الله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (انتقال از رده:نامهای نیکوی خداوند به رده:اسماء الحسنی ردهانبوه) |
||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
[[رده:خدا]] | [[رده:خدا]] | ||
[[رده:نامهای خدا]] | [[رده:نامهای خدا]] | ||
[[رده: | [[رده:اسماء الحسنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۰
الله
الله |
الله در زبان عربی به معنی خداوند در زبان فارسی است. مسلمانان «الله» را تنها خدای عالم میدانند. این واژه توسط عربزبانان مسیحی و یهودی نیز در اشاره به خدا به کار میرود. این عبارت امروزه در جهان غرب، به عنوان اصطلاحی اسلامی شناخته میشود با این وجود کاربرد دیرینهای پیش از اسلام برای این عبارت گزارش شده است.
لغتشناسان، در خصوص منشأ کلمه «الله»، اختلاف نظر دارند. در این میان دو اختلاف اساسی در خصوص مشتق یا جامد بودن این واژه وجود دارد. کسانی که این واژه را جامد میدانند، معنایی مشخص برای این عبارت قائل نیستند و معتقدند که عبارتی است برای اشاره به خدا با تمام صفاتش. در مقابل آنان که واژه را مشتق میدانند، در اینکه ریشه این کلام چه بوده و چگونه به شکل کنونی «الله» به درآمده است دچار اختلافند.
واژه «الله» در دوران پیش از اسلام، کاربرد داشته است و استفاده از آن به دوران پس از اسلام محدود نمیشد. در فرهنگ مسیحیان عرب زبان پیش از اسلام، «الله» واژهای برابر و معادل با خداوند بود که در متون دینی استفاده میشد. در دوران پیش از اسلام، برخی از مسیحیان، نام «عبدالله» داشتند و خدای خود را «الله» میدانستند. سابقه استفاده از «الله» در فرهنگ مسیحیان، به پیش از قرن پنجم پیش از میلاد میرسد. استفاده از این واژگان در دوره پیش از ظهور اسلام و در فرهنگ اعراب جاهلی نیز قدمت دارد. نامیدن فرزندان به «عبدالله» و استفاده از این واژه در اشعار جاهلی، از جمله کاربردهای این لغت بود. وجود الواح باستانی و گزارشهای قرآن از اعتقادات اعراب جاهلی، از قدمت استفاده از این واژه در آن دوره خبر میدهد. با ظهور اسلام، الله به عنوان نامی جامع برای خداوند در نظر گرفته شد و صفات بسیاری به او تعلق گرفت. مسلمانان از این واژه در ادبیات دینی و روزمره خود بسیار بهره میبرند. این واژه بر روی سکههای اسلامی نیز جای گرفت و اهمیت ویژهای نزد مسلمانان یافت.
مسلمانان، «الله» را تنها خداوند عالم میدانند. به باور مسلمانان، «الله» نامی جامع برای خداوند است. نام الله ۲۷۰۰ مرتبه در قران استفاده شده است و از دیدگاه اسلامی، قداست بالایی دارد. بیشتر مسلمانان از این رو بدون وضو، این نام را لمس نمیکنند. مسلمان در طول روزمره، از کلمه «الله» با عبارتهایی چون «بسم الله الرحمن الرحیم»، «الحمد لله»، «ان شاء الله» و «الله اکبر»، استفاده میکنند. علاوه بر قرآن در احادیث اسلامی نیز به بیان و توضیح کلمه «الله» و توصیف خدا، پرداخته شده است. مسلمانان در خطاطی و هنرهای اسلامی، از کلمه «الله» استفاده زیادی میکنند و از این عبارت در برخی از پرچمها و نمادهای ملی و رسمی استفاده شده است.
ریشهشناسی
در ریشهیابی واژهٔ «الله» دو دیدگاه وجود دارد؛ در دیدگاه اول، این واژه مشتق است و در دیدگاه دوم، این واژه جامد میباشد.[۱][۲] گروهی مانند ابوزید بلخی که به جامد بودن اسم «الله» معتقدند، «الله» را وامواژهای عبری یا سریانی دانستهاند.[۳] برخی فرهنگها، واژههای برابر آرامی «الله» در زبان آرامی کتب مقدس را «אֱלָהָא»، «Ĕlāhā» و فرم سریانی آن را «ܐܰܠܳܗܳܐ»، «ˀAlâhâ» یا «Ālōho» دانستهاند.[۴][۵] نظریهٔ دیگری که «الله» را جامد میداند و به سیبویه، خلیل، و مبرد نسبت داده شده که گسترش زیادی نیافته است. در این نظریه، «الله» نام خاص است و هیچ معنای معینی ندارد. دلیلی که برای این نظر آورده میشود این است که هیچگاه نمیتوان «ال» را از اول واژه برداشت، یا اینکه وقتی حرف ندا به قبل آن اضافه میکنیم «ال» را حذف نمیکنیم و همچنان گفته میشود «یا الله».[۶] طبق نظر لغتشناسانی چون خلیل، سیبویه، مازنی و ابنکیسان، «الله» نامی عربی است که به عنوان اسم علم، تنها برای خداوند به کار میرود. این گروه که واژه «الله» را جامد میپندارند، در نوع علمیت این اسم اختلاف دارند.[۷]
مشتق بودن واژه، دیدگاه اکثریت است و به سه شکل ارائه میشود. نظریهٔ اول بر آن است که الله متشکل از دو بخش «ال» (الف و لام تعریف) و «اله» (ایزد یا معبود) است. خویشاوندهای واژه «الله» در بین دیگر زبانهای سامی مانند عبری و آرامی موجود است. بنابر این دیدگاه، «اله» مسلماً با «אֱלָהָא» یکی است و شکل گسترشیافتهٔ تکواژ «اِل/ایل» است که در همهٔ زبانهای سامی وجود دارد.[۸] به هم چسباندن «ال» و «اله» در تشکیل «الله» (خدا، فرم مذکر) مشابه به هم چسباندن «ال» و «الهه» در تشکیل «اللات» (خدا، فرم مؤنث) دانسته شده است.[۹] در عمده دستنوشتههای قدیمی اعراب مسیحی یا یهودی پیش از اسلام، کلمه «الله» به صورت «الاله» ثبت شده است.