پیامبران اولوالعزم: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
|معنای اصطلاحی=مرتبه‌ای از مراتب پیامبران
|معنای اصطلاحی=مرتبه‌ای از مراتب پیامبران
}}
}}
'''پیامبرِ اولُوالْعزم''' ('''اُولِی‌الْعزم''') اصطلاحی [[قرآن|قرآنی]] است که به [[پیامبر|پیامبرانی]] ویژه گفته می‌شود. منظور از «عزم» در این عبارت، به‌اختلاف، عزم به‌معنای صبر، به‌معنای وفای به عهد و به‌معنای [[احکام اسلام|شریعت]] گزارش شده‌است. با این وجود، اکثر منابع [[علم کلام|کلامی]] و تفسیری، منظور از عزم در عبارت اولوالعزم را به‌معنای حکم و شریعت دانسته‌اند. بر این اساس منظور از پیامبران اولوالعزم، پیامبران دارای شریعت و [[دین]] یا [[کتاب آسمانی]] هستند که با آوردن شریعت جدید، شرایعِ قبل از خود را منسوخ کرده‌اند. براساس روایاتی در منابع اسلامی، اولوالعزم اشاره به پیامبرانی دارد که خدا از آنان در خصوص پیامبرِ آخِرُالزَّمان و امامانِ پس از او پیمان گرفته‌است. بر اساس همین روایات، [[آدم]] نسبت به پذیرش عهد، موافقت و مخالفتی ابراز نکرد و به همین جهت، از اولوالعزم به‌شمار نیامد. در برخی از این روایات تأکید شده‌است که [[محمد]] نیز به‌جهت عزم نسبت به [[مهدی|مهدی آخرالزّمان]] از اولوالعزم به‌حساب آمده‌است.
'''پیامبرِ اولُوالْعزم''' ('''اُولِی‌الْعزم''') اصطلاحی [[قرآن|قرآنی]] است که به [[پیامبر|پیامبرانی]] ویژه گفته می‌شود. منظور از «عزم» در این عبارت، به‌اختلاف، عزم به‌معنای صبر، به‌معنای وفای به عهد و به‌معنای [[احکام اسلام|شریعت]] گزارش شده‌است. با این وجود، اکثر منابع [[علم کلام|کلامی]] و تفسیری، منظور از عزم در عبارت اولوالعزم را به‌معنای حکم و شریعت دانسته‌اند. بر این اساس منظور از پیامبران اولوالعزم، پیامبران دارای شریعت و [[دین]] یا [[کتاب آسمانی]] هستند که با آوردن شریعت جدید، شرایعِ قبل از خود را منسوخ کرده‌اند. براساس [[روایاتی]] در منابع اسلامی، اولوالعزم اشاره به پیامبرانی دارد که خدا از آنان در خصوص پیامبرِ آخِرُالزَّمان و امامانِ پس از او پیمان گرفته‌است. بر اساس همین روایات، [[آدم]] نسبت به پذیرش عهد، موافقت و مخالفتی ابراز نکرد و به همین جهت، از اولوالعزم به‌شمار نیامد. در برخی از این روایات تأکید شده‌است که [[محمد]] نیز به‌جهت عزم نسبت به [[مهدی|مهدی آخرالزّمان]] از اولوالعزم به‌حساب آمده‌است.


دیگر اختلافی که در منابع کلامی در خصوص پیامبران اولوالعزم گزارش شده‌است، جهانی بودن یا نبودن رسالت این پیامبران است. بر این اساس، گروهی چون [[سید محمدحسین طباطبایی|طباطبایی]]، مفسر شیعه، بر این باورند که رسالت پیامبران اولوالعزم، جهانی بوده‌است و در مقابل، گروه دیگر مفسران، جهانی بودن این رسالت را با آیاتی با مفهوم بعثت [[موسی]] و [[عیسی]] بر قوم [[بنی‌اسرائیل]] محل تردید قرار داده‌اند. در تعداد پیامبران اولوالعزم نیز اختلافاتی وجود دارد. گروهی این پیامبران را ۵ تن به‌نام‌های [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] دانسته‌اند. در مقابل، منابع دیگر، تعداد پیامبران اولوالعزم را بیشتر از این تعداد و اعدادی بین ۶ تا ۳۱۳ نفر را به‌عنوان پیامبران اولوالعزم گزارش کرده‌اند. در این میان، برخی چون [[فخر رازی]] و [[جارالله زمخشری|زمخشری]] بر این باورند که پیامبران اولوالعزم، تعداد مشخصی از پیامبران نبوده و منظور از عزم، اراده و استقامت در آیهٔ ۳۴ احقاف را صفتی برای تمام انبیاء می‌دانند. بر این اساس، تمام انبیاء اولوالعزم هستند.
دیگر اختلافی که در منابع کلامی در خصوص پیامبران اولوالعزم گزارش شده‌است، جهانی بودن یا نبودن رسالت این پیامبران است. بر این اساس، گروهی چون [[سید محمدحسین طباطبایی|طباطبایی]]، مفسر شیعه، بر این باورند که [[رسالت]] پیامبران اولوالعزم، جهانی بوده‌است و در مقابل، گروه دیگر مفسران، جهانی بودن این رسالت را با [[آیاتی]] با مفهوم بعثت [[موسی]] و [[عیسی]] بر قوم [[بنی‌اسرائیل]] محل تردید قرار داده‌اند. در تعداد پیامبران اولوالعزم نیز اختلافاتی وجود دارد. گروهی این پیامبران را ۵ تن به‌نام‌های [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] دانسته‌اند. در مقابل، منابع دیگر، تعداد پیامبران اولوالعزم را بیشتر از این تعداد و اعدادی بین ۶ تا ۳۱۳ نفر را به‌عنوان پیامبران اولوالعزم گزارش کرده‌اند. در این میان، برخی چون [[فخر رازی]] و [[جارالله زمخشری|زمخشری]] بر این باورند که پیامبران اولوالعزم، تعداد مشخصی از پیامبران نبوده و منظور از عزم، اراده و استقامت در [[آیه ۳۵ سوره احقاف|آیهٔ ۳۵ احقاف]] را صفتی برای تمام انبیاء می‌دانند. بر این اساس، تمام انبیاء اولوالعزم هستند.


