عثمان بن عفان: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (ابرابزار)
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۲: خط ۲۲:
|دودمان = [[قریش]] ([[بنی امیه]])
|دودمان = [[قریش]] ([[بنی امیه]])
}}
}}
'''عثمان بن عفان'''، سومین خلیفه از [[خلفای راشدین]] بین سال‌های ۲۳ تا ۳۵ هجری (۶۴۴–۶۵۵ میلادی) بود که به خاندان بزرگ مکی بنی امیه، بخصوص شاخه ابو العاصی تعلق داشت و از تاجران بسیار ثروتمند بود.{{sfn|Bearman|Bianquis|Bosworth|2000|p=۹۴۶}} او از افرادی بود که در سال‌های نخست صدر اسلام به دعوت ابوبکر مسلمان شد. اسلام آوردن او در میان خاندانش که اغلب مخالف اسلام بودند عجیب به نظر می‌رسید. او که از مهاجران به حبشه بود خیلی زود به مکه بازگشت و به مدینه مهاجرت نموده و در آنجا با دو دختر پیامبر (ص) ازدواج کرد که البته هر دو به زودی درگذشتند. در جنگ بدر به دلیل بیماری همسرش حاضر نشده و در احد نیز به اتفاق جمیع مورخان در شمار فراریان بود و بعدها جز در قضیه حدیبیه یادی ازو نیست.{{پنک|جعفریان|۱۳۸۲|ص=۱۴۷}}
'''عثمان بن عفان'''، سومین خلیفه از [[خلفای راشدین]] بین سال‌های [[۲۳ قمری|۲۳]] تا [[۳۵ قمری|۳۵ هجری]] ([[۶۴۴ میلادی|۶۴۴]]–[[۶۵۵ میلادی]]) بود که به خاندان بزرگ مکی [[بنی امیه]]، به‌خصوص شاخه ابوالعاصی تعلق داشت و از تاجران بسیار ثروتمند بود.{{sfn|Bearman|Bianquis|Bosworth|2000|p=۹۴۶}} او از افرادی بود که در سال‌های نخست صدر اسلام به دعوت [[ابوبکر]] [[مسلمان]] شد. اسلام‌آوردن او در میان خاندانش که اغلب مخالف [[اسلام]] بودند عجیب به نظر می‌رسید. او که از [[مهاجرین|مهاجران]] به [[حبشه]] بود خیلی زود به مکه بازگشت و به [[مدینه]] مهاجرت نموده و در آنجا با دو دختر [[محمد]] ازدواج کرد که البته هر دو به زودی درگذشتند. در [[جنگ بدر]] به دلیل بیماری همسرش حاضر نشده و در [[جنگ احد|احد]] نیز به اتفاق جمیع مورخان در شمار فراریان بود و بعدها جز در ماجرای [[صلح حدیبیه]] یادی از او نیست.{{پنک|جعفریان|۱۳۸۲|ص=۱۴۷}}


== ارجاعات ==
== زندگی ==
عثمان بن عفان [[خلافت راشدین|سومین خلیفه]] [[مسلمانان]] پس از درگذشت [[محمد]]، پیامبر [[اسلام]] بود. او از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری قمری مصادف با ۶۴۴ تا ۶۵۶ میلادی بر سرزمین‌های اسلامی و فتوحات جدید خود زمامداری نمود. او دعوت محمد را پذیرفت و مسلمان شد.<ref name="EI" /> [[شیعیان]] معتقد هستند در [[غدیر خم|رویداد غدیر خم]] محمد، [[علی]] را به عنوان جانشین خود تعیین نمود لذا ابوبکر، عمر و عثمان را سزاوار حکومت پس از محمد نمی‌دانند.<ref>{{پک|Nasr|2012|ف=ʿAlī|ک=Britannica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Dakake|2008|ک=Charismatic Community|زبان=en|ص=34–40}}</ref><ref>{{پک|Tabatabaei|1979|ک=Shi'ite Islam|زبان=en|ص=40}}</ref>
 
=== دوران محمد ===
[[پرونده:Istanbul.Hagia Sophia017.jpg|بندانگشتی|300px|نام مُذهَّب عثمان در مسجد [[ایا صوفیا]]]]
پس از مرگ [[رقیه دختر محمد|رقیه]] در سال دوم هجری، عثمان با دیگر دختر محمد به نام [[ام‌کلثوم دختر محمد|ام‌کلثوم]] در سال سوم هجری ازدواج کرد و با این ازدواج روابطش با محمد را دوباره مستحکم کرد. برخی به سندیت این ازدواج مشکوک هستند، اما [[دانشنامه اسلام]] بر طبق نسخهٔ خطی از ابن لهیه، نظر آنان را رد می‌کند. علاوه بر آن، ازدواج با فردی سرمایه‌دار اهل مکه مانند عثمان مزایای فراوانی برای ام‌کلثوم داشته‌است.<ref name="EI" />
 
