زینب
زینب | |
---|---|
متولد | ۵ قمری مدینه |
وفات | ۶۲ قمری (۵۷ سال) مدینه |
آرامگاه | حرم زینب کبری |
محل زندگی | مدینه |
نژاد | عرب |
عنوان | ام المصائب |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
همسر(ها) | عبدالله بن جعفر بن ابی طالب |
فرزندان | علی، جعفر، عون الاکبر، و ام کلثوم |
والدین | علی بن ابی طالب (پدر) فاطمه زهرا (مادر) |
خویشاوندان | حسن بن علی (برادر) حسین بن علی (برادر) زین العابدین (برادرزاده) |
زینب که با نام زینب کبری شناخته میشود، سومین یا چهارمین فرزند فاطمه زهرا دختر محمد و علی بن ابیطالب — اولین امام شیعیان — است. وی از زنان مقدس نزد شیعیان است.
از زندگانی زینب در دوران کودکی جز به دنیا آمدن در زمان محمد پیامبر اسلام و نامگذاری او به این نام توسط محمد، اطلاعات چندانی در دست نیست. بیشتر منابع به زندگانی او در دوره همراهی او با حسین بن علی از مدینه تا مکه و از آنجا تا کربلا پرداختهاند. از او در حوادث متعددی از نبرد کربلا یاد شدهاست از جمله شب عاشورا در گفتگو با حسین، روز عاشورا در گفتگو با حسین و رفتن در کنار جسد علیاکبر پس از کشتهشدن در نبرد. او پس از پایان نبرد کربلا، به اسارت لشرکیان کوفه درآمد و ابتدا به کوفه و کاخ ابن زیاد منتقل شد. پس از گفتگویی با ابن زیاد در کاخ کوفه و خواندن یک خطبه در شهر کوفه در تقبیح رفتار کوفیان با حسین بن علی؛ راهی شام شد و در آنجا در کاخ یزید حاضر شد. او در آنجا نیز با یزید گفتگویی داشته است و در شام نیز همچون کوفه، خطبهای خواند. خطبههای او بیانگر تسلط او بر آموزههای قرآنی دارد. پس از چند روز اسیری در شام، سرانجام کاروان اسیران به سمت مدینه از شام خارج شدند و از این پس از وقایع زندگی زینب، اطلاعات دقیقی در منابع گزارشی به میان نیامدهاست. منابع تاریخ درگذشت زینب را سال ۶۵ هجری قمری دانستهاند.
در محل دفن زینب اختلافهایی وجود دارد. به طور کلی سه قول مبنی بر دفن او در مدینه و قبرستان بقیع، دفن در شام و دفن در مصر وجود دارد. امروزه مشهورترین آرامگاه زینب، در شهر دمشق در سرزمین شام سابق و سوریه امروزی قرار دارد که بنایی رفیع بر آن ساخته شدهاست. به بناهای منسوب به آرامگاه زینب، زینبیه گفته میشود.
منابع تنها همسر زینب را عبدالله بن جعفر طیار میدانند؛ حاصل این ازدواج چهار پسر و یک دختر بود. به گفته منابع، ۲ یا یک فرزند از فرزندان او در نبرد کربلا حاضر بودند که کشته شدند. منابع در اینکه چرا همسرش او را در کربلا همراهی نکرد، اختلاف نظر دارند.
از زینب کبری، اخباری هرچند اندک گزارش شدهاست که بیانگر جایگاه علمی ممتاز او بودهاست. سیرهنویسان نیز از او با تعابیری چون بلندمرتبه، عاقل، خردمند، خطیب و فصیح یاد کردهاند. از علی بن حسین گزارش شدهاست که او عالمه بدون معلم بودهاست. زینب بنت علی از بارزترین زنان فعال در این زمینه نزد شیعه بهحساب میآید. از او در کنار خدیجه، عایشه و نسیبه بنت کعب به عنوان چهار زن مبارز مسلمان یاد شدهاست. امروزه نام زینب نه تنها برای شیعیان، بلکه نزد اهل سنت به عنوان نماد مقاومت در برابر ستمگران شناخته شدهاست. از زندگانی زینب بنت علی تا پیش از واقعه کربلا، جز چند گزارش کوتاه، در منابع کهن گزارشی یاد نشدهاست. با وجود آنکه زنان هم عصر زینب با وجود برابر نبودن رتبه اجتماعی آنان با او؛ گزارشهای فراوانی در کتب تاریخ را به خود اختصاص دادهاند. مؤلفان تاریخی که از زینب کبری در منابع یاد کردهاند، به گونهای از او سخن به میان آوردهاند که گویا فردی آشناست و نیازی به ذکر حسب و نسب او نبودهاست.
نام و لقب
نام
نام اولین دختر علی بن ابیطالب و فاطمه زهرا را زینب گزارش کردهاند. زینب از نامهای متعارف آن زمان بودهاست و نام یکی از دختران و دو تن از همسران محمد نیز زینب بود. منابع در اینکه چرا نام او زینب گذاشته شدهاست سخنی به میان نیاوردهاند اما بر اساس روایتی در منابع متاخر، پس از به دنیا آمدن زینب و عدم حضور محمد در مدینه، علی و فاطمه منتظر ماندند تا محمد از سفر برگردد و خود نام فرزند آنان را بگذارد. پس از بازگشت محمد، او نام زینب را برای او برگزید. در چند گزارش از این روایت، از وحی این نام توسط جبرئیل به محمد و خبر از سختیهای زندگانی زینب سخن به میان آمدهاست. از آنجا که علی بن ابیطالب، دو دختر دیگر با نامهای زینب داشتهاست؛ از اولین زینب، با نام زینب کبری یاد میشود.[۱] زینب یا از دو واژه «زین» و «أب» شکل گرفته که به معنای زینت پدر است و یا به صورت یک اسم بسیط است که نام نوعی درخت زیبا و خوشبوست.[۲]
القاب و کنیه
برای زینب کبری، القاب بسیاری گزارش شدهاست.[۳] یکی از القابی که به زینب داده شدهاست، «شقیقة الحسین» به معنای خواهر تنی حسین است. این لقب به جهت همراهی همیشگی زینب با حسین به او داده شدهاست. عالمه غیر معلمه از دیگر اوصاف اوست.[۴] از دیگر القاب وی میتوان به عقیله بنیهاشم — به معنای زنی که عاقل و جلیل است —، سیدة الطف، بطلة کربلا، صاحب الدیوان، عابدة آل محمد و ام المصائب اشاره کرد.[۵] برای زینب کبری دو کنیه امکلثوم و امالحسن گزارش شدهاست؛ اما قزوینی کنیه امکلثوم را برای زینب صحیح نمیداند و آن را نام خواهر او دانستهاست.[۶]
تبار