[۱۰] دربارهٔ چگونگی تبدیل «الـ+اله» به الله گفته شده که «خدای متعال» را «إِلٰه» خوانده و «ٱلْـ» تعظیم را به آن افزودند که «ٱلْإِلٰه» شده است. کاربرد زیاد این واژه سبب تخفیف همزه و تبدیل واژه به «الله» شده است. دربارهٔ چگونگی این تبدیل بحثهای مفصلی شده و آن را با تبدیل «لکن + أن ← لکنّ» مقایسه کردهاند.[۱۱] مکتب نحوی بصره با رد ارتباط مستقیم بین این دو واژه، ساخت «الله» را بیواسطه و آنی (مرتجل) یا به شکل «لاه» از ریشه «ل-ی-ه» میداند که حرف تعریف «ال» به آن چسبیده است.[۱۲] این نظر را به میمون بن قیس مشهور به اعشی نسبت دادهاند.[۱۳] «لاه» به معنی «پنهان بودن» یا «برفراز رفتن و علو یافتن» است. پس «اله» به معنی وجودی است که از دید بندگان پنهان میماند یا وجودی که والا و متعالی است.[۱۴] نظریهٔ دیگر در دیدگاه مشتق بودن واژه «الله»، آن را مشتق از ضمیر سوم شخص «ها» میداند.[۱۵] ابوالبقاء کفوی در کلیات العلوم چنین نظر میدهد که واژهٔ «الله» از «ها»، اسم جمع و ضمیر سوم شخص، و «لام» ملکی ساخته شده است.[۱۶] به عبارتی دیگر، خدای متعال را ابتدا با ضمیر سوم شخص خوانده، سپس لام ملکیت به آن افزوده و «لهُ» را تشکیل دادهاند. سپس به خاطر تعظیم، ال به آن اضافه کردهاند و «اللَه» شکل گرفته و سپس فتحهٔ میانی را به مصوت بلند تبدیل کردهاند.[۱۷] دانشنامه کلام اسلامی، سه منشأ اشتقاق (اله، وَلَه، لاه) را برای کلمه «الله» با اندکی اختلاف در معنا و مفهوم ریشه اصلی آن، گزارش کرده است. در این گزارش «الله» از اله علاوه بر مألوه و معبود، به قرع و پناهگاه مخلوقات تعبیر شده است. در دیدگاه بعدی که در آن «الله» از وله مشتق شده، به دو مفهوم متفاوت اشاره دارد: تحیر و سرگردانی یا دوست داشتن فراوان. در دیدگاه آخر نیز «الله» را برگرفته از لاه به معنای احتجب، پوشیده و پنهان از ادراک گفتهاند.[۱۸]
زبانشناسان تاریخی عرب مفصلاً راجع به ریشه و معنی واژههای «اله» و «الله» بحث کردهاند. اغلب زبانشناسان اسم خاص «الله» را برگرفته از الإله در نظر گرفتهاند و سعی کردهاند اله را به ریشهای سهحرفی (ثلاثی) ربط دهند.[۱۹] واژهٔ «اله» را بر وزن فعال دانسته و اصل آن را فعلی به صورت اَلِهَ-یالَهُ یا وَلِهَ-یؤلَهُ دانستهاند.[۲۰] بعضی چون ابوالفتوح رازی، بر این باورند که «الله»، از «الاه» بر وزن فعال اقتباس شده است و در کلمه «الاه»، فاء الفعل حذف و الف و لام به جای آن درآمده است.[۲۱] همچنین اندیشمندان مسلمان، میان الله و اله تفاوتهایی قائل شدهاند. گروه بسیاری از آنان معتقدند که الله اسم علم و اشاره به معبود حق است و اله معنای عامی دارد که شامل معبود حق و باطل میگردد. اما ابن ابی الحدید آنها را مساوی دانسته و بر این نظر است که اله و الله معنایی یکسان دارند. بنابه عقیده ودود در دانشنامه کلام اسلامی، این دو کلمه از جهت معنا یکی هستند و هر دو برای اشاره به خداوند استعمال میشوند. البته با این تفاوت که آن خدای مشخص و معینی که خالق آسمانها و زمین و انسان است، همان الله است ولی اله به کسی گفته میشود که به گونهای تصرف در جهان و سرنوشت انسان دارد و اعتقاد به چنین تصرفی میتواند حق یا باطل باشد.[۲۲]
معنای اصطلاحی
«الله» در زبان عربی به معنی خداوند در زبان فارسی است. مسلمانان الله را تنها خدای عالم میدانند. این واژه توسط عربزبانان مسیحی و یهودی نیز در اشاره به خدا به کار میرود؛ ولی در مغربزمین، این واژه به علت استفادهٔ مسلمانان از آن شهرت یافته است.[۲۳][۲۴] هرچند اعراب مسیحی جز «الله» واژهٔ دیگری برای اشاره به خدا ندارند.[۲۵] در حقیقت الله به عنوان نامی خاص در نظر گرفته نمیشود و عبارتی است برای توصیف خداوند با تمام صفاتش.[۲۶] از دیدگاه ایزوتسو، کلمه «الله» با نام یونانی «هوتئوس» به معنای خداوند، اتحاد ساختمانی صوری دارد. آنطور که از شواهد برمیآید، «الله» در میان تمام قبایل عرب پیش از اسلام نیز به معنای خداوند برتر و والا استفاده میشده است.[۲۷]
تاریخچه کاربرد
در مسیحیت و یهودیت
واژهٔ آرامی برای «خدا» در زبان آشوریها «ʼĔlāhā» یا «الاهه» است. عربزبانانی که پیرو یکی از ادیان ابراهیمی هستند از واژهٔ «الله» برای اشاره به خدا استفاده میکنند.[۲۸][۲۹][۳۰] برخلاف باور گروه اندکی که ریشه اللّه را اقتباس از عبری دانستهاند، بیشتر لغتدانان اصلِ این کلمه را عربی فصیح میدانند که قرنها پیش از بعثت پیامبر اسلام کاربرد داشته است.[۳۱] امروزه عربهای مسیحی واژهای غیر از «الله» برای اشاره به خدا ندارند[۳۲][۳۳] یا از این واژه معمولاً به عنوان خدا استفاده میکنند.[۳۴] در ادبیات مسیحیان عرب، واژگانی چون الله الأب (خدای پدر)، الله الإبن (پسر خدا)، و الله الروح القدس (خدای روح مقدس) وجود دارد.[۳۵]
