اشاعره

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۳۷ توسط Haghjoo (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح صفحات یک ارجاع)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مکتب اشعری که توسط علی بن اسماعیل معروف به ابوالحسن اشعری تأسیس شد،[۱] مکتبی حد واسط و تعدیل یافته بین مکتب اهل حدیث و معتزله است.[۲] علت نامگذاری این مکتب به اشعری این است که نیای بالای او به ابوموسی اشعری می‌رسد.[۳]

ابوالحسن اشعری تا ۴۰ سالگی در خانه رئیس معتزله زمان یعنی ابوعلی جبّانی می‌زیست و کاملاً با عقاید معتزله آشنا بود، ولی بعد از درگذشت او دگرگونی عظیمی در وی بوجود آمده و از اعتزال به مکتب اهل حدیث پیوست.[۴] با این حال اهل حدیث او را نپذیرفتند و ازین روی زندگی او در کتب مرتبط با طبقات حنابله درج نشده است.[۵]

دو فرضیه از فرضیات قابل اتکاتر نسبت به بقیه در رابطه با انگیزه حرکت ابوالحسن از اعتزال به اشعری گری وجود دارد:[۶]

  1. فشار حکومت عباسی بر معتزله
  2. اندیشه اصلاح در عقیده اهل حدیث

از آنجا که ابوالحسن با عقل و منطق آشنا بود و ریشه‌های عقل‌گرایی در تار و پود اندیشه‌اش هنوز لانه گزیده بود، سعی کرد بخشی از عقاید اهل حدیث را دگرگون کرده که تا حدی از زنندگی عقایدشان بکاهد:[۷]

  1. تصرف در صفات خبریّه: اهل حدیث فی الواقع معتقدند خدا دست و چشم و پا دارد، اشعری گفت: «خدا تمام انی صفات را داراست، اما بدون کیفیت».
  2. قدیم بودن کلام خدا: اهل حدیث معتقدند که تکلم از صفات ذاتی است و پیوسته با خدا بوده و می‌باشد، لذا هرکس آن را انکار کند صفاتی از اوصاف خدا را انکار کرده است. اشعری کلام را به صورت توجیه نمود و گفت خدا از ازل با این مفاهیم و معانی همراه بوده (نه با الفاظ).
  3. خدا خالق و بندگان کاسب افعالند: اهل حدیث افعال بندگان را مخلوق خدا می‌دانند که پیامد آن جبر گرایی است، اشعری با افزودن مفهوم کسب برای بندگان هم سهمی از افعال خدا قائل شد.

ارجاعات

  1. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۱.
  2. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۴.
  3. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۳.
  4. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۲.
  5. سبحانی ۱۳۹۴a، صص. ۶۹۴–۶۹۳.
  6. سبحانی ۱۳۹۴a، ص. ۶۹۶–۶۹۷.
  7. سبحانی ۱۳۹۴b، صص. ۷۷۰-۷۷۱.

منابع

  • سبحانی، جعفر (۱۳۹۴a). «آشنایی با پایه‌گذار مکتب اشعری گری». درسهایی از مکتب اسلام (۶۵۶).
  • سبحانی، جعفر (۱۳۹۴b). «ویژگی‌های مکتب کلامی ابوالحسن اشعری». درسهایی از مکتب اسلام (۶۵۷).