=== به خلافت رسیدن عثمان ===
عبدالرحمن بن عوف سه شرط عمل به قرآن، [[سنت|سنت محمد]] و روش خلفای پیشین را به علی عرضه کرد که علی تنها دو شرط اول را پذیرفت؛ در حالی که عثمان هر سه شرط را قبول کرد. بنا بر روایت ''[[شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید]]''، علی در این هنگام به برتری خود در امر خلافت تأکید کرد؛ اما چون اقبال عمومی به عثمان بود، ناچار شد که با وی بیعت کند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=70–72}}</ref><ref>{{پک|Dakake|2008|ک=Charismatic Community|زبان=en|ص=41}}</ref><ref>{{پک|Momen|1985|ک=Introduction to Shi‘i Islam|زبان=en|ص=21}}</ref> به نوشتهٔ [[لئورا وچا ولیری|ولیری]] احتمالاً دلیل انتخاب آن بود که دیگران نگران بودند علی به جهت تقوای سخت‌گیرانه‌اش برخی از سیاست‌های خلفای پیشین را خلاف [[قرآن]] و [[سنت]] محمد بداند و در صورت انتصاب به خلافت تغییری در آن دهد که منافع تثبیت‌شده‌ای را نقض کند.<ref>{{پک|Holt|Lambton|Lewis|1977|ک=Cambridge History of Islam|زبان=en|ص=67}}</ref>
== در دوره خلافت ==
عثمان پس از خلافت روی منبر پیامبر اسلام رفته و برعکس خلفای گذشته بر جای پیامبر نشست. او کمی سکوت کرده و سپس گفت: «[[ابوبکر]] و [[عمر]] برای اینجا گفتاری آماده می‌ساختند و شما به پیشوایی دادگر نیازمندترید تا پیشوایی که نیکو سخنرانی کند و اگر زنده ماندید سخنرانی هم می‌رسد، سپس پایین آمد.»{{پنک|یعقوبی|۱۳۸۲|ص=۵۴}}
 
دوازده سال دورهٔ خلافت عثمان از لحاظ تاریخی به دو دورهٔ شش سال خوب ۲۹–۲۳ هجری و دوره شش سال هرج و مرج و بی‌قانونی ۳۰–۳۵ هجری تقسیم می‌شود. علت این تغییرات به صورت افسانه‌وار به‌علت افتادن خاتم ([[انگشتر]]) محمد از دست عثمان در چاه اریس در سال ۳۰ هجری دانسته می‌شود. در همین دوران، اولین آشوب‌ها در امت اسلامی در منطقهٔ [[عراق]] که از بحران اقتصادی رنج می‌برد شروع گردید. ابوذر غفاری که از اولین ساده‌زیستان در اسلام بود، در این دوران به همراه اهل خانواده‌اش به شام تبعید شد و بعد از آن به [[ربذه]] فرستاده شد و در آنجا به‌علت فقر و تنگدستی درگذشت. گرچه در مورد شخصیت وی اغراق شده‌است، اما وی به‌عنوان شخصیتی ساده‌زیست و با تقوا در برابر رویکرد تجملی دوران عثمان مطرح است.<ref name="EI"/>
 
[[پرونده:Balami - Tarikhnama - the election of 'Othman as the caliphate of Medina (cropped).jpg|350px|بندانگشتی|نقاشی انتخاب عثمان یه عنوان خلیفه در کتاب [[تاریخ بلعمی]]]]
غنایم بدست‌آمده از مناطق فتح‌شده در زمان عثمان چندان زیاد نبود. لشکریانی که در این فتوحات شرکت داشتند، به عثمان اعتراض کردند که چرا غنایم را که از نظر آنان تماماً باید به کسانی که در جنگ تعلق می‌گرفت را تماماً بین آن‌ها تقسیم نکرده و بخشی از آن را به والیان شهرها و قوم و خویش خود داده‌است و از غنایم در ساخت موارد عام‌المنفعه استفاده برده‌است. البته این روش، پیشتر توسط عمر نیز اجرا می‌شده‌است. دانشنامهٔ اسلام بر این باور است که این اقدام عثمان تنها راهی برای سرمایه‌دار کردن قوم و خویشش نبوده، بلکه اقدامی هوشمندانه برای اختصاص دادن بخشی از غنایم برای امورات مناطق بوده‌است. البته این اقدام با رویهٔ اختصاص دادن تمامی غنایم به جنگجویان مشارکت‌کننده در فتوحات، تناقض دارد.<ref name="EI"/>
 
ضرورت کم‌کم ایجاب می‌کرد که امپراتوری اسلامی به فکر یک سازمان اداری منسجم همانند مدل‌های مشابه در کشورهای [[روم شرقی|بیزانس]] و [[ایران]] بیفتد. البته این مهم در زمان عمر تا حدودی طرح‌ریزی شده بود و بعدها توسط سلسلهٔ [[امویان]] گسترش یافت و در دوران عباسیان شکوفا گردید. این سیستم جایگزین ساختار سنتی و نامناسب و آشوب‌زای ملوک‌الطوایفی اعراب بود. دانشنامه اسلام می‌نویسد گرچه سرزنش‌هایی به وی می‌شد که نمی‌تواند روش مناسب برای اجرای این طرح را پیدا کند یا از پس این کار بر نمی‌آید، اما طرح وی طرحی مناسب بود و همان اهداف طرح عمر را دنبال می‌کرد. علاوه بر آن، بحران‌های اقتصادی ای که به خاطر سرمایه‌داری ناگهانی اعراب به وجود آمده بود باعث شد که عثمان به این فکر بیفتد که مبلغی از مستمری جنگجویان را کم کند و به موارد دولتی تخصیص دهد. این مهم باعث بروز نارضایتی‌ها از وی شد.<ref name="EI"/>
 
