عیون اخبار الرضا: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (ویرایش آیات (بحث) به آخرین تغییری که Roshana انجام داده بود واگردانده شد)
برچسب: واگردانی
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
|عنوان مورب=عیون اخبار الرضا|زبان اصلی=عربی، فارسی و انگلیسی|سبک=حدیثی|تاریخ_نشر=قرن چهارم ه‍. ق|نخستین چاپ=۱۲۷۵ ه‍. ق|توضیح تصویر۲=عکسی از جلد کتاب عیون اخبار الرضا|انتشار به انگلیسی=بله}}
|عنوان مورب=عیون اخبار الرضا|زبان اصلی=عربی، فارسی و انگلیسی|سبک=حدیثی|تاریخ_نشر=قرن چهارم ه‍. ق|نخستین چاپ=۱۲۷۵ ه‍. ق|توضیح تصویر۲=عکسی از جلد کتاب عیون اخبار الرضا|انتشار به انگلیسی=بله}}


'''''عیون اخبار الرضا''''' یکی جامع‌ترین کتب [[شیعه|شیعی]] در تاریخ [[علی بن موسی الرضا]]، امام هشتم شیعیان امامیه، و سخنان او به تألیف [[شیخ صدوق]] است. ''عیون اخبار الرضا'' از آثار معتبر شیعه به حساب می‌آید که در قرن چهارم نوشته شده است. این اثر در ۶۹ باب به موضوعات متنوعی از زندگانی علی بن موسی الرضا از جمله تولد، سال‌های اولیه زندگی، تبار، مواجهه با [[مأمون]]، [[سفر علی بن موسی الرضا به مرو|سفر به مرو]] و [[ولایتعهدی علی بن موسی الرضا|ولایتعهدی]] او و سرانجام مرگ و وضعیت [[حرم امام رضا|آرامگاه]] او و اشعار در وصفش را شامل می‌شود.
'''''عیون اخبار الرضا''''' یکی از جامع‌ترین کتب [[شیعه|شیعی]] در تاریخ [[علی بن موسی الرضا]]، امام هشتم شیعیان امامیه، و سخنان او به تألیف [[شیخ صدوق]] است. ''عیون اخبار الرضا'' از آثار معتبر شیعه به حساب می‌آید که در قرن چهارم نوشته شده است. این اثر در ۶۹ باب به موضوعات متنوعی از زندگانی علی بن موسی الرضا از جمله تولد، سال‌های اولیه زندگی، تبار، مواجهه با [[مأمون]]، [[سفر علی بن موسی الرضا به مرو|سفر به مرو]] و [[ولایتعهدی علی بن موسی الرضا|ولایتعهدی]] او و سرانجام مرگ و وضعیت [[حرم امام رضا|آرامگاه]] او و اشعار در وصفش را شامل می‌شود.


با توجه به مقدمه این اثر، شیخ صدوق این اثر را به عنوان هدیه به [[صاحب بن عباد دیلمی]] نوشته است. سال دقیق انتشار کتاب مشخص نیست ولی باید بعد از سال ۳۶۶ ه‍.ق صورت گرفته باشد. مؤلف در نوشتن این کتاب، قصد جمع‌آوری اخباری خاص از زندگانی علی بن موسی الرضا بوده است. این اثر از جهت اهمیت، جزء آثار مهم شیعی تلقی می‌شود و جزء معدود آثاری است که تا آن زمان، به صورت تخصصی به زندگی یکی از [[دوازده امام|امامان شیعه]] پرداخته است. کتاب از دیدگاه شیعیان معتبر قلمداد می‌شود هرچند در بین آن از دیدگاه شیعیان، روایت‌های نامعتبر همچون روایت [[حدیث مرفوع|مرفوع]] و [[حدیث مرسل|مرسل]] نیز گزارش شده است.
با توجه به مقدمه این اثر، شیخ صدوق این اثر را به عنوان هدیه به [[صاحب بن عباد دیلمی]] نوشته است. سال دقیق انتشار کتاب مشخص نیست ولی باید بعد از سال ۳۶۶ ه‍.ق صورت گرفته باشد. قصد مؤلف در نوشتن این کتاب، جمع‌آوری اخباری خاص از زندگانی علی بن موسی الرضا بوده است. این اثر از جهت اهمیت، جزء آثار مهم شیعی تلقی می‌شود و جزء معدود آثاری است که تا آن زمان، به صورت تخصصی به زندگی یکی از [[دوازده امام|امامان شیعه]] پرداخته است. کتاب از دیدگاه شیعیان معتبر قلمداد می‌شود هرچند در بین آن از دیدگاه شیعیان، روایت‌های نامعتبر همچون روایت [[حدیث مرفوع|مرفوع]] و [[حدیث مرسل|مرسل]] نیز گزارش شده است.


از این کتاب ترجمه‌های مختلفی به فارسی و انگلیسی گزارش شده است. همچنین بر این کتاب شرح و حاشیه‌های متعددی نوشته شده است. این اثر بارها به زبان‌های مختلف تجدید چاپ شده است.
از این کتاب ترجمه‌های مختلفی به فارسی و انگلیسی گزارش شده است. همچنین بر این کتاب شرح و حاشیه‌های متعددی نوشته شده است. این اثر بارها به زبان‌های مختلف تجدید چاپ شده است.


== مؤلف ==
== مؤلف ==
[[شیخ صدوق|ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی]] که به اختصار شیخ صدوق خوانده می‌شود، از محدثان نامی امامیه است.<ref>{{پک|1=غروی نائینی|2=جاویدانی|3=۱۳۸۴|ک=فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد|ف=نگاهی به روش تدوین سند}}</ref><ref>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۸}}</ref><ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref> بیشتر زندگی او در دوران حکومت [[آل‌بویه]] گذشت و به جهت همزمانی حیاتش با آغاز [[غیبت کبری]]، آثارش برای شیعیان اهمیت ویژه‌ای دارد.<ref>{{پک|1=توحیدی‌نیا|2=توحیدی‌نیا|3=۱۳۹۸|ف=بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=تاریخ اسلام}}</ref> وی به سال ۳۸۱ ه‍.ق از دنیا رفته است.<ref>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۸}}</ref><ref>{{پک|غروی نائینی|جاویدانی|۱۳۸۴|ک=فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد|ف=نگاهی به روش تدوین سند}}</ref><ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref> برای صدوق، ۳۰۰ کتاب علمی گزارش شده است که با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه صدوق در علم رجال شیعی، آثارش مورد توجه شیعیان قرار گرفته است. ملقب شدن او به «شیخ صدوق» (به معنای شیخ بسیار راستگو) نیز به همین دلیل بوده است.<ref>{{پک|1=علی‌پور|2=۱۳۹۳|ف=بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا|ک=فرهنگ رضوی}}</ref><ref>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۸}}</ref> وی در تلاش بوده است تا ارائه‌ای نظام‌مند از کلام شیعی بر اساس روایات امامان شیعه، ارائه دهد.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref>
[[شیخ صدوق|ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی]] که به اختصار شیخ صدوق خوانده می‌شود، از محدثان نامی امامیه است.<ref>{{پک|1=غروی نائینی|2=جاویدانی|3=۱۳۸۴|ک=فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد|ف=نگاهی به روش تدوین سند}}</ref><ref dir=ltr>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۸}}</ref><ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref> بیشتر زندگی او در دوران حکومت [[آل‌بویه]] گذشت و به جهت همزمانی حیاتش با آغاز [[غیبت کبری]]، آثارش برای شیعیان اهمیت ویژه‌ای دارد.<ref>{{پک|1=توحیدی‌نیا|2=توحیدی‌نیا|3=۱۳۹۸|ف=بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=تاریخ اسلام}}</ref> وی به سال ۳۸۱ ه‍.ق از دنیا رفته است.<ref dir=ltr>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۸}}</ref><ref>{{پک|غروی نائینی|جاویدانی|۱۳۸۴|ک=فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد|ف=نگاهی به روش تدوین سند}}</ref><ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref> برای صدوق، ۳۰۰ کتاب علمی گزارش شده است که با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه صدوق در علم رجال شیعی، آثارش مورد توجه شیعیان قرار گرفته است. ملقب شدن او به «شیخ صدوق» (به معنای شیخ بسیار راستگو) نیز به همین دلیل بوده است.<ref>{{پک|1=علی‌پور|2=۱۳۹۳|ف=بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا|ک=فرهنگ رضوی}}</ref><ref dir=ltr>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۸}}</ref> وی در تلاش بوده است تا ارائه‌ای نظام‌مند از کلام شیعی بر اساس روایات امامان شیعه، ارائه دهد.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref>