بنابر دیدگاه مارشال هاجسون، به نظر میرسد در دوران پیش از اسلام، برخی مسیحیان به زیارت کعبه رفته و به الله به عنوان خدای آفریدگار احترام گذاشتهاند.[۳۶] کاوشهای باستانشناسی در کلیسای امالجمال در شمال اردن منجر به کشف کتیبهها و قبرهایی از مسیحیان عرب پیش از اسلام شده است. این کتبیهها از «الله» به عنوان نام خدا استفاده کرده و برخی افراد نیز در آن دوران عنوان «عبدالله» را داشتهاند.[۳۷] بنابر گزارشهای تاریخی، یکی از رهبران مسیحی که در سال ۵۲۳ پیش از میلاد کشته شده است، «عبدالله بن ابیبکر بن محمد» نام داشت که بر انگشترش این شعار نقش بسته بود: «الله پروردگار من است».[۳۸] واژهٔ «الله» بهکرات در گزارشها و فهرست شهیدان مسیحی در جنوب عربستان یافت میشود. این گزارشهای باستانی سریانی، اسامی کشتهشدگان مسیحی در زمان پادشاهی حمیر و امپراتوری اکسوم را در بر میگیرند.[۳۹] در کتیبهای متعلق به سال ۵۱۲ میلادی در کلیسایی که مرقد شهدای مسیحی داشت، اشارات به «الله» به هر دو زبان عربی و آرامی یافت میشود. کتیبه با عبارت «با کمک الله» شروع میشود. در نسخههای عربی پیش از اسلام کتاب عهد جدید، نام «الله» به عنوان خدا مورد استفاده قرار گرفته است.[۴۰] اعراب مسیحی پیش از اسلام، از عبارت «یا لعباد الله» (ای بندگان خدا) برای دعوت یکدیگر به میدان مبارزه استفاده میکردند. همچنین «الله» در اشعاری که غسانیان و تنوخیان، عربهای مسیحی پیش از اسلام، در سوریه و شمال شبهجزیره عربستان سرودهاند یافت میشود.[۴۱] در قرآن نیز در چند مورد، اعتقاد مسیحیان و یهودیان به «الله» اشاره شده است.[۴۲]
در دوران پیش از اسلام
آنگونه که از کتیبههای به جا مانده در جنوب عربستان برداشت میشود، «الله» یک نام باستانی است که حتی تا قرن پنجم پیش از میلاد به شکلهای دیگری نیز کاربرد داشته است.[۴۳] از کلمه «الله» پنج مرتبه در آثار صفایی — آثار تاریخی کشف شده در صخرههای صفا واقع در سوریه در ناحیه حوران — استفاده شده است.[۴۴][۴۵] در دوران پیش از اسلام در مکه، «الله» بهخوبی شناخته شده بود[۴۶][۴۷][۴۸] و در واقع، او را از خدایان اصلی مکه میدانستند[۴۹][۵۰][۵۱][۵۲] که «کعبه»، خانه او دانسته میشد.[۵۳][۵۴] از دیدگاه اعراب جاهلی، این «الله» بود که پیروزی در جنگ با ابرهه را برای آنان فراهم کرد.[۵۵] با این وجود، هیچ بت یا تجسم شمایلگونهای از «الله» شناخته نشده است.[۵۶][۵۷] از همین رو برخی گزارش کردهاند که «الله» تنها ایزد مکه بود که بتی نداشت.[۵۸] پدر محمد که پیش از اسلام از دنیا رفته است نیز به نام عبدالله نامگذاری شده بود که به معنی «بندهٔ الله» است.[۵۹][۶۰] همچنین در اشعار اعراب جاهلی، به کرات از واژه «الله» استفاده شده است.[۶۱][۶۲]
نظریههای مختلفی دربارهٔ جایگاه «الله» در میان خدایان مشرکان پیش از اسلام مطرح شده است. برخی از نویسندگان گفتهاند که اعراب مشرک، «الله» را خدای آفریدگار یا خدای برتر در میان ایزدان خود میدانستند.[۶۳][۶۴] بنا بر برخی از آیات قرآن، قریشیان باور داشتند که «الله» خالق جهان، سرور نیروهای مادی، و سرور ایشان و پدرانشان بود. در کشمکشهای آغاز اسلام میان پیامبر اسلام و قریشیان، پیوسته «الله» که مورد تأیید مشرکان قریش بود در کنار «الرحمان» که ظاهراً درمیانشان ناشناخته بود قرار میگرفت.[۶۵] پیامبر اسلام برای شناساندن خدا به تنها به پرستش خدای کعبه اشاره میکند و این به آن معناست که اعراب جاهلی، با مفهوم «الله» و «خدا» بهطور کامل آشنا بودند.[۶۶][۶۷][۶۸] در فرهنگ اعراب جاهلی، لات، منات و عزی نیز دختران «الله» محسوب میشدند.[۶۹][۷۰][۷۱] برخی از منابع گزارش دادهاند که ممکن است این واژه معنی مبهمی در میان اهالی مکه داشته بوده باشد.[۷۲][۷۳] براساس نظریهٔ یولیوس ولهاوزن، «الله» (خدای برتر مجموعه قبایل اطراف قریش) مقامی بود که تقدس هُبَل (خدای برتر قریش) را باعث میشد.[۷۴] او «الله» را «اسم جنس» تلقی میکرد و معتقد بود مشرکان به خاطر کراهت بردن نام بتها، اسم جنس «الله» را به جای آنها به کار میبردند.[۷۵] اگرچه شواهدی هست که نشان میدهد «الله» و «هبل» دو ایزد متفاوت بودند. براساس نظریه تفاوت «هبل» و «الله»، کعبه برای نخستین بار برای خدای والای «الله» ساخته شده بود؛ اما پس از فتح مکه توسط قریش، (حدود یک سده پیش از ظهور اسلام) به بتکده و جایگاه ایزدان قریش تبدیل شد. پس از این فتح بود که به قریش «قوم الله» نیز اطلاق شد.[۷۶] در این بین، گروهی «الله» را اشاره به الهه ماه میدانند که چندان با شواهد تاریخی و باستانی سازگاری ندارد.[۷۷] برخی محققان معتقدند که «الله»، خدای آفریدگار دستنیافتنی بود که اهمیتش کمکم زیر سایهٔ ایزدان مجسم کمرنگ شده بود.[۷۸][۷۹] رنه دوسو معتقد است که «الله» برخلاف «هبل»، تندیس و بتی نداشته و لذا حجرالاسود را نماد «الله» قرار دادهاند.[۸۰] بهطور کلی، دربارهٔ اهمیت نقش «الله» در دین مشرکان مکه بین محققان اختلاف نظر وجود دارد.[۸۱][۸۲]
«اله» در میان اقوام گوناگون عرب کاربرد فراوان داشت و قدمتی بیشتر از «الله»، که گویی تنها برای «خدای متعال» استفاده شده، دارد. «الله» در هیچیک از نوشتههای عصر جاهلیت نیامده، اما بهوفور در اشعار جاهلی و اشعار امرؤالقیس، عدی بن زید، زهیر و بهویژه امیة بن ابیالصلت به کار رفته است. آذرتاش آذرنوش در دایرة المعارف بزرگ اسلامی از تردید برخی شرقشناسان در جاهلی بودن واژهٔ «الله» مینویسد. او گزارش میکند که برخی معتقدند سراسر اشعار جاهلی از جمله اشعاری که در آنان «الله» بهکار رفته جعلیاند. گروه دیگر بر این باورند که بعد از اسلام، «الله» را به همراه معانی یکتاپرستی به اشعار جاهلی افزودهاند و به عقیده دیگران، در شعر جاهلی هرجا نام بتی بوده آن را با «الله» جایگزین کردهاند.[۸۳]
