بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی''' (۳۲۳-۳۸۳ ه.ق) شاعر، کاتب و ادیب مسلمان بود. از آنجا که زادگاه خود و پدرش [[خوارزم]] و مادرش از مردم [[طبرستان]] (خواهر [[محمد بن جریر طبری|ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] مورخ معروف) بود خود را گاه خوارزمی و گاه طبری معرفی می‌کرد، و دیگران نیز گاه او را با نسبتی مرکب از این دو لفظ، '''طبرخزمی''' یا '''طبرخزی''' خوانده‌اند. وی از نوجوانی به دانش‌اندوزی و به‌خصوص حفظ اشعار کهن پرداخت، در همان احوال پدر را از دست داد و به علت کج رفتاری اطرافیان از میراث پدری چشم پوشید و تهیدست خوارزم را ترک کرد. وی که حافظه‌ای سخت نیرومند داشت در پی کسب علم و مال راهی [[عراق]] و [[شام]] شد. در [[بغداد]] از محضر [[اسماعیل بن محمد صفار|ابوعلی اسماعیل بن محمد صفار]] و [[ابن‌کامل]]، و در [[حلب]] به دربار [[سیف‌الدوله حمدانی]] پیوست و با ادبا و علمای دربار، چون [[ابن‌خالویه نحوی]] و [[ابوالطیب لغوی]] مجالست یافت، در همان‌جا با [[متنبی|مُتَنَبِّی]] دیدار کرد و آنچنان شیفته او گردیده که چند سال بعد یکی از کوشاترین ناشران شعر وی در [[خراسان]] گردید. وی سرانجام با توشه‌ای گرانقدر از ادب و تاریخ انساب و اخبار عرب و لغت به شرق بازگشت و در [[بخارا]] به ملازمت [[ابوعلی بلعمی]] وزیر [[سامانیان]] درآمد، اما دوستی میان این دو ادیب چندان نپائید و ابوبکر در ابیاتی سخت گزنده و ریشخندآمیز او را هجو کرد. از آنجا به [[نیشابور]] که در آن زمان امیر ابونصر احمد بن علی میکالی بر آن حکومت داشت، رفت و به مدح او پرداخت و صله‌های کلان ستاند. ابوبکر سخت مورد احترام و اکرام علمای نیشابور قرار گرفت. پس از چندی به [[سیستان]] رفت، ابتدا والی آن سرزمین ابوالحسن طاهر بن محمد را مدح گفت، اما چون به صله دلخواه دست نیافت به هجای او دست زد، امیر نیز به جرم ناسپاسی او را به زندان افکند. ابوبکر در زندان قصیدهای مشتمل بر مدح ابونصر میکالی و شکایت از شکنجه زندان و سرزنش خویش از ترک منادمت وی و درخواست شفاعت بسرود و به نیشابور فرستاد، ابونصر او را شفاعت نموده از بند رها گشت. از آنجا به [[طبرستان]] وارد شد و سپس به نیشابور و از آنجا به [[اصفهان]] رفت و به دربار [[صاحب بن عباد]] راه یافت و مورد الطاف صاحب و مشمول مکرمت‌ها و عطایای وی گردید. و به نقلی صاحب را در ارجان ملاقات نمود. خوارزمی از حیث مذهب به [[شیعه|تشیع]] شهرت دارد، برخی او را [[زیدی]] دانسته‌اند. مشهورترین اثر او ''رسائل'' یا ''دیوان رسائل ابوبکر خوارزمی'' است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=ابوبکر خوارزمی}}</ref>
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|عرض جعبه=|جاسازی‌کردن=|نام=ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی|تصویر=|توضیح تصویر=|نام اصلی=محمد|زمینه فعالیت=[[شعر]]، [[تاریخ]]، [[تبارشناسی]] [[زبان‌شناسی]]|ملیت=[[ایرانی]]|تاریخ تولد=[[۳۲۳ (قمری)|۳۲۳ ه‍. ق]]|محل تولد=[[خوارزم]]، [[ایران بزرگ|ازبکستان کنونی]]|والدین=|تاریخ مرگ=[[رمضان]] [[۳۶۳ (قمری)|۳۶۳]] یا [[۳۸۳ (قمری)|۳۸۳ ه‍. ق]]|محل مرگ=[[نیشابور]]، [[ایران]]|علت مرگ=|محل زندگی=[[حلب]]، [[عراق]]، [[خراسان]]|مختصات محل زندگی=|مدفن=|مذهب=[[اسلام]]، [[شیعه]]، [[دوازده امامی]]|در زمان حکومت=[[سامانیان]]|اتفاقات مهم=|نام دیگر=جمال الدین|لقب=طبرخزی|بنیانگذار=|پیشه=[[شاعر]]، [[مورخ]]|سال‌های نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتاب‌ها=|مقاله‌ها=|نمایشنامه‌ها=|فیلم‌نامه‌ها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم ساخته بر اساس اثر=|همسر=|شریک زندگی=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=|تأثیرگذاشته بر=|تأثیرپذیرفته از=|وبگاه=|گفتاورد=|امضا=}}'''ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی''' (۳۲۳–۳۸۳ ه‍.