== پیش‌زمینه ==
== پیش‌زمینه ==
[[پرونده:PERF No. 665.jpg|بندانگشتی|قدیمی‌ترین نسخه خطی موجود از «[[سیره ابن‌هشام|سیره محمد]]» اثر [[ابن‌هشام]] (د ۲۱۸ ه۔ق) شامل احادیث تاریخی از زندگانی پیامبر اسلام، که گمان می‌رود این نسخه توسط شاگردان او اندکی پس از مرگش نگارش شده باشد.]]
[[پرونده:PERF No. 665.jpg|بندانگشتی|قدیمی‌ترین نسخه خطی موجود از «[[سیره ابن‌هشام|سیره محمد]]» اثر [[ابن‌هشام]] (د ۲۱۸ ه‍.ق) شامل احادیث تاریخی از زندگانی پیامبر اسلام، که گمان می‌رود این نسخه توسط شاگردان او اندکی پس از مرگش نگارش شده باشد.]]
تا پیش از سده دوم ه‍. ق، عبارت «[[تدوین حدیث]]» مرسوم نبود و از عناوینی چون «تقیید حدیث» یا «کتابت» و «تألیف» استفاده می‌شد. محدثان [[سنی]] مذهب در قرن اول ه‍. ق، از نگارش حدیث [[منع نگارش حدیث|منع]] می‌شدند<ref group="یادداشت">این منع از جانب سه خلیفه اول صورت گرفته و دلایلش اینگونه عنوان شده است: دلایل سیاسی، از بین بردن روایات با موضوع فضیلت یا رذیلت افراد، جلوگیری از اختلاف بین مسلمانان، ترس از نسبت دادن دروغ به پیامبر اسلام، عدم نیاز به حدیث با وجود قرآن، ترس از اختلاف حدیث با قرآن و ترس از ترک قرآن. (رک: {{پک|معارف|معینی|هوشنگی|۱۳۸۸|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=تدوین حدیث}})</ref> یا آن را مکروه می‌دانستند. در مقابل، محدثان شیعه، به روایت‌هایی از [[محمد|پیامبر اسلام]] استناد می‌کردند که در آنها به نگارش حدیث توصیه می‌شد. سخت‌گیری‌ها در منع روایت، در خصوص روایت‌های فقهی با اغماض همراه بود.<ref>{{پک|معارف|معینی|هوشنگی|۱۳۸۸|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=تدوین حدیث}}</ref> در میان شیعیان امامیه، روایاتی گزارش شده است که اولین کتاب‌های مدون حدیثی، متعلق به [[علی بن ابی‌طالب]] بوده است که به دستور پیامبر اسلام و به جهت حفظ تعالیم اسلامی برای امامان پس از علی نگارش یافته است. نام این اثر در برخی روایات، «[[الجامعه]]» یا «[[کتاب علی]]» عنوان شده است.<ref>{{پک|بروجردی|۱۳۷۲|ف=تدوین حدیث|ک=مقالات و بررسی‌ها}}</ref> [[عمر بن عبدالعزیز]] (۹۹–۱۰۱ ه‍.ق)، [[فهرست خلفای اموی|خلیفه اموی]] در قرن دوم هجری به حاکمان ولایت‌های اسلامی دستور داد تا هر حدیث منسوب به پیامبر اسلام را بنویسند. پیش‌تر، شاگردان [[محمد باقر]] (۵۷–۱۱۴ ه‍.ق)، به این کار مبادرت کرده بودند که در دوران [[جعفر صادق]] با توان بیشتری پی گرفته شد. [[آقابزرگ تهرانی]] در کتاب ''[[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]]''، یکصد و هفده [[اصول اربعمائه|اصل]]<ref group="یادداشت">اصل، به معنای اثری حدیثی است که مستقیماً از کتابت شنیده‌ها پدید آمده است. در این اثر، نویسنده تنها به هدف نگارش احادیث مسموع خویش، اقدام به تألیف نموده است. در مقابل اصل، مصنفات قرار دارد که علاوه بر متن حدیث، شامل نوشته‌های مؤلف نیز می‌شود. (رک: {{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اصل}})</ref> را به شاگردان محمد باقر و جعفر صادق منسوب دانسته و نام آنها را ذکر کرده است.<ref>{{پک|مدیرشانه‌چی|۱۳۴۷|ف=کتب اربعه حدیث شیعه|ک=نامه آستان قدس|ص=۱۶۶–۱۶۷}}</ref> روند نگارش حدیث به صورت «اصل» در تشیع، تا دوران امامت [[حسن عسکری]] (مـ ۲۶۰ ه‍.ق) ادامه داشت.<ref>{{پک|ذوقی|۱۳۹۱|ف=سه گفتار در باب کتب اربعه|ک=سفینه|ص=۱۵۵}}</ref> [[دوازده امام|امامان شیعه]]، همواره شاگردان خود را به نگارش حدیث ترغیب می‌کردند. در این‌باره، محمد باقر، [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل بن عمر]] را به نوشتن حدیث توصیه کرد و به او از در پیش بودن روزگاری پر آشوب خبر داد که جز روایت‌های مکتوب، منبع دینی دیگری وجود ندارد.<ref group="یادداشت">«اکتب و بث علمک فی اخوانک، فإن مت فاورث کتبک بنیک فانه یأتی علی الناس زمان هرج لا یستأنسون الا بکتبکم»؛ «بنویس و به این وسیله علم خود را میان برادران دینی‌ات منتشر کن و هنگام مرگ، نوشته‌هایت را برای فرزندانت به ارث بگذار، زیرا زمانی پرآشوب خواهد آمد که به جز نوشته‌های شما علاقه دینی ممکن نیست.» (رک: اعیان الشیعه، ج۱، ص ۹۲)</ref> از آن پس، شاگردان امامان شیعه، به‌ویژه اصحاب جعفر صادق، حدیث‌ها را مکتوب می‌کردند. درنتیجه ۴۰۰ کتاب حدیثی تألیف شد که بعدها پایه علوم حدیث شیعه را شکل داد. این آثار که در اصطلاح علوم حدیث به آنها «اصل» می‌گویند؛ به جهت تعدادشان، به [[اصول اربعه‌مأئة]] (به فارسی: اصول چهارصدگانه) مشهورند. اهمیت این اصول، پس از روی‌کار آمدن [[خلافت عباسی|عباسیان]] و سخت‌گیری بر [[شیعه|علویان]] بیشتر شد و به این جهت، شیعیان برای جمع‌آوری و کتابت حدیث، انگیزه بیشتری پیدا کردند.<ref>{{پک|مدیرشانه‌چی|۱۳۴۷|ف=کتب اربعه حدیث شیعه|ک=نامه آستان قدس|ص=۱۶۹–۱۷۱}}</ref><ref>{{پک|ذوقی|۱۳۹۱|ف=سه گفتار در باب کتب اربعه|ک=سفینه|ص=۱۵۵}}</ref>
تا پیش از سده دوم ه‍. ق، عبارت «[[تدوین حدیث]]» مرسوم نبود و از عناوینی چون «تقیید حدیث» یا «کتابت» و «تألیف» استفاده می‌شد. محدثان [[سنی]] مذهب در قرن اول ه‍. ق، از نگارش حدیث [[منع نگارش حدیث|منع]] می‌شدند<ref group="یادداشت">این منع از جانب سه خلیفه اول صورت گرفته و دلایلش اینگونه عنوان شده است: دلایل سیاسی، از بین بردن روایات با موضوع فضیلت یا رذیلت افراد، جلوگیری از اختلاف بین مسلمانان، ترس از نسبت دادن دروغ به پیامبر اسلام، عدم نیاز به حدیث با وجود قرآن، ترس از اختلاف حدیث با قرآن و ترس از ترک قرآن. (رک: {{پک|معارف|معینی|هوشنگی|۱۳۸۸|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=تدوین حدیث}})</ref> یا آن را مکروه می‌دانستند. در مقابل، محدثان شیعه، به روایت‌هایی از [[محمد|پیامبر اسلام]] استناد می‌کردند که در آنها به نگارش حدیث توصیه می‌شد. سخت‌گیری‌ها در منع روایت، در خصوص روایت‌های فقهی با اغماض همراه بود.<ref>{{پک|معارف|معینی|هوشنگی|۱۳۸۸|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=تدوین حدیث}}</ref> در میان شیعیان امامیه، روایاتی گزارش شده است که اولین کتاب‌های مدون حدیثی، متعلق به [[علی بن ابی‌طالب]] بوده است که به دستور پیامبر اسلام و به جهت حفظ تعالیم اسلامی برای امامان پس از علی نگارش یافته است. نام این اثر در برخی روایات، «[[الجامعه]]» یا «[[کتاب علی]]» عنوان شده است.<ref>{{پک|بروجردی|۱۳۷۲|ف=تدوین حدیث|ک=مقالات و بررسی‌ها}}</ref> [[عمر بن عبدالعزیز]] (۹۹–۱۰۱ ه‍.ق)، [[فهرست خلفای اموی|خلیفه اموی]] در قرن دوم هجری به حاکمان ولایت‌های اسلامی دستور داد تا هر حدیث منسوب به پیامبر اسلام را بنویسند. پیش‌تر، شاگردان [[محمد باقر]] (۵۷–۱۱۴ ه‍.ق)، به این کار مبادرت کرده بودند که در دوران [[جعفر صادق]] با توان بیشتری پی گرفته شد. [[آقابزرگ تهرانی]] در کتاب ''[[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]]''، یکصد و هفده [[اصول اربعمائه|اصل]]<ref group="یادداشت">اصل، به معنای اثری حدیثی است که مستقیماً از کتابت شنیده‌ها پدید آمده است. در این اثر، نویسنده تنها به هدف نگارش احادیث مسموع خویش، اقدام به تألیف نموده است. در مقابل اصل، مصنفات قرار دارد که علاوه بر متن حدیث، شامل نوشته‌های مؤلف نیز می‌شود. (رک: {{پک|حاج‌منوچهری|۱۳۸۸|ک=دانشنامه بزرگ اسلامی|ف=اصل}})</ref> را به شاگردان محمد باقر و جعفر صادق منسوب دانسته و نام آنها را ذکر کرده است.<ref>{{پک|مدیرشانه‌چی|۱۳۴۷|ف=کتب اربعه حدیث شیعه|ک=نامه آستان قدس|ص=۱۶۶–۱۶۷}}</ref> روند نگارش حدیث به صورت «اصل» در تشیع، تا دوران امامت [[حسن عسکری]] (مـ ۲۶۰ ه‍.ق) ادامه داشت.<ref>{{پک|ذوقی|۱۳۹۱|ف=سه گفتار در باب کتب اربعه|ک=سفینه|ص=۱۵۵}}</ref> [[دوازده امام|امامان شیعه]]، همواره شاگردان خود را به نگارش حدیث ترغیب می‌کردند. در این‌باره، محمد باقر، [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل بن عمر]] را به نوشتن حدیث توصیه کرد و به او از در پیش بودن روزگاری پر آشوب خبر داد که جز روایت‌های مکتوب، منبع دینی دیگری وجود ندارد.<ref group="یادداشت">«اکتب و بث علمک فی اخوانک، فإن مت فاورث کتبک بنیک فانه یأتی علی الناس زمان هرج لا یستأنسون الا بکتبکم»؛ «بنویس و به این وسیله علم خود را میان برادران دینی‌ات منتشر کن و هنگام مرگ، نوشته‌هایت را برای فرزندانت به ارث بگذار، زیرا زمانی پرآشوب خواهد آمد که به جز نوشته‌های شما علاقه دینی ممکن نیست.» (رک: اعیان الشیعه، ج۱، ص ۹۲)</ref> از آن پس، شاگردان امامان شیعه، به‌ویژه اصحاب جعفر صادق، حدیث‌ها را مکتوب می‌کردند. درنتیجه ۴۰۰ کتاب حدیثی تألیف شد که بعدها پایه علوم حدیث شیعه را شکل داد. این آثار که در اصطلاح علوم حدیث به آنها «اصل» می‌گویند؛ به جهت تعدادشان، به [[اصول اربعه‌مأئة]] (به فارسی: اصول چهارصدگانه) مشهورند. اهمیت این اصول، پس از روی‌کار آمدن [[خلافت عباسی|عباسیان]] و سخت‌گیری بر [[شیعه|علویان]] بیشتر شد و به این جهت، شیعیان برای جمع‌آوری و کتابت حدیث، انگیزه بیشتری پیدا کردند.<ref>{{پک|مدیرشانه‌چی|۱۳۴۷|ف=کتب اربعه حدیث شیعه|ک=نامه آستان قدس|ص=۱۶۹–۱۷۱}}</ref><ref>{{پک|ذوقی|۱۳۹۱|ف=سه گفتار در باب کتب اربعه|ک=سفینه|ص=۱۵۵}}</ref>


