جارالله زمخشری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|مذهب= | |مذهب= | ||
}} | }} | ||
ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد | '''ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد''' با کنیه ابنعمر معروف به '''جارالله زمخشری'''، ادیب، لغوی، محدث و [[مفسر]] بود. لقب «جارالله» را به علت مجاورت و اقامت دراز مدتش در [[بیت الله]] به او دادند.{{پنک|علوی مقدم|۱۳۵۲|ص=۶۶۳}} وی دارای آثار متعدد بود. یاقوت در ''معجم الأدباء'' نزدیک به پنجاه کتاب در علوم مختلف را برای او شمرده که تنها تعداد معدودی از آنها باقی مانده است. معروفترین اثر وی [[تفسیر کشاف|تفسیر ''کشاف'']] است که باعث شهرت وی شده است.{{پنک|علوی مقدم|۱۳۵۲|ص=۶۶۴}} | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
در رابطه با | در رابطه با زندگانی زمخشری اطلاعات زیادی در دسترس نیست، اما اطلاعات باقیمانده نشان میدهد که او پس از فراگرفتن علوم مقدماتی در [[خوارزم]] برای تکمیل تحصیلاتش به [[بخارا]] رفته و نزد اساتید بزرگ زمان شاگردی کرده و سپس به [[خراسان]] بازگشته و پس از مدتی به [[اصفهان]] و از آنجا به [[بغداد]] و سپس [[مکه]] رفته و پس از دو سال اقامت در مکه، به خوارزم بازگشته و مجدداً از طریق [[شام]] به [[مکه]] رفته و سه سال در آنجا ماند.{{پنک|علوی مقدم|۱۳۵۲|ص=۶۶۲}} | ||
به گزارش منابع، زمخشری، یک پا نداشت و از این رو از پای چوبین استفاده میکرد و به همین علت ازدواج نکرد. برخی علت قطع پای او را ایجاد زخم و عدهای سقوط از چهارپا و برخی نیز سرمای بیش از اندازه در یکی از مسافرتهایش به اطراف خوارزم میدانند ولی یاقوت دامغانی متکلم فقیه چنین نقل میکند:{{پنک|علوی مقدم|۱۳۵۲|ص=۶۶۳}} | |||
{{نقل قول|وقتی دامغانی از زمخشری علت قطع پایش را پرسید او پاسخ گفت به علت نفرین مادر بوده زیرا من روزی پای گنجشگی را قطع کردم و مادرم ناراحت شد و مرا نفرین کرد و گفت: قطع الله رجلک کما قطعت» و وقتی جهت فراگیری دانش به بخارا سفر میکردم از چهارپایی افتادم و پایم شکست و در نتیجه پای مرا قطع کردند. این حادثه در سال ۵۱۲ هـ.ق. که زمخشری آن سال را «عام المنذرة» میخواند اتفاق افتاد.}} | {{نقل قول|وقتی دامغانی از زمخشری علت قطع پایش را پرسید او پاسخ گفت به علت نفرین مادر بوده زیرا من روزی پای گنجشگی را قطع کردم و مادرم ناراحت شد و مرا نفرین کرد و گفت: قطع الله رجلک کما قطعت» و وقتی جهت فراگیری دانش به بخارا سفر میکردم از چهارپایی افتادم و پایم شکست و در نتیجه پای مرا قطع کردند. این حادثه در سال ۵۱۲ هـ.ق. که زمخشری آن سال را «عام المنذرة» میخواند اتفاق افتاد.}} | ||
== ارجاعات == | == مذهب == | ||
او دانشمندی [[معتزلی]] بود که به اعتزال خود بالیده و تفسیرش را نیز بر همین اساس نوشته و در آن عقاید معتزلی را ثابت کرده است.{{پنک|علوی مقدم|۱۳۵۲|ص=۶۶۵}} | |||
== پانویس == | |||
=== ارجاعات === | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
== منابع == | === منابع === | ||
{{آغاز منابع}} | {{آغاز منابع}} | ||
* {{یادکرد ژورنال | ژورنال = جستارهای نوین ادبی | عنوان = زمخشری و کشاف | نام = محمد | نام خانوادگی = علوی مقدم | تاریخ = 1352 | شماره = 36}} | * {{یادکرد ژورنال | ژورنال = جستارهای نوین ادبی | عنوان = زمخشری و کشاف | نام = محمد | نام خانوادگی = علوی مقدم | تاریخ = 1352 | شماره = 36}} | ||