ق) شاعر، کاتب و ادیب مسلمان بود. از آنجا که زادگاه خود و پدرش [[خوارزم]] و مادرش از مردم [[طبرستان]] (خواهر [[محمد بن جریر طبری|ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] مورخ معروف) بود خود را گاه خوارزمی و گاه طبری معرفی می‌کرد، و دیگران نیز گاه او را با نسبتی مرکب از این دو لفظ، '''طبرخزمی'''<ref>{{پک|اختری|۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابوبکر خوارزمی}}</ref> یا '''طبرخزی''' خوانده‌اند.<ref>{{پک|معین|۱۳۵۸|ک=فرهنگ فارسی|ص=۴۸۸|ج=۵}}</ref><ref>{{پک|اختری|۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابوبکر خوارزمی}}</ref> وی از نوجوانی به دانش‌اندوزی و به‌خصوص حفظ اشعار کهن پرداخت، در همان احوال پدر را از دست داد و به علت کج رفتاری اطرافیان از میراث پدری چشم پوشید و تهیدست خوارزم را ترک کرد. وی که حافظه‌ای سخت نیرومند داشت در پی کسب علم و مال راهی [[عراق]] و [[شام]] شد. در [[بغداد]] از محضر [[اسماعیل بن محمد صفار|ابوعلی اسماعیل بن محمد صفار]] و [[ابن‌کامل]]، و در [[حلب]] به دربار [[سیف‌الدوله حمدانی]] پیوست و با ادبا و علمای دربار، چون [[ابن‌خالویه نحوی]] و [[ابوالطیب لغوی]] مجالست یافت، در همان‌جا با [[متنبی|مُتَنَبِّی]] دیدار کرد و آنچنان شیفته او گردیده که چند سال بعد یکی از کوشاترین ناشران شعر وی در [[خراسان]] گردید. وی سرانجام با توشه‌ای گرانقدر از ادب و تاریخ انساب و اخبار عرب و لغت به شرق بازگشت و در [[بخارا]] به ملازمت [[ابوعلی بلعمی]] وزیر [[سامانیان]] درآمد، اما دوستی میان این دو ادیب چندان نپائید و ابوبکر در ابیاتی سخت گزنده و ریشخندآمیز او را هجو کرد. از آنجا به [[نیشابور]] که در آن زمان امیر ابونصر احمد بن علی میکالی بر آن حکومت داشت، رفت و به مدح او پرداخت و صله‌های کلان ستاند. ابوبکر سخت مورد احترام و اکرام علمای نیشابور قرار گرفت. پس از چندی به [[سیستان]] رفت، ابتدا والی آن سرزمین ابوالحسن طاهر بن محمد را مدح گفت، اما چون به صله دلخواه دست نیافت به هجای او دست زد، امیر نیز به جرم ناسپاسی او را به زندان افکند. ابوبکر در زندان قصیدهای مشتمل بر مدح ابونصر میکالی و شکایت از شکنجه زندان و سرزنش خویش از ترک منادمت وی و درخواست شفاعت بسرود و به نیشابور فرستاد، ابونصر او را شفاعت نموده از بند رها گشت. از آنجا به [[طبرستان]] وارد شد و سپس به نیشابور و از آنجا به [[اصفهان]] رفت و به دربار [[صاحب بن عباد]] راه یافت و مورد الطاف صاحب و مشمول مکرمت‌ها و عطایای وی گردید. و به نقلی صاحب را در ارجان ملاقات نمود. خوارزمی از حیث مذهب به [[شیعه|تشیع]] شهرت دارد، برخی او را [[زیدی]] دانسته‌اند. مشهورترین اثر او ''رسائل'' یا ''دیوان رسائل ابوبکر خوارزمی'' است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابوبکر خوارزمی}}</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶: خط ۶:


=== منابع ===
=== منابع ===
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=اختری|نام=عباسعلی|پیوند نویسنده=|ویراستار=|مقاله=ابوبکر خوارزمی|دانشنامه=[[دایره‌المعارف جامع اسلامی]]|عنوان جلد=دایره‌المعارف جامع اسلامی|سال=۱۳۹۰|ناشر=آرایه|مکان=تهران}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=اختری|نام=عباسعلی|پیوند نویسنده=|ویراستار=|مقاله=ابوبکر خوارزمی|دانشنامه=[[دایرةالمعارف جامع اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف جامع اسلامی|سال=۱۳۹۰|ناشر=آرایه|مکان=تهران}}
