بدون پیوند
بدون رده
بدون تصویر
غیراستاندارد
نیازمند به ویراستاری
مقابله‌نشده با دانشنامه‌ها

عبدالله بن عمیر کلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
|opponents=[[بنی امیه]]
|opponents=[[بنی امیه]]
}}
}}
'''عبدالله بن عمیر بن حباب الکلبی '''از یاران [[حسین بن علی]] بود که در روز [[عاشورا]] در [[کربلا]] کشته شد.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.imamhossein.net/index.php?option=com_content&view=article&id=43:yaran-emam-hosein&catid=18:yaran-emam-hosein&Itemid=54 |title=تعداد یاران امام حسین علیه السلام  |accessdate=۲۵ نوامبر ۲۰۱۲ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20131003104748/http://imamhossein.net/index.php?option=com_content&view=article&id=43:yaran-emam-hosein&catid=18:yaran-emam-hosein&Itemid=54 |archivedate=۳ اکتبر ۲۰۱۳ |dead-url=yes }}</ref><ref>[http://www.hawzah.net/FA/articleview.html?ArticleID=3968 یاران امام حسین(ع)]</ref>
'''عبدالله بن عمیر بن حباب الکلبی '''از یاران [[حسین بن علی]] بود که در روز [[عاشورا]] در [[کربلا]] کشته شد.
{{حسین بن علی}}


== زندگی ==
== نام و تبار ==
وی در کوفه نزدیک بئرالجعده که در قبیله هَمدان است منزل داشت و همسرش از قبیله بنی نمرین قاسط بود.<ref name="ReferenceA">{{یادکرد |کتاب = با کاروان نور |نویسنده = حسین انصاریان |فصل = |صفحه = ۱۲۴ | ناشر = دارالعرفان| سال = پاییز ۱۳۸۷ |شابک  = 964-94738-3-1}}</ref>
نام او در کتاب تسمیه من قتل الحسین و حدائق الوردیه را عبدالله بن عمیر گزارش کرده‌اند. در برخی منابع نام او، عبدالله بن عمرو آمده‌است.<ref>{{پک|1=بینش|2=مقیمی فرد|3=رحمتی|4=جمشیدی|5=۱۳۸۵|ک=پژوهشی پیرامون شهدای کربلا|ص=۲۴۴}}</ref> برخی او را همان [[وهب بن عبدالله کلبی|وهب بن عبدالله]] دانسته‌اند۔ و برخی او را همان [[وهب بن وهب]] می‌دانند۔<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref> کنیه او ابووهب بود. نام کاملش را عبدالله بن عمیر بن عباس بن عبدقیس بن علیم بن جناب کلبی عُلیمی آورده‌اند. او را از تیره نمر بن قاسط گزارش کرده‌اند که در محله بنی‌همدان کوفه زندگانی می‌کردند.<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref><ref>{{پک|1=بینش|2=مقیمی فرد|3=رحمتی|4=جمشیدی|5=۱۳۸۵|ک=پژوهشی پیرامون شهدای کربلا|ص=۲۴۴}}</ref> همسر او، ام‌وهب هانیه بنت عبد، از همان تیره خودش بود۔<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref>


== در جریان واقعه عاشورا ==
== سرگذشت ==
وی با مشاهده لشکر [[عمر سعد]] و آگاهی از قصد آنها برای نبرد با حسین بن علی، تصمیم به یاری وی گرفت. وقتی این تصمیم را با همسرش در میان گذاشت؛ همسرش نیز با وی همراه شد. آن دو شبانه [[کوفه]] را ترک کردند و شب هشتم محرم به [[کربلا]] رسیدند.<ref name="ReferenceA" />
او را از اصحاب علی بن ابی‌طالب و حسین بن علی گزارش کرده‌اند.<ref>{{پک|1=بینش|2=مقیمی فرد|3=رحمتی|4=جمشیدی|5=۱۳۸۵|ک=پژوهشی پیرامون شهدای کربلا|ص=۲۴۴}}</ref> آنان که او را همان وهب بن وهب دانسته‌اند، وی را مسیحی تازه مسلمان می‌دانند۔<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref> در تاریخ طبری آمده است که پس از آماده‌سازی سپاهی در اردوی نخیله توسط ابن‌زیاد برای مقابله با حسین بن علی، قصد کمک به حسین کرد و همسرش را از نیتش با خبر نمود و خود را در شب هشتم محرم به سپاه حسین بن علی رسانید.<ref>{{پک|1=بینش|2=مقیمی فرد|3=رحمتی|4=جمشیدی|5=۱۳۸۵|ک=پژوهشی پیرامون شهدای کربلا|ص=۲۴۴}}</ref> او همسر و به نقلی مادرش را نیز با خود همراه کرده بود۔<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref>