== مفهوم ==
== مفهوم ==
[[پرونده:Domenichino - The Sacrifice of Isaac - WGA06403.jpg|بندانگشتی|نگاره‌ای از نزول فرشته وحی بر ابراهیم که در حال ذبح [[اسحاق]] ([[اسماعیل]]) است.]]
[[پرونده:Domenichino - The Sacrifice of Isaac - WGA06403.jpg|بندانگشتی|نگاره‌ای از نزول فرشته وحی بر ابراهیم که در حال ذبح [[اسحاق]] ([[اسماعیل]]) است.]]


«اولوالعزم» تعبیری قرآنی دربارهٔ «پیامبرانِ شکیبا، کوشا و دوراندیش» است که در بیشتر منابع اسلامی، نسبت به سایرِ پیامبران از جایگاهِ والاتری برخوردار بوده‌اند.<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> عبارتِ «اولوالعزم» در قرآن یک مرتبه به‌صراحت در آیهٔ ۳۵ از [[احقاف|سورهٔ اَحقاف]] یاد شده‌است. در این آیه آمده‌است که: «{{متن قرآن|فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ ۚ|ترجمه=پس همان‌گونه که پیامبران نستوه، صبر کردند، صبر کن، و برای آنان شتابزدگی به خرج مده.|سوره=۴۶|آیه=۳۵}}».<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> قرآن در آیهٔ ۱۳ [[شوری (سوره)|سورهٔ شوریٰ]]، تعدادِ پیامبرانِ اولوالعزم را پنج نفر گزارش می‌کند. در این آیه آمده‌است: «{{متن قرآن|شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی|ترجمه=در دین شما، هر آنچه به نوح سفارش کرده بود، مقرر داشت، و نیز آنچه به تو وحی کرده‌ایم، و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کرده‌ایم|سوره=۴۲|آیه=۱۳}}» در آیهٔ هفتم از [[احزاب|سورهٔ احزاب]] نیز به این مطلب اشاره شده‌است.<ref>{{پک|بلاغی|۱۳۹۰|ف=وسعت دعوت پیامبران|ک=بینات|ص=۱۵۵}}</ref> علامه طباطبایی، مفسّرِ [[شیعه]] مذهب، در تفسیر آیهٔ ۳۵ از سورهٔ احقاف — که به «اولوالعزم» اشاره دارد — برای اولوالعزم سه معنا در نظر گرفته‌است و خودِ او دیدگاهِ سوم را دیدگاهی به حق نزدیک‌تر دانسته‌است:<ref>{{پک|بلاغی|۱۳۹۰|ف=وسعت دعوت پیامبران|ک=بینات|ص=۱۵۴–۱۵۵}}</ref><ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref>
«اولوالعزم» تعبیری قرآنی دربارهٔ «پیامبرانِ شکیبا، کوشا و دوراندیش» است که در بیشتر منابع اسلامی، نسبت به سایرِ پیامبران از جایگاهِ والاتری برخوردار بوده‌اند.<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> عبارتِ «اولوالعزم» در قرآن یک مرتبه به‌صراحت در آیهٔ ۳۵ از [[سوره احقاف|سورهٔ اَحقاف]] یاد شده‌است. در این آیه آمده‌است که: «{{متن قرآن|فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ ۚ|ترجمه=پس همان‌گونه که پیامبران نستوه، صبر کردند، صبر کن، و برای آنان شتابزدگی به خرج مده.|سوره=۴۶|آیه=۳۵}}».<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> قرآن در [[آیه ۱۳ سوره شوری|آیهٔ ۱۳]] [[سوره شوری|سورهٔ شوریٰ]]، تعدادِ پیامبرانِ اولوالعزم را پنج نفر گزارش می‌کند. در این آیه آمده‌است: «{{متن قرآن|شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی|ترجمه=در دین شما، هر آنچه به نوح سفارش کرده بود، مقرر داشت، و نیز آنچه به تو وحی کرده‌ایم، و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کرده‌ایم|سوره=۴۲|آیه=۱۳}}» در [[آیه۷ سوره احزاب|آیهٔ هفتم]] از [[احزاب|سورهٔ احزاب]] نیز به این مطلب اشاره شده‌است.<ref>{{پک|بلاغی|۱۳۹۰|ف=وسعت دعوت پیامبران|ک=بینات|ص=۱۵۵}}</ref> علامه طباطبایی، [[مفسر|مفسّرِ]] [[شیعه]] مذهب، در تفسیر آیهٔ ۳۵ از سورهٔ احقاف — که به «اولوالعزم» اشاره دارد — برای اولوالعزم سه معنا در نظر گرفته‌است و خودِ او دیدگاهِ سوم را دیدگاهی به حق نزدیک‌تر دانسته‌است:<ref>{{پک|بلاغی|۱۳۹۰|ف=وسعت دعوت پیامبران|ک=بینات|ص=۱۵۴–۱۵۵}}</ref><ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref>
* عزم به‌معنای صبر، همانند معنایی که مفسرین در آیهٔ ۴۳ از سورهٔ شوریٰ دربارهٔ عبارت «{{متن قرآن|وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ|ترجمه=و هرکس که شکیبایی و گذشت پیشه کند، بی‌گمان این از کارهای سترگ است|سوره=۲۰|آیه=۱۱۵}}» به‌کار برده‌اند. این دیدگاه توسط تفاسیری چون ''[[التحریر و التنویر|اَلتّحریرُ و التَّنویر]]''، ''[[تفسیر مراغی|تفسیرِ مَراغی]]''، ''[[تفسیر آیات الاحکام|تفسیر آیاتُ الْاَحکام]]'' و ''[[تفسیر عاملی]]'' مطرح شده‌است.
* عزم به‌معنای صبر، همانند معنایی که مفسرین در [[آیه ۴۳ سوره شوری|آیهٔ ۴۳]] از سورهٔ شوریٰ دربارهٔ عبارت «{{متن قرآن|وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ|ترجمه=و هرکس که شکیبایی و گذشت پیشه کند، بی‌گمان این از کارهای سترگ است|سوره=۲۰|آیه=۱۱۵}}» به‌کار برده‌اند. این دیدگاه توسط تفاسیری چون ''[[التحریر و التنویر|اَلتّحریرُ و التَّنویر]]''، ''[[تفسیر مراغی|تفسیرِ مَراغی]]''، ''[[تفسیر آیات الاحکام|تفسیر آیاتُ الْاَحکام]]'' و ''[[تفسیر عاملی]]'' مطرح شده‌است.
* عزم به‌معنای وفای به عهد، همانند معنایی که مفسرین در آیهٔ ۱۱۵ [[طه|سورهٔ طٰه]] دربارهٔ عبارت «{{متن قرآن|وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا|ترجمه=و از پیش به آدم سفارش کردیم، ولی فراموش کرد، و در او عزمی استوار نیافتیم|سوره=۲۰|آیه=۱۱۵}}» مورد استناد قرار داده‌اند. این دیدگاه توسط دو تفسیرِ ''[[کنز الدقائق|کَنزُ الدَّقائِق]]'' و ''[[تفسیر ابن کثیر|تفسیرُ الْقُرآنِ الْعَظیم]]'' مورد استناد قرار گرفته‌است.
* عزم به‌معنای وفای به عهد، همانند معنایی که مفسرین در [[آیه ۱۱۵ سوره طه|آیهٔ ۱۱۵]] [[سوره طه|سورهٔ طٰه]] دربارهٔ عبارت «{{متن قرآن|وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا|ترجمه=و از پیش به آدم سفارش کردیم، ولی فراموش کرد، و در او عزمی استوار نیافتیم|سوره=۲۰|آیه=۱۱۵}}» مورد استناد قرار داده‌اند. این دیدگاه توسط دو تفسیرِ ''[[کنز الدقائق|کَنزُ الدَّقائِق]]'' و ''[[تفسیر ابن کثیر|تفسیرُ الْقُرآنِ الْعَظیم]]'' مورد استناد قرار گرفته‌است.
* عزم به‌معنای عزیمت یعنی حکم و شریعت. تفاسیری چون ''[[روح البیان|روحُ الْبَیان]]''، ''[[جوامع الجامع|جَوامِعُ الْجامِع]]''، و ''[[تفسیر المبین|تفسیرُ الْمُبین]]'' این دیدگاه را مطرح کرده‌اند.
* عزم به‌معنای عزیمت یعنی حکم و [[شریعت]]. تفاسیری چون ''[[روح البیان|روحُ الْبَیان]]''، ''[[جوامع الجامع|جَوامِعُ الْجامِع]]''، و ''[[تفسیر المبین|تفسیرُ الْمُبین]]'' این دیدگاه را مطرح کرده‌اند.