زینب، دختر مشترک علی بن ابیطالب امام اول شیعیان و فاطمه زهرا، دختر محمد بود.[۷] علی بن ابیطالب، پسرعموی محمد و فاطمه زهرا، دختر محمد است که هردو از خاندان بنیهاشم و از قبیلهٔ قُرَیْش اند. بنیهاشم از خاندانهای برجسته و نژاده در مکّه بود.[۸][۹] مدت کمی پس از هجرت، محمّد به علی گفت که خداوند به وی فرمان دادهاست که دخترش، فاطمهٔ زهرا را به ازدواج وی درآورد.[۱۰] فاطمه تنها فرزند محمّد بود که بهاندازهای عمر کرد که فرزندانی از خود باقی بگذارد.[۱۱]
سالهای اولیه زندگی
ولادت
تمام منابع محل تولد او را مدینه دانستهاند اما در منابع اولیه، تاریخی برای ولادت او گزارش نشدهاست. تنها ابن اثیر گزارش میکند که زینب در دوران حیات محمد به دنیا آمد. ابن اثیر در این خصوص گزارش میکند که فاطمه زهرا پس از درگذشت محمد، فرزند دیگری را به دنیا نیاورد. در منابع معاصر برای ولادت زینب، تاریخهای مختلفی گزارش شدهاست. حسن صفار معتقد است که زینب در جمادیالاول سال پنجم هجری به دنیا آمدهاست؛ کحاله به نقل از محمود ببلاوی گزارش کردهاست که پنج سال پیش از درگذشت محمد، زینب به دنیا آمدهاست. بنت الشاطی ولادت او را سال ششم، موسی محمد علی شعبان سال پنجم، جزائری اول شعبان سال ششم و سپهر نیز رمضان سال نهم را زمان ولادت زینب دانستهاند. کامل بنا نیز ولادت را در رجب سال نهم دانستهاست. برخی گزارشها در ولادت زینب به رساله سیوطی استناد کردهاند که در نسخههای این اثر، چنین مطلبی وجود ندارد. جزائری بر این باور است که چون در زمان ولادت زینب، محمد در سفر بود، و از آنجا که علی در تمام سفرهای محمد، او را همراهی میکرد؛ احتمالاً ولادت زینب در ماجرای غزوه تبوک یعنی سال نهم صورت گرفتهاست. به هر صورت، منابع متقدم، زینب را سومین فرزند مشترک علی و فاطمه دانستهاند که پس از حسن و حسین و پیش از امکلثوم به دنیا آمدهاست. به این ترتیب باید زینب بین سالهای ششم تا دهم به دنیا آمدهباشد.[۱۲] با این وجود در کتاب تاریخ اهل البیت آمدهاست که زینب بعد از ام کلثوم و چهارمین فرزند علی و فاطمه بودهاست. امروزه در تقویم رسمی ایران، روز پنجم از جمادی الاولی روز ولادت زینب کبری عنوان گرفتهاست.[۱۳]
کودکی
دربارهٔ کودکی زینب اطلاعات چندانی در منابع نیامدهاست. او در دوران کودکی همراه با پدر و مادر خویش در کنار مسجدالنبی در مدینه زندگی میکرد. با وجود آنکه محمد رابطه نزدیکی با فاطمه و علی داشت، میتوان حدس زد که زینب نیز مورد توجه محمد بودهاست. به گزارش دانشنامه جهان اسلام، او پنج سال داشت که محمد درگذشت و کمی بعد نیز مادرش را از دست داد. در گزارشهای رویداد خانه فاطمه زهرا، از کودکان فاطمه گزارشی به میان نیامدهاست اما در برخی روایات از حضور کودکان در مراسم خاکسپاری مادرشان یاد شدهاست. او در این دوران، خطبه مادرش فاطمه زهرا را که اندکی پس از درگذشت محمد خطابه کرد را نقل کردهاست. به عقیده پرتو در دانشنامه جهان اسلام، این احتمال داده شدهاست که اگر این نقل از شنیدههای خود او بوده باشد، بیانگر رسیدن به درکی کامل از مفاهیم و سطحی عالی از زبان در آن سن است.[۱۴]
پیش از واقعه نبرد کربلا
از زندگانی زینب کبری پیش از واقعه نبرد کربلا، اطلاعات مهمی در دست نیست. زینب در طول دوران زندگی مشترکش با عبدالله، هیچگاه از پدرش دور نبود و در فاصله زمانی ۲۷ تا ۳۲ سالگی همراه با پدر در کوفه سکونت کرد. او پس از کشته شدن پدرش در کوفه، با پدیدههای دیگری چون سب پدرش بر منبرها مواجه شد که باید برای او سخت بوده باشد. با صلح حسن مجتبی با معاویه، او به همراه برادر به مدینه مراجعت کرد و در آنجا به سال ۵۰ ه.ق برادرش حسن را نیز که بر اثر توطئه معاویه کشته شد، از دست داد. پس از آنکه حسین برای مخالفت با حکومت یزید ناگزیر مدینه را به سمت مکه ترک کرد؛ او نیز حسین را در این سفر همراهی کرد. حسین که در میانه مراسم حج از مکه خارج و به سمت کوفه رهسپار شد، زینب را نیز با خود همراه کرد. در این سفر عبدالله، زینب را همراهی نکردهاست ولی زینب پسر یا پسرانش را با خود به این سفر برده بود.[۱۵] در اینکه چرا همسرش او را همراهی نکردهاست، هیچ گزارش تاریخی وجود ندارد؛ اما احتمالهای بسیاری داده شدهاست.[۱۶] با این وجود منابع از نوشتن نامهای توسط او به حسین بن علی اشاره کرهاند که در آن حسین را از رفتن به کوفه برحذر میدارد.[۱۷]
در نبرد کربلا
حضور زینب کبری در دوران کوتاه نزدیک به یک سال از روزهای نخست محرم ۶۱ هجری قمری تا زمانی که به مدینه بازمیگردد؛ به صورت متمایز و متفاوت در منابع و متون تاریخی گزارش شدهاست. بیشتر گزارشها از زینب کبری در نبرد کربلا، مربوط به وقایع غروب روز نهم محرم سال ۶۱ هجری است.[۱۸] در گزارشی از وقایع طول سفر کربلا آمدهاست که زینب به حسین از شنیدن صدای هاتفی خبر میدهد که به کشته شدن حسین خبر دادهاست. حسین در پاسخ به زینب از محقق شدن وعده الهی خبر میدهد. منابع این واقعه را مربوط به منطقه خزیمه دانستهاند.[۱۹]