روز عاشورا عمر سعد اولین کسی بود که به طرف خیمه حسین بن علی تیر انداخت و یسار آزاد کرده پدر ابن زیاد؛ اولین کسی بود که پا به میدان گذاشت و حریف طلبید. عبدالله عازم نبرد با یسار شد و یسار را کشت.
ابن شهرآشوب او را از کشتگان نبرد نخست گزارش می‌کند، اما طبری او را از کشتگان نبرد تن به تن دانسته‌است۔ طبری گزارش می‌کند که او برای مقابله با دو تن از سپاهیان عمر بن سعد به نام‌های یسار غلام زیاد بن ابوسفیان و سالم غلام عبدالله بن زیاد به میدان رفت و آنان را از پای دراورد و انگشتان دست چپش قطع شد۔ گزارش شده است که همسرش ام‌وهب که همراه او در نبرد کربلا بود، عمود خیمه را به دست گرفت و به کمک همسرش رفت که با درخواست حسین بن علی به نزد زنان بازگشت۔ او در جناح چپ سپاه حسین جنگاوری می‌کرد که در نهایت به دست هانی بن ثبیت حضرمی و بکیر بن حی تمیمی کشته شد۔ در تاریخ طبری آمده است که پس از زمین‌گیر شدنش، همسرش به بالین او رفت و غلام شمر، او را به قتل رسانید۔<ref>{{پک|1=بینش|2=مقیمی فرد|3=رحمتی|4=جمشیدی|5=۱۳۸۵|ک=پژوهشی پیرامون شهدای کربلا|ص=۲۴۶-۲۴۷}}</ref> سن او به هنگام کشته شدن را ۳۰ سال تخمین زده‌اند۔<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref>


در این هنگام همسرش ستون خیمه را به دست گرفت و به طرف عبدالله آمد. عبدالله وقتی دید که توانایی متقاعد کردن همسرش برای بازگشت به خیام حرم را ندارد از حسین بن علی کمک خواست.
گفته‌اند که پس از کشته شدن، سر از تنش جدا کردند و به سمت سپاه حسین پرتاب کردند، مادرش سر او را بوسید و به سمت سپاه عمر بن سعد پرتاب کرد و گفت: «ما چیزی که در راه خدا داده‌ایم، پس نمی‌گیریم»۔<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref> از برای او، رجزی گزارش کرده‌اند که به هنگام کشتن دو تن از سپاهیان عمر بن سعد خوانده است:<ref>{{پک|1=بینش|2=مقیمی فرد|3=رحمتی|4=جمشیدی|5=۱۳۸۵|ک=پژوهشی پیرامون شهدای کربلا|ص=۲۴۶}}</ref>


زن وقتی از حسین بن علی شنید که جهاد بر زنان واجب نیست امر وی را اطاعت کرد و به خیمه‌ها بازگشت.<ref>{{یادکرد |کتاب = با کاروان نور |نویسنده = حسین انصاریان |فصل = |صفحه = ۱۲۵ | ناشر = دارالعرفان| سال = پاییز ۱۳۸۷ |شابک  = 964-94738-3-1}}</ref>
{{شعر}}
{{ب|إن تَنکُرونِی فَاَنَا اِبنُ کَلبٍ|حَسبَی بَبیتی فِی عُلَیمٍ حَسبِی}}
{{ب|إنّی امُروءُ ذو مِرّةٍ وَ عصَبِ|وَلَستُ بِالخَوّارِ عِندَ النَّکبِ}}
{{ب|إنّی زَعِیمُ لَکِ اُمَّ وَهَبِ|بالطَّفنِ فِیهم مُقدِماً و الضَّربِ}}
{{م|ضَربِ غُلامٍ مُؤمِنٍ بِالرَّبِّ}}{{پایان شعر}}این رجز با کمی تفاوت در منابع دیگر نیز آمده‌است۔<ref>{{پک|1=سنگری|2=۱۳۸۶|ک=آینه‌داران آفتاب|ص=۶۱۵-۶۱۶|ج=۱}}</ref>


== درگذشت ==
== پانویس ==
عبدالله در روز [[عاشورا]] در جنگ کشته شد. همسرش به بالین وی شتافت. شمر با مشاهده این صحنه به غلام خود دستور داد زن را بکشد. غلام با عمودی که به سر زن زد؛ او را از پا درآورد.<ref>[http://www.erfan.ir/article/article.php?id=2356 پایگاه اطلاع‌رسانی استاد حسین انصاریان]{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref>
کتاب نامیرا برداشتی آزاد از زندگی وی است.<ref>[http://farsi.khamenei.ir/book-content?id=21586 حق نمیراست]</ref><ref>[http://farsi.khamenei.ir/others-page?id=21590 بخشی از کتاب نامیرا به انتخاب نویسنده]</ref><ref>[http://iusnews.ir/?pageid=124364 نامیرا کتابی که خواننده می‌خواهد هیچ وقت به انتهایش کتاب نرسد....]</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[فهرست کشته‌شدگان واقعه کربلا]]


