اشاعره: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (اصلاح صفحات یک ارجاع)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{عقاید اسلام}}
{{عقاید اسلام}}
{{اسلام}}
{{اسلام}}
مکتب '''اشعری''' که توسط علی بن اسماعیل معروف به [[ابوالحسن اشعری]] تأسیس شد،{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۱}} مکتبی حد واسط و تعدیل یافته بین مکتب [[اهل حدیث]] و [[معتزله]] است.{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۴}} علت نامگذاری این مکتب به اشعری این است که نیای بالای او به [[ابوموسی اشعری]] می‌رسد.{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۳}}
'''مکتب اشعری''' که توسط علی بن اسماعیل معروف به [[ابوالحسن اشعری]] تأسیس شد،{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۱}} مکتبی حد واسط و تعدیل یافته بین مکتب [[اهل حدیث]] و [[معتزله]] است.{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۴}} علت نامگذاری این مکتب به اشعری این است که نیای بالای موسس این مکتب، به [[ابوموسی اشعری]] می‌رسید.{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۳}}


ابوالحسن اشعری تا ۴۰ سالگی در خانه رئیس معتزله زمان یعنی ابوعلی جبّانی می‌زیست و کاملاً با عقاید معتزله آشنا بود، ولی بعد از درگذشت او دگرگونی عظیمی در وی بوجود آمده و از اعتزال به مکتب اهل حدیث پیوست.{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۲}} با این حال اهل حدیث او را نپذیرفتند و ازین روی زندگی او در کتب مرتبط با طبقات حنابله درج نشده است.{{پنک|سبحانی|1394a|صص=۶۹۴–۶۹۳}}
== موسس مکتب ==
ابوالحسن اشعری تا ۴۰ سالگی در خانه [[ابوعلی جبانی|ابوعلی جبّانی]]، رئیس معتزله آن وقت، می‌زیست و کاملاً با عقاید معتزله آشنا بود؛ ولی بعد از درگذشت جبائی، دگرگونی عظیمی در وی بوجود آمده و از اعتزال به مکتب اهل حدیث پیوست.{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۲}} با این حال اهل حدیث او را نپذیرفتند و از این روی زندگی او در کتب مرتبط با طبقات [[حنبلی|حنابله]] درج نشده است.{{پنک|سبحانی|1394a|صص=۶۹۴–۶۹۳}} دو فرضیه مهم در خصوص دلیل و انگیزه ابوالحسن اشعری از اعتزال به اشعری‌گری، فشار [[حکومت عباسی]] بر معتزله و اندیشه اصلاح در عقیده اهل حدیث عنوان شده‌است۔{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۶–۶۹۷}}


دو فرضیه از فرضیات قابل اتکاتر نسبت به بقیه در رابطه با انگیزه حرکت ابوالحسن از اعتزال به اشعری گری وجود دارد:{{پنک|سبحانی|1394a|ص=۶۹۶–۶۹۷}}
از آنجا که ابوالحسن با [[عقل]] و [[منطق]] آشنا بود و ریشه‌های عقل‌گرایی در تار و پود اندیشه‌اش هنوز لانه گزیده بود، سعی کرد بخشی از عقاید اهل حدیث را دگرگون کرده که تا حدی از زنندگی عقایدشان بکاهد:{{پنک|سبحانی|1394b|صص=770-771}}
# فشار [[حکومت عباسی]] بر معتزله
# تصرف در صفات خبریّه: اهل حدیث فی الواقع معتقدند خدا دست و چشم و پا دارد، اشعری گفت: «خدا تمام انی صفات را داراست، اما بدون کیفیت».
# اندیشه اصلاح در عقیده اهل حدیث
# قدیم بودن کلام خدا: اهل حدیث معتقدند که تکلم از [[صفات ذاتی]] است و پیوسته با [[خدا]] بوده و می‌باشد، لذا هرکس آن را انکار کند صفاتی از اوصاف خدا را انکار کرده است. اشعری [[علم کلام|کلام]] را به صورت توجیه نمود و گفت خدا از ازل با این مفاهیم و معانی همراه بوده (نه با الفاظ).
# خدا، خالق و بندگان کاسب افعالند: اهل حدیث افعال بندگان را مخلوق خدا می‌دانند که پیامد آن جبر گرایی است، اشعری با افزودن مفهوم کسب برای بندگان هم سهمی از افعال خدا قائل شد.