خط ۶۲: | خط ۶۴: | ||
[[رده:معتزلیان]] | [[رده:معتزلیان]] | ||
[[رده:مفسران قرآن اهل ایران]] | [[رده:مفسران قرآن اهل ایران]] | ||
[[رده:نویسندگان عربی سده ۱۲ (میلادی)]] | [[رده:نویسندگان عربی سده ۱۲ (میلادی)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۵
جارالله زمخشری جارالله زمخشری | |
---|---|
متولد | ۱۷ مارس ۱۰۷۵/ ۲۷ رجب ۴۶۷ زمخشر، خوارزم |
وفات | ۱۲ ژوئن ۱۱۴۴/ ۹ ذیالحجه ۵۳۸ گرگانج |
محل زندگی | خوارزم |
حرفه | مفسر، زبانشناس و ادیب، شاعر |
آثار | تفسیر کشاف |
دین | اسلام، اهل سنت |
ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد با کنیه ابنعمر معروف به جارالله زمخشری، ادیب، لغوی، محدث و مفسر بود. لقب «جارالله» را به علت مجاورت و اقامت دراز مدتش در بیت الله به او دادند.[۱] وی دارای آثار متعدد بود. یاقوت در معجم الأدباء نزدیک به پنجاه کتاب در علوم مختلف را برای او شمرده که تنها تعداد معدودی از آنها باقی مانده است. معروفترین اثر وی تفسیر کشاف است که باعث شهرت وی شده است.[۲]
زندگینامه
در رابطه با زندگانی زمخشری اطلاعات زیادی در دسترس نیست، اما اطلاعات باقیمانده نشان میدهد که او پس از فراگرفتن علوم مقدماتی در خوارزم برای تکمیل تحصیلاتش به بخارا رفته و نزد اساتید بزرگ زمان شاگردی کرده و سپس به خراسان بازگشته و پس از مدتی به اصفهان و از آنجا به بغداد و سپس مکه رفته و پس از دو سال اقامت در مکه، به خوارزم بازگشته و مجدداً از طریق شام به مکه رفته و سه سال در آنجا ماند.[۳]
به گزارش منابع، زمخشری، یک پا نداشت و از این رو از پای چوبین استفاده میکرد و به همین علت ازدواج نکرد. برخی علت قطع پای او را ایجاد زخم و عدهای سقوط از چهارپا و برخی نیز سرمای بیش از اندازه در یکی از مسافرتهایش به اطراف خوارزم میدانند ولی یاقوت دامغانی متکلم فقیه چنین نقل میکند:[۱]
وقتی دامغانی از زمخشری علت قطع پایش را پرسید او پاسخ گفت به علت نفرین مادر بوده زیرا من روزی پای گنجشگی را قطع کردم و مادرم ناراحت شد و مرا نفرین کرد و گفت: قطع الله رجلک کما قطعت» و وقتی جهت فراگیری دانش به بخارا سفر میکردم از چهارپایی افتادم و پایم شکست و در نتیجه پای مرا قطع کردند. این حادثه در سال ۵۱۲ هـ.ق. که زمخشری آن سال را «عام المنذرة» میخواند اتفاق افتاد.
مذهب
او دانشمندی معتزلی بود که به اعتزال خود بالیده و تفسیرش را نیز بر همین اساس نوشته و در آن عقاید معتزلی را ثابت کرده است.[۴]
پانویس
ارجاعات
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ علوی مقدم ۱۳۵۲، ص. ۶۶۳.
- ↑ علوی مقدم ۱۳۵۲، ص. ۶۶۴.
- ↑ علوی مقدم ۱۳۵۲، ص. ۶۶۲.
- ↑ علوی مقدم ۱۳۵۲، ص. ۶۶۵.
منابع
- علوی مقدم، محمد (۱۳۵۲). «زمخشری و کشاف». جستارهای نوین ادبی (۳۶).
- اسلامشناسان مسلمان سده ۱۱ (میلادی)
- اهالی استان داشاغوز
- اهالی ایران در سده ۱۱ (میلادی)
- اهالی ایران در سده ۱۲ (میلادی)
- اهالی خراسان
- اهالی خوارزم
- حنفیها
- دانشوران فارسیزبان سنی
- درگذشتگان ۱۱۴۴ (میلادی)
- درگذشتگان ۵۳۸ (قمری)
- دستورنویسان اهل ایران
- زادگان ۱۰۷۵ (میلادی)
- زادگان ۴۶۷ (قمری)
- زبانشناسان اهل ایران
- فرهنگنویسان اهل ایران
- فیلسوفان اسلامی
- فیلسوفان فارسیزبان
- فیلسوفان مسلمان
- لغویان
- معتزلیان
- مفسران قرآن اهل ایران
- نویسندگان عربی سده ۱۲ (میلادی)