در شب نهم حسین برای اصحابش سخنرانی کرد و بیعت را از اصحابش برداشت اما یارانش نپذیرفتند و به بیعتشان وفادار ماندند.[۲۰][۲۱] زینب در این لحظه از شدت نومیدی بیهوش شد.[۲۲] جعفریان ماجرای بیهوش شدن زینب را چنین گزارش میکند که زینب در حال تیمار سجاد بود که شعری از حسین شنید که در آن به کشته شدن خویش اشاره داشت. او بیتاب شد و بر سر و صورت زد و غش کرد. حسین نیز او را به هوش آورد و آنگاه از او خواست تا در فراغش بردباری کند و اجازه ندهد تا صبرش را شیطان از او بگیرد. حسین به زینب توصیه کرد که پس از او گریبان چاک ندهد و فریاد نکشد.[۲۳] حسین که آمادهٔ جنگ میشد، دستور داد تا خیمهها را به هم نزدیک کنند و با طناب آنها را به هم ببندند. همچنین تپهای از چوب و نی گرداگرد خیمهها درست کرد تا در موقع لزوم با آتش زدنشان مانع از ورود دشمن به نزدیکی آنها گردد.[۲۴][۲۵] در منابع از قصد شمر برای آتش زدن خیمه زنان همچون سایر خیمهها برای امکان دسترسی راحتتر به سپاه حسین از جناح پشتی یاد شدهاست که با شماتت همراهانش از این کار منصرف شد.[۲۶] در منابع تاریخی آمدهاست که پیش از آغاز نبرد و در شب عاشورا، حبیب بن مظاهر برای دلگرمی زینب کبری، اصحاب حسین را جمع کرد و نسبت به اظهار وفاداری آنان به زینب اطمینان خاطر داد و با زینب سخن گفتهاست.[۲۷] در گزارشهای مربوط به واقعه کربلا آمدهاست که وقتی زینب صدای مهاجمان که قصد حمله به خیمههای سپاه حسین بن علی را داشتند، میشوند؛ سراسیمه حسین بن علی را با خبر میکند و در این میان گفتگویی با حسین دارد که از مسئولیتهای زینب در روزهای بعد از نبرد کربلا مطلعش میکند. این تأکید به مسئولیتهای سنگین، توسط حسین در شامگاه روز نهم نیز تکرار میشود.[۲۸]
گزارش دیگر که مربوط به زینب در نبرد کربلاست، مربوط به عصر روز عاشورا میباشد. بر اساس روایتی، وقتی علیاکبر کشته شد؛ زینب از خیمه بیرون آمد و خود را به جسد رساند و فریاد واخیاه سر داد؛ حسین نیز به نزد او آمد و دستش را گرفت و به خیمه برگرداند.[۲۹] بر اساس گزارش منابع تاریخی، در میان کارزار نبرد، کودکی با وجود سن کمش به یاری حسین رفت و زینب قصد کرد تا او از رفتن به میدان منصرف کند که موفق نشد و سرانجام کودک کشته شد. ولیری و پرتو گزارش میکنند که پس از کشته شدن حسین بن علی، ابن سعد نزدیک شده بود و زینب به او گفت: «ای عمر بن سعد، آیا اباعبدالله کشته شود و تو تنها ایستادهای و تماشا میکنی؟» اشک از چشمان ابن سعد جاری شد.[۳۰][۳۱] نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد اسباب و اثاث حسین و زیورآلات و چادر زنان را غارت کردند.[۳۲] در گزارش غارت بازماندگان کربلا، از غارت جواهر زنان یاد شدهاست. عمر سعد دستور داد تا هرکس هرچه غارت کردهاست بازپس دهد اما کسی فرمان نبرد. همچنین از گرفتن روسریهای زنان بازمانده یاد شدهاست که با عکسالعمل عمر سعد مواجه شد.[۳۳]
بنایی با نام زینبیه یا تل زینبیه در کربلا وجود دارد که نمادی از محل قرار گرفتن زینب کبری بر فراز بلندی برای دیدن صحنه نبرد بودهاست.[۳۴]
اسارت
زنان و کودکان هاشمی پس از اسارت را به کوفه و سپس دمشق بردند.[۳۵] زینب رهبری کاروان اسیران را بر عهده داشت.[۳۶] حرکت کاروان یک روز پس از پایان واقعه عاشورا و در روز ۱۱ محرم صورت گرفت. مقصد اول به سمت کوفه بود. رفتن زینب از صحرای کربلا بدون دفن جسد حسین، برای او سخت بود و از همین جهت، بر این مصیبت عزاداری کرد و عبارت مشهور «هذا الحسین بالعراء، مرمّل بالدماء، مقطّع الأعضاء»[یادداشت ۱] را انشاء کرد.[۳۷][۳۸]
در کوفه
در آستانه ورود اسیران به کوفه، ابن زیاد دستور داد تا اسیران را در کوچههای کوفه بچرخانند.[۳۹] با ورود کاروان اسیران به کوفه، زینب در آنجا خطاب به کوفیان خطبه میخواند و آنان را به جهت عدم یاری حسین ملامت میکند. بر اساس گزارشها، زینب در کاخ عبیدالله بن زیاد در کوفه، ساکت ماند و حتی خود را معرفی نکرد و دیگران او را به ابن زیاد معرفی کردند؛ اما پس از شنیدن طعنههای ابن زیاد؛ لب به سخن گشود و از جایگاه ویژه خاندان محمد سخن گفت. او در پاسخ ابن زیاد که از او پرسید: «کار خدا با خاندانت را چگونه دیدی»، پاسخ داد که کار خدا با کار بندگان خدا متفاوت است و سر آخر گفت که «من جز زیبایی چیزی ندیدم». در پایان نیز چنین گفت که: «پناه مرا کُشتی، خاندانم را نابود ساختی، شاخه ام را بریدی و ریشه ام را قطع کردی. اگر این گونه شفا مییابی، بدان که شفا یافتی». پس از سخنرانی زینب،[۴۰] ابن زیاد دستور کشتن علی بن حسین را صادر کرد اما زینب ممانعت کرد[۴۱][۴۲] و گفت که اگر قصد کشتن سجاد را دارد، باید ابتدا او (زینب) را بکشد.[۴۳] بر اساس گزارشی که در نفس المهموم و کتاب زینب کبری اثر فیض الاسلام آمدهاست، ابن زیاد قصد کرد او را بکشد اما با وساطت عمرو بن حریث منصرف شد.[۴۴]
خطبه در کوفه
شیخ مفید در امالی خود گزارش میکند که پس از ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه، مردم کوفه برای دیدن آنان از خانهها خارج شدند و زنان کوفه به گریه و ناله پرداختند. در این حین زینب کبری برای حاضران خطبهای خواند. راوی این حدیث، خطبهخوانی زینب را به خطبهخوانیهای علی بن ابیطالب تشبیه کردهاست و متن خطبه را تماماً گزارش کردهاست. زینب در این خطبه پس از شماتت اهل کوفه و بیان جایگاه خاندان اهل بیت محمد به آیاتی از قرآن اشاره میکند و از بلایایی که در کربلا به آنها وارد شدهاست سخن میگوید. او در این خطبه به تعجب مردمان کوفه از بارش باران خون در روز عاشورا اشاره میکند. راوی این خطبه از سکوت فراگیر مردمان کوفه و حیران بودن آنان پس از خطبه زینب گزارش دادهاست.[۴۵] این خطبه را به طور کامل ابن اعثم گزارش کردهاست و راوی آن خزیمه اسدی است.[۴۶]
در شام