خط ۳۲: خط ۳۲:


== محتوا ==
== محتوا ==
محتوای این کتاب، در زمینه زندگانی علی بن موسی الرضاست که بیشتر به ماجرای [[سفر علی بن موسی الرضا به مرو]] و ماجرای [[ولایتعهدی علی بن موسی الرضا|ولایتعهدی]] او پرداخته است. سیر تاریخی که شیخ صدوق خود را ملزم به رعایت آن کرده است، در موضوع ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، به این صورت است: تصمیم مأمون از احضار علی بن موسی الرضا، فرستادن نامه از سوی مأمون، ارسال نماینده از سوی مأمون برای احضار علی بن موسی الرضا، فضاسازی مأمون در میان مردم، تلاش‌های علی بن موسی الرضا برای نقض اهداف مأمون، مراسم بیعت‌گیری از علی بن موسی الرضا، خطبه‌ها و شعرها پس از مراسم، ناکامی مأمون با ماندن اقدامات علی بن موسی الرضا و در انتها تصمیم مأمون برای قتل علی بن موسی الرضا.<ref>{{پک|1=توحیدی‌نیا|2=توحیدی‌نیا|3=۱۳۹۸|ف=بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=تاریخ اسلام}}</ref> صدوق این کتاب را در باب‌های مختلفی تقسیم‌بندی کرده است و هر باب، به موضوع مشخصی اختصاص داده شده است.<ref>{{پک|1=علی‌پور|2=۱۳۹۳|ف=بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا|ک=فرهنگ رضوی}}</ref> این کتاب در حال حاضر، ۶۹ باب دارد. این کتاب شامل روایت‌های مختلفی با موضوع‌های متنوعی است که برخی از آنها عبارتند از: نام علی بن موسی الرضا، مادر او، چگونگی نص بر امامت او، وضعیت سیاسی دوران حیات [[موسی کاظم]]، جریان [[واقفیه]]، کیفیت برخورد مأمون با وی، مناظره‌های علی بن موسی الرضا، مسیر علی بن موسی الرضا از مدینه تا مرو، بیان ماجرای ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، معجزات منسوب به وی، امامت محمد تقی، کیفیت کشته شدن او و سروده‌های در مرثیه او و برکات ناشی از [[حرم امام رضا|مرقد او]] در [[مشهد]] در دوران خودش.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref> تعداد ابواب کتاب در برخی چاپ‌ها ۷۰، ۷۱، ۷۳ و ۱۳۹ باب نیز گزارش شده است. از همین رو احتمال می‌رود که تقسیم ابواب، از جانب کاتبان این اثر صورت گرفته است و هر کاتب، معیار مشخص خود را در تبویب کتاب به کار بسته است.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref>
محتوای این کتاب، در زمینه زندگانی علی بن موسی الرضاست که بیشتر به ماجرای [[سفر علی بن موسی الرضا به مرو]] و ماجرای [[ولایتعهدی علی بن موسی الرضا|ولایتعهدی]] او پرداخته است. سیر تاریخی که شیخ صدوق خود را ملزم به رعایت آن کرده است، در موضوع ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، به این صورت است: تصمیم مأمون از احضار علی بن موسی الرضا، فرستادن نامه از سوی مأمون، ارسال نماینده از سوی مأمون برای احضار علی بن موسی الرضا، فضاسازی مأمون در میان مردم، تلاش‌های علی بن موسی الرضا برای نقض اهداف مأمون، مراسم بیعت‌گیری از علی بن موسی الرضا، خطبه‌ها و شعرها پس از مراسم، ناکامی مأمون با ماندن اقدامات علی بن موسی الرضا و در انتها تصمیم مأمون برای قتل علی بن موسی الرضا.<ref>{{پک|1=توحیدی‌نیا|2=توحیدی‌نیا|3=۱۳۹۸|ف=بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=تاریخ اسلام}}</ref> صدوق این کتاب را در باب‌های مختلفی تقسیم‌بندی کرده است و هر باب، به موضوع مشخصی اختصاص داده شده است.<ref>{{پک|1=علی‌پور|2=۱۳۹۳|ف=بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا|ک=فرهنگ رضوی}}</ref> این کتاب در حال حاضر، ۶۹ باب دارد. این کتاب شامل روایت‌های مختلفی با موضوع‌های متنوعی است که برخی از آنها عبارتند از: نام علی بن موسی الرضا، مادر او، چگونگی نص بر امامت او، وضعیت سیاسی دوران حیات [[موسی کاظم]]، جریان [[واقفیه]]، کیفیت برخورد مأمون با وی، مناظره‌های علی بن موسی الرضا، مسیر علی بن موسی الرضا از مدینه تا مرو، بیان ماجرای ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، معجزات منسوب به وی، امامت [[محمد تقی]]، کیفیت کشته شدن او و سروده‌های در مرثیه او و برکات ناشی از [[حرم امام رضا|مرقد او]] در [[مشهد]] در دوران خودش.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref> تعداد ابواب کتاب در برخی چاپ‌ها ۷۰، ۷۱، ۷۳ و ۱۳۹ باب نیز گزارش شده است. از همین رو احتمال می‌رود که تقسیم ابواب، از جانب کاتبان این اثر صورت گرفته است و هر کاتب، معیار مشخص خود را در تبویب کتاب به کار بسته است.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref>


