سوره فیل

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۶ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (+رده:سوره فیل، +رده:سوره‌های جزء ۳۰ قرآن، +رده:سوره‌های حزب ۱۲۰ قرآن (هات‌کت)، ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سورهٔ قرآن
فیل
دسته‌بندیمکی
اطلاعات آماری
شمارهٔ نزول۱۹
جزء۳۰
شمار آیه‌ها۵
شمار واژه‌ها۲۳
شمار حرف‌ها۹۳، ۹۶ یا ۹۷
متن سوره
متن سوره با خط عثمانی
همزه
قریش

فیل صد و پنجمین سوره از سوره‌های قرآن است به اجماع شیعه و سنی در مکه و به صورت یکباره نازل شده است. به گفته منابع اسلامی، این سوره با توجه به روایتگری داستان اصحاب فیل و ماجرای حمله ابرهه به مکه، به سوره فیل نام‌گذاری شده، اما در نظر قرآن‌پژوهان، این سوره احتمالاً نسخه دیگری از روایت حمله سپاهیان یونانی به فرقه یهودی مکابیان در کتاب مقدس—که نابودی سپاه کفار توسط فرشتگان آسمانی را بازگو می‌کند—است.[۱]

اختلاف‌ها در قرائت سوره، تنها به دو عبارت «الم تر» در اعراب حرف راء و «ترمیهم» در تاء-یاء بودن حرف اول فعل ختم می‌شود. برخی از منابع شیعی، هدف از شأن نزول سوره را مربوط به ماجرای نگرانی قریش، در خصوص حمله رومیان و ایرانیان به مکه و تخریب کعبه پس از دعوت عمومی محمد دانسته‌اند. از دیگر اختلافات مربوط به سوره، معنای کلمه «ابابیل» است. از جمله معناهای مطرح شده در خصوص این کلمه می‌توان به: جماعت‌های متفرق، جماعت بسیار زیاد و جماعتی که در پی هم می‌آیند اشاره کرد. دربارهٔ معنای واژه «سجیل» در آیه چهارم، رایج‌ترین اقوال به سنگ گل گرفته شده اشاره دارد. در خصوص معنای واژه «عصف»، معانی مختلفی گزارش شده است؛ در این میان معانی چون برگ کشت، نخاله یا کاه مطرح شده است.

مفسران قرآن، در اتحاد و جدا بودن دو سوره قریش و فیل، دچار اختلاف شده‌اند. در این میان گروهی از مفسرین اهل سنت همچون زمخشری، در میان این دو سوره، وجود هرگونه فاصله‌ای از جمله عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» را انکار کرده‌اند و گروهی دیگر همچون آلوسی، از وجود این عبارت در بین دو سوره گزارش‌هایی را مطرح کردند. طباطبایی، مفسر شیعه معتقد است که وجود بسم الله در بین این دو سوره، از باب تواتر ثابت است. با این وجود برخی از فقهای شیعه، به لزوم خواندن سوره قریش پیش از سوره فیل در نمازها، فتوا داده‌اند.

روایات متفاوتی از محدثان شیعه و سنی در فضیلت قرائت این سوره آمده است. از جملهٔ این روایات، در امان ماندن از فرورفتن در زمین و دگرگونی قیافه در اثر خواندن این سوره است. همچنین در روایاتی از جعفر صادق، به بهشتی بودن خوانندگان سوره فیل در نمازها، وعده داده است.

نامگذاری

به این مناسبت این سوره را سوره فیل می‌نامند که داستان اصحاب فیل را توصیف می‌کند. و به مناسبت این که سوره با «الم تر» آغاز می‌شود گاهی نیز آن را به این نام می‌خوانند.[۲]

محتوا

این سوره به اجماع علمای سنی و شیعه مکّی و دارای ۵ آیه، ۲۳ واژه و ۹۳، ۹۶ یا ۹۷ حرف است.[۳][۴][۵] این سوره از اولین سوره‌های نازل شده بر محمد است و به داستان حمله ابرهه به مکه و قصد او برای تخریب کعبه اشاره دارد.[۶] متن سوره با ترجمه مکارم شیرازی، فقیه شیعه، عبارت است از:[۷]

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ آیهٔ ۱ از سورهٔ ۱۰۵  به نام خداوند بخشنده مهربان، آیا ندیدی پروردگارت با فیل سواران چه کرد؟! ﴿۱﴾

 أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ آیهٔ ۲ از سورهٔ ۱۰۵  آیا نقشهٔ آنها را در ضلالت و تباهی قرار نداد؟! ﴿۲﴾

 وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ آیهٔ ۳ از سورهٔ ۱۰۵  و بر سر آنها پرندگانی را گروه گروه فرستاد، ﴿۳﴾

 تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ آیهٔ ۴ از سورهٔ ۱۰۵  که با سنگهای کوچکی آنان را هدف قرار می‌دادند؛ ﴿۴﴾

 فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ آیهٔ ۵ از سورهٔ ۱۰۵  سرانجام آنها را همچون کاه خورده‌شده (و متلاشی) قرار داد ﴿۵﴾

امید مجد، مترجم و شاعر شیعی، در ترجمه سوره قریش به نظم، چنین سروده است:[۸]

سرآغاز گفتار، نام خداستکه رحمت‌گر و مهربان خلق راست
ندیدی تو آیا که رب جلیلچه آورد بر روز اصحاب فیل
نه تدبیر ایشان بدادی بر آبکه کعبه ز کینه نگردد خراب؟
ابابیل مرغان فرستادشان بدان سنگ سجیل آزردشان
بدن‌هایشان خرد آن سان نمودکه حیوان علف زیر دندان نمود

ساختار درختی محتوای این سوره، چنین گزارش شده است:[۹]

شکست اصحاب فیل، نشانه قدرت خدا در سرکوب دشمنان دین
:مطلب دوم
آیه ۳–۵

روش خدا در سرکوب اصحاب فیل ‏
مطلب اول: آیه ۱–۲
ناتوانی اصحاب فیل در برابر قدرت خدا
نکته دوم: آیه ۴
استفاده از سنگ‌های گلی
نکته اول: آیه ۳
استفاده از پرندگان کوچک
نکته دوم:آیه ۲
بی اثر شدن نقشه‌ها و تدبیرهای اصحاب فیل
نکته اول: آیه ۱
ناکارآمدی ساز و برگ نظامی اصحاب فیل
:نتیجه
آیه ۵

درهم شکسته شدن اصحاب فیل با قدرت الهی

اختلاف قرائت

اولین مورد اختلاف قرائت در سوره فیل، مربوط است به عبارت «الم تر» که در قرائت عامه راء به فتحه است و در شاذ قرائت ابی عبدالرحمن به سکون راء ذکر شده است. در این قرائت بر اثر جزم حرف لم تأکید می‌شود.[۱۰] دومین مورد اختلاف در عبارت «ترمیهم» است که در قرائت عامه حرف ابتدای فعل «تا» گزارش شده است و در قرائت شاذ، طلحه بن مصرف و اشهب عقیلی آن حرف را «یا» خوانده‌اند و گفته‌اند که به الله یا به لفظ «طیر» بر می‌گردد.[۱۱]

نزول

این سوره بر اساس گاه‌شماری مصری نوزدهمین سوره و بر اساس گاه‌شماری نولدکه، خاورشناس آلمانی نهمین سوره نازل شده بر پیامبر اسلام است.[۱۲] این سوره از سوره‌هایی است که به صورت یکباره بر محمد نازل شده است.[۱۳] دربارهٔ شأن نزول این سوره در حدیثی از سجاد، امام چهارم شیعیان امامیه نقل شده است:[۱۴][۱۵][۱۶]

... قریش گفتند: «ای ابوطالب! از او بپرس آیا خداوند او را ویژهٔ ما فرستاده است یا برای همه مردم؟» ابوطالب گفت: ای برادر زاده! آیا برای همه مردم برانگیخته شده‌ای یا فقط برای قوم خود؟» پیامبر اسلام فرمود: «برای همهٔ مردم از سپید و سیاه و سرخ و عرب و غیرعرب مبعوث شده‌ام و سوگند به کسی که جان من در دست اوست من همگان را، سپید و سیاه را و هرکس را که بر سر کوه‌ها و جزایر دریاهاست به این آیین فرا می‌خوانم و ایرانیان و رومیان را هم همین امسال به این کار فرا می‌خوانم ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم (سوره اعراف:۱۵۸)». قریش سرگردان شدند و با نخوت و تکبّر به ابوطالب گفتند: «آیا می‌شنوی برادرزاده‌ات چه می‌گوید؟ به خدا سوگند اگر ایرانیان و رومیان این سخن را بشنوند ما را از سرزمین خود بیرون می‌کنند و سنگ‌های کعبه را یکی یکی خواهند کند.» و خداوند این سخنش را نازل فرمود: أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ.[الف]