در دوران اسلام
در اسلام، «الله» خدای یکتا و قادر متعال و تنها ایزد و آفریدگار گیتی است و برابر با خدا در ادیان ابراهیمی است.[۸۴][۸۵] «الله» رایجترین واژه برای اشاره به خدا در اسلام است[۸۶][۸۷][۸۸] و تسلیم بودن در برابر اراده و دستورهایش، شالودهٔ اعتقاد اسلامی را تشکیل میدهد.[۸۹] او خدای یکتا، آفریدگار گیتی و قاضی روز قیامت است.[۹۰][۹۱] او احد (یگانه)، واحد (ذاتاً یکتا)، رحمن، و قادر متعال است. قرآن دربارهٔ حقیقت الله، ذات رازآلودِ دست نیافتنیاش، نامهای او و کارهایش در مورد مخلوقاتش سخن میگوید.[۹۲] فارغ از ریشه و ارتباط این نام با بتهای پیش از اسلام، پس از دوره اسلام این نام برای خداوند یگانه کاربرد پیدا کرده است.[۹۳] برخی محققان بر این باورند که «الله» واژهای بود که پیامبر اسلام از آن برای اشاره به خدا در مقابل هم عربهای مشرک و هم مسیحیان و یهودیان استفاده کرد تا فهم مشترکی در مورد نامی برای خدا ایجاد کند. هرچند گرهارد بوورینگ در مورد این نظریه ابراز تردید کرده، زیرا طبق نظر او در اسلام، برخلاف اعتقادات عربهای مشرک، خدا هیچ شریک و همراهی ندارد، و رابطهٔ خویشاوندی نیز بین خدا و جنیان وجود ندارد.[۹۴] فرانسیس ادواردز پیترز در اینباره مینویسد: «قرآن تأکید میکند، مسلمانان اعتقاد دارند، و مورخان تأیید میکنند که محمد و پیروان او همان خدای یهودیان را پرستش میکنند. «الله» در قرآن همان آفریدگار هستی است که با ابراهیم عهد بست.» پیترز نیز گزارش میکند که قرآن، «الله» را قدرتمندتر و منزهتر (غیرقابل تصور و دسترس) از «یهوه» توصیف میکند، خدایی که برای همهٔ جهانیان است برعکس یهوه که همراهی نزدیکی با اسرائیلیان دارد.[۹۵]
استفاده از واژه «بسم الله الرحمن الرحیم»، در میان مسلمانان به عنوان آغازگر هر کاری، پسندیده محسوب میشود.[۹۶] همچنین مسلمانان از واژه «إِنْ شَاءَ ٱللَّٰهُ» نیز به معنای «اگر خدا بخواهد» در زندگی روزمره خود بسیار استفاده میکنند.[۹۷] اکثر مسلمانان عبارت «إِنْ شَاءَ ٱللَّٰهُ» را بدون ترجمه، بعد از صحبت در مورد وقایع آینده استفاده میکنند. این واژه به نوعی، تقدیرگرایی مسلمانان را نشان میدهد.[۹۸] از دیگر عباراتی که شامل نام «الله» میباشند و نزد مسلمانان از اهمیت بالایی برخوردارند، میتوان به «سُبْحَانَ ٱللّٰهِ» (به معنی «پاک و منزه است خدا»)، «ٱلْحَمْدُ لِلَّٰهِ» (به معنی «ستایش از آن خداست»)، «لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ» (به معنی «هیچ خدایی جز خدا نیست»)، و «ٱللَّٰهُ أَکْبَرُ» (به معنی «خدا بزرگتر است») اشاره کرد.[۹۹] مسلمانان از واژه «الله اکبر» برای آغاز نماز استفاده میکنند.[۱۰۰] صوفیان نیز در یکی از اعمال خود به نام «ذکرالله» به تکرار نام «الله» میپردازند.[۱۰۱] در دوره آغازین خلافت اسلامی، سکههای ساسانی که تا پیش از آن رواج داشتند، شکل خود را حفظ کردند و تنها عبارات اسلامی از جمله نام «الله» بر روی آنها درج شد. عبارتی چون «بسم الله»، «لا اله الا الله» و «ربی الله» از جمله عبارتی هستند که با نام «الله» بر روی سکهها حک میشدند. بعدها نیز این عبارات در سکهها در حکومتهای اسلامی رواج داشت.[۱۰۲]
اسماء الحسنی (نامهای نیکو) در اسلام، شامل ۹۹ نام است که ویژگیهای خدا در اسلام را بیان میکنند.[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵] همهٔ این نامها به «الله» اشاره میکنند، اما مسلمانان «الله» را جامع تمام آن اوصاف و اسماء میدانند.[۱۰۶] از جامعترین آیات در این باره آیههای ۲۳ و ۲۴ سوره حشر هستند که با آوردن سیزده صفت متوالی و در نهایت با عبارت «اسماء الحسنی» این جایگاه بالا و متمایز را تنها مختص الله معرفی میکنند.[۱۰۷] مشهورترین این اسماء ۹۹ گانه، «رحمن» و «رحیم» است.[۱۰۸] این دو واژه در کنار عبارت «بسم الله» نیز در قرآن و ادبیات مسلمانان کاربرد داشته است. «الرحمن» که نام خدای آسمانها در یمن محسوب میشد، هنگامی که توسط محمد در کنار «الله» به کار رفت، به این معنا بود که «الرحمن»، صفتی از صفات خداوند یگانه است.[۱۰۹]
ترجمه واژه الله