صدوق در ''عیون اخبار الرضا''، روایت‌هایی را نیز نقل می‌کند که خود، اعتبار آنها را تأیید نمی‌کند. او با بیان عبارت «انا بریء من عهده صحته» از پذیرش مسئولیت در خصوص اعتبار روایت‌هایی شانه خالی می‌کند. اخباری این کتاب، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به باورهای اساسی شیعه اشاره دارند.<ref>{{پک|1=توحیدی‌نیا|2=توحیدی‌نیا|3=۱۳۹۸|ف=بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=تاریخ اسلام}}</ref> روایت‌های این کتاب به‌طور کلی در دو دسته روایت‌های علی بن موسی الرضا و روایت‌های دربارهٔ علی بن موسی الرضا تقسیم شده‌اند. صدوق در نوشتن این اثر از آثار غیر شیعی چون کتاب ''[[الاوراق فی اخبار الخلفاء و الشعرا]]'' اثر [[صولی]] بهره برده است.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref>
صدوق در ''عیون اخبار الرضا''، روایت‌هایی را نیز نقل می‌کند که خود، اعتبار آنها را تأیید نمی‌کند. او با بیان عبارت «انا بریء من عهده صحته» از پذیرش مسئولیت در خصوص اعتبار روایت‌هایی شانه خالی می‌کند. اخباری این کتاب، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به باورهای اساسی شیعه اشاره دارند.<ref>{{پک|1=توحیدی‌نیا|2=توحیدی‌نیا|3=۱۳۹۸|ف=بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=تاریخ اسلام}}</ref> روایت‌های این کتاب به‌طور کلی در دو دسته روایت‌های علی بن موسی الرضا و روایت‌های دربارهٔ علی بن موسی الرضا تقسیم شده‌اند. صدوق در نوشتن این اثر از آثار غیر شیعی چون کتاب ''[[الاوراق فی اخبار الخلفاء و الشعرا]]'' اثر [[صولی]] بهره برده است.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
کتاب ''عیون اخبار الرضا''، اولین بار در سال ۱۲۷۵ ه‍.ق در [[تهران]] به صورت چاپ سنگی منتشر شد. بعد از آن به صورت مداوم، در [[نجف]]، [[قم]] و [[بیروت]] به صورت مداوم به چاپ رسید.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref><ref>{{پک/بن|1=قدس۱|ک=قدس آنلاین|ف=انتشار گزیده عیون اخبارالرضا}}</ref> این اثر، بارها به زبان عربی تجدید چاپ و به فارسی نیز ترجمه شده است.<ref>{{پک|1=علی‌پور|2=۱۳۹۳|ف=بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا|ک=فرهنگ رضوی}}</ref> ترجمه اثر در مشهور به ''کاشف النقاب'' (یا ''کشف النقاب'') در سال ۱۲۹۷ برای اولین بار منتشر شد. این کتاب در سال ۱۳۱۷ ه‍.ق توسط چاپخانه نجم‌الدوله تهران، به صورت سنگی تجدید چاپ شده است. سال ۱۳۲۷ ه‍.ق در تهران تجدید چاپ بعدی صورت گرفته است. در سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۸ ه‍.ق نیز این اثر با تصحیح مهدی حسینی لاجوردی منتشر می‌شد. تصحیح [[محمدمهدی خرسان|سید محمدمهدی خرسان]] در سال ۱۳۹۰ ه‍.ق در نجف منتشر شد. تصحیح [[محمدباقر بهبودی]] نیز در سال ۱۳۹۶ ه‍.ق در تهران و توسط [[کتابفروشی اسلامیه]] انتشار یافت.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref><ref>{{پک|1=مردی|2=۱۳۸۹|ک=افق حوزه|ف=عیون أخبار الرضا علیه السلام}}</ref>
کتاب ''عیون اخبار الرضا''، اولین بار در سال ۱۲۷۵ ه‍.ق در [[تهران]] به صورت چاپ سنگی منتشر شد. بعد از آن به صورت مداوم، در [[نجف]]، [[قم]] و [[بیروت]] به صورت مداوم به چاپ رسید.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref><ref>{{پک/بن|1=قدس۱|ک=قدس آنلاین|ف=انتشار گزیده عیون اخبارالرضا}}</ref> این اثر، بارها به زبان عربی تجدید چاپ و به فارسی نیز ترجمه شده است.<ref>{{پک|1=علی‌پور|2=۱۳۹۳|ف=بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا|ک=فرهنگ رضوی}}</ref> ترجمه اثر در مشهور به ''کاشف النقاب'' (یا ''کشف النقاب'') در سال ۱۲۹۷ برای اولین بار منتشر شد. این کتاب در سال ۱۳۱۷ ه‍.ق توسط چاپخانه نجم‌الدوله تهران، به صورت سنگی تجدید چاپ شده است. سال ۱۳۲۷ ه‍.ق در تهران تجدید چاپ بعدی صورت گرفته است. در سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۸ ه‍.ق نیز این اثر با تصحیح مهدی حسینی لاجوردی منتشر می‌شد. تصحیح [[محمدمهدی خرسان|سید محمدمهدی خرسان]] در سال ۱۳۹۰ ه‍.ق در نجف منتشر شد. تصحیح [[محمدباقر بهبودی]] نیز در سال ۱۳۹۶ ه‍.ق در تهران و توسط [[کتابفروشی اسلامیه]] انتشار یافت.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref><ref>{{پک|1=مردی|2=۱۳۸۹|ک=افق حوزه|ف=عیون أخبار الرضا علیه السلام}}</ref>


''عیون اخبار الرضا'' امروزه در دو جلد به چاپ رسیده است.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref> ترجمه کتاب توسط عبدالحسین رضایی و محمدباقر ساعدی در سال ۱۳۵۴ در کتابفروشی اسلامی تهران منتشر شد.<ref>{{پک|1=مردی|2=۱۳۸۹|ک=افق حوزه|ف=عیون أخبار الرضا علیه السلام}}</ref> این اثر با ترجمه علی‌اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید در سال ۱۳۷۳ توسط نشر صدوق منتشر شد. همین اثر توسط انتشارات جهان نیز در سال ۱۳۷۸ مجدد تجدید چاپ گردید.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref><ref>{{پک/بن|1=شبستان۱|ک=خبرگزاری شبستان|ف=عیون اخبار الرضا (ع)}}</ref> انتشارات نبوغ در سال ۱۳۹۰، شرح و ترجمه آقانجفی اصفهانی را به همراه متن عربی منتشر کرد.<ref>{{پک|1=صدوق|2=۱۳۹۰|ک=عیون اخبار الرضا|ص=۳|ج=۱}}</ref> انتشارات مسجد جمکران، در سال ۱۳۹۳، نسخه‌ای از ترجمه محمدصالح روغنی را منتشر کرد.<ref>{{پک|1=صدوق|2=۱۳۹۳|ک=عیون اخبار الرضا|ص=۳|ج=۱}}</ref> ترجمه انگلیسی این کتاب توسط انتشارت انصاریان، به قلم علی پیروی منتشر شده است.<ref>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۳}}</ref>
''عیون اخبار الرضا'' امروزه در دو جلد به چاپ رسیده است.<ref>{{پک|1=صفری فروشانی|2=۱۳۸۶|ف=بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق|ک=نامه تاریخ‌پژوهان}}</ref> ترجمه کتاب توسط عبدالحسین رضایی و محمدباقر ساعدی در سال ۱۳۵۴ در کتابفروشی اسلامی تهران منتشر شد.<ref>{{پک|1=مردی|2=۱۳۸۹|ک=افق حوزه|ف=عیون أخبار الرضا علیه السلام}}</ref> این اثر با ترجمه علی‌اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید در سال ۱۳۷۳ توسط نشر صدوق منتشر شد. همین اثر توسط انتشارات جهان نیز در سال ۱۳۷۸ مجدد تجدید چاپ گردید.<ref>{{پک|1=ناجی|2=۱۳۹۳|ک=دایرةالمعارف آستان قدس رضوی|ف=عیون اخبار الرضا}}</ref><ref>{{پک/بن|1=شبستان۱|ک=خبرگزاری شبستان|ف=عیون اخبار الرضا (ع)}}</ref> انتشارات نبوغ در سال ۱۳۹۰، شرح و ترجمه آقانجفی اصفهانی را به همراه متن عربی منتشر کرد.<ref>{{پک|1=صدوق|2=۱۳۹۰|ک=عیون اخبار الرضا|ص=۳|ج=۱}}</ref> انتشارات مسجد جمکران، در سال ۱۳۹۳، نسخه‌ای از ترجمه محمدصالح روغنی را منتشر کرد.<ref>{{پک|1=صدوق|2=۱۳۹۳|ک=عیون اخبار الرضا|ص=۳|ج=۱}}</ref> ترجمه انگلیسی این کتاب توسط انتشارت انصاریان، به قلم علی پیروی منتشر شده است.<ref dir=ltr>{{پک|1=Saduq|2=۲۰۱۸|ک=Uyun Akhbar Ar-Ridha|زبان=en|ج=۱|ص=۳}}</ref>