== پانویس ==
=== ارجاعات ===
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}



نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۲:۳۲

عبدالله بن عمیر بن حباب الکلبی
متولدکوفه، عراق
وفاتعاشورای ۶۱ ه‍. ق
کربلا، عراق
شناخته‌شده برایحضور در نبرد کربلا
مخالف(ها)بنی امیه
دیناسلام

عبدالله بن عمیر بن حباب الکلبی از یاران حسین بن علی بود که در روز عاشورا در کربلا کشته شد.

نام و تبار

نام او در کتاب تسمیه من قتل الحسین و حدائق الوردیه را عبدالله بن عمیر گزارش کرده‌اند. در برخی منابع نام او، عبدالله بن عمرو آمده‌است.[۱] برخی او را همان وهب بن عبدالله دانسته‌اند۔ و برخی او را همان وهب بن وهب می‌دانند۔[۲] کنیه او ابووهب بود. نام کاملش را عبدالله بن عمیر بن عباس بن عبدقیس بن علیم بن جناب کلبی عُلیمی آورده‌اند. او را از تیره نمر بن قاسط گزارش کرده‌اند که در محله بنی‌همدان کوفه زندگانی می‌کردند.[۳][۴] همسر او، ام‌وهب هانیه بنت عبد، از همان تیره خودش بود۔[۵]

سرگذشت

او را از اصحاب علی بن ابی‌طالب و حسین بن علی گزارش کرده‌اند.[۶] آنان که او را همان وهب بن وهب دانسته‌اند، وی را مسیحی تازه مسلمان می‌دانند۔[۷] در تاریخ طبری آمده است که پس از آماده‌سازی سپاهی در اردوی نخیله توسط ابن‌زیاد برای مقابله با حسین بن علی، قصد کمک به حسین کرد و همسرش را از نیتش با خبر نمود و خود را در شب هشتم محرم به سپاه حسین بن علی رسانید.[۸] او همسر و به نقلی مادرش را نیز با خود همراه کرده بود۔[۹]

ابن شهرآشوب او را از کشتگان نبرد نخست گزارش می‌کند، اما طبری او را از کشتگان نبرد تن به تن دانسته‌است۔ طبری گزارش می‌کند که او برای مقابله با دو تن از سپاهیان عمر بن سعد به نام‌های یسار غلام زیاد بن ابوسفیان و سالم غلام عبدالله بن زیاد به میدان رفت و آنان را از پای دراورد و انگشتان دست چپش قطع شد۔ گزارش شده است که همسرش ام‌وهب که همراه او در نبرد کربلا بود، عمود خیمه را به دست گرفت و به کمک همسرش رفت که با درخواست حسین بن علی به نزد زنان بازگشت۔ او در جناح چپ سپاه حسین جنگاوری می‌کرد که در نهایت به دست هانی بن ثبیت حضرمی و بکیر بن حی تمیمی کشته شد۔ در تاریخ طبری آمده است که پس از زمین‌گیر شدنش، همسرش به بالین او رفت و غلام شمر، او را به قتل رسانید۔[۱۰] سن او به هنگام کشته شدن را ۳۰ سال تخمین زده‌اند۔[۱۱]

گفته‌اند که پس از کشته شدن، سر از تنش جدا کردند و به سمت سپاه حسین پرتاب کردند، مادرش سر او را بوسید و به سمت سپاه عمر بن سعد پرتاب کرد و گفت: «ما چیزی که در راه خدا داده‌ایم، پس نمی‌گیریم»۔[۱۲] از برای او، رجزی گزارش کرده‌اند که به هنگام کشتن دو تن از سپاهیان عمر بن سعد خوانده است:[۱۳]

إن تَنکُرونِی فَاَنَا اِبنُ کَلبٍحَسبَی بَبیتی فِی عُلَیمٍ حَسبِی
إنّی امُروءُ ذو مِرّةٍ وَ عصَبِوَلَستُ بِالخَوّارِ عِندَ النَّکبِ
إنّی زَعِیمُ لَکِ اُمَّ وَهَبِبالطَّفنِ فِیهم مُقدِماً و الضَّربِ
ضَربِ غُلامٍ مُؤمِنٍ بِالرَّبِّ

این رجز با کمی تفاوت در منابع دیگر نیز آمده‌است۔[۱۴]

پانویس

ارجاعات