رابطه سوره فیل و قریش

نگاره‌ای از حمله سپاهیان ابرهه با فیل به سرزمین مکه

مضمون دو سوره فیل و قریش، با هم نوعی ارتباط دارد و به همین دلیل در یکی بودن این دو سوره اختلافاتی گزارش شده است.[۱۷] بر اساس گفته زمشخری مفسر اهل سنت، در قرآنی که ابی بن کعب، از صحابه محمد نوشته بود، بین این دو سوره جدایی وجود نداشت.[۱۸] همین‌طور در گزارشی دیگر از عمرو بن میمون، از راویان حدیث اهل سنت، منقول است که عمر بن خطاب در هنگام قرائت نماز، دو سوره فیل و قریش را پشت سر هم و بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» خوانده است.[۱۹] این در حالی است که آلوسی مفسر اهل سنت، جدایی این دو سوره را در قرآن ابی بن کعب تصریح می‌کند.[۲۰] همچنین طباطبایی مفسر شیعی، با استناد به روایتی که محمد را از نزول سوره‌ای خاص برای قریش خبر می‌دهد، جدا بودن این سوره از سوره قبل از خودش را نتیجه گرفته‌اند. در این بین، گروهی از شیعیان همچون ملا فتح‌الله کاشانی با استناد به سه روایتی که این دو سوره را یک سوره می‌دانند، قائل به وحدت سوره فیل و سوره قریش شده‌اند. به گفته طباطبائی، این احادیث که از قول جعفر صادق، امام ششم شیعه، نقل شده‌اند، دچار ضعف در سند، عدم ظهور در وحدت دو سوره و بیان حکم شرعیِ جواز قرائتِ دو سوره فیل و قریش در نماز است. همچنین طباطبایی وجود بسم الله الرحمن الرحیم در بین این دو سوره را به تواتر ثابت می‌داند.[۲۱] ابن کثیر به نقل از طبری و همین‌طور ابن عاشور -که هر سه از مفسران اهل سنت می‌باشند- از اجماع مسلمانان در جدا بودن این دو سوره یاد کرده‌اند.[۲۲][۲۳] ابوحیان، مفسر و نحوی اهل سنت بر فرض اینکه دو سوره فیل و فریش یکی باشند، «لإیلَافِ» را متعلق به یک فعل «اعجبوا» که در لفظ ذکر نشده دانسته است و سوره را اینگونه معنا می‌کند: «تعجب است از انس و همدلی قریش، همدلی‌ای که در کوچِ زمستانه و تابستانه مشهود است و سبب شده است که عبادت پروردگار این خانه، ترک شود.»[۲۴] بنابر فتوای گروهی از فقهای شیعه مانند خویی، تبریزی، سیستانی و صافی خواندن سوره قریش به تنهایی در نماز صحیح نیست و لازم است قبل از آن سوره فیل نیز قرائت شود.[۲۵] بانو امین، مفسر شیعه، در توجیه این فتوا آورده است که هر سوره‌ای که در نماز قرائت می‌شود، باید مستقل در مطلب باشد و بین دو سوره فیل و قریش، ارتباط معنایی وجود دارد و به تنهایی معنای مستقلی ندارند.[۲۶]

تفسیر

آیه اول

نگاره‌ای مربوط به قرن ششم میلادی که نمایانگر حمله ابرهه و سپاهیان فیل از حبشه برای انهدام کعبه است.

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ آیهٔ ۱ از سورهٔ ۱۰۵ 

به گفته سید محمدحسین طباطبایی، مفسر شیعه، استفهامِ در آیه، از نوع استفهام انکاری است. معنای آیه با توجه به استفهام انکاری چنین است: «مگر علم یقینی پیدا نکردی که چگونه پروردگارت با اصحاب فیل رفتار کرد». بر اساس گزارشاتی، این ماجرا در سال تولد محمد اتفاق افتاده است.[۲۷] در تفسیر جلالین همزه موجود در آیه را از نوع استفهام تعجبی گزارش شده است.[۲۸]

منظور از «رؤیت» (راء در فعل «تَرَ») معنای لغوی آن یعنی دیدن به چشم نیست؛ چرا که این واقعه قبل از متولد شدن پیامبر اسلام اتفاق افتاده است و به ظاهر در اینجا موقعیتی برای دیدن پیامبر اسلام وجود ندارد؛ اما هرگاه واقعه‌ای از روی یقینی بودنش آنچنان باشد (شهرت و تواتر داشته باشد) که عموماً مشاهده می‌شود، دانستن آن به لفظ رویت تعبیر می‌گردد.[۲۹] محمد علی صابونی مفسر سنی، از ابوسعود آورده که دلیل اینکه خدا از واژه «کیف» استفاده می‌کند و می‌گوید «کیف فعل ربک» و نه «ما فعل ربک»، این است که خدا توجه پیامبر را به کیفیت فعل خویش جلب کند و یادآور شود که صحنه‌ای ترسناک اتفاق افتاد و خدا به روش بسیار عجیب و غریب آن‌ها را نابود کرد.[۳۰] در تفسیر نمونه آمده است که تعبیر ابرهه و همراهان به «اصحاب الفیل» به خاطر همان چند فیلی است که آنها با خود از یمن آورده بودند تا مخالفان را مرعوب ساخته و شترها و اسب‌ها از مشاهده آن رم دهنند و در میدانِ جنگ نمانند.[۳۱]