=== نارضایتی و شورش ===
{{اهل سنت}}
به نوشته [[ویلفرد مادلونگ]]، عثمان به [[امویان|بنی‌امیه]] که قوم و خویشش بودند بیش از حد امتیاز می‌داد، به‌طوری‌که نفوذ آنان روی وی سبب شد که با [[صحابه|صحابهٔ]] محمد مانند [[ابوذر غفاری]]، [[عبدالله بن مسعود]] و [[عمار یاسر]] بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف [[حکومت اسلامی]] را در سال‌های ۶۵۰ و ۶۵۱ میلادی برانگیخت.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=87–88}}</ref> بعد از اینکه [[مروان بن حکم]]، عموزادهٔ عثمان، به عنوان مشاور وی انتخاب شد، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهٔ محمد به‌خصوص اعضای شورای انتخاب عثمان گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض نموده و حمایت خود را از وی قطع کردند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=92–107}}</ref>
 
اوضاع در [[کوفه]] در سال ۳–۳۲ هجری /۴–۶۵۲ میلادی بدتر گردید. [[قرا|قاریان کوفه]] که تفکرات مذهبی و سیاسی مخالف عثمان داشتند، با وجود اینکه اقدامات سیاسی فراوانی در مقابله با آنان انجام شده بود، توانستند زمینهٔ عزل [[سعید بن عاص]]، والی [[کوفه]] را فراهم کرده و [[ابوموسی اشعری]] والی پیشین [[بصره]] را که زاهد بود و تفکرات مخالف عثمان داشت، امیر خود کنند. از آن به بعد، کوفه از کنترل حکومت مرکزی خارج شد.<ref name="EI" />
 
شورش‌ها بالا گرفت و معترضان از سه ناحیهٔ مختلف به مدینه آمدند. اولین گروهی که رسیده بود، مصریان بودند که سر کردهٔ آنان [[عبدالرحمن بن عدیس]] بود، این گروه روز جمعه به [[مسجدالنبی]] رفتند تا نماز جمعه را بخوانند. در این هنگام شورشیان با عثمان روبرو گردیدند و اعتراضات شدیداللحنی به وی کردند. عثمان با رویکردی صلح‌آمیز و آشتی‌جویانه، قول داد که تمامی اقدامات قبلی خود را لغو کند و والیان مناطق را عوض کند. معترضان راضی شدند و به سمت مصر بازگشتند. اما در تپه‌های شن اریس، قاصدی از سوی عثمان را یافتند و به وی مشکوک شدند و طی بازجویی از وی، نامه‌ای را یافتند که در آن به عبدالله بن ابی سرح دستور کشتن یا [[مثله‌کردن]] سران شورش‌گران مصر داده شده بود.<ref name="EI" />
 
وی که در ابتدا حکم مجازات شورشیان را صادر کرده بود، وقتی که توسط پیک سریعی که توسط [[عبدالله بن سعد]] فرستاده شد، از قصد شورشیان آگاه شد، از آنجایی که به‌دلیل احتمال بازشدن راه برای خشونت دیگر قشرها، تمایلی به پذیرش شورشیان نداشت، به دیدار علی رفته و از او خواست که با شورشیان دیدار کرده و آن‌ها را وادار کند که به شهر و دیارشان بازگردند. عثمان ضمن اینکه خود را از این به بعد ملزم به پیروی از توصیه‌های علی می‌کرد، به وی اختیار تام داد تا هرگونه که می‌خواهد با شورشیان مذاکره کند. علی به وی یادآوری کرد که قبلاً هم با وی در این مورد صحبت کرده‌بود، ولی عثمان ترجیح داده‌بود که از [[مروان بن حکم]] و [[بنی‌امیه]] حرف‌شنوی کند. عثمان قول داد که از این پس، از آنان روی گردانده و از علی حرف‌شنوی کرده و دستور داد که دیگر انصار و مهاجران به علی بپیوندند. او همچنین از [[عمار]] خواست که به این گروه بپیوندد ولی وی این پیشنهاد را رد کرد.<ref name="madelung_2001_p119">{{Harvnb|Madelung|۲۰۰۱|pp=۱۱۹}}</ref> به نوشته پوناوالا، علی در این زمان بدون آنکه مستقیماً با عثمان مخالفت کند، تأثیری بازدارنده بر وی داشت. او انتقادات دیگر صحابه را به گوش عثمان می‌رساند و از جانب عثمان با مخالفانی که از دیگر استان‌ها به مدینه آمده بودند، مذاکره کرد که به نظر می‌رسد این امر سبب بروز بدگمانی بین علی و اقوام عثمان گشت. بعداً که شورشیان منزل عثمان را محاصره کردند، علی با اصرار بر اینکه عثمان نباید از آب منع شود، تلاش کرد تا از شدت حصر بکاهد.<ref>{{پک|Poonawala|2011|ف=ʿAlī b. Abī Ṭāleb|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
بر طبق روایت [[محمود بن لبید بن عقبه اوسی]]، تاریخ‌نگار معاصر، اعضای این گروه از مهاجرین (به‌جز علی) شامل [[سعید بن زید]]، [[ابوجهم عدوی]]، [[جبیر بن مطعم]] و [[حکیم بن حزام]] و از بنی‌امیه شامل مروان بن حکم، [[سعید بن عاص]] و [[عبدالرحمن بن عتاب]] بن اسید، از انصار به سرکردگی [[محمد بن مسلمه]] و شامل [[ابواشید]] و [[ابوحمید ساعدی]]، [[زید بن ثابت]] و [[کعب بن مالک]] و همچنین شامل [[نیار بن مکرز اسلمی]] و در کل نزدیک به ۳۰ نفر بودند.<ref name="madelung_2001_p119"/>
 