[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در ''[[تفسیر نمونه]]''، این تفسیر و معنا از اولوالعزم را بهترین تفسیر دانسته‌است که پیامبرانْ صاحبِ شریعت هستند و با آمدنِ شریعتِ آنان، شریعتِ قبلی منسوخ می‌شود. براساس این تفسیر، پیامبرانِ اولوالعزم، دارای مسئولیتِ سنگین‌تری نسبت به سایرِ پیامبران بوده‌اند و برای این مأموریت سنگین، نیاز به عزم و اراده‌ای قوی داشتند. [[شیخ طبرسی|طَبرِسی]]، مفسر شیعه، در ''[[تفسیر مجمع‌البیان|مَجمَعُ الْبَیان]]'' به‌نقل از [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] و [[آلوسی]]، مفسر [[سنی]] مذهب، به‌نقل از [[محمد باقر]] و [[جعفر صادق]] این تفسیر را گزارش کرده‌اند. همین‌طور [[جلال‌الدین سیوطی|سُیوطی]]، مفسر سنی مذهب، این تفسیر را صحیح دانسته‌است. در این‌باره روایتی از [[علی بن موسی الرضا]] گزارش شده‌است که براساس آن، پیامبرانِ اولوالعزم به‌جهت صاحبِ عزائم و شرایع بودن، بدین لقب شهره شدند.<ref>{{پک|بلاغی|۱۳۹۰|ف=وسعت دعوت پیامبران|ک=بینات|ص=۱۵۵}}</ref> براساس روایتی از [[محمد باقر]] که در ''[[بصائرالدرجات|بَصائِرُ الدَّرَجات]]'' گزارش شده‌است، خدا از [[آدم]] دربارهٔ پیامبرِ آخِرُالزَّمان و امامانِ پس از او پیمان گرفت، اما او آن عهد را فراموش کرد و به همین جهت، از میان پیامبرانِ اولوالعزم خارج شد. در ادامهٔ این روایت، علتِ اتّصافِ بعضی از انبیاء به اولوالعزم، عزم و ارادهٔ آنان به عهدی است که خداوند دربارهٔ محمد، امامان پس از او و [[مهدی|مهدی موعود]] بسته‌است. در روایتی دیگر از محمد باقر نیز که [[شیخ کلینی|کُلَیْنی]] در ''[[کتاب کافی|کافی]]'' گزارش می‌کند، به این مطلب اشاره شده و تأکید می‌شود که محمد نیز به‌جهت عزم نسبت به مهدیِ آخِرالزّمان از اولوالعزم به‌حساب می‌آید.<ref>{{پک|سهرابی|۱۳۸۹|ک=مهدویت و فلسفه تاریخ|ص=۱۳۸–۱۳۹}}</ref><ref>{{پک|پورسید آقایی|۱۳۸۸|ک=مجموعه آثار دکترین مهدویت|ص=۷۱–۷۲|ج=۱|ف=زمینه‌های ظهور}}</ref><ref>{{پک|همایون|۱۳۹۴|ک=مجموعه آثار دکترین مهدویت|ص=۱۴۵|ج=۳|ف=ملک عظیم}}</ref>
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در ''[[تفسیر نمونه]]''، این تفسیر و معنا از اولوالعزم را بهترین تفسیر دانسته‌است که پیامبرانْ صاحبِ شریعت هستند و با آمدنِ شریعتِ آنان، شریعتِ قبلی منسوخ می‌شود. براساس این تفسیر، پیامبرانِ اولوالعزم، دارای مسئولیتِ سنگین‌تری نسبت به سایرِ پیامبران بوده‌اند و برای این مأموریت سنگین، نیاز به عزم و اراده‌ای قوی داشتند. [[شیخ طبرسی|طَبرِسی]]، مفسر شیعه، در ''[[تفسیر مجمع‌البیان|مَجمَعُ الْبَیان]]'' به‌نقل از [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] و [[آلوسی]]، مفسر [[سنی]] مذهب، به‌نقل از [[محمد باقر]] و [[جعفر صادق]] این تفسیر را گزارش کرده‌اند. همین‌طور [[جلال‌الدین سیوطی|سُیوطی]]، مفسر [[سنی]] مذهب، این تفسیر را صحیح دانسته‌است. در این‌باره روایتی از [[علی بن موسی الرضا]] گزارش شده‌است که براساس آن، پیامبرانِ اولوالعزم به‌جهت صاحبِ عزائم و شرایع بودن، بدین لقب شهره شدند.<ref>{{پک|بلاغی|۱۳۹۰|ف=وسعت دعوت پیامبران|ک=بینات|ص=۱۵۵}}</ref> براساس روایتی از [[محمد باقر]] که در ''[[بصائرالدرجات|بَصائِرُ الدَّرَجات]]'' گزارش شده‌است، خدا از [[آدم]] دربارهٔ پیامبرِ آخِرُالزَّمان و امامانِ پس از او پیمان گرفت، اما او آن عهد را فراموش کرد و به همین جهت، از میان پیامبرانِ اولوالعزم خارج شد. در ادامهٔ این روایت، علتِ اتّصافِ بعضی از انبیاء به اولوالعزم، عزم و ارادهٔ آنان به عهدی است که خداوند دربارهٔ محمد، امامان پس از او و [[مهدی|مهدی موعود]] بسته‌است. در روایتی دیگر از محمد باقر نیز که [[شیخ کلینی|کُلَیْنی]] در ''[[کتاب کافی|کافی]]'' گزارش می‌کند، به این مطلب اشاره شده و تأکید می‌شود که محمد نیز به‌جهت عزم نسبت به مهدیِ آخِرالزّمان از اولوالعزم به‌حساب می‌آید.<ref>{{پک|سهرابی|۱۳۸۹|ک=مهدویت و فلسفه تاریخ|ص=۱۳۸–۱۳۹}}</ref><ref>{{پک|پورسید آقایی|۱۳۸۸|ک=مجموعه آثار دکترین مهدویت|ص=۷۱–۷۲|ج=۱|ف=زمینه‌های ظهور}}</ref><ref>{{پک|همایون|۱۳۹۴|ک=مجموعه آثار دکترین مهدویت|ص=۱۴۵|ج=۳|ف=ملک عظیم}}</ref>