آیه دوم

 أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ آیهٔ ۲ از سورهٔ ۱۰۵ 

مقصود از «کید» در این آیه، سوء قصدی بود که ابرهه دربارهٔ مکه داشت و می‌خواست ساختمان کعبه را تخریب کند.[۳۲][۳۳] «فی تضلیل» به معنی تباه و باطل ساختن است. این کلمه با «اضالل» هر دو به یک معنا است. و مقصود از کید آنان را در تضلیل قرار دادن، این است که خداوند نقشه‌شان را تباه و زحماتشان را بی‌نتیجه ساخت، آنها راه افتادند تا کعبه را ویران کنند، ولی در نتیجه تضلیل الهی، خودشان هلاک شدند.[۳۴][۳۵]

آیه سوم

 وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ آیهٔ ۳ از سورهٔ ۱۰۵ 

کلمه «ابابیل» به گفته طباطبایی مفسر شیعه به معنای جماعت‌هایی متفرق و دسته دسته است.[۳۶] قرطبی مفسر اهل سنت از جوهری آورده که «ابابیل» به معنی بسیار زیاد است.[۳۷] مجاهد بن جبر مفسر اهل سنت، منظور از «ابابیل» را گروه‌هایی می‌داند که در پی هم می‌آیند.[۳۸] دربارهٔ این پرندگان، ویژگی‌های متفاوتی ذکر شده است. محمد شفیع عالم سنی در تفسیر المعارف آورده که این پرنده کمی کوچک‌تر از کبوتر بوده و از جنسی بودند که قبلاً دیده نشده است.[۳۹] فخر رازی مفسر سنی از ابن‌عباس نقل می‌کند که پرندگان خرطوم‌هایی مانند خرطوم فیل و بینی‌هایی مانند بینی‌های سگ داشته‌اند و رنگ آن‌ها سیاه بوده است. و از سعید بن جبیر نقل شده است که رنگ آن‌ها سفید بوده است. قول دیگری از سعید بن جبیر می‌گوید که رنگ آن‌ها سبز بوده است.[۴۰] ابن هشام تاریخ‌نگار مصری، نیز گفته است که شکلشان شبیه به پرستو بوده است.[۴۱] فخر رازی دربارهٔ دلیل اختلاف می‌گوید که پرندگان گروه گروه بوده‌اند و شاید هر فرد گروه خاصی را دیده است.[۴۲]

آیه چهارم

 تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ آیهٔ ۴ از سورهٔ ۱۰۵ 

دربارهٔ واژه «سجیل» اقوال گوناگونی وجود دارد که قول رایج معنای فارسی «سجیل» را دو واژه سنگ و گل دانسته است.[۴۳][۴۴][۴۵][۴۶] به گفته محمد شفیع عالم سنی به آن سنگ ریزه‌ای سجیل گفته می‌شود که از پختن گل تازه خیس شده در آتش ساخته شده باشد.[۴۷] در تفسیر المیزان، «سجین» به معنای آتش گزارش شده است و طبری مفسر سنی، در این خصوص معتقد است که این واژه از «سجل» گرفته شده است که به معنی کتاب می‌باشد. طبری می‌افزاید که در آن سنگ ریزه‌ها چیزی نوشته شده وجود داشت که دربردارنده عمل هلاک کردن بود. بیضاوی مفسر سنی، در کنار معنی‌های دیگر آورده که این واژه از «اسجلت» گرفته شده و به معنای «ارسلت» است.[۴۸][۴۹][۵۰] طباطبایی مفسر شیعه، در تفسیر المیزان آورده که ظاهراً همه معانی ذکر شده از همان واژه معرب است زیرا در گذشته کتاب‌ها را بر سنگ می‌نوشتند و به همین دلیل کتاب را سجل نامیدند و واژه اسجال هم از همین ریشه است.[۵۱]

آیه پنجم

 فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ آیهٔ ۵ از سورهٔ ۱۰۵ 

به گفته ابوعبیده لغت‌شناس اباضی مذهب، «عَصْفٍ» یا «عصیفه»، برگ محصولات کشاورزی باشد که باد آن را ببرد. همچنین گفته شده است که در لهجه بنی حنیفه به معنی کاه و به لهجه قریش به معنی سبوس می‌باشد. در تفسیر شیعی روض الجنان، به معنی غلاف برگ نیز آورده شده است.[۵۲] سید قطب مفسر سنی آن را برگ‌های خشک درخت معنی کرده است.[۵۳] ابوالفتوح رازی مفسر شیعه دربارهٔ «مَأْکُولٍ» دو معنی ذکر کرده است. یکی «مَأْکُولٍ بَعضُهُ» یعنی خودشکسته و بعضی از او خورده و دیگری اینکه «مَأْکُولٍ» پسمانده برگ است.[۵۴]

به گفته محمد شفیع مفسر سنی منظور از این آیه این است که لشکر ابرهه بعد از سنگ‌باران توسط پرندگان مانند کاه سفیدی که حیوانی آن را جویده باشد درآمدند.[۵۵] و در تفسیر المیزان منظور از آیه به چند صورت آمده است. یا اصحاب فیل بعد از هدف‌گیری مرغان ابابیل به صورت جسدهایی بی‌روح درآمدند، یا این است که سنگ ریزه‌ها به درون دل اصحاب فیل فرورفته و اندرونشان را سوزانید یا مقصود از «عَصْفٍ مَأْکُولٍ»، برگ زراعتی است که آکال در آن افتاده باشد، یعنی شته و کرم آن را خورده است و فاسدش کرده باشد. و آیه به صورت‌های دیگری نیز معنا شده که مناسب با ادب قرآن نیست.[۵۶]

بررسی تاریخی

تصویری از قرآنی خطی مربوط به سال ۱۸۷۴ میلادی که در آن سوره فیل با ذکر مکی بودن آن آورده شده است.

تلاش‌های مورخین غربی در جهت بررسی صحت تاریخی این رویداد به نتیجه‌ای مشخص نرسیده است؛ به گفته مورخ مسیحی، عرفان شهید، پذیرش یا رد صحت تاریخی این واقعه به یک میزان سخت می‌باشد: این حادثه در سوره فیل به عنوان یک حادثه مهم ذکر شده و آنچنان که از آیه اول سوره پیداست این حادثه اخیراً اتفاق افتاده بود و احتمالاً خاطرات آن در ذهن هم‌عصران محمّد بوده است و کاملاً محتمل است که توضیحاتی که در کتب تاریخی مسلمانان وجود دارد توسط آنها منتقل شده باشد. در واقع این حادثه برای اعراب آنقدر مهم بود که آن را به عنوان مبدأ برای شروع یک دوره تاریخی گرفته بودند.[۵۷] عرفان شهید همچنین تلاش‌هایی برای رفع این تناقضات را با توجه به اینکه خیلی از علما اسلامی در قرون وسطی، سوره ۱۰۵ و ۱۰۶ را با هم یک سوره در نظر می‌گرفتند انجام داده است. نتیجه اینکه: حمله‌ای از حبشه که فیل‌های آفریقایی (و نه عربی) داشتند به قصد تخریب کعبه و تحت هدایت ابرهه (یا یکی از دو پسرش که پس از او جانشینش شدند) انجام شد. لشکر آنها یا به دلیل یک بیماری همه گیر یا به دلیل آبله تخریب شد. انگیزه حمله مشخص نیست ولی احتمالاً یکی (یا هر دو) دلیل بالا، انگیزه‌ای برای حمله بوده است: به دلیل تلافی برای بی‌حرمت کردن معبد یا کلیسایی که ابرهه ساخته بود، یا به دلیل حذف مکه و در دست گرفتن کنترل تجارت در ناحیه عربستان.[۵۸] این نظر در برخی روایات مانند روایت از عکرمة بن ابی‌جهل و نیز در حدیثی از جعفر صادق نیز مورد اشاره قرار گرفته است. بر طبق این، مرگ اصحاب فیل در پس از برخورد سنگ‌ها، نه بخاطر دریده شدن بدنشان بلکه به‌خاطر ابتلا به بیماری‌هایی همچون آبله و حصبه اتفاق افتاده است که عملاً با بیماری‌هایی که ظاهراً در عام الفیل شیوع پیدا کرده بود، پیوند خورده است.[۵۹][۶۰][۶۱]

فضیلت

منابع شیعه

در خصوص فضیلت قرائت سوره فیل در منابع شیعی، حدیثی از جعفر صادق گزارش شده است که متن آن به شرح ذیل است:[۶۲][۶۳]

هر کسی سوره «فیل» را در نماز واجب بخواند، در قیامت هر کوه، زمین هموار و کلوخی برای او شهادت می‌دهد که او او نمازگزاران است، و منادی صدا می‌زند دربارهٔ بنده من راست گفتید، شهادت شما را به سود یا زیان او می‌پذیرم بنده ام را بدون حساب داخل بهشت کنید، او کسی است که من وی را دوست دارم و عملش را نیز دوست دارم.[ب]