از آنجا که ابوالحسن با عقل و منطق آشنا بود و ریشه‌های عقل‌گرایی در تار و پود اندیشه‌اش هنوز لانه گزیده بود، سعی کرد بخشی از عقاید اهل حدیث را دگرگون کرده که تا حدی از زنندگی عقایدشان بکاهد:{{پنک|سبحانی|1394b|صص=770-771}}
== پانویس ==
# تصرف در صفات خبریّه: اهل حدیث فی الواقع معتقدند خدا دست و چشم و پا دارد، اشعری گفت: «خدا تمام انی صفات را داراست، اما بدون کیفیت».
# قدیم بودن کلام خدا: اهل حدیث معتقدند که تکلم از صفات ذاتی است و پیوسته با خدا بوده و می‌باشد، لذا هرکس آن را انکار کند صفاتی از اوصاف خدا را انکار کرده است. اشعری کلام را به صورت توجیه نمود و گفت خدا از ازل با این مفاهیم و معانی همراه بوده (نه با الفاظ).
# خدا خالق و بندگان کاسب افعالند: اهل حدیث افعال بندگان را مخلوق خدا می‌دانند که پیامد آن جبر گرایی است، اشعری با افزودن مفهوم کسب برای بندگان هم سهمی از افعال خدا قائل شد.


== ارجاعات ==
=== ارجاعات ===
{{منابع}}
{{منابع}}


== منابع ==
=== منابع ===
{{آغاز منابع}}
{{آغاز منابع}}
* {{یادکرد ژورنال | ژورنال = درسهایی از مکتب اسلام | عنوان = آشنایی با پایه‌گذار مکتب اشعری گری | نام = جعفر | نام خانوادگی = سبحانی | تاریخ = 1394a | شماره = 656}}
* {{یادکرد ژورنال | ژورنال = درسهایی از مکتب اسلام | عنوان = آشنایی با پایه‌گذار مکتب اشعری گری | نام = جعفر | نام خانوادگی = سبحانی | تاریخ = 1394a | شماره = 656}}

نسخهٔ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۳

مکتب اشعری که توسط علی بن اسماعیل معروف به ابوالحسن اشعری تأسیس شد،[۱] مکتبی حد واسط و تعدیل یافته بین مکتب اهل حدیث و معتزله است.[۲] علت نامگذاری این مکتب به اشعری این است که نیای بالای موسس این مکتب، به ابوموسی اشعری می‌رسید.[۳]

موسس مکتب

ابوالحسن اشعری تا ۴۰ سالگی در خانه ابوعلی جبّانی، رئیس معتزله آن وقت، می‌زیست و کاملاً با عقاید معتزله آشنا بود؛ ولی بعد از درگذشت جبائی، دگرگونی عظیمی در وی بوجود آمده و از اعتزال به مکتب اهل حدیث پیوست.[۴] با این حال اهل حدیث او را نپذیرفتند و از این روی زندگی او در کتب مرتبط با طبقات حنابله درج نشده است.[۵] دو فرضیه مهم در خصوص دلیل و انگیزه ابوالحسن اشعری از اعتزال به اشعری‌گری، فشار حکومت عباسی بر معتزله و اندیشه اصلاح در عقیده اهل حدیث عنوان شده‌است۔[۶]

از آنجا که ابوالحسن با عقل و منطق آشنا بود و ریشه‌های عقل‌گرایی در تار و پود اندیشه‌اش هنوز لانه گزیده بود، سعی کرد بخشی از عقاید اهل حدیث را دگرگون کرده که تا حدی از زنندگی عقایدشان بکاهد:[۷]

  1. تصرف در صفات خبریّه: اهل حدیث فی الواقع معتقدند خدا دست و چشم و پا دارد، اشعری گفت: «خدا تمام انی صفات را داراست، اما بدون کیفیت».
  2. قدیم بودن کلام خدا: اهل حدیث معتقدند که تکلم از صفات ذاتی است و پیوسته با خدا بوده و می‌باشد، لذا هرکس آن را انکار کند صفاتی از اوصاف خدا را انکار کرده است. اشعری کلام را به صورت توجیه نمود و گفت خدا از ازل با این مفاهیم و معانی همراه بوده (نه با الفاظ).
  3. خدا، خالق و بندگان کاسب افعالند: اهل حدیث افعال بندگان را مخلوق خدا می‌دانند که پیامد آن جبر گرایی است، اشعری با افزودن مفهوم کسب برای بندگان هم سهمی از افعال خدا قائل شد.

پانویس

ارجاعات

  1. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۱.
  2. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۴.
  3. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۳.
  4. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۲.
  5. سبحانی ۱۳۹۴a، صص. ۶۹۴–۶۹۳.
  6. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۶–۶۹۷.
  7. سبحانی ۱۳۹۴b، صص. ۷۷۰-۷۷۱.

منابع

  • سبحانی، جعفر (۱۳۹۴a). «آشنایی با پایه‌گذار مکتب اشعری گری». درسهایی از مکتب اسلام (۶۵۶).
  • سبحانی، جعفر (۱۳۹۴b). «ویژگی‌های مکتب کلامی ابوالحسن اشعری». درسهایی از مکتب اسلام (۶۵۷).