== تعداد ==
== تعداد ==
از مسائلِ مورد اختلاف در منابع اسلامی، تعدادِ پیامبرانِ اولوالعزم است. بعضی مفسرین همچون [[شیخ طوسی]]، [[جارالله زمخشری|زَمَخشَری]] و [[فخر رازی]]، تمامِ پیامبران را از رسولانِ اولوالعزم دانسته‌اند<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> و در مقابل، گروهی، ۱۸ تن از پیامبرانی یادشده در آیهٔ ۸۲ تا ۸۶ [[انعام (سوره)|سورهٔ اَنعام]] را مصداقِ اولوالعزم دانسته‌اند.<ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> آلوسی، از مفسران سنی مذهب، این قول را به [[حسن بن فضل]] منسوب می‌داند.<ref>{{پک|آلوسی|۱۲۷۰|ک=تفسیر الآلوسی|ج=۲۶|ص=۳}}</ref> در میان منابع، اعداد دیگری چون نُه، هفت و شش نیز گزارش شده‌است. طباطبایی، مفسر شیعه در ''[[تفسیر المیزان|تفسیرِ اَلْمیزان]]''، با استناد به روایاتی از منابع اسلامی، تعداد پیامبران اولوالعزم را ۵ تن گزارش کرده‌است و این روایات را بر مبنای [[حدیث متواتر|تَواتُر]] در حد مُستَفیض، معتبر دانسته‌است. در مقابل در تفسیر ''روح المعانی''، این روایات به‌حدِ تواتر دانسته نشده‌اند و در نتیجه، تعداد پیامبران اولوالعزم به عددِ خاصی وصف نشده‌است.<ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> بیشتر مفسران، از جمله طوسی و [[شهاب‌الدین آلوسی|آلوسی]]، منظور از «مِن» در عبارت «{{متن قرآن|أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ|ترجمه=|سوره=۴۶|آیه=۳۵}}» را برای تبعیض دانسته‌اند و بر همین اساس، گروهِ ویژه‌ای از پیامبران را اولوالعزم می‌دانند. در مقابل، مفسرانی چون [[محمد بن جریر طبری|طَبَری]]، [[جارالله زمخشری|زَمَخشَری]] و [[فخر رازی|فَخْرِ رازی]]، «مِن» در آیهٔ ۳۵ احقاف را بیانی دانسته‌اند و صبر و استقامت را از ویژگی‌های تمام انبیاء می‌دانند.<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> مکارم شیرازی، مفسر شیعی در ''[[پیام قرآن]]''، گزارشی را از ''[[در المنثور|دُرُّ الْمَنثور]]'' گزارش می‌کند که بر اساس آن، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، تعداد پیامبرانِ اولوالعزم را ۳۱۳ نفر می‌داند.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۸۶|ک=پیام قرآن|ص=۳۴۷|ج=۷}}</ref>
از مسائلِ مورد اختلاف در منابع اسلامی، تعدادِ پیامبرانِ اولوالعزم است. بعضی مفسرین همچون [[شیخ طوسی]]، [[جارالله زمخشری|زَمَخشَری]] و [[فخر رازی]]، تمامِ پیامبران را از رسولانِ اولوالعزم دانسته‌اند<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> و در مقابل، گروهی، ۱۸ تن از پیامبرانی یادشده در [[آیه ۸۲ سوره انعام|آیهٔ ۸۲]] تا [[آیه ۸۶ سوره انعام|۸۶]] [[انعام (سوره)|سورهٔ اَنعام]] را [[مصداق|مصداقِ]] اولوالعزم دانسته‌اند.<ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> آلوسی، از مفسران سنی مذهب، این قول را به [[حسن بن فضل]] منسوب می‌داند.<ref>{{پک|آلوسی|۱۲۷۰|ک=تفسیر الآلوسی|ج=۲۶|ص=۳}}</ref> در میان منابع، اعداد دیگری چون نُه، هفت و شش نیز گزارش شده‌است. طباطبایی، مفسر شیعه در ''[[تفسیر المیزان|تفسیرِ اَلْمیزان]]''، با استناد به روایاتی از منابع اسلامی، تعداد پیامبران اولوالعزم را ۵ تن گزارش کرده‌است و این روایات را بر مبنای [[حدیث متواتر|تَواتُر]] در حد مُستَفیض، معتبر دانسته‌است. در مقابل در [[تفسیر روح المعانی|تفسیر ''روح المعانی'']]، این روایات به‌حدِ تواتر دانسته نشده‌اند و در نتیجه، تعداد پیامبران اولوالعزم به عددِ خاصی وصف نشده‌است.<ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> بیشتر مفسران، از جمله طوسی و [[شهاب‌الدین آلوسی|آلوسی]]، منظور از «مِن» در عبارت «{{متن قرآن|أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ|ترجمه=|سوره=۴۶|آیه=۳۵}}» را برای تبعیض دانسته‌اند و بر همین اساس، گروهِ ویژه‌ای از پیامبران را اولوالعزم می‌دانند. در مقابل، مفسرانی چون [[محمد بن جریر طبری|طَبَری]]، [[جارالله زمخشری|زَمَخشَری]] و [[فخر رازی|فَخْرِ رازی]]، «مِن» در آیهٔ ۳۵ احقاف را بیانی دانسته‌اند و صبر و استقامت را از ویژگی‌های تمام انبیاء می‌دانند.<ref>{{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref> مکارم شیرازی، مفسر شیعی در ''[[پیام قرآن]]''، گزارشی را از ''[[الدر المنثور|دُرُّ الْمَنثور]]'' گزارش می‌کند که بر اساس آن، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، تعداد پیامبرانِ اولوالعزم را ۳۱۳ نفر می‌داند.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۸۶|ک=پیام قرآن|ص=۳۴۷|ج=۷}}</ref>