== کتاب‌شناسی ==
== کتاب‌شناسی ==
[[پرونده:Oyounalakhbarorreza.jpg|بندانگشتی|عکسی از نسخه خطی ''تحفه ملکی''، کتابت شده در سال ۱۲۲۳ ه۔ق، نگاهداری شده در [[کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران]]]]
[[پرونده:Oyounalakhbarorreza.jpg|بندانگشتی|عکسی از نسخه خطی ''تحفه ملکی''، کتابت شده در سال ۱۲۲۳ ه‍. ق، نگاهداری شده در [[کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران]]]]
از میان نسخه‌های ترجمه کتاب، از کتاب ''تحفه ملکی''، بیش از ده نسخه خطی گزارش شده است که ۶ نسخه آن در فهرست‌ها گزارش شده‌اند. ۲ نسخه از این ترجمه در کتابخانه آصفیه حیدرآباد به شماره ۹۵۲ حدیث و در کتابخانه بانکی‌پور به‌شمار ۵۰۷ وجود دارد.<ref>{{پک|1=صباغی|2=۱۳۹۴|ک=مطالعات شبه قاره|ف=نقد و بررسی انتقادی احوال و آثار علی بن طیفور بسطامی}}</ref>
از میان نسخه‌های ترجمه کتاب، از کتاب ''تحفه ملکی''، بیش از ده نسخه خطی گزارش شده است که ۶ نسخه آن در فهرست‌ها گزارش شده‌اند. ۲ نسخه از این ترجمه در کتابخانه آصفیه حیدرآباد به شماره ۹۵۲ حدیث و در کتابخانه بانکی‌پور به‌شمار ۵۰۷ وجود دارد.<ref>{{پک|1=صباغی|2=۱۳۹۴|ک=مطالعات شبه قاره|ف=نقد و بررسی انتقادی احوال و آثار علی بن طیفور بسطامی}}</ref>


خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:


{{جوامع روایی شیعه}}
{{جوامع روایی شیعه}}
{{شیعه-افقی}}
{{شیعه دوازده‌امامی-افقی}}
{{علی بن موسی الرضا}}
{{علی بن موسی الرضا}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=خیر|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=خیر|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:علی بن موسی الرضا]]
[[رده:علی بن موسی الرضا]]
[[رده:کتاب‌شناسی علی بن موسی الرضا]]
[[رده:کتاب‌های حدیث]]
[[رده:کتاب‌های حدیث]]
[[رده:کتاب‌های دارالکتب الاسلامیه]]
[[رده:کتاب‌های دارالکتب الاسلامیه]]
[[رده:کتاب‌های شیخ صدوق]]
[[رده:کتاب‌های شیخ صدوق]]
[[رده:گردآوری حدیث تشیع]]
[[رده:گردآوری حدیث تشیع]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۵۰

عیون اخبار الرضا
نویسنده(ها)شیخ صدوق
زبانعربی، فارسی و انگلیسی
تعداد جلد
۲
موضوع(ها)تاریخی و کلامی
گونه(های) ادبیحدیثی
تاریخ نشر
قرن چهارم ه‍. ق
انتشار به انگلیسی
بله

عیون اخبار الرضا یکی از جامع‌ترین کتب شیعی در تاریخ علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان امامیه، و سخنان او به تألیف شیخ صدوق است. عیون اخبار الرضا از آثار معتبر شیعه به حساب می‌آید که در قرن چهارم نوشته شده است. این اثر در ۶۹ باب به موضوعات متنوعی از زندگانی علی بن موسی الرضا از جمله تولد، سال‌های اولیه زندگی، تبار، مواجهه با مأمون، سفر به مرو و ولایتعهدی او و سرانجام مرگ و وضعیت آرامگاه او و اشعار در وصفش را شامل می‌شود.

با توجه به مقدمه این اثر، شیخ صدوق این اثر را به عنوان هدیه به صاحب بن عباد دیلمی نوشته است. سال دقیق انتشار کتاب مشخص نیست ولی باید بعد از سال ۳۶۶ ه‍.ق صورت گرفته باشد. قصد مؤلف در نوشتن این کتاب، جمع‌آوری اخباری خاص از زندگانی علی بن موسی الرضا بوده است. این اثر از جهت اهمیت، جزء آثار مهم شیعی تلقی می‌شود و جزء معدود آثاری است که تا آن زمان، به صورت تخصصی به زندگی یکی از امامان شیعه پرداخته است. کتاب از دیدگاه شیعیان معتبر قلمداد می‌شود هرچند در بین آن از دیدگاه شیعیان، روایت‌های نامعتبر همچون روایت مرفوع و مرسل نیز گزارش شده است.

از این کتاب ترجمه‌های مختلفی به فارسی و انگلیسی گزارش شده است. همچنین بر این کتاب شرح و حاشیه‌های متعددی نوشته شده است. این اثر بارها به زبان‌های مختلف تجدید چاپ شده است.

مؤلف

ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی که به اختصار شیخ صدوق خوانده می‌شود، از محدثان نامی امامیه است.[۱][۲][۳] بیشتر زندگی او در دوران حکومت آل‌بویه گذشت و به جهت همزمانی حیاتش با آغاز غیبت کبری، آثارش برای شیعیان اهمیت ویژه‌ای دارد.[۴] وی به سال ۳۸۱ ه‍.ق از دنیا رفته است.[۵][۶][۷] برای صدوق، ۳۰۰ کتاب علمی گزارش شده است که با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه صدوق در علم رجال شیعی، آثارش مورد توجه شیعیان قرار گرفته است. ملقب شدن او به «شیخ صدوق» (به معنای شیخ بسیار راستگو) نیز به همین دلیل بوده است.[۸][۹] وی در تلاش بوده است تا ارائه‌ای نظام‌مند از کلام شیعی بر اساس روایات امامان شیعه، ارائه دهد.[۱۰]

پیش‌زمینه

قدیمی‌ترین نسخه خطی موجود از «سیره محمد» اثر ابن‌هشام (د ۲۱۸ ه‍.ق) شامل احادیث تاریخی از زندگانی پیامبر اسلام، که گمان می‌رود این نسخه توسط شاگردان او اندکی پس از مرگش نگارش شده باشد.

تا پیش از سده دوم ه‍. ق، عبارت «تدوین حدیث» مرسوم نبود و از عناوینی چون «تقیید حدیث» یا «کتابت» و «تألیف» استفاده می‌شد. محدثان سنی مذهب در قرن اول ه‍. ق، از نگارش حدیث منع می‌شدند[یادداشت ۱] یا آن را مکروه می‌دانستند. در مقابل، محدثان شیعه، به روایت‌هایی از پیامبر اسلام استناد می‌کردند که در آنها به نگارش حدیث توصیه می‌شد. سخت‌گیری‌ها در منع روایت، در خصوص روایت‌های فقهی با اغماض همراه بود.[۱۱] در میان شیعیان امامیه، روایاتی گزارش شده است که اولین کتاب‌های مدون حدیثی، متعلق به علی بن ابی‌طالب بوده است که به دستور پیامبر اسلام و به جهت حفظ تعالیم اسلامی برای امامان پس از علی نگارش یافته است. نام این اثر در برخی روایات، «الجامعه» یا «کتاب علی» عنوان شده است.[۱۲] عمر بن عبدالعزیز (۹۹–۱۰۱ ه‍.ق)، خلیفه اموی در قرن دوم هجری به حاکمان ولایت‌های اسلامی دستور داد تا هر حدیث منسوب به پیامبر اسلام را بنویسند. پیش‌تر، شاگردان محمد باقر (۵۷–۱۱۴ ه‍.ق)، به این کار مبادرت کرده بودند که در دوران جعفر صادق با توان بیشتری پی گرفته شد. آقابزرگ تهرانی در کتاب الذریعه، یکصد و هفده اصل[یادداشت ۲] را به شاگردان محمد باقر و جعفر صادق منسوب دانسته و نام آنها را ذکر کرده است.[۱۳] روند نگارش حدیث به صورت «اصل» در تشیع، تا دوران امامت حسن عسکری (مـ ۲۶۰ ه‍.ق) ادامه داشت.[۱۴] امامان شیعه، همواره شاگردان خود را به نگارش حدیث ترغیب می‌کردند. در این‌باره، محمد باقر، مفضل بن عمر را به نوشتن حدیث توصیه کرد و به او از در پیش بودن روزگاری پر آشوب خبر داد که جز روایت‌های مکتوب، منبع دینی دیگری وجود ندارد.[یادداشت ۳] از آن پس، شاگردان امامان شیعه، به‌ویژه اصحاب جعفر صادق، حدیث‌ها را مکتوب می‌کردند. درنتیجه ۴۰۰ کتاب حدیثی تألیف شد که بعدها پایه علوم حدیث شیعه را شکل داد. این آثار که در اصطلاح علوم حدیث به آنها «اصل» می‌گویند؛ به جهت تعدادشان، به اصول اربعه‌مأئة (به فارسی: اصول چهارصدگانه) مشهورند. اهمیت این اصول، پس از روی‌کار آمدن عباسیان و سخت‌گیری بر علویان بیشتر شد و به این جهت، شیعیان برای جمع‌آوری و کتابت حدیث، انگیزه بیشتری پیدا کردند.[۱۵][۱۶]