== قتل عثمان و عواقب آن ==
{{اصلی|کشته شدن عثمان}}عثمان به دلیل اینکه نمی‌خواست شأن خود را به عنوان خلیفه کم کند، با درخواست‌های مبنی بر کناره‌گیری از خلافت مخالفت می‌نمود. مدت محاصره عثمان (در سال ۳۵ هجری/ژوئن ۶۵۶ میلادی) در منابع، زمان‌های متعددی گزارش شده و تعدادی از محاصره کنندگان به سرکردگی محمد بن ابی بکر به خانه‌اش توانستند وارد شوند. البته دقیقاً معلوم نیست که وی به عثمان ضربت وارد کرده باشد یا نه و منابع افراد متعددی را به عنوان قاتلین عثمان نام می‌برند. عثمان که در حال خواندن قرآن بود، مورد ضربت قرار گرفت و خونش بر صفحه قرآن ریخت. نائله بنت فرافصه از قبیله کلبیه که همسر عثمان بود نیز زخمی گردیده و خانه را نیز مورد غارت قرار دادند. جسد عثمان به صورت بسیار مخفیانه و شبانه با تشییع همسر و دوستان نزدیکش دفن گردید. همچنین برخی منابع حاکی از آن است که فرمان قتل عثمان را عایشه صادر نمود است. سپاه معاویه (پدربزرگ معاویه و عثمان برادر و پسران [[امیة بن عبدشمس]] بودند) که برای کمک به عثمان فرستاده بود، در نیمه راه خبر مرگ عثمان را شنیدند و سریعاً به شام بازگشتند. در منابع این عمل فرستادن سپاه از سوی معاویه، عملی ریاکارانه معرفی گردیده‌است. در منابع آمده که شورش گران مصر به سرکردگی ابن عدیس از سوی معاویه مورد تعقیب قرار گرفتند و زندانی شدند. ابن عدیس فرار کرد اما دوباره بازداشت شد و توسط لشکریان معاویه کشته شد.<ref name=EI/>
 
[[رده:اهالی طائف]]
[[رده:خاک‌سپاری‌ها در بقیع]]
[[رده:خلفای ترورشده]]
[[رده:خلفای راشدین]]
[[رده:خلفای سده ۷ (میلادی)]]
[[رده:دامادهای محمد]]
[[رده:درگذشتگان ۳۵ (قمری)]]
[[رده:درگذشتگان ۶۵۶ (میلادی)]]
[[رده:زادگان ۵۷۶ (میلادی)]]
[[رده:زادگان ۵۷۹ (میلادی)]]
[[رده:سیاست‌مداران کشته‌شده]]
[[رده:شاهان مقتول سده ۷ (میلادی)]]
[[رده:صحابه راویان حدیث]]
[[رده:صحابه شرکت‌داشته در غزوه احد]]
[[رده:صحابه کشته‌شده]]
[[رده:صحابه محبوب اهل سنت]]
[[رده:صحابه مرد]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:عثمان بن عفان]]
[[رده:عرب‌ها]]
[[رده:عرب‌های مسلمان]]
[[رده:کشته‌شدگان با ضرب و شتم]]
[[رده:نوکیشان مسلمان]]
از این زمان به بعد اتحاد سیاسی و مذهبی اسلام از بین رفت و جنگ‌های داخلی و تفرقه آغاز گردید. دوران خلافت عثمان و قتل وی نقطه عطفی در تاریخ اسلام شد و از این رو حائز اهمیت است که قتل وی به این علت بود که در شایستگی اش اختلاف ایجاد شده بود. دانشنامه اسلام بر این باور است که آنچه مخالفان عثمان به عنوان نالایق بودن وی مطرح می‌کنند، بیشتر شخصیت متوسط و معتدل اوست. این واقعه روایات زیادی از تاریخ و به خصوص ادبیات تاریخی را به خود اختصاص داد و این روایات این واقعه را در رده فتنه قرار می‌دهند.
 
