فتوحات مسلمانان
فتوحات مسلمانان که فتوحات اسلامی نیز نامیده میشوند؛ در دوره محمد پیامبر دین اسلام جنگهایی بود که صورت گرفت و مهمترین فتح آن زمان فتح مکه و گسترش اسلام در سرزمین حجاز (نیمه غربی جزیره العرب) بود. فتوحات اسلامی از زمان خلفای راشدین آغاز شد و تا دوره عثمانیان ادامه یافت.
محمد، پیامبر اسلام با هجرت از مکه به مدینه پایههای سیاسی اسلام را پایه گذاشت، و برای دفاع از آن در مقابل دشمنان خود بهخصوص مخالفان مکی ایستادگی کرد. همچنین چندین جنگ (جنگ موته و تبوک) را برای تحکیم و حفظ ثغور اسلامی با رومیان در شام داشت؛ و به دنبال صلح حدیبیه با مکیان در نهایت موفق به فتح مکه شد. از آن پس به امپراتوریهای اطراف خود نامه فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد. پس از درگذشت محمد، خلیفه اول برای دفع مدعیان پیامبری و برگشتگان از اسلام جنگهای رده ترتیب داد. در زمان وی مسلمانان به سوی نبرد با رومیان و فتح شام نیز شتافتند و کنعان به دست مسلمانان درآمد. ادامه کار در زمان خلیفه دوم، عمر بن خطاب منجر به فتح دمشق و یرموک شد و هرقل شام را رها کرد و به قسطنطنیه گریخت و شام به تدریج در دست مسلمانان افتاد و تا کوههای توروس در آسیای صغیر پیش رفتند. اورشلیم که در آن زمان «ایلیاء» نام داشت به هنگام سفر عمر به شام از سوی اسقف اعظم تسلیم شد. از آن پس عمر به گسترش فتوحات در مصر و شمال آفریقا شتافت. در دوره پیامبر اسلام، محمد نیمه غربی شبه جزیره العرب در دست مسلمانان بود. در عهد ابوبکر تمام شبه جزیره تصرف شد. در عهد عمر مسلمانان تا فرارود (ماوراءالنهر) و شمال دریای مکران و همه ایران (به جز سواحل شمال آن سوی دیوارههای البرز) و سرزمین عراق، شام، مصر و باریکه سواحل لیبی را متصرف شدند. در زمان عثمان، تا دریاچه آرال و کنارههای دریای کاسپین تا دریای سیاه (شرق آسیای صغیر و جنوب قفقاز)، جنوب آسوان و قسمت اعظم سواحل لیبی متصرف شد. در دوره اموی شمال غرب آفریقا تا مراکش، اندلس تصرف شد و بر متصرفات شرق اسلام افزوده شد.
پیشینهٔ تاریخی
وضعیت منطقه بهخصوص امپراتوریهای ساسانی و روم شرقی
در طی سدههای چهارم تا ششم میلادی، ساسانیان دولت لخمیان را از قبایل عرب حیره تأسیس کردند و در برابر آن رومیان دولت غسانیان را ایجاد کردند. در پایان سده ششم میلادی امپراتوریهای ساسانی و بیزانس به این نتیجه رسیدند که حفظ دولتهای وابسته عرب، یعنی لخمیان و غسانیان، به عنوان نیروهایی مسلط در برابر عربهای منطقه ارزشی ندارد. هرچند این دولتها از بین رفتند، اما سبب شدند قبایل عرب عراق و شام کارآزموده تر، سازمان یافته تر و ثروتمندتر شوند.[۱] برخی میگویند اگر این دولتها، در سده هفتم همچنان پابرجا بود، میتوانست به عنوان مانعی در برابر حمله سپاه عرب مسلمان عمل کند. در مقابل، با از بین رفتن این رابطه، قبایل این منطقه که به لحاظ نظامی کارآزموده شده بودند، به امید کسب منابع مالی به صف مسلمانان پیوستند.[۲]
جنگ ۲۵ ساله ایران و روم که از ۶۰۲ تا ۶۲۸ به طول انجامید، زمینهساز پیدایش خلافت اسلامی به عنوان یک امپراتوری جدید شد. این جنگ نظم سیاسی را که طی سه سده بر این منطقه حاکم بود، فروریخت و خلأ قدرتی را پدیدآورد، که در پی آن سپاهیان مسلمان عرب امپراتوری ساسانی شکست دهند و امپراتوری نوپدید خلافت را بنا نهادند.[۳] طی این جنگ ایران و روم، خسرو پرویز نخست سرزمینهای شام و مصر را تصرف کرد، ولی در پایان، ضدحمله هراکلیتوس منجر به شکست و عقبنشینی ساسانیان گردید. در پی آن، خسروپرویز درگذشت و دورهای چندساله از هرج و مرج سیاسی دربار ساسانیان را فراگرفت. نهایتاً، یزدگرد سوم بر تخت نشست. هرچند، سپاه امپراتوری ساسانی، در جنگ آسیب چندانی ندیده بود و همچنین موانع طبیعی شامل رودخانههای فرات و دجله و نیز کوههای زاگرس از سرزمین ایران در برابر مهاجمان دفاع میکرد، اما، امپراتوری ساسانی به علت اختلافات سیاسی داخلی بیش از آن ضعیف شده بود که بتواند در برابر حمله مسلمانان مقاومت کند.[۴]