پیش از کتاب عیون اخبار الرضا، آثاری در خصوص زندگی امامان شیعه نوشته شده بود. از میان آثاری که پیش از این اثر در موضوع زندگانی علی بن موسی الرضا نوشته شده بود، می‌توان به کتاب‌های وفاة الرضا نوشته اباصلت هروی و اخبار علی بن موسی الرضا نوشته عبدالعزیز بن یحیی جلودی اشاره کرد که در قرن سوم و چهارم نوشته شده‌اند. صفری فروشانی این کتاب‌ها را با توجه به قرائن و شواهد، در مقیاس جزوه‌های کوچک توصیف می‌کند.[۱۷]

نگارش

زمانی که صاحب بن عباد دیلمی (درگذشته به سال ۳۸۵ یا ۳۸۷ ه‍.ق)، وزیر وقت و حاکم شیعی آن دوران در مدح و ستایش علی بن موسی الرضا اشعاری را می‌سراید و آن را به شیخ صدوق هدیه می‌دهد، وی نیز کتاب عیون اخبار الرضا را به پاس زحمات و هدیه برای اهدا به کتابخانه صاحب بن عباد دیلمی، به نگارش درمی‌آورد و به او هدیه می‌دهد.[۱۸][۱۹] شیخ صدوق به این مسئله در مقدمه کتاب اشاره کرده است. این احتمال داده شده است که کتاب، پس از درگذشت رکن‌الدین بویهی در سال ۳۶۶ ه‍.ق نوشته شده است.[۲۰]

شیخ صدوق در نگارش کتاب عیون اخبار الرضا، با دسترسی به منابع کافی، تمام گزارش‌های تاریخی را گزارش نمی‌کند و احتمالاً در مورد نگارش کتابش، از گزینش اخبار استفاده کرده است. او در این اثر، تنها به گزارش اخبار اکتفا نمی‌کند و انتخاب اخبار از راه مقایسه و استدلال برای بازآفرینی صورت می‌گیرد. صدوق در این اثر تلاش می‌کند تا پیش از گزارش اخبار، زمینه‌چینی در خصوص آن خبر را شکل دهد. برای نمونه، ابتدا هدف و دلیل حضور شاعر را نزد علی بن موسی الرضا بیان می‌کند و پس از آن، ماجرای حضور شاعر نزد علی بن موسی الرضا را گزارش می‌کند. این اثر با سبک تاریخ‌نگارانه نوشته شده است و شیخ صدوق سعی کرده است تا روایات را با رعایت سیر تاریخی آنها بیان کند. صدوق سعی کرده است که بین اخبار کتابش، ارتباط برقرار کند. صدوق در موارد معدودی، رای و دیدگاه خود را به صورت صریح بیان می‌کند ولی در بیشتر موارد، برای فهم دیدگاه او، باید به نوع بیان اخبار و شکل کلی عبارات کتابش توجه داشت.[۲۱]

نوع و نگرش شیخ صدوق در موضوعات متنوع، تأثیرات مستقیمی بر این اثر گذاشته است. بینش نص‌گرایانه انتقادی صدوق به جهت ارتباطش با مدرسه قم در مقابل مدرسه بغداد و همین‌طور بینش امام‌شناسانه و فضیلت‌گرایانه او که ناشی از جو حاکم بر زمانه او بوده است، از مسائلی است که در نگارش این اثر، تأثیر گذاشته است.[۲۲]

صدوق برای تألیف این اثر، سفرهای بسیاری به مناطق مختلف کرده است. ری، همدان، نیشابور، طوس، بلخ، بغداد، کوفه، فید، مرورود، ایلاق، سمرقند و فرغانه از مناطقی است که او به آنجا سفر کرده و از مشایخ آن شهر نقل روایت کرده است. صدوق در این اثر، مخاطبانش را گاهی به کتاب‌های دیگرش چون علل الشرایع، خصال، کمال الدین و تمام النعمه و شرح الاخبار و… ارجاع می‌دهد.[۲۳]

محتوا

محتوای این کتاب، در زمینه زندگانی علی بن موسی الرضاست که بیشتر به ماجرای سفر علی بن موسی الرضا به مرو و ماجرای ولایتعهدی او پرداخته است. سیر تاریخی که شیخ صدوق خود را ملزم به رعایت آن کرده است، در موضوع ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، به این صورت است: تصمیم مأمون از احضار علی بن موسی الرضا، فرستادن نامه از سوی مأمون، ارسال نماینده از سوی مأمون برای احضار علی بن موسی الرضا، فضاسازی مأمون در میان مردم، تلاش‌های علی بن موسی الرضا برای نقض اهداف مأمون، مراسم بیعت‌گیری از علی بن موسی الرضا، خطبه‌ها و شعرها پس از مراسم، ناکامی مأمون با ماندن اقدامات علی بن موسی الرضا و در انتها تصمیم مأمون برای قتل علی بن موسی الرضا.[۲۴] صدوق این کتاب را در باب‌های مختلفی تقسیم‌بندی کرده است و هر باب، به موضوع مشخصی اختصاص داده شده است.[۲۵] این کتاب در حال حاضر، ۶۹ باب دارد. این کتاب شامل روایت‌های مختلفی با موضوع‌های متنوعی است که برخی از آنها عبارتند از: نام علی بن موسی الرضا، مادر او، چگونگی نص بر امامت او، وضعیت سیاسی دوران حیات موسی کاظم، جریان واقفیه، کیفیت برخورد مأمون با وی، مناظره‌های علی بن موسی الرضا، مسیر علی بن موسی الرضا از مدینه تا مرو، بیان ماجرای ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، معجزات منسوب به وی، امامت محمد تقی، کیفیت کشته شدن او و سروده‌های در مرثیه او و برکات ناشی از مرقد او در مشهد در دوران خودش.[۲۶] تعداد ابواب کتاب در برخی چاپ‌ها ۷۰، ۷۱، ۷۳ و ۱۳۹ باب نیز گزارش شده است. از همین رو احتمال می‌رود که تقسیم ابواب، از جانب کاتبان این اثر صورت گرفته است و هر کاتب، معیار مشخص خود را در تبویب کتاب به کار بسته است.[۲۷]

صدوق در عیون اخبار الرضا، روایت‌هایی را نیز نقل می‌کند که خود، اعتبار آنها را تأیید نمی‌کند. او با بیان عبارت «انا بریء من عهده صحته» از پذیرش مسئولیت در خصوص اعتبار روایت‌هایی شانه خالی می‌کند. اخباری این کتاب، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به باورهای اساسی شیعه اشاره دارند.[۲۸] روایت‌های این کتاب به‌طور کلی در دو دسته روایت‌های علی بن موسی الرضا و روایت‌های دربارهٔ علی بن موسی الرضا تقسیم شده‌اند. صدوق در نوشتن این اثر از آثار غیر شیعی چون کتاب الاوراق فی اخبار الخلفاء و الشعرا اثر صولی بهره برده است.[۲۹]

اعتبار و اهمیت

سید حسین بروجردی در مقدمهٔ جامع الاحادیث از تدوین و تجمیع اصول اربعمائه توسط طبقهٔ ششم راویان در عصر علی بن موسی الرضا یاد می‌کند. بروجردی، ثمرهٔ تلاش این گروه از راویان را، کاهش تعداد اصول حدیثی از چهارصد کتاب، به چند کتاب اصلی می‌داند؛ چهارصد کتابی که منبع شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی در تألیف کتاب‌هایشان بوده است. این مطلب را مامقانی در تنقیح المقال و تستری در قاموس الرجال گزارش کرده‌اند.[۳۰][۳۱] آثار شیخ صدوق، علاوه بر جنبه روایی و اهمیت ثبت و حفظ روایات شیعی، از جنبه تاریخی نیز حائز اهمیت هستند.[۳۲]

کتاب عیون اخبار الرضا به عنوان مهم‌ترین[۳۳] و جامع‌ترین کتاب در زمینه زندگی علی بن موسی الرضا نوشته شده است.[۳۴] این اثر به جهت پرداختن به ابعاد مختلف زندگی علی بن موسی الرضا و دقت در جمع سلسله سند و روایت‌ها و طبقه‌بندی احادیث، مورد استقبال بسیاری برخوردار بوده است.[۳۵] این کتاب تا قرن‌ها بعد، به عنوان کتابی جامع و همه‌جانبه در خصوص زندگی یکی از امامان شیعه بود که توسط یکی از بزرگ‌ترین محدثین زمان نوشته شده بود.[۳۶] شیخ صدوق خود در برخی موارد، روایت نقل شده توسط خودش را از جهت اعتبار، تأیید نمی‌کند، اما در خبر دیگری که سندی مشابه دارد، روایت را تأیید می‌کند که نشانه بررسی قرائن در مورد آن روایت می‌باشد.[۳۷] میرداماد در مدح این کتاب، اشعاری سروده است که مضمون آن چنین است: «عیون اخبار الرضا، جلادهنده‌ای است که زنگار غم را از قلب انسان می‌زداید. در تمام روزگار و در نگاه هیچ بیننده‌ای، کتابی مانند این کتاب نگاشته نشده است. هر دانشی که بخواهی، در آن است و تو را بی‌نیاز می‌کند. مانند خورشید از نور هدایت می‌درخشد و آرزوی قلب را برآورده می‌سازد.»[۳۸] متن عربی این اشعار به اینگونه است.[۳۹]