== رسالت جهانی ==
== رسالت جهانی ==
[[پرونده:Medieval_Persian_manuscript_Muhammad_leads_Abraham_Moses_Jesus.jpg|بندانگشتی|245x245پیکسل|دیدار محمد (راست) با ابراهیم، موسی و عیسی در [[نگارگری ایرانی|مینیاتوری]] ایرانی. برگرفته از نسخهٔ خطی [[قرون وسطی|قرون وسطایی]] نوشتهٔ [[باربارا هانوالت]].]]
[[پرونده:Medieval_Persian_manuscript_Muhammad_leads_Abraham_Moses_Jesus.jpg|بندانگشتی|245x245پیکسل|دیدار محمد (راست) با ابراهیم، موسی و عیسی در [[نگارگری ایرانی|مینیاتوری]] ایرانی. برگرفته از نسخهٔ خطی [[قرون وسطی|قرون وسطایی]] نوشتهٔ [[باربارا هانوالت]].]]
از دیگر مسائل مورد اختلاف در منابع [[علم کلام|کلام اسلامی]]، جهانی بودنِ رسالتِ پیامبرانِ اولوالعزم نسبت به سایر پیامبران است. در این‌باره سه نظریهٔ کلی مطرح شده‌است:<ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref>
از دیگر مسائل مورد اختلاف در منابع [[علم کلام|کلام اسلامی]]، جهانی بودنِ رسالتِ پیامبرانِ اولوالعزم نسبت به سایر پیامبران است. در این‌باره سه نظریهٔ کلی مطرح شده‌است:<ref>{{پک|اصغری|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=اولوالعزم}}</ref>
* رسالت انبیاء اولوالعزم، جهانی بوده‌است. [[سید محمدحسین طباطبایی|طباطبایی]]، مفسر شیعه، از طرفدارانِ این دیدگاه بوده‌است و برای اثباتِ ادعایش به برخی آیات استناد می‌کند. وی دعوت پیامبران را به دو گونهٔ دعوت به توحید و دعوت به احکام و شرایع تقسیم می‌کند و رسالتِ اولِ انبیاء را جهانی گزارش کرده‌است.
* رسالت انبیاء اولوالعزم، جهانی بوده‌است. [[سید محمدحسین طباطبایی|طباطبایی]]، مفسر شیعه، از طرفدارانِ این دیدگاه بوده‌است و برای اثباتِ ادعایش به برخی آیات استناد می‌کند. وی دعوت پیامبران را به دو گونهٔ دعوت به [[توحید]] و دعوت به [[احکام]] و شرایع تقسیم می‌کند و رسالتِ اولِ انبیاء را جهانی گزارش کرده‌است.
* رسالت انبیاء اولوالعزم، جهانی نبوده‌است. بر اساس آیاتِ قرآن، موسی و عیسی، به سوی قومِ [[بنی‌اسرائیل]] مبعوث شدند. به همین جهت بین جهانی بودنِ رسالت و صاحب کتاب آسمانی بودن، تلازمی وجود ندارد.
* رسالت انبیاء اولوالعزم، جهانی نبوده‌است. بر اساس آیاتِ قرآن، موسی و عیسی، به سوی قومِ [[بنی‌اسرائیل]] مبعوث شدند. به همین جهت بین جهانی بودنِ رسالت و صاحب کتاب آسمانی بودن، تلازمی وجود ندارد.
* رسالت انبیاء، چه اولوالعزم و چه غیر اولوالعزم، اگر به معنای وظیفهٔ آنان در قبال جهانیان و غیر قوم خویش باشد، رسالت بسیاری از انبیاء از جمله موسی و عیسی جهانی محسوب نمی‌شود و در مقابل اگر منظور از جهانی بودن رسالت، لزومِ ابلاغِ رسالت در صورت مواجهه با دیگر اقوام دانسته شود، در این صورت رسالت تمامِ انبیاء، جهانی محسوب می‌شود و محصور به انبیاء اولوالعزم نخواهد بود.
* رسالت انبیاء، چه اولوالعزم و چه غیر اولوالعزم، اگر به معنای وظیفهٔ آنان در قبال جهانیان و غیر قوم خویش باشد، رسالت بسیاری از انبیاء از جمله موسی و عیسی جهانی محسوب نمی‌شود و در مقابل اگر منظور از جهانی بودن رسالت، لزومِ ابلاغِ رسالت در صورت مواجهه با دیگر اقوام دانسته شود، در این صورت رسالت تمامِ انبیاء، جهانی محسوب می‌شود و محصور به انبیاء اولوالعزم نخواهد بود.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۱۶

اولوالعزم

تصویری از قرآنی قدیمی مربوط به ۱۳۸۰ میلادی
کاربرد
معنای اصطلاحیمرتبه‌ای از مراتب پیامبران
معنای فارسیصاحبان عزم و اراده
قدمت کاربردآغاز اسلام
تعداد کاربرد در قرآن۱ مرتبه
پراهمیت نزدتمام فرق اسلامی
کاربردعلوم قرآنی
کلام اسلامی