== پانویس ==
=== ارجاعات ===
{{منابع}}
{{منابع}}


== منابع ==
=== منابع ===
{{آغاز منابع}}
{{آغاز منابع}}
* {{یادکرد کتاب | عنوان = تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفاء | نام = رسول | نام خانوادگی = جعفریان | جلد = 2 | انتشارات = دلیل ما | تاریخ = 1382 | شابک = 964-7528-43-4}}
* {{یادکرد کتاب | عنوان = تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفاء | نام = رسول | نام خانوادگی = جعفریان | جلد = 2 | انتشارات = دلیل ما | تاریخ = 1382 | شابک = 964-7528-43-4}}
* {{یادکرد کتاب | عنوان = تاریخ یعقوبی | نام = احمد بن اسحاق | نام خانوادگی = یعقوبی | مترجم = محمد ابراهیم آیتی | جلد = 2 | تاریخ = 1382 | انتشارات = شرکت انتشارات علمی و فرهنگی}}
{{چپ‌چین}}
{{چپ‌چین}}
* {{cite book|title=The Encyclopedia of Islam|editor-last1=Bearman|editor-first1=P. J.|editor-last2=Bianquis|editor-first2=Th.|editor-last3=Bosworth|editor-first3=C. E. |volume=10|year=2000|publisher=Brill}}
* {{cite book | title = The Encyclopedia of Islam | editor-last1 = Bearman | editor-first1 = P. J. | editor-last2 = Bianquis | editor-first2 = Th. | editor-last3 = Bosworth | editor-first3 = C. E. | volume = 10 | year = 2000 | publisher = Brill | isbn = 90-04-11211-1}}
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}{{چپ‌چین}}
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = Levi Della Vida| نام = G| پیوند نویسنده = | نام خانوادگی۲ =Khoury | نام۲ = R.G |دانشنامه = [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] | مقاله = ʿUt̲h̲mān b. ʿAffān|پیوند مقاله = |ویرایش = second | سال = ۲۰۰۰| ناشر = [[انتشارات بریل|E. J. Brill]] | جلد = ۱۰ | مکان = Leiden | شابک = ۹۰-۰۴-۱۱۲۱۱-۱| صفحه = ۹۴۶–۹ | زبان = en}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Madelung|نام=Wilferd|عنوان=The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate|ناشر=Cambridge University Press|مکان=Cambridge|سال=۱۹۹۷|شابک=0-521-64696-0|زبان=en}}


{{بزرگان اسلام}}
{{پایان چپ‌چین}}{{بزرگان اسلام}}
{{شیعه-افقی}}
{{شیعه دوازده‌امامی-افقی}}
{{عشره مبشره}}
{{عشره مبشره}}
{{صحابه}}
{{صحابه}}
{{خلفای راشدین}}
{{خلفای راشدین}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:عثمان بن عفان| ]]
[[رده:اهالی طائف]]
[[رده:اهالی طائف]]
[[رده:جرم‌های ۶۵۶ (میلادی)]]
[[رده:خاک‌سپاری‌ها در بقیع]]
[[رده:خلفای ترورشده]]
[[رده:خلفای ترورشده]]
[[رده:خلفای راشدین]]
[[رده:خلفای راشدین]]
خط ۵۳: خط ۱۱۶:
[[رده:زادگان ۵۷۹ (میلادی)]]
[[رده:زادگان ۵۷۹ (میلادی)]]
[[رده:سیاست‌مداران کشته‌شده]]
[[رده:سیاست‌مداران کشته‌شده]]
[[رده:شاهان مقتول سده ۷ (میلادی)]]
[[رده:صحابه راویان حدیث]]
[[رده:صحابه راویان حدیث]]
[[رده:صحابه شرکت‌داشته در غزوه احد]]
[[رده:صحابه شرکت‌داشته در غزوه احد]]
خط ۵۹: خط ۱۲۱:
[[رده:صحابه محبوب اهل سنت]]
[[رده:صحابه محبوب اهل سنت]]
[[رده:صحابه مرد]]
[[رده:صحابه مرد]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:عثمان بن عفان]]
[[رده:عرب‌ها]]
[[رده:عرب‌های مسلمان]]
[[رده:عرب‌های مسلمان]]
[[رده:کشتگان با ضرب و شتم]]
[[رده:کشتگان با ضرب و شتم]]
[[رده:مدفونان در بقیع]]
[[رده:مهاجران به حبشه]]
[[رده:مهاجرین]]
[[رده:نوکیشان مسلمان]]
[[رده:نوکیشان مسلمان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۲

عثمان بن عفان
ذوالنورین
کاشی منقّش به نام عُثمان، موزه هنر اسلامی دوحه
سومین خلیفه خلافت راشدین
خلافت۶ نوامبر ۶۴۴ – ۱۷ ژوئن ۶۵۶
پیشینعمر بن خطاب
جانشینعلی بن ابی‌طالب
متولد۵۷۶ میلادی
مکه، حجاز
درگذشته۱۸ ذی‌الحجه ۳۵ هجری قمری
۶۵۶ میلادی (۸۰ سال)
مدینه، حجاز
آرامگاه
همسر(ان)رقیه دختر محمد
ام کلثوم دختر محمد
و دوازده همسر دیگر
فرزند(ان)اَبان
دودمانقریش (بنی امیه)
پدرعفان بن أبی العاص
مادراروی بنت کریز
دین و مذهباسلام