مسئول انتقال اسیران به شام، محفز بن ثعلبه و شمر بودند. اسیران را به همراه سرهای بریده به مجلسی از اشراف شام آوردند که به دستور یزید گرد هم آمده بودند.[۴۷] پس از ورود اسیران به شام، یزید ابتدا برخورد شدیدی با اسیران نمود که به این برخورد شدید از سوی علی بن الحسین و زینب پاسخ مشابهی داده شد.[یادداشت ۲] اما در انتها یزید با آنان با ملایمت برخورد کرد. یزید برای جبران آنچه که از زنان هاشمی در کربلا دزدیده شده بود، به آنها اموالی داد. چند روز پس از ملاقات یزید با اسیران، زنان هاشمی به همراه سجاد و محافظان مورد اعتمادی به مدینه بازگشتند.[۴۸] از وقایع کاخ یزید، قصد کردن یزید برای بخشیدن یکی از دختربچههای حاضر در بین اسیران به عنوان کنیز به یکی از اصحابش است که با مخالفت شدید زینب مواجه شد. زینب کبری در این مخالفت با یزید وارد گفتگویی شدیداللحن شد که سرآخر با سخنان زینب، یزید از قصدش منصرف شد.[۴۹][۵۰] پس از آن یزید دستور داد تا اسیران را در خانهای به مدت سه روز جای دهند و پس از سه روز، آنها را به خانه خود وارد کرد که موجب تأثر اهالی خانه یزید شد.[۵۱]
از وقایع دیگری که برای اسیران در شام رخ دادهاست، ماجرای درگذشت رقیه بنت الحسین است که زینب کبری در ماجراهای آن نقش داشتهاست. بر اساس گزارش منابع شیعی، محل نگهداری اسیران در دمشق، خرابات شام نام داشت و بازداشتگاهی بود که اسیران در آن از سرما و گرما در امان نبودند؛ به طوری که پوست صورتشان آسیب دیدهبود. بر اساس گزارش منابعی چون نفس المهموم و کامل بهائی، رقیه یکی از این اسیران بود. از جمله این گزارشها، روایت اربلی در کشف الغمه است که در خرابات شام (محل نگهداری اسیران نبرد کربلا در دمشق) رقیه از عمهاش زینب سؤال کرد که آیا ما خانهای نداریم که به آنجا برویم؟ زینب پاسخ داد: ما در این شهر غریبیم.[۵۲][۵۳][۵۴] بر اساس گزارش منابع شیعی، در هنگام غسل بدن رقیه، گفتگویی بین زن غسال و زینب صورت گرفتهاست.[۵۵] همچنین زینب در یکی از مجالس عزاداری برای کشتهشدگان کربلا که در مدینه برگزار شد، با اشاره به این رویداد، آن را «مصیبتی عظیم» دانست که سبب خم شدن کمر و سفیدی مویش شدهاست.[۵۶]
پس از سه روز حضور اسیران در شام، سجاد از یزید درخواست بازگشت کاروان اسیران به مدینه را مطرح کرد و یزید موافقت کرد و سپس کاروان اسیران را به همراه تعدادی از سربازانش به مدینه فرستاد.[۵۷] خبرهایی در منابع، از خوشرفتاری کارواندارانی سخن میگوید که وظیفه انتقال کاروان اسیران به مدینه داشتهاند. زینب پس از رسیدن به مدینه، خطاب به ام کلثوم از خوشرفتاری کارواندار میگوید و قصد میکند تا از زیورآلاتش برای جبران زحماتش چیزی را به او بدهد که کارواندار از قبول آن ممانعت میکند.[۵۸]
خطبه در مجلس یزید
از برای زینب خطبهای در کاخ یزید نیز گزارش کردهاند.[۵۹] در اینباره خوارزمی گزارش میکند که سر حسین در کاخ یزید در طشتی قرار گرفته بود یزید با چوبدستی خود به سر حسین بیاحترامی میکرد؛ یکی از مردمان خزرجی حاضر در مجلس به اقدام یزید اعتراض کرد که یزید دستور داد تا او را از کاخ اخراج کنند؛ در میان بیرون بردن آن فرد، او اشعاری در طعنه به یزید خواند؛ در این هنگام زینب کبری برخاست و خطبه خود را خواند. زینب در این خطبه، با استفاده از آیاتی از قرآن، تصور پیروزی یزید و خواری و شکست سپاهیان حسین را تصوری باطل به تصویر میکشد. او در این خطبه از رفتارهای زشت یزید همچون بیاحترامی به سر حسین بن علی و اسیر کردن خاندان محمد و کوچاندن اجباری آنان از شهری به شهری دیگر گلایه میکند و در آخر از عدم موفقیت یزید برای محو نام حسین و جریانی که به واسطه او رخ دادهاست یاد میکند.[۶۰] سخنرانی زینب در کوفه و شام از جمله بارزترین حرکات سیاسی–اجتماعی زنان در جامعه اسلامی بودهاست.[۶۱][۶۲]
پس از آزادی از اسارت
آخرین گزارشها از زندگانی زینب کبری، به رسیدن کاروان زینب کبری به مدینه است.[۶۳] از زینب و بازماندگان کربلا به عنوان اولین عزاداران حسین بن علی در تاریخ یاد شدهاست که ابتدا پس از پایان نبرد کربلا در همانجا و پس از آن در مدینه به برپایی مراسم عزا پرداختند.[۶۴] عبیدلی در اخبار الزینبات آوردهاست که زینب کبری پس از رسیدن به مدینه، به مصر عزیمت کرد و در همانجا از دنیا رفت. با این وجود هیچ خبر قطعی در مورد خروج زینب کبری از مدینه وجود ندارد. همچنین بر اساس تاریخهای متقدم، عبدالله نیز همواره در مدینه بود و در منطقه ابواء در مدینه از دنیا رفت و دفن شد.[۶۵] عبیدلی در گزارشش از اقدامات برخی جریانات سیاسی در مدینه یاد میکند که سبب تأسیس جنبشی برای خونخواهی حسین بن علی شد. به گزارش عبیدلی، زینب در حمایت از این جنبش سخنرانی کرد و با رسیدن این خبر به یزید، دستور داد تا زینب از مدینه اخراج شود و به همین جهت او از روی اکراه به شام یا مصر برده شد.[۶۶]
درگذشت
در خصوص زمان و مکان درگذشت زینب کبری در منابع تا پیش از قرن هشتم قمری، اطلاعات دقیقی گزارش نشدهاست. به گزارش عبیدلی، زینب به مصر عزیمت کردهاست و به تاریخ ۱۵ رجب ۶۲ ه. ق، به هنگام شب از دنیا رفتهاست.[۶۷]
مدفن
در چند منبع متاخر که از میان سفرنامهها و کتب تاریخ هستند؛ مقبرههایی در مصر یا دمشق به زینب کبری منسوب شدهاست. با وجود اینکه فرزندان علی بن ابیطالب در سرزمینهای مختلفی پراکنده بودند؛ نمیتوان با اطمینان، نام دقیق این افراد را بر دیگران اطلاق کرد. اینکه این افراد دختران بدون واسطه علی بن ابیطالب هستند یا از نوادگان او بودهاند از تردیدهای احتمالی در این موضوع است.[۶۸]