منابع سنی

در حدیثی از پیامبر اسلام که منابع اهل سنت و شیعی آن را گزارش کرده‌اند، نقل شده است که:[۶۴][۶۵][۶۶]

هر کس این سوره را تلاوت نماید خداوند او را تا پایان عمر از خسف و دگرگونی چهره در امان می‌دارد.[پ]

بلاغت

از نظر بلاغی، استفهامی که در آیه اول به کار رفته است، برای تقریر و ایجاد شگفتی (و یا انکار) می‌باشد. همچنین مخاطب در «فَعَلَ رَبّک»، پیامبر اسلام است و اضافه کردن مخاطب به اسم خدا، برای بیان شرافت مخاطب و قدرت خدا است. آیه پنجم این سوره، متضمن تشبیه مجمل مرسل است. در کلمات «الفیل»، «تضلیل»، «سجیل»، «أبابیل» فواصل در حرف آخر توافق دارند.[۶۷]

تجزیه و ترکیب

تجزیه و ترکیب سوره فیل[۶۸]
شماره آیه متن آیه تجزیه و ترکیب
۱ ﴿أَلَمۡ تَرَ کَیۡفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصۡحٰبِ ٱلۡفِیلِ﴾
أَ همزه استفهام تقریری، لَمۡ حرف نفی و قلب و جزم، تَرَ فعل مضارع مجزوم بلم و علامت جزمش حذف حرف عله است، کَیۡفَ اسم استفهام در محل نصب بر مصدریت یا حالیت، رَبُّکَ فاعل و کَ مضاف الیه، بأصحاب الفیل متعلقان به فعل.
۲ ﴿أَلَمۡ یَجۡعَلۡ کَیۡدَهُمۡ فِی تَضۡلِیلٖ﴾ أَ همزه استفهام تقریری، لَمۡ حرف نفی و قلب و جزم، یَجۡعَلۡ فعل مضارع مجزوم بلم، کَیۡدَهُمۡ مفعول به اول، فِی تَضۡلِیلٖ مفعول دوم.
۳ ﴿وَأَرۡسَلَ عَلَیۡهِمۡ طَیۡرًا أَبَابِیلَ﴾ وَ حرف عطف أَرۡسَلَ عطف بر أَلَمۡ یَجۡعَلۡ و فاعلش ضمیر مستتر هو است، عَلَیۡهِمۡ متعلقان بأرسل، طَیۡرًا مفعول به و منصوب، أَبَابِیلَ نعت برای طَیۡرًا. برخی می‌گویند أَبَابِیلَ مفرد ندارد مانند اساطیر و برخی دیگر می‌گویند مفردش آبول و اِبال و اِبیل است بر وزن‌های عجول و مفتاح و سِکّین.[۶۹][۷۰] وَأَرۡسَلَ عَلَیۡهِمۡ طَیۡرًا أَبَابِیلَ عطف تفسیر بر آیه دوم است.[۷۱]
۴ ﴿تَرۡمِیهِم بِحِجَارَةٖ مِّن سِجِّیلٖ﴾ تَرۡمِیهِم فعل مضارع و فاعلش ضمیر مستتر هو و هاء مفعول به بِحِجَارَةٖ متعلقان بتَرۡمِیهِم، من سجّیل نعت برای حِجَارَةٖ. تَرۡمِیهِم بِحِجَارَةٖ مِّن سِجِّیلٖ عطف تفسیر بر آیه دوم است.[۷۱]
۵ ﴿فَجَعَلَهُمۡ کَعَصۡفٖ مَّأۡکُولِۭ﴾ فَ حرف عطف، جَعَلَهُمۡ فعل ماضی و فاعلش ضمیر مستتر و هاء مفعول به اول، کَعَصۡفٖ مفعول دوم، مَّأۡکُولِۭ نعت برای عَصۡفٖ.