تاریخچهٔ استفاده از واژهٔ «الله» در زبان انگلیسی احتمالاً تحت تأثیر دینشناسی تطبیقی در قرن ۱۹ بوده است. به عنوان مثال، توماس کارلایل (۱۸۴۰) گهگاه واژهٔ «الله» را استفاده میکرد، بدون آنکه بخواهد مفهومی سوای «خدا» از «الله» مراد کند. اما در شرح زندگانی محمد (۱۹۴۳)، تور آندرائه همیشه واژهٔ «الله» را استفاده کرده است، اگرچه به نظر میرسد «مفهوم خدا» در نوشتههای او میتواند مفهومی متفاوت از خدای یهودیان و مسیحیان را افاده کند.[۱۱۰] برخی مسلمانان واژهٔ «الله» را در زبان انگلیسی بدون ترجمه به کار میبرند.[۱۱۱] تا پیش از سال ۱۵۴۸، منابع انگلیسی، از واژه «GOD» برای اشاره به «الله» استفاده میکردند و در سال ۱۹۰۰ به بعد بود که مهاجران و بومیان آمریکایی، از واژه «الله» در ترجمه واژه «خدا» در قرآن استفاده کردند. اولین بار محمد عبدالحکیم خان بود که در ترجمه قرآن به انگلیسی، از عبارت «Allah» برای ترجمه این نام استفاده کرد و تا پیش از ترجمه بل (منتشر شده در ۱۹۳۷) استفاده از این نوع ترجمه در ترجمههای قرآن به قلم غیر مسلمانان، سابقه نداشت.[۱۱۲] برخی از مترجمان معتقدند که واژهٔ «الله» ترجمهنشدنی است و در مقابل نیز برخی اصرار دارند که «الله» خدای واحد و معبود ادیان ابراهیمی است و نباید از ترجمهٔ نام «الله» به خاطر یگانگی آن ترسید.[۱۱۳] در ترجمههای عربی از متون باستان ایرانی، همچون ترجمهٔ ابوعلی مسکویه، «اهورامزدا» به «الله» ترجمه شده است. ترجمههای جدید از کتاب مقدس، «یهوه» و «تئوس» (به یونانی: theos, θεός) را به «الله» ترجمه کردهاند.[۱۱۴] در برخی از زبانهایی که معمولاً از واژهای غیر از «الله» برای اشاره به خدا استفاده میکنند، عباراتی به کار میرود که شامل واژهٔ «الله» هستند؛ مثلاً، در نتیجهٔ قرنها زندگی مسلمانان در اندلس، کلمات «ojalá» در زبان اسپانیایی و «oxalá» در زبان پرتغالی از عبارت «إن شاء الله» برگرفته شدهاند. این کلمات اسپانیایی و پرتغالی به معنی «اگر خدا بخواهد» یا «امیدوارم» هستند.[۱۱۵] برخی از نگارشهای واژه الله در زبانهای مختلف عبارتند از:
- آسامی و بنگالی: আল্লাহ Allah
- بوسنیایی: Allah
- زبانهای چینی (ماندارین) 真主 Zhēnzhǔ (به معنی پروردگار حقیقی) 安拉 Ānlā, 阿拉 Ālā یا 胡大 Húdà (Khoda از کلمهٔ فارسی خدا)
- چکی و اسلواکی: Alláh
- یونانی: Αλλάχ Allách
- فیلیپینی: Alā or Allah
- عبری: אללה Allah
- هندی: अल्लाह Allāh
- مالایالم: അള്ളാഹ് Aḷḷāh
- ژاپنی: アラー Arā, アッラー Arrā, アッラーフ Arrāfu
- لتونیایی: Allāhs
- مالتی: Alla
- کرهای: 알라 Alla
- لهستانی: Allah یا Ałłach و همچنین به صورت قدیمی Allach
- روسی، اوکراینی، و بلغاری: Алла́х Allakh
- صربی، بلاروسی، و مقدونی: Алах Alah
- اسپانیایی و پرتغالی: Alá
- سیلهتی: আল্লা Alla
- تای: อัลลอฮ์ Anláw
- پنجابی: ਅੱਲਾਹ Allāh و به صورت قدیمی ਅਲਹੁ Alahu (در متون سیک)
- ترکی: Allah
- ویتنامی: Thánh A-la
در باور مسلمانان
قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، «الله» را به عنوان «یگانه خداوند هستی» معرفی میکند. باور به یگانگی «الله»، به عنوان یکی از اصول اساسی اسلام بهشمار رفته است به گونهای که دین اسلام را آئینی جز پرستش «الله» ندانستهاند.[۱۱۶] دو شعار اساسی مسلمانان که به عنوان شهادتین شناخته میشود؛ بر مدار «الله» شکل گرفته است که در یکی از آنها، گواهی به یگانگی «الله» و دیگری گواهی به رسالت محمد از جانب «الله» است.[۱۱۷][۱۱۸][۱۱۹] بهطور کلی، مفهوم «خدا» و «الله»، در دو بعد خداشناسی و رابطه میان خدا و انسان، در ادبیات اسلامی اعم از احادیث، قرآن و فرهنگ ملل مسلمان، مورد توجه قرار گرفته است.[۱۲۰] این نام از منظر عرفان اسلامی، اهمیت بالایی دارد و مجربترین نامها در دعاست. شهادتین تنها به این نام صحیح است و اسم عَلَم برای ذات الهی در نظر گرفته میشود و گذاشتن این نام بر دیگران چه به صورت مجاز و چه به صورت حقیقی، جایز نیست. به عقیده برخی، «الله» همان اسم اعظم الهی است.[۱۲۱][۱۲۲] واژه «الله» به شکل مکتوب در رسمالخط عربی از احترام ویژهای نزد مسلمانان برخوردار است، و بسیاری از ایشان دست زدن به این واژه را در ضمن وازگان قرآنی، بدون وضو جایز نمیشمارند. با این وجود در میان شیعه و سنی، فقیهانی بودهاند به جواز لمس نامهای خدا فتوا دادهاند.[۱۲۳]
در قرآن
واژه «الله» در حدود ۲۷۰۰ مرتبه در اشکال مختلفش در قرآن به کار رفته است.[۱۲۴][۱۲۵] همچنین در قرآن «پرستش الله» به عنوان کاری مشترک میان مسلمانان و اهل کتاب معرفی شده و از اهل کتاب خواسته شده که به آن پایبند باشند. بر اساس تصویر ترسیمی قرآن از «الله»، او به عنوان خدای مشترک همه ادیان توحیدی و ابراهیمی قبلی معرفی شده است. رویکرد قرآن در توصیف «الله»، از مرحله اثبات وجود عبور کرده است و آن را امری مسلم دانسته و تنها به معرفی «الله» و خداشناسی پرداخته است. در فرهنگ قرآنی و مطالعات پسین اسلامی، انسان برای درک «الله»، تنها به طبیعت خداجوی خود نیازمند است که بعدها به عنوان فطرت شناخته شده است. انکار خداوندی «الله»، شرک نسبت به او و برخذر داشتن از اتصاف الله به صفات ناپسند یا منافی ذات او همچون فرزند داشتن یا فرزند بودنش، از مقولاتی است که در قرآن به شدت نهی شده است.[۱۲۶] نفی داشتن فرزند، والدین و همسر از الله در قرآن، میتواند نفی عقاید اعراب جاهلی در خصوص اعتقاد به داشتن فرزند برای الله و نفی عقاید مسیحیگونه باشد.[۱۲۷] آیه مشهور به آیه عرش، از جمله آیاتی است که خدا را توصیف کرده است. در این آیه آمده است: «خداست که معبودی جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابی سبک او را فرو میگیرد و نه خوابی گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اِذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است میداند. و به چیزی از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمییابند. کرسی او آسمانها و زمین را دربر گرفته، و نگهداری آنها بر او دشوار نیست، و اوست والای بزرگ.»[۱۲۸]