به مزارهای منسوب به او «زینبیه» گفته میشود.[۶۹][۷۰] مقبره او در کنار چند جامانده دیگر از کربلا، جزء معدود مقبرههای زنان مورد احترام برای مسلمانان در مشرق زمین است.[۷۱] در اینکه زینب کبری در کدام ناحیه دفن شدهاست،[۷۲][۷۳] اختلافهایی وجود دارد و بر این اساس، منابع به چهار گزینه اشاره کردهاند و هر کدام از منابع برای اثبات دفن زینب در آن مکان، استدلالهایی را مطرح کردهاند. اولین و مشهورترین آرامگاه منسوب به زینب کبری، زینبیه واقع در سوریه و شهر دمشق است که در شهرک «السیدة زینب» در منطقهای حومه در جنوب دمشق قرار گرفتهاست. در منابع قرن ششم و هفتم از این مزار به عنوان قبر ام کلثوم بنت علی یاد شدهاست و در یکی از لوحهای سنگی کهن بر روی این مقبره آمدهاست که صاحب این مزار، زینب صغری مکنی به امکلثوم بنت علی بن ابیطالب است که فرزند مشترک علی و فاطمه است اما در سند وقفنامه این بنا که در سال ۷۶۸ نوشته شدهاست، صاحب مزار را زینب کبری بنت علی یاد کردهاست. ابن عساکر گزارش کردهاست که بر روی این قبر، مسجدی از جانب یکی از اهالی حلب ساخته شدهاست. این بنا در قرن هشتم تجدید بنا شد و موقوفاتی به آن تعلق گرفت. بعدها بر روی این بنا گنبدی بنا شد و در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی، گنبد طلاکاری گردید. قبر امروزه در زیر گنبد و درون صندوقچه و ضریحی نقرهکوب و طلاکوب است.[۷۴] این مقبره شامل کتابخانه، نمازخانه، بخش اداری، درمانگاه و صحنهای بزرگ است. این مکان با کاشیکاری تزئین شدهاست.[۷۵]
بنای دومی که به محل دفن زینب کبری منسوب است، مسجدی بزرگ در میدان سیده زینب شهر قاهره است. از پیشینه بنای این آرامگاه خبری در دست نیست و قدیمیترین گزارش مربوط به دوران حکومت علی پاشا بر مصر است که توسط او ساختمانی بزرگ بر آن بنا کرد. بر این بنا نیز گنبدی ساخته شدهاست و از مشهورترین زیارتگاههای قاهره است. مزار دیگری نیز در شهر سنجار به زینب کبری منسوب است که در مکان مرتفعی قرار دارد. با وجود اهمیت و قدمت این بنا، در منابع تاریخی از آن سخنی به میان نیامدهاست. بنابر گزارش کتیبهای که در این بنا وجود دارد، بدرالدین لولو حاکم موصل و سنجار به سال ۶۳۷ تا ۶۵۷، بنای این مکان را بازسازی کردهاست. این بنا از چندین اتاق و گنبد شکل گرفتهبود. این بنا به سال ۱۳۹۳ هجری شمسی بهطور کامل توسط داعش تخریب شد.[۷۶]
خانواده
همسر
زمان دقیقی برای ازدواج زینب کبری یاد نشدهاست و تنها منابع به استنباطهای تاریخی در این زمینه پرداختهاند اما مسلم است که وی با پسرعموی خویش عبدالله بن جعفر طیار ازدواج کردهاست. وی تا پایان عمر با وی زندگی کرد. با این حال بنت الشاطی معتقد است که به جهت عدم همراهی عبدالله بن جعفر با زینب کبری در سفر کربلا و همینطور گزارشی از عبیدلی در اخبارالزینبات مبنی بر ازدواج زینب وسطی با عبدالله بن جعفر، معتقد است که زینب کبری از عبدالله پیش از سفر به کربلا طلاق گرفتهاست. به گزارش دانشنامه جهان اسلام، چنین مدعایی در کتاب اخبارالزینبات نقل نشدهاست. با وجود ضعف این مدعا از جانب بنتالشاطی، نظر منابع معتبر تاریخی، زندگانی زینب با عبدالله جعفر تا پایان زندگی است و پس از درگذشت زینب، همسرش با امکلثوم ازدواج کردهاست. شرایط اقتصادی زینب با توجه به اوضاع زندگانی عبدالله، مطلوب توصیف شدهاست. از زندگانی مشترک او با عبدالله گزارشی بیشتر جز اینکه با دیگر همسر عبدالله، لیلی بنت مسعود در یک خانه میزیسته، نقل نشدهاست.[۷۷]
فرزندان
منابع در اینکه زینب چند فرزند داشتهاست، دچار اختلافند. ابن سعد برای او چهار پسر و یک دختر به نامهای علی، عون، عباس، محمد و امکلثوم گزارش کردهاست. دولابی نیز با تکرار سخنان ابن سعد، به جای نام محمد، جعفر را فرزند او دانستهاست. ابن قتیبه و شیخ طبرسی، سه پسر به نامهای علی، جعفر و عون و یک دختر به نام امکلثوم را به زینب منسوب کردند. به گزارش دانشنامه جهان اسلام، در اینکه دو فرزند زینب با نامهای علی و عون بودهاند؛ تردیدی وجود ندارد اما در سرگذشت آنها اختلاف وجود دارد. منابعی چون ابوالفرج اصفهانی و مسعودی از کشته شدن عون در نبرد کربلا یاد کردهاند در مقابل طبری معتقد است که عون بن عبدالله کشته شده در نبرد کربلا، فرزند جمانه است. این مسئله که محمد بن جعفر کشته شده در کربلا نیز فرزند زینب است یا فرزند زنی دیگر از عبدالله، در منابع دچار اختلاف قرار گرفتهاست.[۷۸]
جایگاه در منابع
جایگاه در اجتماع و کلام
زینب از بارزترین زنان فعال در این زمینه نزد شیعه بهحساب میآید.[۷۹] از او در کنار خدیجه، عایشه و نسیبه بنت کعب به عنوان یکی از چهار زن مبارز مسلمان یاد شدهاست.[۸۰] بر اساس گزارش دانشنامه زنان و اسلام، فرقههایی بر گرد نام زینب کبری در مناطق آفریقایی گزارش شدهاست. زینب همواره به جهت صبر و استقامتهایش در مصائب میدان کربلا و پس از آن در حبس دمشق، ستوده شدهاست.[۸۱] امروزه نام زینب نه تنها برای شیعیان، بلکه نزد اهل سنت به عنوان نماد مقاومت در برابر ستمگران شناخته شدهاست.[۸۲] شخصیت زینب به عنوان یک زن مقاوم، در کنار شخصیت فاطمه زهرا که همچون او در برابر ستمگران زمان خویش ایستادگی کرد؛ موقعیت زنان در شیعه را نسبت به اهل سنت، در جایگاه بهتری قرار دادهاست.[۸۳] زینب به جهت آنکه پس از وقایع کربلا، دربرابر حکومت امویان ایستاده بود و موفق به نجات جان برادرزادهاش، علی بن الحسین شد و در نتیجهٔ آن، خط امامت را حفظ کرد. در کنار زهرا به عنوان مهمترین زن در دیدگاه شیعه نام برده میشود که به جهت اقداماتشان، الگوهای عملی و نمونههای مهمّی را برای قانون شیعی ارائه دادهاند. در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ م، روشنفکرانی مانند علی شریعتی روشهای جدیدی را برای زنان بهوجود آوردند که هم اسلامی و هم مدرن بودند. فاطمه و زینب بهطور خاص بهعنوان الگوهای نقش زنان در انقلاب ۱۳۵۷ ایران و در لبنان امروزی اهمیت ویژهای یافتند.[۸۴] مامقانی در کتاب تنقیح المقال زینب را از جهت عفاف و پاکدامنی میستاید و او را به جهت شباهت به مادرش فاطمه زهرا، صدیقه صغری مینامد. او گزارش میکند زینب کبری ار تا روز عاشورا، هیچ مرد غریبهای ندیده بود.[۸۵]