* {{یادکرد|ناشر=انتشارات امیرکبیر|سال=۱۳۵۸|نام خانوادگی=معین|نام=محمد|مکان=تهران|عنوان=فرهنگ فارسی}}


{{ثعالبی}}
{{زبان و ادبیات عربی در دوره عباسی}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:ادیبان مسلمان]]
[[رده:اهالی فاراب]]
[[رده:درگذشتگان ۳۸۴ (قمری)]]
[[رده:زادگان ۳۲۳ (قمری)]]
[[رده:زادگان ۳۲۳ (قمری)]]
[[رده:درگذشتگان ۳۸۴ (قمری)]]
[[رده:شاعران شیعه دوازده‌امامی]]
[[رده:ادیبان مسلمان]]
[[رده:شاعران شیعه زیدیه]]
[[رده:شاعران شیعه زیدیه]]
[[رده:شاعران شیعه دوازده‌امامی]]
[[رده:نسب‌شناسان اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان عرب‌زبان اهل ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۶

ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی
نام اصلی
محمد
زاده۳۲۳ ه‍. ق
خوارزم، ازبکستان کنونی
محل زندگیحلب، عراق، خراسان
درگذشتهرمضان ۳۶۳ یا ۳۸۳ ه‍. ق
نیشابور، ایران
نام(های) دیگرجمال الدین
لقبطبرخزی
پیشهشاعر، مورخ
زمینه کاریشعر، تاریخ، تبارشناسی زبان‌شناسی
ملیتایرانی
مذهباسلام، شیعه، دوازده امامی
در زمان حکومتسامانیان

ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی (۳۲۳–۳۸۳ ه‍.ق) شاعر، کاتب و ادیب مسلمان بود. از آنجا که زادگاه خود و پدرش خوارزم و مادرش از مردم طبرستان (خواهر ابوجعفر محمد بن جریر طبری مورخ معروف) بود خود را گاه خوارزمی و گاه طبری معرفی می‌کرد، و دیگران نیز گاه او را با نسبتی مرکب از این دو لفظ، طبرخزمی[۱] یا طبرخزی خوانده‌اند.[۲][۳] وی از نوجوانی به دانش‌اندوزی و به‌خصوص حفظ اشعار کهن پرداخت، در همان احوال پدر را از دست داد و به علت کج رفتاری اطرافیان از میراث پدری چشم پوشید و تهیدست خوارزم را ترک کرد. وی که حافظه‌ای سخت نیرومند داشت در پی کسب علم و مال راهی عراق و شام شد. در بغداد از محضر ابوعلی اسماعیل بن محمد صفار و ابن‌کامل، و در حلب به دربار سیف‌الدوله حمدانی پیوست و با ادبا و علمای دربار، چون ابن‌خالویه نحوی و ابوالطیب لغوی مجالست یافت، در همان‌جا با مُتَنَبِّی دیدار کرد و آنچنان شیفته او گردیده که چند سال بعد یکی از کوشاترین ناشران شعر وی در خراسان گردید. وی سرانجام با توشه‌ای گرانقدر از ادب و تاریخ انساب و اخبار عرب و لغت به شرق بازگشت و در بخارا به ملازمت ابوعلی بلعمی وزیر سامانیان درآمد، اما دوستی میان این دو ادیب چندان نپائید و ابوبکر در ابیاتی سخت گزنده و ریشخندآمیز او را هجو کرد. از آنجا به نیشابور که در آن زمان امیر ابونصر احمد بن علی میکالی بر آن حکومت داشت، رفت و به مدح او پرداخت و صله‌های کلان ستاند. ابوبکر سخت مورد احترام و اکرام علمای نیشابور قرار گرفت. پس از چندی به سیستان رفت، ابتدا والی آن سرزمین ابوالحسن طاهر بن محمد را مدح گفت، اما چون به صله دلخواه دست نیافت به هجای او دست زد، امیر نیز به جرم ناسپاسی او را به زندان افکند. ابوبکر در زندان قصیدهای مشتمل بر مدح ابونصر میکالی و شکایت از شکنجه زندان و سرزنش خویش از ترک منادمت وی و درخواست شفاعت بسرود و به نیشابور فرستاد، ابونصر او را شفاعت نموده از بند رها گشت. از آنجا به طبرستان وارد شد و سپس به نیشابور و از آنجا به اصفهان رفت و به دربار صاحب بن عباد راه یافت و مورد الطاف صاحب و مشمول مکرمت‌ها و عطایای وی گردید. و به نقلی صاحب را در ارجان ملاقات نمود. خوارزمی از حیث مذهب به تشیع شهرت دارد، برخی او را زیدی دانسته‌اند. مشهورترین اثر او رسائل یا دیوان رسائل ابوبکر خوارزمی است.[۴]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابوبکر خوارزمی». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.
  • معین، محمد (۱۳۵۸فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر