورشیان منزل عثمان را محاصره کردند، علی با اصرار بر اینکه عثمان نباید از آب منع شود، تلاش کرد تا از شدت حصر بکاهد.[۱۵]
بر طبق روایت محمود بن لبید بن عقبه اوسی، تاریخنگار معاصر، اعضای این گروه از مهاجرین (بهجز علی) شامل سعید بن زید، ابوجهم عدوی، جبیر بن مطعم و حکیم بن حزام و از بنیامیه شامل مروان بن حکم، سعید بن عاص و عبدالرحمن بن عتاب بن اسید، از انصار به سرکردگی محمد بن مسلمه و شامل ابواشید و ابوحمید ساعدی، زید بن ثابت و کعب بن مالک و همچنین شامل نیار بن مکرز اسلمی و در کل نزدیک به ۳۰ نفر بودند.[۱۴]
قتل عثمان و عواقب آن
عثمان به دلیل اینکه نمیخواست شأن خود را به عنوان خلیفه کم کند، با درخواستهای مبنی بر کنارهگیری از خلافت مخالفت مینمود. مدت محاصره عثمان (در سال ۳۵ هجری/ژوئن ۶۵۶ میلادی) در منابع، زمانهای متعددی گزارش شده و تعدادی از محاصره کنندگان به سرکردگی محمد بن ابی بکر به خانهاش توانستند وارد شوند. البته دقیقاً معلوم نیست که وی به عثمان ضربت وارد کرده باشد یا نه و منابع افراد متعددی را به عنوان قاتلین عثمان نام میبرند. عثمان که در حال خواندن قرآن بود، مورد ضربت قرار گرفت و خونش بر صفحه قرآن ریخت. نائله بنت فرافصه از قبیله کلبیه که همسر عثمان بود نیز زخمی گردیده و خانه را نیز مورد غارت قرار دادند. جسد عثمان به صورت بسیار مخفیانه و شبانه با تشییع همسر و دوستان نزدیکش دفن گردید. همچنین برخی منابع حاکی از آن است که فرمان قتل عثمان را عایشه صادر نمود است. سپاه معاویه (پدربزرگ معاویه و عثمان برادر و پسران امیة بن عبدشمس بودند) که برای کمک به عثمان فرستاده بود، در نیمه راه خبر مرگ عثمان را شنیدند و سریعاً به شام بازگشتند. در منابع این عمل فرستادن سپاه از سوی معاویه، عملی ریاکارانه معرفی گردیدهاست. در منابع آمده که شورش گران مصر به سرکردگی ابن عدیس از سوی معاویه مورد تعقیب قرار گرفتند و زندانی شدند. ابن عدیس فرار کرد اما دوباره بازداشت شد و توسط لشکریان معاویه کشته شد.[۳]
از این زمان به بعد اتحاد سیاسی و مذهبی اسلام از بین رفت و جنگهای داخلی و تفرقه آغاز گردید. دوران خلافت عثمان و قتل وی نقطه عطفی در تاریخ اسلام شد و از این رو حائز اهمیت است که قتل وی به این علت بود که در شایستگی اش اختلاف ایجاد شده بود. دانشنامه اسلام بر این باور است که آنچه مخالفان عثمان به عنوان نالایق بودن وی مطرح میکنند، بیشتر شخصیت متوسط و معتدل اوست. این واقعه روایات زیادی از تاریخ و به خصوص ادبیات تاریخی را به خود اختصاص داد و این روایات این واقعه را در رده فتنه قرار میدهند.
پانویس
ارجاعات
- ↑ Bearman, Bianquis & Bosworth 2000, p. 946.
- ↑ جعفریان ۱۳۸۲، ص. ۱۴۷.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ خطای ارجاع: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نامEI
وارد نشده است - ↑ Nasr, “ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Dakake, Charismatic Community, 34–40.
- ↑ Tabatabaei, Shi'ite Islam, 40.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 70–72.
- ↑ Dakake, Charismatic Community, 41.
- ↑ Momen, Introduction to Shi‘i Islam, 21.
- ↑ Holt, Lambton and Lewis, Cambridge History of Islam, 67.
- ↑ یعقوبی ۱۳۸۲، ص. ۵۴.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 87–88.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 92–107.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ (Madelung ۲۰۰۱، صص. ۱۱۹)
- ↑ Poonawala, “ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
منابع
- جعفریان، رسول (۱۳۸۲). تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفاء. ج. ۲. دلیل ما. شابک ۹۶۴-۷۵۲۸-۴۳-۴.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق (۱۳۸۲). تاریخ یعقوبی. ج. ۲. ترجمهٔ محمد ابراهیم آیتی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
- Bearman, P. J.; Bianquis, Th.; Bosworth, C. E., eds. (2000). The Encyclopedia of Islam. Vol. 10. Brill. ISBN 90-04-11211-1.
- Levi Della Vida, G; Khoury, R.G (2000). "ʿUt̲h̲mān b. ʿAffān". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. ۱۰ (second ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۹۴۶–۹.
- Madelung, Wilferd (1997). The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.
- اهالی طائف
- خاکسپاریها در بقیع
- خلفای ترورشده
- خلفای راشدین
- خلفای سده ۷ (میلادی)
- دامادهای محمد
- درگذشتگان ۳۵ (قمری)
- درگذشتگان ۶۵۶ (میلادی)
- زادگان ۵۷۶ (میلادی)
- زادگان ۵۷۹ (میلادی)
- سیاستمداران کشتهشده
- شاهان مقتول سده ۷ (میلادی)
- صحابه راویان حدیث
- صحابه شرکتداشته در غزوه احد
- صحابه کشتهشده
- صحابه محبوب اهل سنت
- صحابه مرد
- صحابه
- عثمان بن عفان
- عربها
- عربهای مسلمان
- کشتهشدگان با ضرب و شتم
- نوکیشان مسلمان
- کشتگان با ضرب و شتم
- مدفونان در بقیع
- مهاجران به حبشه
- مهاجرین