جایگاه علمی
از زینب کبری، اخباری هرچند اندک گزارش شدهاست که بیانگر جایگاه علمی ممتاز او بودهاست. سیرهنویسان نیز از او با تعابیری چون بلندمرتبه، عاقل، خردمند، خطیب و فصیح یاد کردهاند. از علی بن حسین گزارش شدهاست که او عالمه بدون معلم بودهاست. از متن خطبه او در کوفه شام، آگاهی و تسلط او بر قرآن مشهود است. شیخ صدوق در روایتی به نقل از حکیمه — خواهر علی النقی — گزارش میکند که حسین بن علی در آستانه کشته شدن؛ برای حفظ جان سجاد، زینب را در ظاهر، وصی خود قرار دادهاست. ابن سعد زینب را از راویان حدیثی طبقه دوم برشمرده است که گفته رجالیهای علم حدیث از مادرش فاطمه زهرا، اسماء بنت عمیس، حسین بن علی و شخصی به نام طهمان یا ذکوان که از صحابه محمد بود، نقل روایت میکردهاست. ابنعباس، خطبه مشهور فاطمه زهرا را از زبان زینب گزارش میکند و دو حدیث دیگر در موضوع منع صدقه به خاندان محمد و گفته محمد مبنی بر بهشتی بودن علی بن ابیطالب از روایات مشهور نقل شده از اوست. که ابن عساکر آنها را نقل کردهاست.[۸۶] همچنین بر اساس گزارشهایی در منابع شیعی، زینب کبری جلسات تدریس قرآن و فقه داشتهاست و مدتی در مدینه به نیابت از سجاد، فتوا میدادهاست.[۸۷]
ویژگیهای اخلاقی
تصویری که از زینب در منابع ترسیم شدهاست، انسانی خردمند، پرهیزکار، موحد، دانا و مبارز است که در برابر قدرتهای سیاسی زمان خود، مقابله کرده و از خود ایستادگی نشان دادهاست. منابعی که از او یادکردهاند، عموماً با احترام وی را نام بردهاند. ابن حبیب در ذکر دامادهای علی بن ابیطالب، پس از گزارش همسر زینب، از عبارت «کانت عنده» استفاده میکند که غالباً برای نام بردن از دختران محمد استفاده میشد. به گفته دانشنامه جهان اسلام، زندگانی زینب در طول حیاتش از زمان محمد تا نبرد کربلا، همواره در مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم بودهاست.[۸۸]
در فرهنگ و هنر
در شعر و ادبیات
اهمیت زینب بنت علی در رویداد نبرد کربلا و وقایع پس از آن، به قدریاست که کمتر شاعر شیعی در این خصوص شعری نسروده باشد. احمد وائلی در اشعارش، به ثنا و تمجید زینب کبری پرداختهاست و از شجاعت، بردباری و پایداری او سرودهاست. احمد عزیزی نیز پس از فاطمه زهرا، بیشترین اشعار را به زینب کبری به عنوان یک زن مسلمان پرداختهاست. او در اشعارش از فصاحت و بلاغت زینب تمجید کردهاست. او در اشعارش زینب کبری را به ماده شیر توصیف کردهاست که نمادی از شجاعت و دلیری است.[۸۹]
در هنر و رسانه
در مراسم شبیهخوانی، نقش زینب از نقشهای مهم محسوب میشود. اجرا کننده این نقش در زمان ناصرالدین شاه در تکیه دولت، شخصی به نام ملاحسین زینبخوان بود. لباس کسی که نقش زینب را بازی میکند، یک پیراهن بلند و پارچهای مشکلی بر سر است به طوری که جز سر انگشتان و چشمها، جای دیگری از بدن بازیگر نمایش داده نمیشود.[۹۰]
کتابشناسی
از زندگانی زینب بنت علی تا پیش از واقعه کربلا، جز چند گزارش کوتاه، در منابع کهن گزارشی یاد نشدهاست. با وجود آنکه زنان هم عصر با زینب در تواریخ، با وجود برابر نبودن رتبه اجتماعی با زینب؛ گزارشهای فراوانی در کتب تاریخ را به خود اختصاص دادهاند، این احتمال تقویت میشود که عوامل سیاسی در کمرنگ کردن نقش تاریخی و اجتماعی زینب کبری بیتاثیر نبودهاست. این امر به گونهایست که از وی در برخی منابع اولیه گزارشی به میان نیامدهاست و حتی او را از اسیران نبرد کربلا نیز گزارش نکردهاند. این در حالیست که از خواهر او امکلثوم گزارشهای تاریخی در همان منابع وجود دارد. تا قرن دهم در منابع شیعه و سنی بهطور یکسان از زینب کبری یاد شده بود و بیشتر منابع به نسب، نام همسر و فرزندان، حضور در واقعه کربلا و خطبهها و گفتارهای وی پس از نبرد کربلا اشاره داشتهاند. اما پس از آن، با گسترش محدثان شیعی، اطلاعات بیشتری در منابع شیعی از زندگانی زینب کبری گزارش شد. مؤلفان مصری نیز در خصوص زندگانی زینب کبری مطالبی نوشتند که بیشتر برای اثبات وجود مزار او در منطقه مصر بودهاست. در دوره معاصر نیز با اهمیت نقش زنان در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، آثاری چند در موضوع زینب کبری نوشته شدهاست. ایستادگی زینب در برابر حاکمان زمان و مبارزه با آنان، به عنوان الگویی برای مبارزههای سیاسی و ضداستعماری در دوره معاصر مبدل شد. به سبب نبود اطلاعات کافی از دوران زندگانی او، منابع معاصر سعی کردهاند تا با تحلیل نسب، شخصیت پدر و مادر، محیط مدینه و حوادث تاریخی آن زمان، شخصیت شکلگرفته زینب را ترسیم نمایند. زندگانی زینب پس از نبرد کربلا در مدینه، در کتاب اخبارالزینبات به تفصیل بیان شدهاست و این گزارشها، در هیچ کتاب دیگری گزارش نشدهاند. با این وجود منابع دیگر در انتساب این کتاب به عبیدلی تردید دارند.[۹۱] ابن اعثم قدیمیترین منبعی است که خطبههایی را برای زینب کبری گزارش کردهاست.[۹۲] مؤلفان تاریخی که از زینب کبری در منابع یاد کردهاند؛ به گونهای از او سخن به میان آوردهاند که گویا فردی آشناست و نیازی به ذکر حسب و نسب او نبودهاست.[۹۳]
یادداشت