عیون أخبار الرضا صیقل تجلوعن القلب صداء الکرب
لم یبد للدهر نظیرا لها لناظر فی الشرق و الغرب
و کل فن فی أسالیبهایکفیک و تخلیة السرب
کالشمس من نور الهدی مشرقبالسلم یقضی وطر القلب

عیون اخبار الرضا، از مصادر مهم شیعی محسوب می‌شود. محمدباقر مجلسی این اثر را به عنوان یکی از مصادر کتاب بحارالانوار استفاده کرده است.[۴۰] از ویژگی‌های مهم این اثر، گزارش تمام سلسله اسناد روایت در کتاب است. همین موضوع کتاب را به اثری تاریخی_کلامی مبدل کرده است. همین موضوع به مخاطب کمک می‌کند به سادگی، گزارش‌های کلامی را با گزارش‌های تاریخی مقایسه کند.[۴۱]

در میان اسناد این کتاب، راویان معتبری چون علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق)، علی بن ابراهیم و پدرش ابراهیم بن هاشم، سعد بن عبدالله اشعری، احمد بن محمد بن عیسی، محمد بن حسن بن ولید، عبدالله بن جعفر حمیری و… حضور دارند. با این وجود همه راویان این کتاب، افراد موثق نیستند و کسانی که به غلو، ضعف حدیث، مجهول و مهمول متهم هستند نیز در میان راویان قرار گرفته‌اند. وجود روایت‌های مرسل و مرفوع، از دیگر ضعف‌های اعتبار روایات این اثر است. صفری فروشانی تعداد روایات معتبر از دیدگاه مدرسه حله در این کتاب را کمتر از ۱۰ عدد می‌داند.[۴۲] خود شیخ صدوق نیز در این اثر، برخی از روایات را از جهت متن یا راویان، مورد نقد قرار داده و غیر معتبر دانسته است.[۴۳]

نقد و بررسی

به عقیده صفری فروشانی، کتاب عیون اخبار الرضا، از جمله آثاری است که صدوق با نگرش فراتاریخی نسبت به زندگانی علی بن موسی الرضا نگاشته است؛ بنابراین می‌توان این اثر را از جهت‌های مختلفی چون کلامی، عملی و تاریخی مورد بررسی قرار داد. برای نمونه، صفری از مقدمه کتاب، چنین برداشت می‌کند که صاحب بن عباد، از سیاست‌مداران روزگار صدوق، مذهب امامی داشته است و این موضوع در حالی قابل برداشت است که در خصوص مذهب وی، اختلاف‌های بسیاری در تذکره‌نویسی‌ها گزارش شده است.[۴۴] از گزارش سید بن طاووس چنین برداشت می‌شود که تحریرها از عیون اخبار الرضا، ناقص بوده‌اند.[۴۵]

از جمله نقدهای صورت گرفته بر کتاب، غیر نظامند بودن کتاب است. صفری فروشانی گزارش می‌کند که تفکیک میان روایت‌های علی بن موسی الرضا و روایت‌های دربارهٔ علی بن موسی الرضا صورت نگرفته است و برخی ابواب، شامل روایاتی هستند که مربوط به باب دیگری است. برای نمونه، روایاتی از معجزات منسوب به علی بن موسی الرضا، در ابوابی غیر از باب «دلالات الرضا» که به این موضوع اختصاص دارد آمده است. دیگر نقد وارد شده بر کتاب، کوتاهی برخی ابواب نسبت به ابواب دیگر است. بر این اساس، باب‌های ۶۰ و ۶۱ از کتاب، دارای تنها یک روایت است در حالی که در ابواب دیگر، روایات بسیاری گزارش شده است. صفری فروشانی بر این مدعاست که صدوق می‌توانست با دسته‌بندی دقیق‌تری، تعداد ابواب شصت‌ونه‌گانه کتاب را به کمتر از ۱۰ باب کلی، تقلیل دهد. ممزوج شدن دیدگاه‌های بشری و فرابشری در کتاب، از دیگر ضعف‌های آن برشمرده شده است؛ به گونه‌ای که تشخیص گزارش‌های تاریخی و فراتاریخی در این اثر، به سختی امکان‌پذیر است.[۴۶]

از دیگر انتقادها به کتاب، ضعف راویان و روایات کتاب است. به نظر صفری فروشانی، وجود سبک داستانی در برخی از روایات که عموماً در فضیلت علی بن موسی الرضا است، احتمال جعل را بالا می‌برد. برخی از تناقضات در این کتاب نیز گزارش شده است. این تناقضات در مواردی شامل تناقض متن روایت با مفاد تاریخی و مسلم است.[۴۷]

چاپ و نشر

کتاب عیون اخبار الرضا، اولین بار در سال ۱۲۷۵ ه‍.ق در تهران به صورت چاپ سنگی منتشر شد. بعد از آن به صورت مداوم، در نجف، قم و بیروت به صورت مداوم به چاپ رسید.[۴۸][۴۹] این اثر، بارها به زبان عربی تجدید چاپ و به فارسی نیز ترجمه شده است.[۵۰] ترجمه اثر در مشهور به کاشف النقاب (یا کشف النقاب) در سال ۱۲۹۷ برای اولین بار منتشر شد. این کتاب در سال ۱۳۱۷ ه‍.ق توسط چاپخانه نجم‌الدوله تهران، به صورت سنگی تجدید چاپ شده است. سال ۱۳۲۷ ه‍.ق در تهران تجدید چاپ بعدی صورت گرفته است. در سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۸ ه‍.ق نیز این اثر با تصحیح مهدی حسینی لاجوردی منتشر می‌شد. تصحیح سید محمدمهدی خرسان در سال ۱۳۹۰ ه‍.ق در نجف منتشر شد. تصحیح محمدباقر بهبودی نیز در سال ۱۳۹۶ ه‍.ق در تهران و توسط کتابفروشی اسلامیه انتشار یافت.[۵۱][۵۲]

عیون اخبار الرضا امروزه در دو جلد به چاپ رسیده است.[۵۳] ترجمه کتاب توسط عبدالحسین رضایی و محمدباقر ساعدی در سال ۱۳۵۴ در کتابفروشی اسلامی تهران منتشر شد.[۵۴] این اثر با ترجمه علی‌اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید در سال ۱۳۷۳ توسط نشر صدوق منتشر شد. همین اثر توسط انتشارات جهان نیز در سال ۱۳۷۸ مجدد تجدید چاپ گردید.[۵۵][۵۶] انتشارات نبوغ در سال ۱۳۹۰، شرح و ترجمه آقانجفی اصفهانی را به همراه متن عربی منتشر کرد.[۵۷] انتشارات مسجد جمکران، در سال ۱۳۹۳، نسخه‌ای از ترجمه محمدصالح روغنی را منتشر کرد.[۵۸] ترجمه انگلیسی این کتاب توسط انتشارت انصاریان، به قلم علی پیروی منتشر شده است.[۵۹]

کتاب‌شناسی

عکسی از نسخه خطی تحفه ملکی، کتابت شده در سال ۱۲۲۳ ه‍. ق، نگاهداری شده در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران

از میان نسخه‌های ترجمه کتاب، از کتاب تحفه ملکی، بیش از ده نسخه خطی گزارش شده است که ۶ نسخه آن در فهرست‌ها گزارش شده‌اند. ۲ نسخه از این ترجمه در کتابخانه آصفیه حیدرآباد به شماره ۹۵۲ حدیث و در کتابخانه بانکی‌پور به‌شمار ۵۰۷ وجود دارد.[۶۰]