پیامبرِ اولُوالْعزم (اُولِی‌الْعزم) اصطلاحی قرآنی است که به پیامبرانی ویژه گفته می‌شود. منظور از «عزم» در این عبارت، به‌اختلاف، عزم به‌معنای صبر، به‌معنای وفای به عهد و به‌معنای شریعت گزارش شده‌است. با این وجود، اکثر منابع کلامی و تفسیری، منظور از عزم در عبارت اولوالعزم را به‌معنای حکم و شریعت دانسته‌اند. بر این اساس منظور از پیامبران اولوالعزم، پیامبران دارای شریعت و دین یا کتاب آسمانی هستند که با آوردن شریعت جدید، شرایعِ قبل از خود را منسوخ کرده‌اند. براساس روایاتی در منابع اسلامی، اولوالعزم اشاره به پیامبرانی دارد که خدا از آنان در خصوص پیامبرِ آخِرُالزَّمان و امامانِ پس از او پیمان گرفته‌است. بر اساس همین روایات، آدم نسبت به پذیرش عهد، موافقت و مخالفتی ابراز نکرد و به همین جهت، از اولوالعزم به‌شمار نیامد. در برخی از این روایات تأکید شده‌است که محمد نیز به‌جهت عزم نسبت به مهدی آخرالزّمان از اولوالعزم به‌حساب آمده‌است.

دیگر اختلافی که در منابع کلامی در خصوص پیامبران اولوالعزم گزارش شده‌است، جهانی بودن یا نبودن رسالت این پیامبران است. بر این اساس، گروهی چون طباطبایی، مفسر شیعه، بر این باورند که رسالت پیامبران اولوالعزم، جهانی بوده‌است و در مقابل، گروه دیگر مفسران، جهانی بودن این رسالت را با آیاتی با مفهوم بعثت موسی و عیسی بر قوم بنی‌اسرائیل محل تردید قرار داده‌اند. در تعداد پیامبران اولوالعزم نیز اختلافاتی وجود دارد. گروهی این پیامبران را ۵ تن به‌نام‌های نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد دانسته‌اند. در مقابل، منابع دیگر، تعداد پیامبران اولوالعزم را بیشتر از این تعداد و اعدادی بین ۶ تا ۳۱۳ نفر را به‌عنوان پیامبران اولوالعزم گزارش کرده‌اند. در این میان، برخی چون فخر رازی و زمخشری بر این باورند که پیامبران اولوالعزم، تعداد مشخصی از پیامبران نبوده و منظور از عزم، اراده و استقامت در آیهٔ ۳۵ احقاف را صفتی برای تمام انبیاء می‌دانند. بر این اساس، تمام انبیاء اولوالعزم هستند.

مفهوم

نگاره‌ای از نزول فرشته وحی بر ابراهیم که در حال ذبح اسحاق (اسماعیل) است.

«اولوالعزم» تعبیری قرآنی دربارهٔ «پیامبرانِ شکیبا، کوشا و دوراندیش» است که در بیشتر منابع اسلامی، نسبت به سایرِ پیامبران از جایگاهِ والاتری برخوردار بوده‌اند.[۱] عبارتِ «اولوالعزم» در قرآن یک مرتبه به‌صراحت در آیهٔ ۳۵ از سورهٔ اَحقاف یاد شده‌است. در این آیه آمده‌است که: «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ ۚ (ترجمه: پس همان‌گونه که پیامبران نستوه، صبر کردند، صبر کن، و برای آنان شتابزدگی به خرج مده.)[۴۶–۳۵]».[۲] قرآن در آیهٔ ۱۳ سورهٔ شوریٰ، تعدادِ پیامبرانِ اولوالعزم را پنج نفر گزارش می‌کند. در این آیه آمده‌است: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی (ترجمه: در دین شما، هر آنچه به نوح سفارش کرده بود، مقرر داشت، و نیز آنچه به تو وحی کرده‌ایم، و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کرده‌ایم)[۴۲–۱۳]» در آیهٔ هفتم از سورهٔ احزاب نیز به این مطلب اشاره شده‌است.[۳] علامه طباطبایی، مفسّرِ شیعه مذهب، در تفسیر آیهٔ ۳۵ از سورهٔ احقاف — که به «اولوالعزم» اشاره دارد — برای اولوالعزم سه معنا در نظر گرفته‌است و خودِ او دیدگاهِ سوم را دیدگاهی به حق نزدیک‌تر دانسته‌است:[۴][۵]

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، این تفسیر و معنا از اولوالعزم را بهترین تفسیر دانسته‌است که پیامبرانْ صاحبِ شریعت هستند و با آمدنِ شریعتِ آنان، شریعتِ قبلی منسوخ می‌شود. براساس این تفسیر، پیامبرانِ اولوالعزم، دارای مسئولیتِ سنگین‌تری نسبت به سایرِ پیامبران بوده‌اند و برای این مأموریت سنگین، نیاز به عزم و اراده‌ای قوی داشتند. طَبرِسی، مفسر شیعه، در مَجمَعُ الْبَیان به‌نقل از ابن‌عباس و آلوسی، مفسر سنی مذهب، به‌نقل از محمد باقر و جعفر صادق این تفسیر را گزارش کرده‌اند. همین‌طور سُیوطی، مفسر سنی مذهب، این تفسیر را صحیح دانسته‌است. در این‌باره روایتی از علی بن موسی الرضا گزارش شده‌است که براساس آن، پیامبرانِ اولوالعزم به‌جهت صاحبِ عزائم و شرایع بودن، بدین لقب شهره شدند.[۶] براساس روایتی از محمد باقر که در بَصائِرُ الدَّرَجات گزارش شده‌است، خدا از آدم دربارهٔ پیامبرِ آخِرُالزَّمان و امامانِ پس از او پیمان گرفت، اما او آن عهد را فراموش کرد و به همین جهت، از میان پیامبرانِ اولوالعزم خارج شد. در ادامهٔ این روایت، علتِ اتّصافِ بعضی از انبیاء به اولوالعزم، عزم و ارادهٔ آنان به عهدی است که خداوند دربارهٔ محمد، امامان پس از او و مهدی موعود بسته‌است. در روایتی دیگر از محمد باقر نیز که کُلَیْنی در کافی گزارش می‌کند، به این مطلب اشاره شده و تأکید می‌شود که محمد نیز به‌جهت عزم نسبت به مهدیِ آخِرالزّمان از اولوالعزم به‌حساب می‌آید.[۷][۸][۹]