عثمان بن عفان، سومین خلیفه از خلفای راشدین بین سال‌های ۲۳ تا ۳۵ هجری (۶۴۴۶۵۵ میلادی) بود که به خاندان بزرگ مکی بنی امیه، به‌خصوص شاخه ابوالعاصی تعلق داشت و از تاجران بسیار ثروتمند بود.[۱] او از افرادی بود که در سال‌های نخست صدر اسلام به دعوت ابوبکر مسلمان شد. اسلام‌آوردن او در میان خاندانش که اغلب مخالف اسلام بودند عجیب به نظر می‌رسید. او که از مهاجران به حبشه بود خیلی زود به مکه بازگشت و به مدینه مهاجرت نموده و در آنجا با دو دختر محمد ازدواج کرد که البته هر دو به زودی درگذشتند. در جنگ بدر به دلیل بیماری همسرش حاضر نشده و در احد نیز به اتفاق جمیع مورخان در شمار فراریان بود و بعدها جز در ماجرای صلح حدیبیه یادی از او نیست.[۲]

زندگی

عثمان بن عفان سومین خلیفه مسلمانان پس از درگذشت محمد، پیامبر اسلام بود. او از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری قمری مصادف با ۶۴۴ تا ۶۵۶ میلادی بر سرزمین‌های اسلامی و فتوحات جدید خود زمامداری نمود. او دعوت محمد را پذیرفت و مسلمان شد.[۳] شیعیان معتقد هستند در رویداد غدیر خم محمد، علی را به عنوان جانشین خود تعیین نمود لذا ابوبکر، عمر و عثمان را سزاوار حکومت پس از محمد نمی‌دانند.[۴][۵][۶]

دوران محمد

پرونده:Istanbul.Hagia Sophia017.jpg
نام مُذهَّب عثمان در مسجد ایا صوفیا

پس از مرگ رقیه در سال دوم هجری، عثمان با دیگر دختر محمد به نام ام‌کلثوم در سال سوم هجری ازدواج کرد و با این ازدواج روابطش با محمد را دوباره مستحکم کرد. برخی به سندیت این ازدواج مشکوک هستند، اما دانشنامه اسلام بر طبق نسخهٔ خطی از ابن لهیه، نظر آنان را رد می‌کند. علاوه بر آن، ازدواج با فردی سرمایه‌دار اهل مکه مانند عثمان مزایای فراوانی برای ام‌کلثوم داشته‌است.[۳]

به خلافت رسیدن عثمان

عبدالرحمن بن عوف سه شرط عمل به قرآن، سنت محمد و روش خلفای پیشین را به علی عرضه کرد که علی تنها دو شرط اول را پذیرفت؛ در حالی که عثمان هر سه شرط را قبول کرد. بنا بر روایت شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، علی در این هنگام به برتری خود در امر خلافت تأکید کرد؛ اما چون اقبال عمومی به عثمان بود، ناچار شد که با وی بیعت کند.[۷][۸][۹] به نوشتهٔ ولیری احتمالاً دلیل انتخاب آن بود که دیگران نگران بودند علی به جهت تقوای سخت‌گیرانه‌اش برخی از سیاست‌های خلفای پیشین را خلاف قرآن و سنت محمد بداند و در صورت انتصاب به خلافت تغییری در آن دهد که منافع تثبیت‌شده‌ای را نقض کند.[۱۰]

در دوره خلافت

عثمان پس از خلافت روی منبر پیامبر اسلام رفته و برعکس خلفای گذشته بر جای پیامبر نشست. او کمی سکوت کرده و سپس گفت: «ابوبکر و عمر برای اینجا گفتاری آماده می‌ساختند و شما به پیشوایی دادگر نیازمندترید تا پیشوایی که نیکو سخنرانی کند و اگر زنده ماندید سخنرانی هم می‌رسد، سپس پایین آمد.»[۱۱]

دوازده سال دورهٔ خلافت عثمان از لحاظ تاریخی به دو دورهٔ شش سال خوب ۲۹–۲۳ هجری و دوره شش سال هرج و مرج و بی‌قانونی ۳۰–۳۵ هجری تقسیم می‌شود. علت این تغییرات به صورت افسانه‌وار به‌علت افتادن خاتم (انگشتر) محمد از دست عثمان در چاه اریس در سال ۳۰ هجری دانسته می‌شود. در همین دوران، اولین آشوب‌ها در امت اسلامی در منطقهٔ عراق که از بحران اقتصادی رنج می‌برد شروع گردید. ابوذر غفاری که از اولین ساده‌زیستان در اسلام بود، در این دوران به همراه اهل خانواده‌اش به شام تبعید شد و بعد از آن به ربذه فرستاده شد و در آنجا به‌علت فقر و تنگدستی درگذشت. گرچه در مورد شخصیت وی اغراق شده‌است، اما وی به‌عنوان شخصیتی ساده‌زیست و با تقوا در برابر رویکرد تجملی دوران عثمان مطرح است.[۳]