ترجمه‌های متعددی برای کتاب عیون اخبار الرضا به فارسی نوشته شده است.[۶۱] برغانی قزوینی حائری (درگذشت ۱۲۷۵ ه‍.ق)، ترجمه‌ای را از عیون اخبار الرضا با نام برکات المشهد المقدس منتشر کرده است. نام مترجم اصلی این کتاب، مولی محمدصالح بن محمدباقر قزوینی معروف به روغنی گزارش شده است که به سال ۱۰۷۵ ه‍.ق درگذشته است.[۶۲] تحفه ملکی، دیگر اثری است که توسط مولی علی بن طیفور بسطامی در ترجمه عیون اخبار الرضا نوشته شده است. این اثر به درخواست ملک محمد انصاری در بیست‌وسومین سال سلطنت عبدالله قطبشاه و در ۱۳۹ باب نوشته شده است.[۶۳] آقابزرگ طهرانی در الذریعه، یکی از ترجمه‌های کتاب عیون اخبار الرضا را به میرزا ذبیح‌الله بن میرزا هدایةالله بن میرزا محمدمهدی موسوی اصفهانی نسبت می‌دهد. او همچنین ترجمه دیگری را در ذیل کتاب‌های هشت بهشت، به علی بن محمد بن اسدالله امامی نسبت داده است. در این کتاب، دو ترجمه دیگر که نویسنده آنها مشخص نشده‌اند نیز گزارش می‌شوند. یکی از آنها، با عبارت «نوشته یکی از افاضل مشهد در سال ۱۲۴۵ ه‍.ق که به امر سید محمد بن سید دلدار علی نقوی نصیرآبادی تألیف شد» توصیف شده است. نسخه دیگر تنها به ذکر این نکته پرداخته شده است که بعضی از اصحاب آن را نوشته‌اند.[۶۴] طهرانی در جای دیگری از کتابش، کتابی با عنوان مأموریت رجاء را گزارش می‌کند که اثر محمدباقر مجلسی است و ترجمه قسمتی از کتاب عیون اخبار الرضا می‌باشد.[۶۵] به گزارش همو، کتاب دیگری با نام زلال العیون در ترجمه و شرح این اثر نوشته شده است که متعلق به محمدشفیع بن بهاءالدین محمد حسینی عاملی است.[۶۶] از ترجمه‌های جدید این کتاب می‌توان به ترجمه علی‌اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید[۶۷] و ترجمه عبدالحسین رضایی و محمدباقر بن حسین ساعدی اشاره کرد.[۶۸] این اثر توسط علی پیروی به انگلیسی برگردان شده است.[۶۹]

از جمله شرح‌های نوشته شده بر این کتاب، شرحی است به قلم محمدتقی نجفی اصفهانی ملقب به آقانجفی اصفهانی که به نام کاشف النقاب شناخته می‌شود. این کتاب به صورت ترجمه فارسی به همراه متن عربی منتشر شده است.[۷۰][۷۱][۷۲] دیگر شرح‌های نوشته شده بر این کتاب، متعلق به نعمت‌الله جزایری است که با عنوان لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار منتشر شده است. شرح دیگری با نام شرح عیون اخبار الرضا به مولی هادی بنایی نسبت داده شده است. طهرانی دو شرح دیگر نیز با همین نام به علی‌اصغر بن سید حسین حیکم بن سید علی شوشتری و همین‌طور محمدعلی حزین بن شیخ ابوطالب زاهدی گیلانی نسبت می‌دهد.[۷۳][۷۴] دو شرح دیگر از این کتاب توسط سید حسین مجتهد قزوینی و سید حسین بن حسن عاملی کرکی نوشته شده‌اند.[۷۵] شرح خطبة الرضا، دیگر کتاب در شرح بخشی از کتاب عیون اخبار الرضاست که توسط حسن بن علی گوهر قراچه‌داغی[یادداشت ۴] نوشته شده است.[۷۶]

در سال ۱۳۹۸، گزیده‌ای از این اثر با نام چشمه معارف رضوی به دو زبان فارسی و عربی منتشر شده است.[۷۷] این احتمال داده شده است که پنج نگاره منتسب به علی بن موسی الرضا در کتاب فالنامه تهماسبی، تصویرسازی شده از روی روایات کتاب عیون اخبار الرضا بوده است.[۷۸]

پانویس

یادداشت‌ها

  1. این منع از جانب سه خلیفه اول صورت گرفته و دلایلش اینگونه عنوان شده است: دلایل سیاسی، از بین بردن روایات با موضوع فضیلت یا رذیلت افراد، جلوگیری از اختلاف بین مسلمانان، ترس از نسبت دادن دروغ به پیامبر اسلام، عدم نیاز به حدیث با وجود قرآن، ترس از اختلاف حدیث با قرآن و ترس از ترک قرآن. (رک: معارف، معینی و هوشنگی، «تدوین حدیث»، دانشنامه جهان اسلام.)
  2. اصل، به معنای اثری حدیثی است که مستقیماً از کتابت شنیده‌ها پدید آمده است. در این اثر، نویسنده تنها به هدف نگارش احادیث مسموع خویش، اقدام به تألیف نموده است. در مقابل اصل، مصنفات قرار دارد که علاوه بر متن حدیث، شامل نوشته‌های مؤلف نیز می‌شود. (رک: حاج‌منوچهری، «اصل»، دانشنامه بزرگ اسلامی.)
  3. «اکتب و بث علمک فی اخوانک، فإن مت فاورث کتبک بنیک فانه یأتی علی الناس زمان هرج لا یستأنسون الا بکتبکم»؛ «بنویس و به این وسیله علم خود را میان برادران دینی‌ات منتشر کن و هنگام مرگ، نوشته‌هایت را برای فرزندانت به ارث بگذار، زیرا زمانی پرآشوب خواهد آمد که به جز نوشته‌های شما علاقه دینی ممکن نیست.» (رک: اعیان الشیعه، ج۱، ص ۹۲)
  4. وی از شاگردان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی بوده است. (رک: طهرانی، الذریعه، ۱۳:‎ ۲۲۱.)

ارجاعات

  1. غروی نائینی و جاویدانی، «نگاهی به روش تدوین سند»، فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد.
  2. Saduq, Uyun Akhbar Ar-Ridha, 1:‎ 8.
  3. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  4. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  5. Saduq, Uyun Akhbar Ar-Ridha, 1:‎ 8.
  6. غروی نائینی و جاویدانی، «نگاهی به روش تدوین سند»، فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد.
  7. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  8. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  9. Saduq, Uyun Akhbar Ar-Ridha, 1:‎ 8.
  10. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  11. معارف، معینی و هوشنگی، «تدوین حدیث»، دانشنامه جهان اسلام.
  12. بروجردی، «تدوین حدیث»، مقالات و بررسی‌ها.
  13. مدیرشانه‌چی، «کتب اربعه حدیث شیعه»، نامه آستان قدس، ۱۶۶–۱۶۷.
  14. ذوقی، «سه گفتار در باب کتب اربعه»، سفینه، ۱۵۵.
  15. مدیرشانه‌چی، «کتب اربعه حدیث شیعه»، نامه آستان قدس، ۱۶۹–۱۷۱.
  16. ذوقی، «سه گفتار در باب کتب اربعه»، سفینه، ۱۵۵.
  17. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  18. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  19. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  20. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  21. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  22. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  23. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  24. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  25. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  26. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  27. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  28. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  29. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  30. نمازی شاهرودی، الأعلام الهادیة، ۱۴۲–۱۴۳.
  31. معارف، معینی و هوشنگی، «تدوین حدیث»، دانشنامه جهان اسلام.
  32. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  33. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  34. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  35. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  36. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  37. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  38. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  39. طهرانی، الذریعه، ۱۵:‎ ۳۷۶.
  40. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  41. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  42. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  43. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  44. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  45. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  46. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  47. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  48. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  49. «انتشار گزیده عیون اخبارالرضا»، قدس آنلاین.
  50. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  51. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  52. مردی، «عیون أخبار الرضا علیه السلام»، افق حوزه.
  53. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ‌نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  54. مردی، «عیون أخبار الرضا علیه السلام»، افق حوزه.
  55. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  56. «عیون اخبار الرضا (ع)»، خبرگزاری شبستان.
  57. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱:‎ ۳.
  58. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱:‎ ۳.
  59. Saduq, Uyun Akhbar Ar-Ridha, 1:‎ 3.
  60. صباغی، «نقد و بررسی انتقادی احوال و آثار علی بن طیفور بسطامی»، مطالعات شبه قاره.
  61. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  62. فاطمی، «نقد و معرفی کتاب: تصحیح نام نویسندگان»، آینه میراث.
  63. صباغی، «نقد و بررسی انتقادی احوال و آثار علی بن طیفور بسطامی»، مطالعات شبه قاره.
  64. طهرانی، الذریعه، ۴:‎ ۱۲۰_۱۲۱.
  65. طهرانی، الذریعه، ۱۹:‎ ۲۸.
  66. طهرانی، الذریعه، ۱۹:‎ ۲۷۴.
  67. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  68. مردی، «عیون أخبار الرضا علیه السلام»، افق حوزه.
  69. Saduq, Uyun Akhbar Ar-Ridha, 1:‎ 3.
  70. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  71. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱:‎ ۵.
  72. طهرانی، الذریعه، ۱۷:‎ ۲۴۰.
  73. ناجی، «عیون اخبار الرضا»، دایرةالمعارف آستان قدس رضوی.
  74. طهرانی، الذریعه، ۱۳:‎ ۳۷۵.
  75. غضنفری، علوم حدیث، ۳۴۷.
  76. طهرانی، الذریعه، ۱۳:‎ ۲۲۱.
  77. «انتشار گزیده عیون اخبارالرضا»، قدس آنلاین.
  78. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.

منابع

منابع مکتوب

  • Saduq, Muhammad (2018). Uyun Akhbar Ar-Ridha (به انگلیسی). Translated by Ali Peiravi. Qum: Ansariyan Publications.

آنلاین