اللهمحوری از ویژگیهای جهان توصیف شده در قرآن است. «الله» به عنوان خالق هستی معرفی شده است که آن را بر مبنای حکمت ساخته است. در قرآن، تمام مخلوقات به عنوان آیاتی برای شناخت خدا توصیف شدهاند و با این وجود، شناخت خداوند از توان بشر، خارج دانسته شده است. در قرآن نامهای بسیاری برای خدا یاد شده است. بشر از دیدن خداوند و حتی توصیف او عاجز معرفی شده و با این وجود، خداوند به نور آسمان و زمین وصف شده است. مهربانی، مهرورزی و هدایتگری از صفاتی است که خداوند با آنها در قرآن مورد توصیف قرار گرفته است.[۱۲۹] با این اوصاف، تقریباً تمام مفسران قرآن بر این باورند که برخی از تعابیر و توصیفات خدا در قرآن که از زبان انسانسازی مشخصی پیروی کردهاند، باید به معنای مجازی آنها تفسیر و تأویل بشوند.[۱۳۰]
در حدیث
شناساندن الله در احادیث به جا مانده از پیامبر اسلام، به قدری گسترده و فراوان است که نشان از اهتمام ویژه محمد در شناساندن «الله» به دیگران داشته است. در احادیث اسلامی، مباحثی چون اثبات وجود خدا و اثبات وحدانیت الله، به عنوان مسائلی حل شده تلقی شده و گستردگی کمتری را شامل میشود. در نقطه مقابل، بیان و تشریح صفات الهی، مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. با توجه به دو گرایش در خداشناسی مسلمانان، نخست باور به خدایی فراتر از اندیشه بشر و دیگر، باور به خدایی در چارچوب ظاهر اوصاف قرآنی، خداشناسی در متون احادیث نیز در دو مسیر متفاوت گسترش یافته است. در نگرش اول، گرایندگان بر این باورند که اوصاف قرآنی برای خداوند که به نوعی انسانگونه میباشند، باید به معنایی فراتر از ظاهر برگردان شوند — که در اصطلاح تأویل نامیده میشود — در مقابل، گروندگان به نظر دوم، هرگونه تفسیر و تأویل در ظاهر آیات قرآن را نفی میکنند. این دو نگرش، به پدید آمدن دو نوع روش با عنوانهای «توحید صفاتی» و «صفاتیگری» انجامیده است.[۱۳۱] در حدیثی از پیامبر اسلام، تعداد اسماء الهی ۴۰۰۰ عدد بیان شده است که یک اسم از آنها مکتوم است. به نظر بعضی از شارحان این حدیث، الله همان نام مکتوم از میان نامهای الهی است. شبیه به این شرح را جعفر صادق در روایتی چنین بیان میکند: «خداوند اسمی را آفرید که صدادار به حروف نیست و را رنگی آمیخته نشد. بیکران بود و نامحدود و حس هر تصورکنندهای از آن در حجاب است. پس آن اسم را کلمه تامی قرار داد بر چهار جزء که همان قرین هم بوده و هیچیک پیش از دیگری نبود. یکی از این اسماء را پوشیده داشت و از میان اسمائی که برای خلق ظاهر شدند، ظاهرترین آنها، همان اسم الله است.»[۱۳۲]
کاربردهای هنری و رسانهای
در خوشنویسی و نگارش
واژه «الله»، همواره از واژگان مورد توجه هنرمندان خوشنویس بوده است. خوشنویسان مسلمان در نوشتن کلمه «الله»، بیش از دیگر کلمات، توجه و دقت به خرج میدادند و نگارش «بسم الله الرحمن الرحیم» در بهترین حالت آن، همیشه از آرزوهای خوشنویسان مسلمان بوده است. در همین خصوص روایتی پیامبر اسلام گزارش شده است که هرکس عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» را بنویسد، بهشت بر او واجب است. در زمینه خوشنویسی کلمه الله، این واژه همواره خلاف قاعده کلمات مشابه خودش نگارش مییابد و در نوشتن آن از اصول رایج در کلمات دیگر بهره برده نمیشود. برای نمونه، «لام» این کلمه همچون دیگر لامها در خطاطی، کوتاه نوشته میشود. در همین خصوص در خط ثلث، «لام» الله برخلاف دیگر «لامها» که هفت نقطه طول دارند، تنها چهار نقطه طول میگیرد. این قواعد مستثنی در تمام خطوط ریشهدار نیز رعایت میشود. از این میان میتوان به خط کوفی، خط محقق، خط نستعلیق، خط ریحان و دیگر خطوط مشتق از خط ثلث به عنوان نمونه اشاره کرد.[۱۳۳]
یونیکد یک موقعیت کد ویژه برای «الله» دارد که عبارت است از: «U+FDF2». براساس مشخصات رسمی یونیکد، این کد به حروف زیر تجزیه میشود الف-لام-لام-ه (الله U+0627 U+0644 U+0644 U+0647).[۱۳۴] نسخهٔ خوشنویسی این واژه که در نشان رسمی جمهوری اسلامی ایران به کار رفته نیز در یونیکد موقعیت کد ویژهای در بخش کدهای متفرقه دارد، U+262B (☫).[۱۳۵]
در پرچمها و لوگوها
واژه «الله» به صورت نوشته یا لوگو در برخی از پرچمهای کشورهای اسلامی جای گرفتهاند. از جمله این پرچمها میتوان به پرچم کشور عراق اشاره کرد که عبارت «الله اکبر» را در میان خود دارد.[۱۳۶] پرچم جمهوری اسلامی ایران نیز متضمن عبارت «اللّه» و «لا اله الّا اللّه» و «اللّه اکبر» است.[۱۳۷] در مرکز پرچم عربستان سعودی از عبارت شهادتین «لا اله الا الله محمد رسولالله» استفاده شده است.[۱۳۸]
-
پرچم ملی عربستان
-
پرچم ملی عراق
-
پرچم ملی ایران
-
پرچم رسمی طالبان
-
پرچم ملی ازبکستان
-
پرچم رسمی داعش
علاوه بر پرچمها در نشانهای ملی برخی از کشورهای اسلامی نیز از وازه «الله» استفاده شده است.