این جنگ هر دو امپراتوری را فرسوده کرد و در خصوص ساسانیان، منجر به یک بحران سیاسی داخلی شد. هرچند جنگ با پیروزی روم شرقی به پایان رسید، اما امپراتوری روم نیز وضع بهتری نداشت. برخی از ثروتمندترین مناطق این امپراتوری، یعنی شام و مصر، طی دو دهه تحت اشغال بودند. همچنین، مردمان این سرزمینها دیگر امپراتوری روم را به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر زندگی نمیدیدند. به علاوه، امپراتوری ذخایر ثروتش را در خلال جنگ هزینه کرده بود و دیگر منبعی برای تأمین مالی قوا در برابر سپاه مسلمانان نداشت.[۵]
پیدایش دولت اسلامی در عربستان
محمد پس از هجرت به مدینه بر پایه مسلمانان مهاجر مکه و یهودیان مدینه با عقد میثاق مدینه جامعه و دولتی نوین با نام امت تأسیس کرد.[۶] سپس بین مسلمانان با قبایل مکه و همپیمانان آنها جنگ درگرفت و سرانجام پس از هشت سال جنگ با مکه، محمد به همراه پیروانش که تا آن زمان به بیش از ده هزار نفر بالغ شده بودند، شهر زادگاهش را فتح کرد. به تدریج و بهخصوص پس از فتح مکه از طریق جنگ و عمدتاً معاهده حجاز و مناطق شرقی و جنوبی شبه جزیره عربستان را فتح کرد و بیشتر مردم شبه جزیره عربستان به اسلام گرویدند و امت اسلام به کل این سرزمین گسترش یافت.[۷] از سوی دیگر، از سال پنجم هجری، محمد لشکرکشی به سمت شام را آغاز کرد. نخستین هدف دومة الجندل در میانه راه مدینه و دمشق بود. در سال نهم هجری، وی خالد بن ولید را با سپاهی به آن سو فرستاد که دومةالجندل و تبوک را فتح کرد. طبق روایات تاریخی مسلمانان، محمد از سال ۶ و ۷ هجری نامههایی را برای سران حکومتهای همسایه شامل هراکلیتوس، امپراتور بیزانس، نجاشی شاه حبشه، خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی و چند تن دیگر فرستاد و آنها را دعوت به دین اسلام کرد. اما همگی این دعوت را رد کردند. بیشترین تاریخپژوهان مدرن این اقدامات را منشأ فتوحات بعدی مسلمانان میدانند، که در زمان خلافت راشدین رخ داد.[۸]
جانشینی محمد
پس از درگذشت محمد، در حالی که گروهی از مسلمانان مشغول خاکسپاریاش بودند،[۹] گروهی دیگر در سقیفه بنیساعده به دنبال انتخاب جانشین برای محمد بودند. در این جلسه، ابوبکر بهعنوان جانشین محمد انتخاب شد.[۱۰][۱۱] این انتخاب با مخالفتهای در جهان اسلام همراه بود و گروهی که بعدا شیعه نامیده شدند، این خلافت و جانشینی را نپذیرفتند.[۱۲] این انتخاب همچنین باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران علی شد. طرفداران علی قائل بودند که علی توسط شخص محمد به جانشینی منصوب شده است و بنابراین مقام خلافت باید از آن وی باشد.[۱۳][۱۴]
اهداف و انگیزهها
به نوشته چیز رابینسون، جهاد محمد در سرزمین حجاز، الهامبخش اصلی فتوحات مسلمانان پس از فوت وی شد. چنانکه فرد دانر میگوید فتوحات نتیجه طبیعی آموزههای محمد و انسجامبخشی سیاسی به قبایل عربستان تحت دولت اسلامی توسط وی بوده است. طی حدود یک دهه پس از تشکیل دولت خلافت راشدین مسلمانان موفق شدند شام، عراق و مصر را فتح کنند و سپس بر ایران چیره شدند. مسلمانان شهرهای نظامی بصره و کوفه را در عراق بنا نهادند.[۱۵]
پانویس
ارجاعات
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 92-93 and 113.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 96.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 73.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 111-113.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 93-94.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 188-189.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 189-192.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 192.
- ↑ Veccia Vaglieri, “ʿAlī b. Abī Ṭālib”, EI2.
- ↑ Holt, Lambton and Lewis, Cambridge History of Islam, 57.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 26–27, 30–43 and 356–60.
- ↑ Poonawala, “ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Holt, Lambton and Lewis, Cambridge History of Islam, 57.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 26–27, 30–43 and 356–60.
- ↑ Robinson, The New Cambridge History of Islam, 195-198.
منابع
- صالح احمد علی (۱۴۲۳)، الفتوحات الإسلامیة، بیروت: شرکه المطبوعات للتوزیع و النشر