- ↑ «یا محمداه! صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الاعظاء، یا محمداه و بناتک سبایا و ذریتک مقتله تسفی علیها الصبا» یعنی: «وای محمد! درود خدای آسمان بر تو باد. این حسین توست، عریان و خونی که اعضای بدنش قطع شده است. وای محمد! دختران تو اسیرند و ذریه ی تو کشته شده اند و گرد و غبار بر آنان می وزد.» (رک: جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۳.)
- ↑ یزید در مجلس کاخ خویش، در خصوص تمرد حسین بن علی از بیعت با خود سخن گفت و به شماتت او پرداخت و او را مستحق عذاب و بلای الهی همچون آنچه در کربلا بر آنها گذشت دانست. علی بن الحسین در پاسخ به معاویه به آیهای از قرآن استناد کرد که بلاهای وارده بر آدمیان، در کتابی نزد خدا مکتوب است، حتی قبل از اینکه خلائق را بیافرند. (رک: جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۹.)
پانویس
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ قزوینی، زينب الكبرى من المهد الى اللحد، ۳۷.
- ↑ بیضون، موسوعة کربلا، ۲: ۶۵۴.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ بیضون، موسوعة کربلا، ۲: ۶۵۴.
- ↑ قزوینی، زينب الكبرى من المهد الى اللحد، ۳۸.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Poonawala and Kohlberg, “ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Welch, “Muḥammad”, EI2.
- ↑ Veccia Vaglieri, “ʿAlī b. Abī Ṭālib”, EI2.
- ↑ Amir–Moezzi, “Fāṭema”, Iranica.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ شرفالدین، سیدة زینب فی تاریخ الاسلام، ۱۷–۱۸.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ قزوینی، زينب الكبرى من المهد الى اللحد، ۹۵-۹۶.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۷۷.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ جعفریان، حیات سیاسی امامان شیعه، ۲۰۳.
- ↑ Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI.
- ↑ بهرامیان، «حسین (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۶۷۴.
- ↑ Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۰۶.
- ↑ بهرامیان، «حسین (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۶۷۴.
- ↑ Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI.
- ↑ Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI.
- ↑ حبیبی مظاهری، «حبیب بن مظاهر»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۳۵.
- ↑ Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EI2.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۱.
- ↑ خامهیار، «زینبیه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EI2.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ شرفالدین، سیدة زینب فی تاریخ الاسلام، ۳۲.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۳.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۴.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ KOHLBERG, “ZAYN AL-ABIDlN”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ جعفریان، حیات سیاسی امامان شیعه، ۲۵۷.
- ↑ حیدری، بزرگ زنان صدر اسلام، ۲۲۲.
- ↑ شرفالدین، سیدة زینب فی تاریخ الاسلام، ۳۵.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۶.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۸.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EI2.
- ↑ شرفالدین، سیدة زینب فی تاریخ الاسلام، ۳۹–۴۰.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۹.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۹.
- ↑ مظفری و جمشیدی، اسیران و جانبازان کربلا، ۱۵۴.
- ↑ هاشمی خطیب، ثمرات الاعواد، ۲: ۴۸.
- ↑ محلاتی، ریاحین الشریعه، ۳: ۳۱۲.
- ↑ ملبویی، الوقایع و الحوادث، ۵: ۸۸.
- ↑ مظفری و جمشیدی، اسیران و جانبازان کربلا، ۱۵۵.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۵۷-۱۵۹.
- ↑ حیدری، بزرگ زنان صدر اسلام، ۲۲۸.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ شرفالدین، سیدة زینب فی تاریخ الاسلام، ۴۱–۴۵.
- ↑ سامانی، نقش زنان در تاریخ اسلام، ۴۷–۴۸.
- ↑ ضابطی و رشاد، «رویکرد جامعهشناختی به سیاست زنان در صدر اسلام»، پژوهش اجتماعی.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ اکبری بیرق، «حسین، امام»، دانشنامه مردمشناسی و فولکلور.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ شرفالدین، سیدة زینب فی تاریخ الاسلام، ۴۸.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خامهیار، «زینبیه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Zimney, “Mashriq”, Encyclopedia of Women.
- ↑ Zimney, “Mashriq”, Encyclopedia of Women.
- ↑ خامهیار، «زینبیه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خامهیار، «زینبیه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Zimney, “Mashriq”, Encyclopedia of Women.
- ↑ خامهیار، «زینبیه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ضابطی و رشاد، «رویکرد جامعهشناختی به سیاست زنان در صدر اسلام»، پژوهش اجتماعی.
- ↑ Allen, “Jihad”, Encyclopedia of Women.
- ↑ Pemberton, “South Asia”, Encyclopedia of Women.
- ↑ Atalarerton, “Turkey”, Encyclopedia of Women.
- ↑ Takim, “Law: Other Schools of Family Law”, Encyclopedia of Women.
- ↑ Momen, “Women iii. In Shiʿism”, Iranica.