نقاشی انتخاب عثمان یه عنوان خلیفه در کتاب تاریخ بلعمی

غنایم بدست‌آمده از مناطق فتح‌شده در زمان عثمان چندان زیاد نبود. لشکریانی که در این فتوحات شرکت داشتند، به عثمان اعتراض کردند که چرا غنایم را که از نظر آنان تماماً باید به کسانی که در جنگ تعلق می‌گرفت را تماماً بین آن‌ها تقسیم نکرده و بخشی از آن را به والیان شهرها و قوم و خویش خود داده‌است و از غنایم در ساخت موارد عام‌المنفعه استفاده برده‌است. البته این روش، پیشتر توسط عمر نیز اجرا می‌شده‌است. دانشنامهٔ اسلام بر این باور است که این اقدام عثمان تنها راهی برای سرمایه‌دار کردن قوم و خویشش نبوده، بلکه اقدامی هوشمندانه برای اختصاص دادن بخشی از غنایم برای امورات مناطق بوده‌است. البته این اقدام با رویهٔ اختصاص دادن تمامی غنایم به جنگجویان مشارکت‌کننده در فتوحات، تناقض دارد.[۳]

ضرورت کم‌کم ایجاب می‌کرد که امپراتوری اسلامی به فکر یک سازمان اداری منسجم همانند مدل‌های مشابه در کشورهای بیزانس و ایران بیفتد. البته این مهم در زمان عمر تا حدودی طرح‌ریزی شده بود و بعدها توسط سلسلهٔ امویان گسترش یافت و در دوران عباسیان شکوفا گردید. این سیستم جایگزین ساختار سنتی و نامناسب و آشوب‌زای ملوک‌الطوایفی اعراب بود. دانشنامه اسلام می‌نویسد گرچه سرزنش‌هایی به وی می‌شد که نمی‌تواند روش مناسب برای اجرای این طرح را پیدا کند یا از پس این کار بر نمی‌آید، اما طرح وی طرحی مناسب بود و همان اهداف طرح عمر را دنبال می‌کرد. علاوه بر آن، بحران‌های اقتصادی ای که به خاطر سرمایه‌داری ناگهانی اعراب به وجود آمده بود باعث شد که عثمان به این فکر بیفتد که مبلغی از مستمری جنگجویان را کم کند و به موارد دولتی تخصیص دهد. این مهم باعث بروز نارضایتی‌ها از وی شد.[۳]

نارضایتی و شورش

به نوشته ویلفرد مادلونگ، عثمان به بنی‌امیه که قوم و خویشش بودند بیش از حد امتیاز می‌داد، به‌طوری‌که نفوذ آنان روی وی سبب شد که با صحابهٔ محمد مانند ابوذر غفاری، عبدالله بن مسعود و عمار یاسر بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف حکومت اسلامی را در سال‌های ۶۵۰ و ۶۵۱ میلادی برانگیخت.[۱۲] بعد از اینکه مروان بن حکم، عموزادهٔ عثمان، به عنوان مشاور وی انتخاب شد، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهٔ محمد به‌خصوص اعضای شورای انتخاب عثمان گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض نموده و حمایت خود را از وی قطع کردند.[۱۳]

اوضاع در کوفه در سال ۳–۳۲ هجری /۴–۶۵۲ میلادی بدتر گردید. قاریان کوفه که تفکرات مذهبی و سیاسی مخالف عثمان داشتند، با وجود اینکه اقدامات سیاسی فراوانی در مقابله با آنان انجام شده بود، توانستند زمینهٔ عزل سعید بن عاص، والی کوفه را فراهم کرده و ابوموسی اشعری والی پیشین بصره را که زاهد بود و تفکرات مخالف عثمان داشت، امیر خود کنند. از آن به بعد، کوفه از کنترل حکومت مرکزی خارج شد.[۳]

شورش‌ها بالا گرفت و معترضان از سه ناحیهٔ مختلف به مدینه آمدند. اولین گروهی که رسیده بود، مصریان بودند که سر کردهٔ آنان عبدالرحمن بن عدیس بود، این گروه روز جمعه به مسجدالنبی رفتند تا نماز جمعه را بخوانند. در این هنگام شورشیان با عثمان روبرو گردیدند و اعتراضات شدیداللحنی به وی کردند. عثمان با رویکردی صلح‌آمیز و آشتی‌جویانه، قول داد که تمامی اقدامات قبلی خود را لغو کند و والیان مناطق را عوض کند. معترضان راضی شدند و به سمت مصر بازگشتند. اما در تپه‌های شن اریس، قاصدی از سوی عثمان را یافتند و به وی مشکوک شدند و طی بازجویی از وی، نامه‌ای را یافتند که در آن به عبدالله بن ابی سرح دستور کشتن یا مثله‌کردن سران شورش‌گران مصر داده شده بود.[۳]