-
نشان ملی افغانستان، دارای عبارات شهادتین و تکبیر
-
نشان ملی آذربایجان دارای خطاطی نام الله به شکل آتش ابدی
-
نشان ملی ایران خطاطی نام الله و عبارت مخفی «لا اله الا الله»
-
نشان ملی عراق دارای عبارت «الله أکبر»
-
نشان ملی اردن دارای عبارت «الراجی من الله التوفیق والعون»
-
نشان ملی مراکش دارای عبارت قرآنی «إن تنصروا الله ینصرکم»
پانویس
ارجاعات
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ حجتی، «پژوهشی دربارهٔ واژههای اسم و الله»، مطالعات اسلامی.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ حجتی، «پژوهشی دربارهٔ واژههای اسم و الله»، مطالعات اسلامی.
- ↑ MacDonald, “ILAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ MacDonald, “ILAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ حجتی، «پژوهشی دربارهٔ واژههای اسم و الله»، مطالعات اسلامی.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ MacDonald, “ILAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ ودود، «الله»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ MacDonald, “ILAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ حجتی، «پژوهشی دربارهٔ واژههای اسم و الله»، مطالعات اسلامی.
- ↑ ودود، «الله»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Blankinship, “Allah”, Contemporary American Religion.
- ↑ Holt, Lambton and Lewis, The Cambridge History of Islam, 1: 32.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ عباسی و پورافخم، «مفهوم الله از نگاه ایزوتسو»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث.
- ↑ Peterson, “Allah”, Encyclopedia of Islam and the Muslim World.
- ↑ Blankinship, “Allah”, Contemporary American Religion.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ ودود، «الله»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ Peterson, “Allah”, Encyclopedia of Islam and the Muslim World.
- ↑ Holt, Lambton and Lewis, The Cambridge History of Islam, 1: 32.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ «أزلیة المسیح»، لاهوتیان.
- ↑ Hodgson, The Venture of Islam, 1: 156.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ Ibn Ishaq, The Life of Muhammad, 15.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ Shahîd, Byzantium and the Arabs, 418.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ Irving M, The Historical Muhammad, 33.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ عباسی و پورافخم، «مفهوم الله از نگاه ایزوتسو»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث.
- ↑ Peters, Muhammad and the Origins of Islam, 107.
- ↑ Peters, Islam, 3.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Peters, Muhammad and the Origins of Islam, 107.
- ↑ Johnson, The Oxford Handbook of Late Antiquity, 304.
- ↑ GARDET, “ALLAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Irving M, The Historical Muhammad, 33.
- ↑ Peters, Muhammad and the Origins of Islam, 107.
- ↑ Peters, Islam, 45.
- ↑ Johnson, The Oxford Handbook of Late Antiquity, 304.
- ↑ Peters, Muhammad and the Origins of Islam, 107.
- ↑ Irving M, The Historical Muhammad, 33.
- ↑ Peters, Islam, 46.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Irving M, The Historical Muhammad, 33.
- ↑ ارشی، حاجی و محمدی اکمل، «ویژگیهای ممتاز واژه الله»، پژوهشهای میان رشتهای قرآن.
- ↑ عباسی و پورافخم، «مفهوم الله از نگاه ایزوتسو»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث.
- ↑ GARDET, “ALLAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Peters, Muhammad and the Origins of Islam, 107.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Peterson, Muhammad, Prophet of God, 21.
- ↑ ارشی، حاجی و محمدی اکمل، «ویژگیهای ممتاز واژه الله»، پژوهشهای میان رشتهای قرآن.
- ↑ Peters, Islam, 43.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Berkey, The Formation of Islam, 42.
- ↑ Peterson, Muhammad, Prophet of God, 21.
- ↑ GARDET, “ALLAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Robin, The Oxford Handbook of Late Antiquity, 304.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Robin, The Oxford Handbook of Late Antiquity, 304.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ Berkey, The Formation of Islam, 42.
- ↑ Peterson, Muhammad, Prophet of God, 21.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Peters, Muhammad and the Origins of Islam, 107.
- ↑ Berkey, The Formation of Islam, 42.
- ↑ آذرنوش، «الله در لغت»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ GARDET, “ALLAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Alexander, “Allah”, Encyclopedia of the Modern Middle East.
- ↑ GARDET, “ALLAH”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Peterson, “Allah”, Encyclopedia of Islam and the Muslim World.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Brown, “Who is Allah”, International Journal of Frontier Missions.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Peters, Islam, 3_4.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Gregg, The Middle East, 30.
- ↑ Ahmed and Syed, Encyclopaedia of Islam, 1: 144.
- ↑ Gregg, The Middle East, 113.
- ↑ Gregg, The Middle East, 127.
- ↑ رهبرگنجه، «نقش اسماء متبرکه بر روی سکههای اسلامی»، کیهان فرهنگی.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ Alexander, “Allah”, Encyclopedia of the Modern Middle East.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Alexander, “Allah”, Encyclopedia of the Modern Middle East.
- ↑ ودود، «الله»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ Alexander, “Allah”, Encyclopedia of the Modern Middle East.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Watt, Islam and Christianity Today, 45.
- ↑ Blankinship, “Allah”, Contemporary American Religion.
- ↑ Blankinship, “Allah”, Contemporary American Religion.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Baralt, Islam in Spanish Literature, 25.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Afsaruddin, “Allah”, Encyclopedia Britannica.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ ارشی، حاجی و محمدی اکمل، «ویژگیهای ممتاز واژه الله»، پژوهشهای میان رشتهای قرآن.
- ↑ ودود، «الله»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ مخلصی، «دست زدن به نبشتههای قرآن»، فصلنامه فقه.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ ودود، «الله»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Böwering, “God and his Attributes”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
- ↑ Peterson, “Allah”, Encyclopedia of Islam and the Muslim World.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Peterson, “Allah”, Encyclopedia of Islam and the Muslim World.
- ↑ پاکتچی، «الله»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ ارشی، حاجی و محمدی اکمل، «ویژگیهای ممتاز واژه الله»، پژوهشهای میان رشتهای قرآن.
