خلافت ابوبکر
خلافت ابوبکر، به عنوان اولین خلیفه پس از پیامبر اسلام و اولین خلیفه از خلفای راشدین، از اهمیت ویژهای در تاریخ اسلام برخوردار است.
تاریخچه
نخستین اقدام ابوبکر در قامت خلیفه، گسیل کردن لشکر اسامه بن زید به سوی شام بود. پیامبر اسلام در واپسین روزهای حیات خود، قصد اعزام این گروه را داشت اما با سرپیچی برخی از صحابه، این امر به تأخیر افتاد.[۱] فوریترین کار ابوبکر، رسیدگی به شورشهای قبایل عرب در جنگهایی که مورخان مسلمان بعدی نام «جنگهای ارتداد»[یادداشت ۱] بر آن نهادند، بود.[۲] ابوبکر فرماندهی سپاه مسلمانان در جنگهای رده را عمدتاً به بزرگانی از قبیله قریش بهخصوص تیره بنو عبدشمس نظیر یزید بن ابوسفیان و تیره بنی مخزوم نظیر خالد بن ولید سپرد و کمتر کسی از مهاجران نخستین و انصار را به فرماندهی گماشت.[۳] جنگ با مرتدان در نواحی نجد، بحرین، عمان، یمن سپری میشد.[۴] مخالفت با ابوبکر دلایل متعددی داشت اما با این همه برخی قبایل پذیرفتند با ابوبکر بیعت کنند مشروط بر آنکه زکات را نپردازند، اما ابوبکر هیچ گونه سازش در خصوص زکات را نپذیرفت و آن را بهمنزله معیاری برای پذیرش اسلام از سوی قبایل طرح کرد و دستور داد با هر کس از پرداخت زکات مطابق سهمی که به محمد میپرداخت خودداری کند، به عنوان مشرک بجنگند. عمر این رویه ابوبکر را نقد کرد و مشروعیت جنگ با کسانی که زکات نمیپردازند، بعداً موضوع بحث واقع شد. مادلونگ مینویسد طبق معیارهای قرآنی این افراد را حداکثر میتوان نفاق تلقی کرد، نه شورشی یا مرتد.[۵]
پس از آغاز فتوحات مسلمانان در دوران خلافت ابوبکر، خلیفه وظیفه فرماندهی نیروهای نظامی مسلمانان را عهدهدار شد.[۶] کار فوری دیگر ابوبکر در دوران خلافتش، لشکرکشی به سمت امپراتوری روم شرقی به دلیل شکست پیشین مسلمانان بود.[۷] ابوبکر فرماندهی سپاه عراق را به خالد بن ولید و فرماندهی سپاه شام را به یزید بن ابی سفیان سپرد. ویلفرد مادلونگ بر این نظر است که وی قصد داشت به این ترتیب رضایت خاطر قریش را از خلافت جدید فراهم سازد.[۸]
سرآخر ابوبکر در بستر مرگ، با وصیتی، عمر بن خطاب را به عنوان خلیفه بعدی و جانشین خود منصوب کرد.[۹]
حاشیههای کلامی
بر اساس گزارش منابع تاریخی شیعه و سنی، ابوبکر در دوران خلافت خود در چند مرحله، درخواست پس گرفتن بیعت را از مردم داشت. از او نقل شده است که گفته است: «اقیلونی فلست بخیرکم» ترجمه: «ای مردم بیعت خویش را از من بازستانید که من به از شما نمیباشم». بر اساس این سخن، گروهی درباره اینکه آیا خلیفه میتواند بیعت را فسخ نماید یا خیر، دچار اختلاف شدهاند. برخی بر این باورند که ابوبکر عبارت «ولّیتکم و لست بخیرکم» به معنای «در حالی من زمام زعامت را به دست گرفتم که بر شما امتیازی نداشتم» را گفته است و از این عبارت، فسخ یا اقاله بیعت استنباط نمیشود. برخی دیگر نیز این سخن را مربوط به ایام آغاز خلافت ابوبکر میدانند که برای جلوگیری از هرگونه اکره و اجبار در امر بیعت گفته شده است.[۱۰]
پانویس
یادداشتها
ارجاعات
- ↑ حشمتی و ناجی، «خلفای راشدین»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Esposito, Islam: The Straight Path, 35–36.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 45-46.
- ↑ حشمتی و ناجی، «خلفای راشدین»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 48.
- ↑ حشمتی و ناجی، «خلفای راشدین»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Esposito, Islam: The Straight Path, 35–36.
- ↑ Madelung, Succession to Muhammad, 45-46.
- ↑ حشمتی و ناجی، «خلفای راشدین»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ اختری، «استقاله»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «استقاله». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.
- حشمتی، فریده؛ ناجی، محمدرضا (۱۳۷۵). «خلفای راشدین». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصرالله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- Esposito, .John L (2002). What everyone needs to know about Islam (به انگلیسی). Oxford University Press US.
- Esposito, .John L (1998). Islam: The Straight Path (به انگلیسی). Oxford University Press.
- Faizer, Rizwi (2003). "MUHAMMAD". In Martin, Richard C. (ed.). Encyclopedia of Islam & the Muslim World (به انگلیسی). New York: Thomson Gale.
{{cite encyclopedia}}
:|entry-url-access=
requires|entry-url=
(help) - Madelung, Wilferd (1997). The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate (به انگلیسی). Cambridge University Press.