وی که در ابتدا حکم مجازات شورشیان را صادر کرده بود، وقتی که توسط پیک سریعی که توسط عبدالله بن سعد فرستاده شد، از قصد شورشیان آگاه شد، از آنجایی که به‌دلیل احتمال بازشدن راه برای خشونت دیگر قشرها، تمایلی به پذیرش شورشیان نداشت، به دیدار علی رفته و از او خواست که با شورشیان دیدار کرده و آن‌ها را وادار کند که به شهر و دیارشان بازگردند. عثمان ضمن اینکه خود را از این به بعد ملزم به پیروی از توصیه‌های علی می‌کرد، به وی اختیار تام داد تا هرگونه که می‌خواهد با شورشیان مذاکره کند. علی به وی یادآوری کرد که قبلاً هم با وی در این مورد صحبت کرده‌بود، ولی عثمان ترجیح داده‌بود که از مروان بن حکم و بنی‌امیه حرف‌شنوی کند. عثمان قول داد که از این پس، از آنان روی گردانده و از علی حرف‌شنوی کرده و دستور داد که دیگر انصار و مهاجران به علی بپیوندند. او همچنین از عمار خواست که به این گروه بپیوندد ولی وی این پیشنهاد را رد کرد.[۱۴] به نوشته پوناوالا، علی در این زمان بدون آنکه مستقیماً با عثمان مخالفت کند، تأثیری بازدارنده بر وی داشت. او انتقادات دیگر صحابه را به گوش عثمان می‌رساند و از جانب عثمان با مخالفانی که از دیگر استان‌ها به مدینه آمده بودند، مذاکره کرد که به نظر می‌رسد این امر سبب بروز بدگمانی بین علی و اقوام عثمان گشت. بعداً که شورشیان منزل عثمان را محاصره کردند، علی با اصرار بر اینکه عثمان نباید از آب منع شود، تلاش کرد تا از شدت حصر بکاهد.[۱۵]

بر طبق روایت محمود بن لبید بن عقبه اوسی، تاریخ‌نگار معاصر، اعضای این گروه از مهاجرین (به‌جز علی) شامل سعید بن زید، ابوجهم عدوی، جبیر بن مطعم و حکیم بن حزام و از بنی‌امیه شامل مروان بن حکم، سعید بن عاص و عبدالرحمن بن عتاب بن اسید، از انصار به سرکردگی محمد بن مسلمه و شامل ابواشید و ابوحمید ساعدی، زید بن ثابت و کعب بن مالک و همچنین شامل نیار بن مکرز اسلمی و در کل نزدیک به ۳۰ نفر بودند.[۱۴]

قتل عثمان و عواقب آن

عثمان به دلیل اینکه نمی‌خواست شأن خود را به عنوان خلیفه کم کند، با درخواست‌های مبنی بر کناره‌گیری از خلافت مخالفت می‌نمود. مدت محاصره عثمان (در سال ۳۵ هجری/ژوئن ۶۵۶ میلادی) در منابع، زمان‌های متعددی گزارش شده و تعدادی از محاصره کنندگان به سرکردگی محمد بن ابی بکر به خانه‌اش توانستند وارد شوند. البته دقیقاً معلوم نیست که وی به عثمان ضربت وارد کرده باشد یا نه و منابع افراد متعددی را به عنوان قاتلین عثمان نام می‌برند. عثمان که در حال خواندن قرآن بود، مورد ضربت قرار گرفت و خونش بر صفحه قرآن ریخت. نائله بنت فرافصه از قبیله کلبیه که همسر عثمان بود نیز زخمی گردیده و خانه را نیز مورد غارت قرار دادند. جسد عثمان به صورت بسیار مخفیانه و شبانه با تشییع همسر و دوستان نزدیکش دفن گردید. همچنین برخی منابع حاکی از آن است که فرمان قتل عثمان را عایشه صادر نمود است. سپاه معاویه (پدربزرگ معاویه و عثمان برادر و پسران امیة بن عبدشمس بودند) که برای کمک به عثمان فرستاده بود، در نیمه راه خبر مرگ عثمان را شنیدند و سریعاً به شام بازگشتند. در منابع این عمل فرستادن سپاه از سوی معاویه، عملی ریاکارانه معرفی گردیده‌است. در منابع آمده که شورش گران مصر به سرکردگی ابن عدیس از سوی معاویه مورد تعقیب قرار گرفتند و زندانی شدند. ابن عدیس فرار کرد اما دوباره بازداشت شد و توسط لشکریان معاویه کشته شد.[۳]

از این زمان به بعد اتحاد سیاسی و مذهبی اسلام از بین رفت و جنگ‌های داخلی و تفرقه آغاز گردید. دوران خلافت عثمان و قتل وی نقطه عطفی در تاریخ اسلام شد و از این رو حائز اهمیت است که قتل وی به این علت بود که در شایستگی اش اختلاف ایجاد شده بود. دانشنامه اسلام بر این باور است که آنچه مخالفان عثمان به عنوان نالایق بودن وی مطرح می‌کنند، بیشتر شخصیت متوسط و معتدل اوست. این واقعه روایات زیادی از تاریخ و به خصوص ادبیات تاریخی را به خود اختصاص داد و این روایات این واقعه را در رده فتنه قرار می‌دهند.

پانویس

ارجاعات

منابع

  • جعفریان، رسول (۱۳۸۲). تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفاء. ج. ۲. دلیل ما. شابک ۹۶۴-۷۵۲۸-۴۳-۴.
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق (۱۳۸۲). تاریخ یعقوبی. ج. ۲. ترجمهٔ محمد ابراهیم آیتی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
  • Bearman, P. J.; Bianquis, Th.; Bosworth, C. E., eds. (2000). The Encyclopedia of Islam. Vol. 10. Brill. ISBN 90-04-11211-1.
  • Levi Della Vida, G; Khoury, R.G (2000). "ʿUt̲h̲mān b. ʿAffān". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. ۱۰ (second ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۹۴۶–۹.
  • Madelung, Wilferd (1997). The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.