تعداد

از مسائلِ مورد اختلاف در منابع اسلامی، تعدادِ پیامبرانِ اولوالعزم است. بعضی مفسرین همچون شیخ طوسی، زَمَخشَری و فخر رازی، تمامِ پیامبران را از رسولانِ اولوالعزم دانسته‌اند[۱۰] و در مقابل، گروهی، ۱۸ تن از پیامبرانی یادشده در آیهٔ ۸۲ تا ۸۶ سورهٔ اَنعام را مصداقِ اولوالعزم دانسته‌اند.[۱۱] آلوسی، از مفسران سنی مذهب، این قول را به حسن بن فضل منسوب می‌داند.[۱۲] در میان منابع، اعداد دیگری چون نُه، هفت و شش نیز گزارش شده‌است. طباطبایی، مفسر شیعه در تفسیرِ اَلْمیزان، با استناد به روایاتی از منابع اسلامی، تعداد پیامبران اولوالعزم را ۵ تن گزارش کرده‌است و این روایات را بر مبنای تَواتُر در حد مُستَفیض، معتبر دانسته‌است. در مقابل در تفسیر روح المعانی، این روایات به‌حدِ تواتر دانسته نشده‌اند و در نتیجه، تعداد پیامبران اولوالعزم به عددِ خاصی وصف نشده‌است.[۱۳] بیشتر مفسران، از جمله طوسی و آلوسی، منظور از «مِن» در عبارت «أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ[۴۶–۳۵]» را برای تبعیض دانسته‌اند و بر همین اساس، گروهِ ویژه‌ای از پیامبران را اولوالعزم می‌دانند. در مقابل، مفسرانی چون طَبَری، زَمَخشَری و فَخْرِ رازی، «مِن» در آیهٔ ۳۵ احقاف را بیانی دانسته‌اند و صبر و استقامت را از ویژگی‌های تمام انبیاء می‌دانند.[۱۴] مکارم شیرازی، مفسر شیعی در پیام قرآن، گزارشی را از دُرُّ الْمَنثور گزارش می‌کند که بر اساس آن، جابر بن عبدالله انصاری، تعداد پیامبرانِ اولوالعزم را ۳۱۳ نفر می‌داند.[۱۵]

رسالت جهانی

دیدار محمد (راست) با ابراهیم، موسی و عیسی در مینیاتوری ایرانی. برگرفته از نسخهٔ خطی قرون وسطایی نوشتهٔ باربارا هانوالت.

از دیگر مسائل مورد اختلاف در منابع کلام اسلامی، جهانی بودنِ رسالتِ پیامبرانِ اولوالعزم نسبت به سایر پیامبران است. در این‌باره سه نظریهٔ کلی مطرح شده‌است:[۱۶]

  • رسالت انبیاء اولوالعزم، جهانی بوده‌است. طباطبایی، مفسر شیعه، از طرفدارانِ این دیدگاه بوده‌است و برای اثباتِ ادعایش به برخی آیات استناد می‌کند. وی دعوت پیامبران را به دو گونهٔ دعوت به توحید و دعوت به احکام و شرایع تقسیم می‌کند و رسالتِ اولِ انبیاء را جهانی گزارش کرده‌است.
  • رسالت انبیاء اولوالعزم، جهانی نبوده‌است. بر اساس آیاتِ قرآن، موسی و عیسی، به سوی قومِ بنی‌اسرائیل مبعوث شدند. به همین جهت بین جهانی بودنِ رسالت و صاحب کتاب آسمانی بودن، تلازمی وجود ندارد.
  • رسالت انبیاء، چه اولوالعزم و چه غیر اولوالعزم، اگر به معنای وظیفهٔ آنان در قبال جهانیان و غیر قوم خویش باشد، رسالت بسیاری از انبیاء از جمله موسی و عیسی جهانی محسوب نمی‌شود و در مقابل اگر منظور از جهانی بودن رسالت، لزومِ ابلاغِ رسالت در صورت مواجهه با دیگر اقوام دانسته شود، در این صورت رسالت تمامِ انبیاء، جهانی محسوب می‌شود و محصور به انبیاء اولوالعزم نخواهد بود.

فهرست

فهرست پیامبران اولوالعزم
ردیف نگاره نام

لقب

سن نام پدر

نام مادر

منطقه رسالت[۱۷] کتاب آسمانی[۱۸] مهمترین معجزات در قرآن منبع
زندگانی بعثت مرتبه سوره
۱ نوح

سکن

عبدالملک

عبدالاعلی

شیخ الانبیاء

۲۵۰۰–۹۵۰ ۵۰ لَمِک

قنبوش

بینُالنّهرِیْن صحف نوح ۴۳ ۲۸ [۱۹]
۲ ابراهیم

خلیل‌الله

خلیل الرّحمٰن

۱۷۹–۲۰۰ ن/م ترح

ورقه

بین‌النهرین

شام

مصر

حجاز

صحف ابراهیم ۶۹ ۲۵ [۲۰]
۳ موسی

کلیم‌الله

۱۲۰–۱۲۶ ن/م عمران

یوکابد

مصر

فلسطین

تورات ۱۳۶ ۳۴ [۲۱]
۴ عیسی

مسیح

۳۳ ۱۳ بدون پدر

مریم

شام

فلسطین

انجیل
  • خلقت از غیر پدر
  • سخن گفتن در گهواره
  • زنده کردن مردگان
  • شفای بیماران
  • نزول غذا از آسمان
  • اخبار از غیب
۳۶ ۱۴ [۲۲]
۵ محمد

احمد

محمود

خاتم‌الانبیاء

۶۳ ۴۰ عبدالله

آمنه

حجاز قرآن ۶ ۶ [۲۳]

فهرست احتمالی

حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده، پس از تحقیق در منابع مختلف حدیثی و قرآنی؛ سی و یک پیامبر را گزارش می‌کند که به جهت ذکر صریح نامشان در قرآن، پیامبران اولوالعزم هستند.[۲۴]

فهرست پیامبران احتمالی اولوالعزم[۲۵]
ردیف نام ردیف نام ردیف نام ردیف نام
۱ آدم ۹ اسماعیل ۱۷ شعیب ۲۵ سلیمان
۲ شیث ۱۰ اسحاق ۱۸ موسی ۲۶ عزیر
۳ ادریس ۱۱ یعقوب ۱۹ هارون ۲۷ دانیال
۴ نوح ۱۲ یوسف ۲۰ یوشع ۲۸ ذی الکفل
۵ هود ۱۳ خضر ۲۱ الیاس ۲۹ یونس
۶ صالح ۱۴ ایوب ۲۲ الیسع ۳۰ عیسی
۷ ابراهیم ۱۵ یحیی ۲۳ اشموئیل ۳۱ محمد
۸ لوط ۱۶ زکریا ۲۴ داوود