- ↑ ارشی، حاجی و محمدی اکمل، «ویژگیهای ممتاز واژه الله»، پژوهشهای میان رشتهای قرآن.
- ↑ “Unicode Character”, fileformat.
- ↑ “FARSI SYMBOL”, fileformat.
- ↑ «العلم العراقی الجدید»، الریاض.
- ↑ مقررهٔ ۳۴۴۷۳، پایگاه ملی اطلاعرسانی قوانین و مقررات کشور.
- ↑ “About Saudi Arabia: Facts and figures”, saudiembassy.net.
منابع
منابع فارسی و عربی
- آذرنوش، آذرتاش (۱۳۶۷). «الله در لغت». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. به کوشش موسوی بجنوری، محمدکاظم. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷.
- ارشی، صادق؛ حاجی، مرتضی؛ محمدی اکمل، احمد (۱۳۹۵). «ویژگیهای ممتاز واژه الله از منظر معناشناختی و خوشنویسی». پژوهشهای میان رشتهای قرآن کریم. تهران (۲): ۷۹_۹۶ – به واسطهٔ نورمگز.
- پاکتچی، احمد (۱۳۶۷). «الله». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. به کوشش موسوی بجنوری، محمدکاظم. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷.
- حجتی، محمدباقر (۱۳۸۳). «پژوهشی دربارهٔ واژههای اسم و الله». مطالعات اسلامی. مشهد (۶۵ و ۶۶): ۸۷_۱۰۸ – به واسطهٔ نورمگز.
- رهبرگنجه، تورج (۱۳۸۲). «نقش اسماء متبرکه بر روی سکههای اسلامی». کیهان فرهنگی. تهران (۲۰۲): ۴۵_۴۲ – به واسطهٔ نورمگز.
- عباسی، مهرداد؛ پورافخم، مریم (۱۳۹۰). «کاربرد معناشناسی در زمانی در تبیین مفاهیم اعتقادی قرآن: مفهوم الله از نگاه ایزوتسو». مطالعات تاریخی قرآن و حدیث. تهران (۴۹): ۱۱۳_۱۴۲ – به واسطهٔ نورمگز.
- مخلصی، عباس (۱۳۷۸). «دست زدن به نبشتههای قرآن بدون وضو». فصلنامه فقه. قم (۱۹ و ۲۰).
منابع انگلیسی
- Afsaruddin, Asma (2007). "Allah". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). britannica.com.
- Ahmed, M. Mukarram; Syed, Muzaffar Husain (2005). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Anmol Publications.
- Alexander, Scott (2018). "Allah". Encyclopedia of the Modern Middle East and North Africa (به انگلیسی). encyclopedia.com.
- Baralt, Luce López (1992). Islam in Spanish Literature: From the Middle Ages to the Present (به انگلیسی). Brill.
- Berkey, Jonathan P (2003). The Formation of Islam Religion and Society in the Near East, 600-1800 (به انگلیسی). Cambridge University Press.
- Blankinship, Khalid Yahya (2018). "Allah". Contemporary American Religion (به انگلیسی). encyclopedia.com.
- Böwering, Gerhard (2002). "God and his Attributes". In Archer, George; Boisliveau, Anne-Sylvie; Dost, Suleyman; Naguib, Shuruq (eds.). Encyclopaedia of the Qur'ān (به انگلیسی) (1rd ed.). Brill.
{{cite encyclopedia}}
:|entry-url-access=
requires|entry-url=
(help) - Brown, Rick (۲۰۰۶). "Who is "Allah"?" (PDF). International Journal of Frontier Missions (به انگلیسی).
- GARDET, L. (1986). "ALLAH". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 407-418.
- Gregg, Gary S (2005). The Middle East (به انگلیسی). Oxford University Press.
- Hodgson, Marshall G. S (1974). The Venture of Islam: The Classical Age of Islam (به انگلیسی). University of Chicago Press.
- Holt, P. M; Lambton, Ann K. S; Lewis, Bernard (1977). The Cambridge History of Islam, Volume 1a: The Central Islamic Lands from Pre-Islamic Times to the First World War (به انگلیسی). Cambridge University Press.
- Ibn Ishaq, Muḥammad (2002). The Life of Muhammad (به انگلیسی). Translated by A. Guillaume. oxford university press.
- Irving M, Zeitlin (2007). The Historical Muhammad (به انگلیسی). Wiley.
- MacDonald, D.B (1986). "ILAH". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (2rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 1093-1094.
- Peters, Francis E (1994). Muhammad and the Origins of Islam (به انگلیسی). State University of New York Press.
- Peters, Francis E (2003). Islam: a guide for Jews and Christians (به انگلیسی). Princeton University Press.
- Peterson, Daniel C (2018). "Allah". Encyclopedia of Islam and the Muslim World (به انگلیسی). encyclopedia.com.
- Peterson, Daniel C (2007). Muhammad, Prophet of God (به انگلیسی). Eerdmans Publishing Company.
- Robin, Christian Julien (2012). Johnson, Scott (ed.). The Oxford Handbook of Late Antiquity (به انگلیسی). OUP USA.
- Shahîd, Irfan (1984). Byzantium and the Arabs in the Fourth Century (به انگلیسی). harvard university press.
- Watt, William Montgomery (1983). Islam and Christianity Today: A Contribution to Dialogue (به انگلیسی). Routledge & K. Paul.
منابع آنلاین
- الریاض (۲۰۰۸). «العلم العراقی الجدید.. بقیت الألوان وحذفت النجوم وتغییر الخط». alriyadh.com (به العربية).
- لاهوتیان (۲۰۱۶). «أزلیة المسیح». agape-jordan.com (به العربية).
- «مقررهٔ ۳۴۴۷۳: تکلیف کلیهٔ دستگاههای اجرایی نسبت به خودداری نمودن از نیمافراشته کردن پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در ایام عزاداری و سوگواری». پایگاه ملی اطلاعرسانی قوانین و مقررات کشور. تهران: معاونت حقوقی ریاست جمهوری؛ معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات. بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۴ مارس ۲۰۱۶.
- "About Saudi Arabia: Facts and figures". saudiembassy.net (به انگلیسی). Retrieved 12 April 2023.
- "Unicode Character 'ARABIC LIGATURE ALLAH ISOLATED FORM' (U+FDF2)". fileformat.info (به انگلیسی). Retrieved 12 April 2023.
- "Unicode Character 'FARSI SYMBOL' (U+262B)". fileformat.info (به انگلیسی). Retrieved 12 April 2023.