- ↑ حیدری، بزرگ زنان صدر اسلام، ۲۲۸.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ حیدری، بزرگ زنان صدر اسلام، ۲۲۷.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ آبدانان مهدیزاده، امامی و زینیوند، «زیباشناسی سیمای حضرت فاطمه و حضرت زینب در شعر»، کاوش نامه ادبیات تطبیقی.
- ↑ زریاب و زرینکوب، «زینب»، دانشنامه فارسی.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۳۱.
- ↑ پرتو، «زینب بنت علی بن ابیطالب»، دانشنامه جهان اسلام.
منابع
دانشنامه
اکبری بیرق، حسن (۱۳۹۴). «حسین، امام». دانشنامه مردمشناسی و فولکلور. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
بلوکباشی، علی؛ بهرامیان، علی؛ پاکتچی، احمد؛ حاج منوچهری، فرامرز؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ بخش فقه، علوم قرآنی و حدیث (۱۳۹۲). «حسین (ع)، امام». در موسوی بجنوردی، کاظم. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۲۰. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. صص. ۶۶۴–۷۱۵. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۳۲۶-۱۹-۱.
پرتو، مریم (۱۳۸۳). «زینب بنت علی بن ابیطالب». دانشنامه جهان اسلام. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
خامهیار، احمد (۱۳۸۳). «زینبیه». دانشنامه جهان اسلام. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
حبیبی مظاهری، مسعود (۱۳۸۸). «حبیب بن مظاهر». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
زریاب، عباس؛ زرینکوب، غلامحسین (۱۳۸۰). «زینب». دانشنامه فارسی. تهران: امیرکبیر. شابک ۹۶۴-۳۰۳-۰۴۶-۶.
ژورنال و کتاب فارسی
- آبدانان مهدیزاده، محمود؛ امامی، نصرالله؛ زینیوند، تورج (۱۳۹۹). «زیباشناسی سیمای حضرت فاطمه و حضرت زینب (علیهما السّلام) در شعر احمد وائلی و احمد عزیزی». کاوش نامه ادبیات تطبیقی. کرمانشاه (۳): ۲۵–۴۹ – به واسطهٔ نورمگز.
- بیضون، لبیب (۱۴۲۷). موسوعة کربلاء. بیروت: موسسه الاعلمی.
- جعفریان، رسول (۱۳۸۱). حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهمالسلام. به کوشش بهمن کریمی. قم: انصاریان. شابک ۹۶۴-۴۳۸-۰۰۱-۰.
- جعفریان، رسول (۱۳۸۶). تأملی در نهضت عاشورا. قم: مورخ. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۰۵-۱۸۶-۴.
- حیدری، احمد (۱۳۸۷). بزرگ زنان صدر اسلام. قم: زمزم هدایت. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۷۶۹-۰۱.
- سامانی، محمود (۱۳۹۰). نقش زنان در تاریخ اسلام. تهران: مشعر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۴۰-۳۱۹-۳.
- شرفالدین، عبدالحسین (۱۴۲۶). السیدة زینب علیها السلام فی تاریخ الاسلام. دمشق: مکتب الخامنئی.
- ضابطی، اکبر؛ رشاد، معصومه (۱۳۹۹). «رویکرد جامعهشناختی به سیاست زنان در صدر اسلام». پژوهش اجتماعی. رودهن (۴۷): ۱۸–۳۶ – به واسطهٔ نورمگز.
- قزوینی، محمدکاظم (۱۴۰۹). زينب الكبرى عليهاالسلام من المهد الى اللحد. به کوشش قزوینی، مصطفی. قم: دارالغدیر. شابک ۹۶۴-۷۱۶۵-۳۲-۳.
- عاملی، سید جعفر مرتضی (۱۴۱۹). الصحیح من سیره النبی الاعظم (ص). ج. ۲. بیروت: دارالسیره.
- محلاتی، ذبیحالله (۱۳۲۹). ریاحین الشریعه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- مظفری، محمد؛ جمشیدی، سعید (۱۳۸۸). اسیران و جانبازان کربلا. تهران: سینا.
- ملبویی، محمدباقر (۱۳۹۸). الوقایع و الحوادث. قم: دارالعلم. شابک ۹۷۸۹۶۴۲۰۴۴۱۲۲.
- هاشمی خطیب، علی بن الحسین (۱۴۱۴). ثمرات الاعواد. نجف: مکتبة الحیدریة.
منابع انگلیسی
- Amir–Moezzi, Mohammad Ali (1999). "Fāṭema i. In History and Shiʿite Hagiography". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 8 August 2017.
- Atalar, M. KürÇad (2007). "Turkey". Encyclopedia of Women & Islamic Cultures (به انگلیسی). Leiden: Koninklijke Brill NV.
- Allen, Lori (2007). "Jihad: Arab States". Encyclopedia of Women & Islamic Cultures (به انگلیسی). Leiden: Koninklijke Brill NV.
- KOHLBERG, E. (1983). "ZAYN AL-cABIDlN". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 11 (1rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 481-483.
- Pemberton, Kelly (2007). "South Asia". Encyclopedia of Women & Islamic Cultures (به انگلیسی). Leiden: Koninklijke Brill NV.
- Poonawala, Ismail; Kohlberg, Etan (1985). "ʿAlī b. Abī Ṭāleb". In Yarshater, Ehsan (ed.). Encyclopædia Iranica. Fasc. 8 (به انگلیسی). Vol. I. New York: Bibliotheca Persica Press. pp. 838–848.
- Takim, Liyakat (2007). "Law: Other Schools of Family Law". Encyclopedia of Women & Islamic Cultures (به انگلیسی). Leiden: Koninklijke Brill NV.
- Momen, Moojan (2011). "Women iii. In Shiʿism". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 25 August 2017.
- Veccia Vaglieri, Laura (1960). "ʿAlī b. Abī Ṭālib". In Lewis, B.; Pellat, Ch.; Schacht, J. (eds.). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. pp. 381–386.
- Veccia Vaglieri, Laura (1971). "(al-)Ḥusayn b. ʿAlī b. Abī Ṭālib". In Lewis, B.; Ménage, V.L.; Pellat, Ch.; Schacht, J. (eds.). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 3 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. pp. 607–615.
- Veccia Vaglieri, Laura (1971). "(al-)Ḥusayn b. ʿAlī b. Abī Ṭālib". In Lewis, B.; Ménage, V.L.; Pellat, Ch.; Schacht, J. (eds.). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 3 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. pp. 607–615.
- Buhl, Frants; Welch, Alford T.; Schimmel, Annemarie; Noth, Albrecht; Ehlert, Trude (1993). "Muḥammad". In Bosworth, C.E.; van Donzel, E.; Heinrichs, W.P.; Pellat, Ch. (eds.). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 7 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. pp. 360–387.
- Zimney, Michelle (2007). "Mashriq". Encyclopedia of Women & Islamic Cultures (به انگلیسی). Leiden: Koninklijke Brill NV.