یادداشت

  1. اَلطَّبَرِیُّ وَ الْوَاحِدِیُّ بِإِسْنَادِهِمَا، عَنِ السُّدِّیِّ، وَ رَوَی ابْنُ بَابَوَیْهِ فِی کِتَابِ النُّبُوَّةِ عَنْ زَیْنِ الْعَابِدِینَ: … فَقَالُوا قُلْ لَهُ أَرْسَلَهُ اللَّهُ إِلَیْنَا خَاصَّهْ أَمْ إِلَی النَّاسِ کَافَّهْ قَالَ بَلْ إِلَی النَّاسِ أُرْسِلْتُ کَافَّهْ إِلَی الْأَبْیَضِ وَ الْأَسْوَدِ وَ مَنْ عَلَی رُءُوسِ الْجِبَالِ وَ مَنْ فِی لُجَجِ الْبِحَارِ وَ لَأَدْعُوَنَّ السَّنَهْ فَارِسَ وَ الرُّومَ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً فَتَجَبَّرَتْ قُرَیْشٌ وَ اسْتَکْبَرَتْ وَ قَالَتْ وَ اللَّهِ لَوْ سَمِعَتْ بِهَذَا فَارِسُ وَ الرُّومُ لَاخْتَطَفَتْنَا مِنْ أَرْضِنَا وَ لَقَلَعَتِ الْکَعْبَهْ حَجَراً حَجَراً فَنَزَلَ قَوْلُهُ أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ.
  2. عن أبی عبدالله، علیه السلام، قال: «من قرأ فی فرائضه {أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ} شهد له یوم القیامة کل سهل و جبل و مدر بأنه کان من المصلین، و ینادی له یوم القیامة مناد: صدقتم علی عبدی، شهادتکم له و علیه، أدخلوه الجنة ولا تحاسبوه، فإنه ممن أحبه الله و أحب عمله»
  3. عن رسول‌الله صلی الله علیه وسلم: «من قرأ سورة الفیل أعفاه الله أیام حیاته من الخسف والمسخ»

پانویس

  1. Reynolds, The Qurʾān and the Bible, 929.
  2. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ٢:‎ ١٢٦٨.
  3. دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآنی، ۱:‎ ۲۷۲۴.
  4. سیوطی، تفسیر الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ٨:‎ ٦٢٧.
  5. سمرقندی، تفسیر السمرقندی، ٣:‎ ٦١٨.
  6. ابن‌کثیر، تفسیر ابن‌کثیر، ٨:‎ ٤٨٣.
  7. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۶۰۱.
  8. مجد، قرآن نامه، ۶۰۲.
  9. خامه‌گر، ساختار سوره‌های قرآن کریم، ۱۰۵.
  10. زمخشری، تفسیر الکشاف، ١٢٢١.
  11. رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ۳۰:‎ ۴۱۳.
  12. Ernst, How to Read the Qur’an: A New Guide, with Select Translations, 39.
  13. دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآنی، ۱:‎ ۲۷۲۴.
  14. مجلسی، بحار الأنوار، ٣٥:‎ ٨٧، ٨٨.
  15. ابن شهرآشوب، المناقب، قم، ١:‎ ٥٩.
  16. نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ١:‎ ٥٤.
  17. مکارم شیرازی، الأمثل، ۲۰:‎ ۴۷۸.
  18. زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۲۲۲.
  19. اندلسی، البحر المحیط، ۱۰:‎ ۵۴۷.
  20. آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۵:‎ ۴۷۰.
  21. طباطبائی، تفسیر المیزان، ۲۰:‎ ۶۲۶–۶۲۸.
  22. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ۳۰:‎ ۵۵۳.
  23. ابن‌کثیر، تفسیر ابن‌کثیر، ۸:‎ ۴۹۱–۴۹۲.
  24. اندلسی، البحر المحیط، ۱۰:‎ ۵۴۷.
  25. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید، ۱:‎ ۵۴۰.
  26. امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ۱۵:‎ ۲۹۵.
  27. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ٢٠:‎ ٣٦١.
  28. سیوطی و محلی، ترجمه تفسیر جلالین، ۱:‎ ۱۳۰۴.
  29. عثمانی دیوبندی، ترجمه تفسیر المعارف، ۱۴:‎ ۶۴۷.
  30. صابونی، ترجمه صفوة التفاسیر، ۴:‎ ۸۱۶.
  31. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷:‎ ۳۳۶.
  32. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ٢٠:‎ ٣٦١.
  33. رازی، تفسیر کبیر، ٣٢:‎ ٩٩.
  34. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ٢٠:‎ ٣٦١.
  35. رازی، تفسیر کبیر، ٣٢:‎ ٩٩.
  36. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ٢٠:‎ ٣٦٢.
  37. قرطبی، تفسیر قربطی، ٢٠:‎ ١٩٧.
  38. بخاری، صحیح البخاری، ۶:‎ ۱۷۷.
  39. عثمانی دیوبندی، ترجمه تفسیر المعارف، ۱۴:‎ ۶۴۷.
  40. قرطبی، تفسیر قرطبی، ٢٠:‎ ١٩٧.
  41. ابن هشام، سیره ابن هشام، ١:‎ ٥٣.
  42. رازی، تفسیر کبیر، ٣٢:‎ ٩٩.
  43. صابونی، ترجمه صفوة التفاسیر، ۴:‎ ۸۱۶.
  44. تاجی، احسن الکلام، ۶۰۱.
  45. ابوالحجاج، تفسیر مجاهد، ٢:‎ ٧٨٢.
  46. شاربی، تفسیر فی ظلال القران، ٦:‎ ٣٩٧٩.
  47. عثمانی دیوبندی، ترجمه تفسیر المعارف، ۱۴:‎ ۶۴۷.
  48. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ١٠:‎ ٣٤٣.
  49. بیضاوی، تفسیر بیضاوی، ٥:‎ ٥٣١.
  50. طبری، تفسیر طبری، ١٥:‎ ٤٣٥.
  51. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ١٠:‎ ٣٤٣.
  52. رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ۲۰:‎ ۴۱۴.
  53. شاربی، تفسیر فی ظلال القران، ٦:‎ ٣٩٧٩.
  54. رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ۲۰:‎ ۴۱۴.
  55. عثمانی دیوبندی، ترجمه تفسیر المعارف، ۱۴:‎ ۶۴۷.
  56. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ١٠:‎ ٣.
  57. Dammen McAuliffe, Encyclopaedia of the Quran, 4:‎ 45.
  58. Dammen McAuliffe, Encyclopaedia of the Quran, 4:‎ 46.
  59. ابن اسحاق، سیرة ابن إسحاق، ٦٥.
  60. علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ٢:‎ ٤٤٤.
  61. رسولی محلاتی، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام، ۱:‎ ۶۲.
  62. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ٥:‎ ٦٦٨، ٦٦٩.
  63. حر عاملی، وسائل الشیعة، ٦:‎ ٥٥، ٥٦.
  64. زمخشری، تفسیر الکشاف، ١٢٢٢.
  65. بیضاوی، تفسیر بیضاوی، ٥:‎ ٥٣١.
  66. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ١٠:‎ ٤٤١.
  67. صابونی، صفوة التفاسیر، ۴:‎ ۸۱۷.
  68. درویش، إعراب القرآن الکریم و بیانه، ١٠:‎ ٥٨٥، ٥٨٦، ٥٨٧.
  69. عثمانی دیوبندی، ترجمه تفسیر المعارف، ۱۴:‎ ۶۴۷.
  70. سیوطی و محلی، ترجمه تفسیر جلالین، ۱:‎ ۱۳۰۴.
  71. ۷۱٫۰ ۷۱٫۱ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ٢٠:‎ ٣٦٢.