پانویس

ارجاعات

  1. حاج‌منوچهری، «اولوالعزم»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
  2. حاج‌منوچهری، «اولوالعزم»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
  3. بلاغی، «وسعت دعوت پیامبران»، بینات، ۱۵۵.
  4. بلاغی، «وسعت دعوت پیامبران»، بینات، ۱۵۴–۱۵۵.
  5. اصغری، «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی.
  6. بلاغی، «وسعت دعوت پیامبران»، بینات، ۱۵۵.
  7. سهرابی، مهدویت و فلسفه تاریخ، ۱۳۸–۱۳۹.
  8. پورسید آقایی، «زمینه‌های ظهور»، مجموعه آثار دکترین مهدویت، ۱:‎ ۷۱–۷۲.
  9. همایون، «ملک عظیم»، مجموعه آثار دکترین مهدویت، ۳:‎ ۱۴۵.
  10. حاج‌منوچهری، «اولوالعزم»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
  11. اصغری، «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی.
  12. آلوسی، تفسیر الآلوسی، ۲۶:‎ ۳.
  13. اصغری، «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی.
  14. حاج‌منوچهری، «اولوالعزم»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
  15. مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۷:‎ ۳۴۷.
  16. اصغری، «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی.
  17. مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۷:‎ ۳۵۱–۳۵۲.
  18. مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۷:‎ ۳۴۸.
  19. یغمایی، «نوح نخستین پیغمبر اولوالعزم»، یغما، ۶۷۸–۶۷۹.
    ربانی، «مدریت تعارض انبیاء با طاغوت»، تاریخنامه خوارزمی، ۲۰۵.
    جزائری، قصص الانبیاء، ۷۹.
    قرشی بنایی، قاموس قرآن، ۷:‎ ۱۲۰.
  20. ربانی، «مدریت تعارض انبیاء با طاغوت»، تاریخنامه خوارزمی، ۲۰۷.
    جزائری، قصص الانبیاء، ۹۵–۱۶۳.
    مکارم شیرازی، تفسیر الامثل، ۱۴:‎ ۵۰۱.
  21. ربانی، «مدریت تعارض انبیاء با طاغوت»، تاریخنامه خوارزمی، ۲۱۱.
    جزائری، قصص الانبیاء، ۲۱۶–۲۳۲.
    مکارم شیرازی، تفسیر الامثل، ۱۴:‎ ۵۰۱.
  22. ربانی، «مدریت تعارض انبیاء با طاغوت»، تاریخنامه خوارزمی، ۲۱۸.
    مقدسی، البدء و التاریخ، ۳:‎ ۱۲۴.
    منی حسنین، معجزات الانبیاء، ۷۶.
    عبدالباقی، معجم المفهرس، تحت عنوان مسیح و عیسی.
  23. Lings, Muhammad, 43–44.
    Lewis, The Last Prophet.
    Welch, “Muḥammad”, Encyclopaedia of Islam.
    ابن‌جوزی، معجزات الرسول، ۳۹–۱۶۹.
    جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ۱.
  24. مستوفی، گزیده تاریخ، ۱۳.
  25. مستوفی، گزیده تاریخ، ۱۳.

منابع

فارسی و عربی

  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن (۱۴۲۵). معجزات رسول‌الله صلی الله علیه وسلم. دمشق: دار سعدالدین.
  • اصغری، محمدجواد (۱۳۸۷). «اولوالعزم». دانشنامه کلام اسلامی. قم: موسسه امام صادق (ع).
  • آلوسی، شهاب‌الدین (۱۲۷۰). تفسیر الآلوسی. بیروت.
  • بلاغی، سید محمد (۱۳۹۰). «وسعت دعوت پیامبران اولوالعزم از نگاه قرآن». بینات (۷۰): ۱۵۴–۱۶۴ – به واسطهٔ نورمگز.
  • پورسید آقایی، مسعود (۱۳۸۸). «زمینه‌سازی ظهور». مجموعه آثار پنجمین همایش بین‌المللی دکترین مهدویت. پنجمین.
  • حاج‌منوچهری، فرامرز (۱۳۸۸). «اولوالعزم». دانشنامه بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  • جعفریان، رسول (۱۳۸۲). تاریخ سیاسی اسلام. ج. یکم. قم: دلیل ما. شابک ۹۶۴-۷۵۲۸-۴۲-۶.
  • جزائری، نعمت‌الله (۱۴۰۴). قصص الانبیاء و المرسلین. قم: مکتبه آیت‌الله المرعشی النجفی العامه.
  • قرشی بنایی، علی‌اکبر (۱۴۱۲). قاموس قرآن. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
  • عبدالباقی، محمد فواد (۱۳۸۹). المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم. قم: ژکان. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۳۳-۰۵-۸.
  • ربانی، مصطفی (۱۳۹۵). «مدیریت تعارض انبیاء اولوالعزم با طاغوت». تاریخنامه خوارزمی (۱۴): ۱۱۹–۲۳۴ – به واسطهٔ نورمگز.
  • سهرابی، فرامرز (۱۳۸۹). مهدویت و فلسفه تاریخ. قم: موسسه آینده روشن.
  • مستوفی، حمدالله (۱۳۶۴). تاریخ گزیده. به کوشش عبدالحسین نوایی. تهران: امیرکبیر.
  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۶). پیام قرآن. به کوشش بهمن کریمی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۹۱). تفسیر الأمثل. قم.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر (۱۳۷۰). البدء و التاریخ. بیروت: مکتبة الثقافة الدینیه.
  • منی حسنین، عبدالقادر (۲۰۰۴). معجزات الانبیاء. قاهره: مطبعة النسر الذهبی.
  • یغمایی، اقبال (بهمن ۱۳۵۱). «نوح نخستین پیغمبر اولوالعزم». یغما (۱۱): ۶۷۸–۶۸۴ – به واسطهٔ نورمگز.
  • همایون، محمدهادی (۱۳۹۴). «ملک عظیم، مهدویت و تمدن در قرآن کریم». مجموعه آثار یازدهمین همایش بین‌المللی دکترین مهدویت. یازدهمین.

انگلیسی

  • Welch, Alford T. (1993). "Muḥammad". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 7 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Lings, Martin (1983). Muhammad: His Life Based on Earliest Sources (به انگلیسی). Inner Traditions International, Limited.
  • Lewis, Bernard (2008). "The Last Prophet". usnews.com (به انگلیسی).