منابع

کتاب فارسی

  • سیوطی و محلی، جلال‌الدین (۱۳۸۵). ترجمه تفسیر جلالین. ترجمهٔ مسعود قادر مرزی. ارومیه: موسسه انتشاراتی حسینی اصل.
  • عثمانی دیوبندی، محمد شفیع (۱۳۸۶). ترجمه تفسیر المعارف. ترجمهٔ محمد یوسف حسین‌پور. تربت جام: شیخ الاسلام احمد جام.
  • طباطبائی، سید محمدحسین (۱۳۹۵). ترجمه تفسیر المیزان. ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  • صابونی، محمد علی (۱۳۸۲). ترجمه صفوة التفاسیر. ترجمهٔ سید محمدطاهر حسینی. تهران: نشر احسان.
  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۳). ترجمه قرآن. قم: دار القرآن الکریم.
  • تاجی، حسین. تقسیر احسن الکلام.
  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۷). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
  • بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسن (۱۳۸۵). توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید. قم: دفتر انتشارات اسلامی. شابک ۹۶۴۴۷۰۶۳۰۷.
  • رازی، ابوالفتوح. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن. به کوشش یاحقی و ناصح.
  • خرمشاهی، بهاءالدین (۱۳۷۷). دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی.
  • رسولی محلاتی، سید هاشم. درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام. ج. ۱. ایران: وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی.
  • خامه‌گر، محمد (۱۳۹۲). ساختار سوره‌های قرآن کریم. قم: نشرا. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۷۳۵۲-۰۰-۷.
  • دفتر تبلیغات اسلامی (۱۳۹۰). «سوره فیل». فرهنگنامه علوم قرآنی. تهران: دفتر تبلیغات اسلامی.
  • مجد، امید (۱۳۹۴). قرآن نامه. اول (به فارسی-عربی). تهران: امید مجد. شابک ۹۷۸۲۰۰۰۴۶۶۸۴۰.
  • امین، نصرت بیگم (۱۳۸۹). مخزن العرفان در تفسیر قرآن. اصفهان: گلبهار. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۶۹۱-۸۴-۲.

کتاب عربی

وبگاه‌ها

کتاب انگلیسی

  • Dammen McAuliffe، Jane (۲۰۰۴). Encyclopaedia of the Quran. ج. ۴. Leiden–Boston: Brill.
  • Ernst، Carl (۲۰۱۱). How to Read the Qur’an: A New Guide, with Select Translations. Chapel Hill: University of North Carolina Press.